یک منتقد در نشست نقد و بررسی کتاب «یک محسن عزیز» گفت:اثرگذارترین آثار درباره شهدا را در آثاری می‌بینیم که نویسنده توانسته با روح شهید ارتباط برقرار کند و معتقدم این کتاب عرفانی است.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی نهاد کتابخانه های عمومی کشور، نشست نقد و بررسی کتاب «یک محسن عزیز» روایتی مستند از زندگی شهید محسن وزوایی، نوشته فائضه غفار حدادی،  عصر چهارشنبه ۲۹ آبان با حضور نویسنده اثر، جواد کامور بخشایش، منتقد اثر، میثم رشیدی، کارشناس مجری و جمعی از علاقه‌مندان به کتاب و کتابخوانی در کتابخانه مرکزی پارک شهر تهران برگزار شد.

در ابتدای این نشست فائضه غفار حدادی، درباره روند نگارش این کتاب گفت: همانطور که در مقدمه کتاب «یک محسن عزیز» عنوان کرده‌ام، من ابتدا هیچ گونه آشنایی با شهید محسن وزوایی نداشتم و به دنبال نوشتن این کتاب نرفتم و طی یک همکاری در پروژه ای که با حوزه هنری داشتم، نوشتن این کتاب به من پیشنهاد شد. اما با توجه به اینکه این شهید را نمی‌شناختم، این پیشنهاد را رد کردم. چراکه معتقدم تا نویسنده خودش تحت تأثیر سوژه قرار نداشته باشد، نمی تواند مخاطب را تحت تأثیر قرار دهد.

وی افزود: اما پس از چند ماه دیگر نتوانستم دوام بیاورم و از شهید وزوایی بگذرم؛ چرا که همه فکر من را درگیر کرده بود. به همین دلیل تصمیم گرفتم جستجوی مختصری درباره این شهید انجام دهم و در تحقیقاتم متوجه شدم که کتاب‌ها، نشریات و مستندات بسیاری درباره این شهید وجود دارد. این سوال برای من ایجاد شد که چه لزومی دارد کتاب دیگری به جمع این کتاب‌ها اضافه شود. اما نکته‌ای که به آن برخوردم این بود که این شهید ویژگی‌های خاصی دارد که در سایر کتاب های دیگر از این دست، چنین جامعیتی را نمی‌توان دید.

غفار حدادی ادامه داد: بر همین اساس یک روز به همراه فرزندانم به بهشت زهرا رفتم و پس از جستجوی بسیار مقبره شهید محسن وزوایی را پیدا کردم و آنجا سنگ‌هایم را با ایشان وا کندم و از ایشان خواستم که اگر لایق این کار هستم، بتوانم برای ایشان قلم بزنم. فردا آن روز از حوزه هنری با بنده تماس گرفتند و دوباره از من خواستند که نگارش آن را بر عهده بگیرم که من هم پذیرفتم. در آغاز تصور می‌کردم اثر جدیدی که حاصل خواهد شد، حدود ۲۰ درصد نکات جدید به کتاب های قبلی اضافه کند، اما امروز می‌توانم بگویم چیزهای بسیار جدیدی به کتاب های گذشته و سوژه اضافه شده و معتقدم که باز هم این ظرفیت وجود دارد که در ادامه ابعاد دیگری از این شخصیت مطرح شود.

سبک جدیدی در نگارش آثار حوزه دفاع مقدس

در ادامه این نشست جواد کامور بخشایش با ابراز خرسندی از برگزاری این نشست، و کارکرد موثر برگزاری جلسات نقد در ارتقای ادبیات داستانی و سایر آثار حوزه دفاع مقدس، گفت: هر کتابی شایسته نقد نیست و از این بابت به نویسنده و همه دست اندرکاران این کتاب تبریک می‌گویم که این شایستگی و ویژگی را پیدا کرده است. این کتابی است که درباره شهید محسن وزوایی از فرماندهان نابغه دفاع مقدس است که درباره ابعاد مختلف شخصیتی این شهید می توان کتاب های مستقل و جداگانه ای نوشت. با توجه به فرآیند تولید این کتاب، مخاطب درمی‌یابد این بوده که از شهید محسن وزوایی، یک محسن عزیز به جامعه معرفی کند.

