خبرگزاری مهر- گروه هنر- عطیه موذن: بحث ویاودیها، چگونگی نظارت بر آنها، دریافت مجوز برای تولید محتوای این سرویسها هنوز محل بحث و مجادله است. بخشی از این مجادلهها به اصل نهادهای صادرکننده مجوز این فعالیتها برمی گردد و بخشی سوالها و چالشهایی است که صاحبان سرویسهای صوت و تصویر فراگیر از جمله ویاودیها نسبت به آنها دارند. سوالاتی از قبیل اینکه چرا صداوسیما باید بر روند صدور مجوز و فعالیت این سرویسها نظارت داشته باشد و اصلا نحوه نظارت بر این سرویسها شامل چه مواردی میشود.
یکی از ابهامات درباره این نظارت حتی به محتوا و مسائل مالی این ویاودیها برمیگردد و اینکه چقدر از این مسائل دستخوش تغییر میشود.
ساترا یا سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر صداوسیما نامی است که این روزها بیشتر از هر سازمان دیگری به گوش میخورد و به صورت مستقیم بر تنظیم گری قوانین حاکم بر این سرویسها نظارت دارد.
وحید فرهمند، معاون تدوین مقررات و امور حقوقی «ساترا» (سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر صداوسیما) در گفتگویی با خبرگزاری مهر به تشریح این فعالیتها پرداخته است.
متن این گفتگو را در زیر میخوانید.
* سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی با اسم مخفف «ساترا» که زیر نظر صداوسیماست در حال حاضر عهدهدار سامانهها، سرویسها و فعالیتهای صوت و تصویر فراگیر شده است؛ نکتهای که انتقادهایی را هم در برداشته است و از آن با عنوان اقدام انحصاری صداوسیما یاد میکنند.
انحصاری به معنای انحصار تصدیگرانه وجود ندارد؛ بلکه این انحصار فقط در تنظیم گری است. انحصار در تنظیمگری یک مفهوم پذیرفته شده در ادبیات علمی است و نباید با انحصار در تصدیگری اشتباه گرفته شود. اگر من میگویم من قواعد واردات ماشین را تعیین میکنم به این معنا نیست که من ماشین وارد میکنم.
* اصلا همین که اسم «من» پیش میآید امکان ایجاد انحصار هم بوجود میآید...
اینطور نیست. قانون را فقط مجلس تصویب میکند اما انحصاری ایجاد نمیشود. یا فقط قوه قضائیه است که رای قضایی صادر میکند آیا انحصار ایجاد میشود؟ اما مثلا بانک اگر فقط ملی و تجارت باشد انحصار است.
* در مورد صداوسیما بیشتر نگرانیها از ایجاد انحصار به دلیل ابهامی است که نسبت به فعالیت ساترا یا سازمان تنظیم مقررات وجود دارد. کمی نسبت به این فعالیتها توضیح دهید.
سال ۷۹ یک نظریه تفصیلی از طرف شورای نگهبان منتشر شد که خودش در حکم قانون اساسی است و مفادش این بود که پخش برنامه صوتی و تصویری از طریق هر سیستم فنی که دارای قابلیت انتشار فراگیر باشد برای اشخاص غیرصداوسیما ممنوع است.
توجه داشته باشید که «انتشار» یعنی «پخش» و عملی انحصارگرانه است، یعنی شما حتی در اینستاگرام خود نمیتوانید فیلمی از خود بارگذاری کنید، چون قانون گفته است؛ ولی این از جمله قوانینی بود که به اصطلاح «مهجور» گفته میشود و چندان عملی نشد. سپس در سال ۹۴ براساس دستور جدیدی که از طرف رهبر انقلاب صادر شد، گشایش رسانهای ایجاد شد. دستور معظم له به این مضمون بود که تنظیم مقررات، صدور مجوز صوت و تصویر فراگیر و نظارت بر آن منحصرا در اختیار سازمان صداوسیما است.
* یکی از سوالات درباره نحوه نظارت و تنظیم گری است چون آی پی تی ویها که زیر نظر صداوسیماست نتوانسته اند هنوز به طور جدی فعالیت داشته باشند.
سازمان صداوسیما زمانی محتوایی داشت که زیرساخت بروز و ظهور آن را نداشت و برای همین پذیرفت با آیپیتیوی هم کار کند به این صورت که این محتوا بر بستر آنها منتشر شود و آیپیتیویها هم که نیمی از هزینهشان را سازمان داده بود باید مارکت ایجاد کرده و کار جذب میکردند درحالی که این اتفاق رخ نداد.
* از دیگر ابهامات صاحبان ویاودیها و یا هر سامانه و سایت صوت و تصویر دیگری این است که با حضور صداوسیما وارد یک میدان شکست تجاری شوند و سود خود را از دست بدهند.
«ساترا» هیچ سهمی از درآمدهای رسانهها طلب نکرده و نخواهد کرد. به طور کلی ما هیچ مفهومی تحت عنوان اشتراک درآمد با رسانهها نداریم.
