حجتالاسلام حجت گنابادینژاد به مناسبت ولادت امام حسن عسکری(ع) در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: برای تبیین و گزارش فعالیتهای تبلیغی امام حسن عسکری(ع) باید با این مقدمه مورد توجه قرار بگیرد که مراقبتها، کنترلها و فشارهای شدیدی از سمت حکومت عباسی نسبت به امام حسن عسگری(ع) به وجود آمده بود. سه خلیفه عباسی که با ایشان همزمان بودند معتمد، معتضد و مهتدی هر کدام از اینها سختگیریها و کنترلهای فوقالعادهای برای حضرت داشتند، لذا حضرت در چنین شرایطی فعالیتهای خودشان را در چند محور تنظیم و سازماندهی کردند.
جهاد علمی امام عسکری(ع)
رئیس سازمان فرهنگی آستان قدس رضوی افزود: یکی از محور فعالیتهای ایشان فعالیتهای علمی بود که باید از آن به جهاد علمی امام حسن عسکری(ع) یاد کنیم چرا که ایشان با همه محدودیتهای شدید حکومت عباسی، دست از کار علمی و تربیت شاگردان برنداشتند. در همان خفقان و فشار شدید، حضرت به سمت تربیت شاگردانی رفتند که هر کدام از آنها سهم مؤثری در گسترش معارف دینی و پاسخگویی و تقابل با هجمه و شبهات دشمنان را عهدهدار بودند. در این رابطه شیخ طوسی(ره) تعداد شاگردان ایشان را بیش از ۱۰۰ نفر از چهرههای مشهور ذکر میکند. شخصیتهایی مثل احمد بن اسحاق اشعری قمی، ابو هاشم داود بن قاسم جعفری، عبدالله بن جعفر حمیری، ابو عمر عثمان بن سعید امری، علی بن جعفر صفار، محمد بن حسن صفار و ... اینها شاگردان امام عسکری(ع) بودند.
وی ادامه داد: فعالیتهای علمی حضرت علاوه بر تربیت شاگردان در امتداد و پرتو همان انوار امامت و تدابیر ویژهای که خود امام حسن عسکری(ع) داشتند در حل تنگناها و بنبستهای جامعه هم بود. از باب نمونه اگر یکی از حکایتها ذکر شود بد نیست؛ یک سال در زمان امام حسن عسکری(ع) قحطی شد. خلیفه وقت معتمد بود و فرمان داد نماز استسقاء اقامه شود. مردم ۳ روز متوالی نماز خواندند، ولی باران نیامد. روز چهارم جاثلیق، اسقف بزرگ مسیحی همراه مسیحیان به صحرا رفتند. یکی از راهبان هر بار که دستش را به سمت آسمان بلند میکرد باران میبارید. روز بعد این واقعه تکرار شد اینقدر باران آمد که مردم دیگر تقاضای باران نداشتند.
حجت گنابادینژاد سپس گفت: شرایطی پیش آمد که برخی از مردم دچار تردید و بعضاً اظهار تمایل به مسیحیت برایشان به وجود آمد. خلیفه نگران شد و امام حسن عسکری(ع) که آن زمان در زندان بود را به دربار دعوت کرد و گفت امت جدت را نجات بده که گمراه شدند. امام حسن عسکری(ع) فرمود جاثلیق و راهبان را بخواهید که روز سهشنبه به صحرا بیایند. خلیفه رو به امام کرد که مردم دیگر باران نمیخواهند، باران زیاد باریده و اینها از باران بینیاز شدهاند. امام فرمود بگویید سهشنبه بیایند.
وی افزود: وقتی آمدند حضرت رو به جاثلیق و راهبان کردند که شما کار خودتان را انجام دهید. اینها شروع به دعا خواندن کردند. در این بین یکی از راهبان بود که میخواست دست بهسوی آسمان ببرد تا خواستند این کار را کنند، امام حسن عسگری(ع) فرمودند آن چه بین انگشتانت است را از دستت جدا کن. همه متعجب شدند و برایشان سؤال پیش آمد مدنظر حضرت چیست، توجه شان به آن راهب جلب شد دیدند استخوانهایی لای پارچهای پیچیده و کنار انگشتان دست آن راهب مخفی است. حضرت این را گرفتند و گفت حالا دعا کن. دعا کرد و هیچ بارانی نیامد. بعد حضرت فرمود این از خصوصیات استخوانهای پیامبر است. هر پیامبری که استخوانش به سمت آسمان گرفته شود باعث نزول باران میشود. اینها به استخوان بدن پیامبری دسترسی پیدا کردند دست شان بوده و به سمت آسمان می گرفتند. ابزار و اهرم اینها این بوده که برملا شد و مزیت مسیحیت پیش مردم و خلیفه روشن شد.
