به گزارش خبرنگار مهر، در آخرین جمعه آبان ماه ۳۸ نمایشگاه هنری در گالریهای پایتخت گشایش مییابند و اتفاقاً شاهد برپایی برنامه هایی چون بزرگداشت استاد مرتضی ممیز و حراج باران نیز خواهیم بود. بخش نمایشگاهی چهارمین حراج خوشنویسی و هنرهای اسلامی ایرانی «باران» سه شنبه ۲۱ آبان در مرکز همایشهای بینالمللی رایزن آغاز به کار کرد و مراسم حراج روز جمعه ۲۴ آبان در همین مرکز با چکش خوردن ۹۴ قطعه هنری و تاریخی برپا خواهد شد. چهاردهمین مراسم بزرگداشت استاد ممیز نیز که به رسم هر ساله و با همت بنیاد ممیز برپا می شود، جمعه این هفته ساعت ۱۷ در خانه هنرمندان ایران برگزار خواهد شد که نمایشگاه ۱۰۰ پوستر از آثار مرتضی ممیز به مناسبت چهاردهمین سالگرد این هنرمند برپا خواهد شد. در ادامه، برنامه افتتاحیه برخی نمایشگاههای هنری جمعه ۲۴ آبان ماه را برمیشمریم.
گالری هور
نمایشگاه انفرادی طراحی و نقاشی علیاکبر صادقی با عنوان «اتود» از جمعه ۲۴ آبان ماه در گالری هور به نشانی خیابان مطهری، خیابان میرزای شیرازی شمالی، کوچه نعیمی، شماره ۱۲ آغاز به کار می کند.
در متن استیتمنت این نمایشگاه آمده است: «افسانه و ریاضی
۱۳۸۹ - ۱۳۵۶
در دهه ۱۳۵۰ صادقی یک بعد سوریالیستی به کارهایش اضافه کرد که بر مهارت و روشهای فنی او در سبکهای ایرانی (از مینیاتور گرفته تا نقاشیهای قهوهخانهای) استوار بود. برای بیش از سه دهه، صادقی به خلق صدها نقاشی و طراحی فوق العاده که ترکیبی از داستانها و افسانهها بودند و یک آگاهی و شعور جمعی را روایت میکردند (از طریق ابعاد چند لایه تصویری در هر قطعه هنری) پرداخت. اگرچه سوریالیزم هنوز هم در آثار صادقی هویدا است، ولی این دوره خاص نمایش قوی و چشمگیری از سوریالیزم در تاریخچه حرفهای اوست. این نوع از بیان، عملی طبیعی است که به گذشته و یا حال تعلق نداشته و تاریخی به بلندی تصویرسازی ایرانی دارد. در مرز بین سوریالیزم و اسطوره، صادقی اجزا مختلفی را در نقاشیهایش بکار میگیرد که نه تنها در مفاهیم اسطوره شناسی، بلکه در نمادشناسی نیز قابل تشخیص هستند. تجارب عاطفی و تعمقات اندیشمندانه او از نگرانیها و دغدغههای شخصی عبور کرده و به یک آگاهی جمعی میرسند. داستانهای افسانه ای گسترش یافته و صرف نظر از سن، نژاد، و حرفه شان به تودهها میرسند.
گالری آرت سنتر
نمایشگاه انفرادی نقاشیخط های ابراهیم حقیقی با عنوان «خط نگارهها» از جمعه ۲۴ آبان به مدت یک هفته در گالری آرت سنتر واقع در بلوار اندرزگو، سلیمی شمالی، پلاک ۱۴۵، باغ انجمن خوشنویسان افتتاح می شود. امیر سقراطی در متن استیتمنت این نمایشگاه نوشته است:
«تلخ و شیرین همچون خاطراتی پراکنده
در گرافیک ایران هنرمندان محدودی بودهاند که دانش گرافیک و زیربنای اصول زیباشناسی آن را با هنرهای تجسمی پیوند زده و از مرزهای این هنر گذر کرده باشند. ابراهیم حقیقی از هنرمندانی است که به واسطه معرفت و دانش عمیقاش از هنرهای تجسمی و آزمودن خلاقۀ دستاوردهای بصری و احاطه و اشرافش بر «تصویر» این کار را امکانپذیر کرده است.
او هنرمندی چندوجهی است و چندساحتی بودن اش را در خط نگاره هایش به رخ میکشد؛ در خطنگارهها با دوگانگیای روبرو هستیم که ابراهیم حقیقی آن ها را بهخوبی بههم پیوند میزند: پیوند سنت و مدرنیسم، گرافیک و نقاشی، ادبیات و تصویر.