سابق بر این وزارت ارشاد مجوز تولید محتوا را صادر میکرد و من میگویم مسیرهایی که تولید کننده از طریق آنها، محتوا را دریافت و بارگذاری میکرده است و هر مسیر رسمی دریافت و بارگذاری محتوا که در کشور براساس قانون ایجاد شده است حتما از نظر ما معتبر است* در روند صدور مجوز محتوای رسانهها هم تغییری ایجاد نشده است؟
خیر. سابق بر این وزارت ارشاد مجوز تولید محتوا را صادر میکرد و من میگویم مسیرهایی که تولیدکننده از طریق آنها، محتوا را دریافت و بارگذاری میکرده است و هر مسیر رسمی دریافت و بارگذاری محتوا که در کشور براساس قانون ایجاد شده است حتما از نظر ما معتبر است. اگر رفتید و از جایی محتوا آورید که پروانه انتشار داشت و در سامانه خود بارگذاری کردی من هم میگویم این پروانه محترم است.
* پس شما نمیگویید باید یک محصول مجوز از معاونت فضای مجازی داشته باشید؟
اصلا اینطور نیست. من برای اینکه دغدغههای محتوایی را حل و فصل کنم سراغ نهادهای موثر در امر محتوا مثل وزارت ارشاد میروم و سعی میکنم در چارچوب تنظیمگری مشارکتی با آنها به مفاهمهای درخصوص الزامات محتوا برسم.
* یعنی شما برای نظارتهای جدید مقررات جدیدی وضع میکنید که براساس آنها پروانه ساخت و نمایش دهند؟
حرف مرا تفسیر نکنید (میخندد). نه فقط وزارت ارشاد بلکه هر نهادی که سابقاً براساس قانون مجوز تولید محتوا صادر میکرده است، کماکان و با قوت قبل به کار خود ادامه میدهد. دیگر به فیلمساز ارتباطی ندارد که من چه چانهزنیای با این نهادها دارم، تولیدکننده فیلمش مجوز میگیرد و حق دارد از آن درآمد به دست بیاورد. من حتی اجازه نخواهم داد که اختلاف دیدگاههای محتوایی من با باقی دستگاهها به فیلمساز فشار وارد کند. من این اختلافها را در لایه «government to government» حل میکنم انگار که دو بخش از حاکمیت درباره مسالهای مشترکا فکر میکنند.
* یعنی شما قانونی جدید اعمال نمیکنید؟
آن سازمان زیرمجموعه من نیست که بخواهم چیزی را به آن ابلاغ کنم.
* پس چانهزنی فقط برای همین نزدیک شدن اذهان است؟
چانهزنی برای این است که من گفتمان ایجاد کنم اگر توانستم خدا را شکر و اگر نتوانستم او خودش جوابگوی افکار عمومی خواهد بود. اما مساله فقط این دغدغههای محتوایی نیست؛ من به عنوان تنظیمگر کلی دغدغه دیگر هم دارم. یکی از دغدغههای ما این است که در بستر صوت و تصویر فراگیر (سامانههای ویاودی و یو جی سی) فروش دادههای حاصل از فعالیت کاربران صورت میگیرد برخی اپلیکیشنها ممکن است داده شما را برای مقاصد تجاری بفروشند که این اتفاق در خیلی از کشورها منع شده است.
ما هم اینجا سعی میکنیم که پروتکلهای امنیتی رعایت شود تا سامانهها از کاربران بیش از حد نیاز اطلاعات نداشته باشند. بنابراین اولا من از این دسترسی اضافه جلوگیری میکنم، دوما باید بدانم دادهای که از کاربر گرفته میشود چگونه پردازش شده و در چه جاهایی مورد استفاده قرار میگیرد؟
* اینکه فیلمی که کاربران دوست داشتهاند در سامانههای دیگر هم مورد توجه باشد و این سلیقه به اشتراک گذاشته شود چه اشکالی دارد؟
لفظ GDPR را شنیدهاید؟ دستورالعملی است که در اتحادیه اروپا تصویب و اجرایی شد؛ اما این دستورالعمل که برای حفاظت از اطلاعات کاربران است، توسط بسیاری از این سرویسها رعایت نمیشود. به هر سرویس این چنینی که بگویید فقط سرویس خوب داشته باش و پول خوب هم دربیار اما اجازه نداری اطلاعات کاربر را استفاده کنی نمیپذیرد. مثل بسیاری افراد که ماکارونی را به خاطر ته دیگ آن میخورند.(خنده)
مورد سوم نظارت ما بر مالکیت معنوی است. به طور مثال برخی از سریالهای شبکه نمایش خانگی وقتی وارد این سامانهها شدند در بسیاری از سایتهای غیرقانونی هم دانلود شدند. تهیه کننده یکی از این آثار در قسمت دوم شکایت کرد و در قسمت پانزدهم دستورات لازم صادر شد. درحالیکه پول تهیه کننده رفت. اما اینجا ما به عنوان تنظیمگر و با هدف تسهیلگری نمیگذاریم نقض مالکیت فکری صورت بگیرد. مثلا اگر به ما گزارش شود که این نقض مالکیت فکری انجام گرفته است، از طریق ارتباطی که با کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه ایجاد کردهایم گزارشی کارشناسی ارائه میکنیم که براین اساس سریعا یک قرار موقت صادر میشود تا فعلا آن سرویس مسدود شود تا بعد کارشناسیهای لازم انجام شود.