مبارزات سیاسی امام عسکری(ع)
حجت گنابادینژاد در ادامه عنوان کرد: حضرت علاوه بر تربیت شاگردان در بنبستها و تنگناها با سرمایه علمی خود حضور پیدا میکردند و گرهگشا بودند. عرصه دیگر فعالیتهای حضرت جهاد و مبارزات سیاسی ایشان بود. فعالیتهای حضرت هم سری بود هم توجه به ابعاد مختلف داشتند؛ مانند تقویت و توجیه سیاسی شخصیتهای مهم و مؤثر شیعه. امام حسن عسکری(ع) نامهای به علی بن حسین بن باب قمی از بزرگان و فقهای شیعه نوشتند و در آن تأکید کردند صبر کن و منتظر فرج باش که پیامبر(ص) فرموده برترین اعمال امت من انتظار فرج است. شیعیان پیوسته در اندوه خواهند بود تا فرزندم مهدی(عج) ظاهر شود. همان کسی که پیامبر بشارت داد زمین را از عدل پر خواهد ساخت، چنان که از ظلم و جور پر شده است. ای بزرگ مرد و مورد اعتماد و فقیه من صبر کن و شیعیان من را به صبر فرمان بده. این عبارتها را خطاب به علی بن حسین بن باب قمی میفرمایند.
ایجاد شبکه ارتباطی وکالت برای ارتباط شیعیان با همدیگر و با امام
وی اظهار داشت: عرصه دیگر فعالیتهای امام حسن عسکری(ع) ایجاد شبکه ارتباطی با شیعیان است. در دوره ایشان شیعیان در مناطق مختلف توزیع شده بودند و شیعه گسترش جغرافیایی پیدا کرده بودند. شیعیان در شهرهای مختلف مثل کوفه، بغداد، نیشابور، مدائن، خراسان، ری، آذربایجان، سامرا، جرجان، بصره و غیره بودند. در این شهرها چند شهر اهمیت ویژه داشت مثل سامرا، کوفه، بغداد، قم، نیشابور. ارتباط شیعیان با امامت از یک طرف و تعامل شیعیان با همدیگر دو دلیل عمدهای بود که باعث ایجاد شبکه ارتباطی و شبکه وکالت بین شیعیان به وجود آید.
حجت گنابادینژاد اضافه کرد: سابقه شبکه وکالت هم از زمان امام جواد(ع) است که در زمان امام حسن عسکری(ع) توسعه و تداوم پیدا کرد؛ مثلاً ایشان ابراهیم بن عبده را نماینده و وکیل خودشان در نیشابور گذاشتند، احمد بن اسحاق بن عبدالله قمی اشعری را در قم گذاشتند، ابراهیم بن مهزیار اهوازی را در اهواز گذاشتند، محمد بن عثمان امری را در رأس سلسلهمراتب وکالت تعیین کردند که این محمد بن عثمان بعدها جزء نواب دوران غیبت آقا امام زمان(عج) شدند. این شبکه وکالت و ارتباطی علاوه بر تعیین وکلا، بسترها و قالبهای دیگری هم داشت. حضرت مکاتباتی را با مناطق مختلف انجام میدادند، نمایندگان و پیکهایی را به مناطق مختلف اعزام میکردند. امام ۲ نامه به شیعیان قم و مدینه نوشتند که اینها حکایت از همین ظرفیت شبکه ارتباطی امام حسن عسکری(ع) برای شیعیان است.
آماده سازی شیعیان برای دوران غیبت
وی همچنین عنوان کرد: محور دیگر فعالیتهای امام حسن عسکری(ع)، تربیت و آمادهسازی شیعیان برای دوران غیبت است. پیامبر اعظم(ص) و امامان شیعه بهتدریج مردم را با موضوع غیبت امام زمان(عج) آشنا کردند و همه اینها در زمان دوره امامت و رسالت خودشان به موضوع مهدویت، غیبت و انتظار تأکید و توجه داشتند. افکار را برای پذیرش و فهم آن مهیا می کردند. این مسئولیت در عصر امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع) که به عصر غیبت نزدیکتر میشد، شدت بیشتری پیدا کرد، لذا شما در مجموعه روایات میبینید حضرت امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع) به موضوع غیبت امام زمان(عج) تأکید و توجه بیشتری دارند.