این بار ابراهیم حقیقی در نمایش خطنگارههایش آثاری لطیف تر و ملایمتر از کارهای یک دهه اخیرش را به نمایش گذاشته است: آن غوغای درونی و شورانگیزی خط، جایش را به لطافت رنگ و رازآمیزی خوشنویسی داده است.
در مجموعه اخیر که نمایش دستاوردهای هنرمند در ۷۰ سالگی است، گذر خاطرات و مخاطرات با همۀ تلخ و شیریناش، پیش روی مخاطب است: تیله ها، عکسهای کودکی هنرمند، تصویر مادر هنرمند و عکسهایی از آلبومهای خانوادگی و نمایش کلمات و جملاتی همچون «یاد باد آن روزگاران»، «به کجای این شب تیره»، «ابرهای همهعالم شب و روز….»، «من دلم سخت گرفته است...»، «وقتی که من بچه بودم...» تاکیدی بر این خاطرات پراکنده است.
کارهای اخیر ابراهیم حقیقی در اینجا، بیشتر نقاشی هستند تا «نقاشی- خط» (و یا به قول او خطنگاره). زبان نقاشی های اخیر بیواسطهتر از گذشتهاند و محملی برای القای احساسهای متفاوت هنرمند شدهاند. ایجاز در استفاده از عناصر بصری، ترکیب نوشتهها با رنگ و میل به ناخوانایی، انتزاع خوشنویسی و غلبه هیجانات رنگ بر مفهوم ادبیِ خط، تفکر هنرمند و تاکید او را بر ایده اصلی کارها یعنی «نمایش خاطره» نشان میدهد.»
گالری اُ
«زنگ تفریح» عنوان نمایشگاه انفرادی عکس محبوبه کرملی است که از ۲۴ آبان ماه در گالری اُ به نشانی خیابان سنایی، خیابان شاهین (خدری)، پلاک ۱۸، طبقه اول گشایش می یابد.
محبوبه کرمعلی در متن استیتمنت نمایشگاهش نوشته است: «زمانیکه شروع به تدریس در مدرسه کردم تنها ۲۳ سال داشتم. همانطور که میتوانید تصور کنید، کم بودن اختلاف سنی من و دانش آموزانم، ورود من به دنیای آنها را آسان کرد. هرچند طی سالها که به این حرفه ادامه دادم و طبیعتا مسنتر شدم، دریافتم که این اختلاف سنی، تغییری در ارتباط میان ما پدید میآورد.
هر سال دانش آموزانم را بر مرز بین دو دنیا میبینم: دنیای یک دختر نوجوان و دنیای یک دخترِ بزرگسال. همین نگرش بود که به ایدهی عکاسی از آنها در محیط مدرسه در سنین ۱۶ تا ۱۸ سالگی منجر شد؛ محیطی که آنها حداقل ۸ ساعت از روزشان را در آن سپری میکنند.
یکبار که میخواستم طرز کار دوربین قطع متوسط را به دانشآموزان نشان دهم، از یکی از آن ها در حال بافتن موی دوستش عکس گرفتم. این کار، آنها را بسیار هیجانزده کرد. ناگهان همه میخواستند جلوی دوربین بایستند و سوژهی عکس من باشند. صدای آیینه و بسته شدن شاتر دوربین آن ها را کاملا به وجد آورده بود. حتی میخواستند خودشان دکمه شاتر را فشار دهند.
در آن لحظه بود که تصمیم گرفتم جلسات عکاسی را در ساعات زنگ تفریح نیز ادامه دهم. این برای ما به سانِ یک بازی بود. در حالی که نحوهی استفاده از دوربین قطع متوسط را به آنها آموزش میدادم، برای پروژه خودم نیز عکاسی میکردم. آنها به یادگیری علاقه مند بودند، اما گاهی نگران کلاس بعدیشان میشدند، من نوعی احساس تضاد را در آن ها میدیدم و این دقیقاً همان چیزی بود که دوست داشتم آن را به تصویر بکشم. همچنین تلاش کردم صحنه را تا حد ممکن از جزئیات خالی کنم، چرا که شخصیت آنها، مهمترین سوژه در عکسهایم بود. میخواستم لحظهی خاصی را ثبت کنم که میتوانستم در زندگی شاگردانم مشاهده کنم.