وی با بیان اینکه این کتاب اولین کتاب درباره این شهید محسن وزوایی نیست، ادامه داد: آنچه بیشترین آثار حوزه ادبیات دفاع مقدس در جامعه کنونی را به خود اختصاص داده، خاطره نگاری است؛ آثاری مانند دا، دختر شینا، فرنگیس و غیره که راوی آن ها حی و حاضر هستند و نویسنده این کتاب ها هرچند نویسندگان توانمندی هستند، اما راوی را در اختیار دارند. اما نوشتن درباره کسی که به لحاظ جسما حی و حاضر نیست، بسیار کار سختی است و باید از این جنبه به خانم حدادی تبریک گفت که در نوشتن، ایشان یک نبوغ و ابتکار را بکار بردند.

جواد کامور بخشایش درباره سبک این کتاب نیز عنوان کرد: در ادبیات ما سبک‌های مختلفی در نوشتن از شهدا رایج است، می‌توانم بگویم که به این یقین رسیده ام این کتاب به لحاظ نگارش، پژوهش و پردازش، سبک جدیدی پیش پای ما می گذارد. به طوری که نویسنده از نوشته ها و سبک‌های کلیشه ای عدول کرده که قطعا هم مخالفان جدی و هم موافقین جدی خواهد داشت و این اتفاق بسیار مهم و مثبتی است.

این پژوهشگر و منتقد ادبی با اشاره به خلاقیت‌های بکار گرفته شده در انتشار این کتاب گفت: این کتاب توجه ویژه‌ای به بحث واقعیت افزوده در کتاب دارد، به طوری که تمامی اسناد و تصاویر و حتی فیلمی که تصاویر آن در این کتاب به صورت سیاه و سفید آمده، می‌توان با استفاده نرم افزار معرفی شده، تمامی آن اسناد، عکس‌ها و فیلم‌ها را به صورت کامل و رنگی مشاهده کرد که این یک نوآوری از سوی انتشارات سوره مهر بوده است.

وی با اشاره به بعد معرفت‌شناختی در زندگینامه نویسی، گفت: سبک اعلامی این کتاب توسط نویسنده، روایت مستند عنوان شده است. اما متن کتاب و واژه هایی که نویسنده در متن کتاب استفاده می‌کند، آن را از یک زندگی نامه داستانی به یک سفرنامه عرفانی تبدیل کرده است. به همین دلیل من معتقدم که این کتاب یک سفرنامه عرفانی است تا یک زندگینامه انسانی؛ نویسنده جسارت به خرج داده و وارد دنیای دیگری شده که از آن نوشته های کلیشه ای فاصله گرفته است.

کامور بخشایش افزود: ما سبک دیگری را به صورت جسته گریخته در این کتاب هم می‌بینیم. کنار گذاشتند روایت های حاشیه ای و ارائه روایت واحد خود محسن وزوایی؛ بر این اساس هر آنچه که از زبان محسن روایت می‌شود، روایت مستند است.

این منتقد درباره برخی ویژگی‌ها و نقاط قوت این کتاب گفت: نکته اول توان قلمی در پردازش زندگی شهید است و نکته دوم پیگیری و سماجت نویسنده در ارتباط با خانواده شهید حتی تا خارج از کشور بوده که توانستند نامه های شهید را از دوران قبل از انقلاب تا شهادت او منتشر کند و همچنین با افرادی که تا کنون در این باره حاضر به گفتگو نشدند، گفتگو کند. نقطه سوم نیز یک نوار کاست ۹۰ دقیقه ای از خود شهید که قبلا پیدا شده بود و یک نسخه آن در بخش های اسنادی و نسخه دیگر نزد یکی از اعضای خانواده باقی و پنهان مانده بود که نویسنده توانست با سماجت این اسناد را که مهمترین فرازهای زندگی شهید از عملیات فتح المبین را بیان می‌کند، در این کتاب منتشر کند.

وی تأکید کرد: من این کتاب  را یک سفرنامه عرفانی می‌بینم. سفرنامه‌ای که برای نگارش آن از روح خود شهید وزوایی استمداد گرفته شده است. معمولا ما اثرگذارترین آثار درباره شهدا را در آثاری می‌بینیم که نویسنده توانسته با روح شهید ارتباط بگیرد.