هر نوع محتوای ایرانی از فیلم «رحمان ۱۴۰۰» گرفته تا «بادیگارد»؛ من از این محتوا بهعنوان یک ارزش ریالی حمایت میکنم تا سرمایهگذار اطمینان داشته باشد. او زمانی سرمایهگذاری میکند که بداند پولش برمی گردد* این کار را فقط در راستای حمایت از مالکیت فکری انجام میدهید یا هر نوع محتوای مجرمانه؟
هر نوع محتوای ایرانی از فیلم «رحمان ۱۴۰۰» گرفته تا «بادیگارد»؛ من از این محتوا به عنوان یک ارزش ریالی حمایت میکنم تا سرمایه گذار اطمینان داشته باشد. او زمانی سرمایه گذاری میکند که بداند پولش برمی گردد.
مورد چهارم تبلیغات است. وقتی فیلم میبینید و وسط فیلم آن را متوقف میکنید ممکن است وسط آن تبلیغ پخش شود. شما غیر از هزینه اشتراک هزینه پهنه باند را هم پرداخت میکنید. یک فیلم با کیفیت ۱۰۸۰ حجم بالاتری از اینترنت میگیرد و بعد وسط آن وقتی تبلیغ پخش میکند حجم بیشتری از نت شما را میگیرد. حتی ممکن است با کیفیت ۷۲۰ فیلم پخش کند و بعد تبلیغات را با کیفیت بالاتر نشان میدهد. این کارها در صورتی اتفاق میافتد که برای شما مشخص شده باشد و حق کاربر است که بداند چقدر از پهنای باند و زمان او بابت تبلیغات میرود.
حقوق کاربر باید حفظ شود به این شکل که شرایط استفاده از خدمات برای کاربر مشخص باشد. در سرویسهای ما در بخش «term of user» گفته میشود که کلیه مسئولیتهای ناشی از فعالیت کاربر به عهده اوست و این جمله غلطی است. یکی از مهمترین مواردی که تنظیم گری شامل آن میشود رقابت است که ما نظارت میکنیم براصول رقابت و نمیگذاریم قیمت شکنی و دامپینگ اتفاق بیفتد.
* چه کسی این وظایف را برای این سازمان تعیین کرده است؟
ساترا وظیفه تنظیم گری دارد و اینها جزو وظایف اولیه تنظیم گر است. بخش دیگری از سازمان صدا و سیما نیز فعالیت میکند که وظیفه تصدی گری دارد و نگاهش به داخل و اپراتورهای آی پی تی وی است. اگر قرار است سرویسها فعالیت کنند با بخش تنظیم گری سازمان صداوسیما کار دارند نه با بخش تصدی گری.
ما را با بخش تصدیگری مقایسه میکنند. فکر میکنند ما همان جایی هستیم که «ستایش» را با عرف و پوشش مورد نظر صداوسیما نشان میدهیم و قرار است سریالهای آنها هم به همین شکل دربیاید* چرا با توجه به این شرایط ویاودیها نمیخواهند با شما کار کنند؟
چون ما را با بخش تصدیگری مقایسه میکنند. فکر میکنند ما همان جایی هستیم که «ستایش» را با عرف و پوشش مورد نظر صداوسیما نشان میدهیم و قرار است سریالهای آنها هم به همین شکل دربیاید.
* و امکان ندارد این رویکرد تنظیم گری به موارد دیگر ورود کند، مثل محتوا؟
ما نمیخواهیم به آنچه هست قانون و یا مرجع جدیدی اضافه کنیم و فقط قرار است سر و سامان بگیرد. ناراحتی صاحبان این سرویسها این است که فکر میکنند قرار است استانداردهای صداوسیما که در تراز رسانه ملی فعالیت میکند، به این سرویسها هم تسری یابد. اما حتی در خود صداوسیما هم شبکههای یک و سه یا نسیم با هم متفاوت هستند.
* بخشی از اینها سلیقهای است.
سلیقهای نیست دستورالعمل است، شبکه یک به عنوان شبکه سراسری فضای جدی تری دارد و یا شبکه نسیم فضای بازتری دارد.
در پایان باید تاکید کرد که نه تنها سازمان صداوسیما بلکه همه رسانههایی که از بودجه عمومی ارتزاق میکنند ملزم هستند الزاماتی فراتر از هنجارهای نرم رعایت کنند. همیشه گفته میشود رسانههای عمومی از خصوصی الزامات سنگین تری دارند.