در مرز رسیدن به بزرگسالی، بعد از فارغالتحصیل شدنشان نیز با آنها همراه شدم. ناگهان اینطور به نظر میرسید که گویی دوباره چیزی میان ما ناپدید شده است. زمانی که آنها ۱۸ ساله شدند، رابطهی ما حتی بیش از پیش صمیمی شد و من تصمیم گرفتم جلسات عکاسی را ادامه دهم. این همکاری نزدیک -فارغ از نتیجهاش- برای من بسیار معنادار بود. این موضوع، منرا به یاد مجموعهی «بیداری»، مجموعهای دیگر از کارهایم انداخت. هنگام کار کردن بر روی آن مجموعه نیز همین احساس تشابه با سوژهام را داشتم، و در آنجا نیز بخشی از دنیای آنها بودم.
در مجموعه «رویای تابستانه»، هرچند ما از نسلهای متفاوتی بودیم، اما دغدغههای مشابهی داشتیم. احساس میکنم من افتخار این را داشتهام که مجموعهای از احساسات را در یک قاب به نمایش بکشم؛ سرکشی و ترس، امید و ناامیدی، میل و بیزاری، معصومیت و شرارت، اعتماد و عدم اعتماد به نفس.»
گالری اعتماد نگارستان
نمایشگاه انفرادی نقاشی های هما بذرافشان با عنوان «فنطاسیا» در آخرین جمعه آبان ماه در گالری اعتماد نگارستان واقع در میدان بهارستان، خیابان دانشسرا، باغ نگارستان آغاز به کار می کند.
فواد نجم الدین در استیتمنت این نمایشگاه آورده است: «وقتهایی می شود که مفهوم «خود» دستخوش فروپاشی شود و همه تثبیت یافته های جهان را به هم بریزد. واقعیتها و خیالها، پاره های تصویری و روایی که درهم میتابند و بافتار زمانی مکانی واقعیت را می سازند، همه به یک نقطه یقینی ارجاع دارند. یک نقطه ثبات بخش. یک نقطه واحد آغاز و پایان که همان خود است. لحظات فروپاشی لحظه های تکه پاره شدن این ترکیب درهم تافته است. پس از فروپاشی، همه ربط و نسبتها از هم وامی رود و معیاری برای تفکیک خیال و واقعیته زیسته و نازیسته و خواسته و ناخواسته باقی نمی ماند. همه چیز فقط هست و پیش چشمان قدم می زند و راهی جز سیر و تماشا باقی نمی ماند. نوروایتها خود را بر ذهن تحمیل می کنند و گریزی از پذیرش و دیدار آنها نیست. دیگر خودی وجود ندارد و تنها نقطه یقینی آن است که میدانی در این تکه پاره های زیسته و نازیسته به همراه خود از هم پاشیده در یک جا گرد هم آمده اند، جهان همزیستی خیال و واقعیت؛ جهان فنطاسیا روایت های هما بذرافشان چنان درهم تافته اند که به دشواری بتوان زیسته و نازیسته هایش را از هم تفکیک کرد. از شخصی ترین لحظه های زیسته اش گرفته تا کهن الگوهای آشنا که به قلم نمکینش به غایت شخصی شده اند. بیان چون همیشه بیان درونی و اختصاصی هنرمند است و در عین حال چنان آشناست که انگار بخشی از تجربه زیسته ما را در خود جا داده است. تجربه های زیسته و نازیسته جهان خیال؛ جهان فنطاسیا.»
گالری دنا
«گلوبندک» عنوان نمایشگاه انفرادی عکس های حمید جانیپور است که از ۲۴ آبان تا ۴ آذرماه در گالری دنا به نشانی خیابان سپهبد قرنی، بعد از چهار راه طالقانی، کوچه سوسن، پلاک۴، زنگ دوم افتتاح می شود.
گالری ویستا
نمایشگاه نقاشی های طیبه دژدوست با عنوان «وارونگی» ۲۴ آبان تا ۴ آذر در گالری ویستا به نشانی خیابان مطهری، خیابان میرعماد، کوچه دوازدهم، پلاک ۱۱ برپا میشود.
گالری آتبین
نمایشگاه مجسمه های آسیه عبدالهی با عنوان «اندیشههای نامریی» جمعه ۲۴ آبان ماه در گالری آتبین واقع در خیابان ولیعصر، قبل از چهارراه پارک وی، کوچه خاکزاد، پلاک ۴۲ افتتاح خواهد شد.