حجت گنابادینژاد افزود: امام هادی(ع) اقدامات خودشان را نوعاً توسط نمایندگان شان انجام میدادند و کمتر شخصاً با افراد تماس میگرفتند. به مسئله ارتباط از طریق وکلا در زمان امام حسن عسکری(ع) توجه بیشتری شد، زیرا امام از یک طرف در محدودیت و کنترل حاکمیت بودند و واقعاً دسترسی برایشان به آن شکل فراهم نبود. حضرت مهدی(ع) را تنها به شیعیان خاص و نزدیک نشان میدادند. با توجه ملاحظات و تأکیداتی که برای حفظ جان حضرت ولیعصر(عج) شده بود، برای همه در دسترس نبودند، لذا ارتباط مستقیم حتی شیعیان با امام حسن عسکری(ع) روزبهروز محدودتر میشد.
وی در ادامه گفت: احمد بن اسحاق که جزء وکلا و شاگردان حضرت هست نقل میکند از امام حسن عسکری(ع) پرسیدم که پیشوا و امام بعد شما کیست، حضرت به اتاق دیگری رفتند و طولی نکشید برگشتند درحالیکه پسربچهای که حدود ۳ سال داشت را به دوش گرفته بود که رخسارش مثل ماه شب ۱۴ میدرخشید. بعد امام حسن عسکری(ع) به احمد بن اسحاق رو کردند و فرمودند اگر پیش خدا و امام محترم نبودی پسرم را به تو نشان نمیدادم. او همنام و هم کنیه رسول خداست. زمین را پر از عدل میکند چنان که از ظلم پر شده است. این ۴ عرصه، عرصه فعالیتهای امام حسن عسکری(ع) در زمان امامت شان است که در دوره بنیعباس با همه سخت گیریها و کنترلها انجام می دادند.
روایاتی از امام عسکری(ع)
حجت گنابادینژاد سپس گفت: روایت معروفی از حضرت امام حسن عسکری هست که برای طلبهها یک روایت خیلی پر انس و پر معنایی است که حضرت فرمود «لَیسَ الْعِبَادَةُ کَثْرَةَ الصَّلَاةِ وَ الصَّوْمِ إِنَّمَا الْعِبَادَةُ التَّفَکُّرُ فِی أَمْرِ اللَّهِ». این جهتگیریها همان توسعه معرفتی در راستای همان جهاد علمی حضرت است. یا روایت دیگر که حضرت امام حسن عسکری(ع) دارند این است: «خَصْلَتَانِ لَیْسَ فَوْقَهُمَا شَیْ ءٌ اَلْإِیمَانُ بِاللَّهِ وَ نَفْعُ اَلْإِخْوَانِ». برادری و برابری بین گروههای اسلامی را مورد توجه قرار می دهند، یا روایت خیلی جالب و قابلتوجهی که امام حسن عسکری(ع) میفرمایند: «قُولُوالِلنّاسِ کُلِّهُمْ حُسْنا» با مردم خوب برخورد کنید «مُؤمِنِهُمْ وَ مُخالِفِهُمْ» چه آنهایی که با ایمان هستند چه مخالفین آنها، یعنی حتی افراد غیر مؤمن.
وی در پایان گفت: امام حسن عسکری(ع) همچنین میفرمایند: «أمّا المؤمِنونَ فَیَبْسُطُ لَهُمْ وَجْهَهُ» با مؤمنین خوشرفتار باشید، چون باید با آنها حسن رفتار را داشته باشد «وَ أمّاالْمُخالِفونَ فَیُکَلِّمُهُمْ بِالْمُداراةِ لاِجْتِذابِهِمْ اِلیَ الاْیمانِ» با مخالفین هم خوشبرخورد باشید به خاطر این که بتوانید با مدارا آنها را جذب دین کنید. یعنی آن شبکهسازی که حضرت مدنظرشان بود و آن گسترش دین و تشیع با همه محدودیتها که مدنظرشان بود باز در همین سخنان و روایات حضرت امام حسن عسکری(ع) کاملاً مشهود است.