عبدالرضا وزوایی، برادر شهید محسن وزوایی نیز در این نشست طی سخنانی گفت: با توجه به اینکه اکثر آثار منتشر شده و یا تولید شده درباره شهید محسن وزوایی به نوعی آثار تحریف شده، ناقص و بعضا جفاکارانه بوده، تا پیش از شکل‌گیری این اثر ذهنیت خوبی درباره آثار تولید شده در این زمینه نداشتم. به همین دلیل بنده به هیچ عنوان به دنبال به وجود آوردن این اثر نبودم و این تلاش خانم غفار حدادی بود که روزی از طرف حوزه هنری تماس گرفتند و این موضوع را مطرح کردند. بنده هم به سیاق توصیه به سایر دوستان، به ایشان گفتم که پرداختن به زندگی یک شهید در قالب کارهای اداری روزمره نمی‌گنجد و اگر ایشان چنین قصدی دارند، بهتر است که انجام آن منصرف شوند.

وی افزود: با شنیدن صحبت‌های خانم غفار حدادی دلگرم شدم و در طول چند جلسه ای که در این رابطه داشتیم، برای من واضح شد که ایشان اخلاص شدیدی در کارشان و ارتباط با شهدا و به خصوص شهید محسن وزوایی داشتند و این کار را فراتر از یک کار اداری و وظیفه سازمانی می‌دانستند. آغاز این همکاری و پیگیری‌های ایشان باعث شد از مسائلی درباره شهید وزوایی مطلع شویم که در این ۴۰ سال بر ما پوشیده بود. مانند نامه‌های ایشان که سال‌ها نزد خواهرم در خارج از کشور پنهان مانده بود. این موضوع باعث شد تا من هم برای جمع آوری آثار، عکس، فیلم، نامه و هر آنچه در باره شهید وجود داشت، تلاش کنم.

برادر شهید محسن وزوایی یادآور شد: خوشبختانه نکته مشترکی که در آغاز این کار بین من و خانم غفار حدادی وجود داشت این بود که هر دو معتقد بودیم که درباره شهدا نباید دروغ گفت، غلو کرد و باید حقیقت را گفت. امروز شهادت می‌دهم که اگر چه ممکن است مقدار بسیار کمی خطای غیر عمد در هر کاری از جمله این کتاب وجود داشته باشد، اما بیش از ۹۵ درصد مطالب ارائه شده در این کتاب با استناد به منابع معتبر بوده و سراسر حقیقت است. گرچه هنوز حقایق بسیاری از شهید محسن وزوایی وجود دارد که هنوز مطرح نشده است. چرا که در طول سه سال مدت نگارش این کتاب، همواره مطالب و اسناد جدیدی از ایشان کشف می‌شد و حتی از زمان انتشار کتاب تا کنون هم مطالبی به دست ما رسیده که بخش دیگری از حقایق درباره این شهید را عیان می‌کند که مجال ارائه در این کتاب را پیدا نکرد.

وی همچنین درباره برخی انتقادات مطرح شده درباره این کتاب گفت: انتقاداتی درباره متن کتاب وجود داشت، اما خانم حدادی با هدف گیری مناسب نسبت به مخاطبانش، بهترین زبانی که می‌توانست برای اثرگذاری بر آنها انتخاب کند را بکار گیرد. این کتاب سعی نکرده محسن را دست نیافتنی کند، بلکه این امید را می‌دهد که ما نیز می‌توانیم با خلوص نیت و عمل صالح می‌توانیم با الگوبرداری از شخصیت شهید به این جایگاه برسیم.

در ادامه این نشست جواد کامور بخشایش به بیان نکاتی درباره بخش‌بندی کتاب، توجه به آثار پیشتر منتشر شده در این زمینه، مواردی درباره توالی تاریخی حوادث و نکاتی درباره سایر ابعاد شخصیتی شهید محسن وزوایی در این کتاب پرداخت.

در پایان نشست نیز حاضران به بیان نکاتی در مورد این اثر پرداختند.