بعد از معرفت به جایگاه حضرت حجت(عج) باید با تمام وجود نظرها را به ظهور او انداخت. اگر کسی نفهمد این جهان در بلوغ خود به ظهور حجت الهی می‌رسد معنی زندگی در زمین را نفهمیده.

به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر گزیده ای از کتاب «آخرالزمان؛ شرایط ظهور باطنی‌ترین بُعد هستی» است که در ادامه می‌خوانید؛

السَّلامُ عَلَیکَ یا بَقِیةَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ: سلام بر تو ای بقیة‌الله در زمین خدا!

السَّلامُ عَلَیکَ یا مِیثَاقَ اللَّهِ الَّذِی أَخَذَهُ وَ وَکَّدَهُ: سلام بر تو، ای میثاق و پیمان خدا، آن میثاقی که خداوند از جان و فطرت بندگان گرفت و آن را محکم نمود.

السَّلامُ عَلَیکَ یا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِی ضَمِنَهُ: سلام بر تو ای وعده‌ی خدایی که خداوند آن وعده را تضمین کرده!

بهترین نظر، نظری است که بر ذخیره‌ عالم امکان، واسطه‌ فیضِ حضرت حق و حامل ولایت تامّه‌ الهی، بیفتد و بتوان همواره در ذیل سایه‌ مبارک و حریم درگه آن حضرت به سر بُرد، به گفته‌ حافظ:

وگر کمین بگشاید غمی ز گوشه‌ دل

حریم درگه پیر مغان پناهت بس

امام ‌صادق(ع) فرمودند: «إِنَّ لِلْقَائِمِ(عج) غَیبَةً قَبْلَ أَنْ یقُومَ»[۱] برای قائم قبل از آن که قیام کند غیبتی است. زُراره می‌پرسد: فدایت شوم اگر به آن دوران رسیدم چه کنم؟ حضرت فرمودند: این دعا را بخوانید: «اَللَّهُمَّ عَرِّفْنی نَفْسَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَـمْ تُـعَرِّفْنی نَفْسَکَ، لَمْ اَعْرِفْ نَبِـَّیک اَللّهُمَّ عَرِّفنی رَسوُلَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لمَ تُعَرِّفْنی رَسوُلَکَ، لَمْ اَعْرِفْ حُجَتَکَ، اَللّهُمَّ عَرِّفنی حُجَّتَک فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ  تُعَرِّفْنی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَن دینی»[۲] خدایا خودت را به من بشناسان که اگر خودت را به من نشناسانی پیامبرت را نخواهم شناخت، خدایا رسول خود را به من بشناسان که اگر او را به من نشناسانی حجتت را نخواهم شناخت و اگر حجت خود را به من نشناسانی در دینم گمراه خواهم شد.

در دعای فوق به خدا عرض می‌کنی اگر خودت را به من نشناسانی از آن جایی که باید بوی تو را در پیامبرت بیابم، پیامبرت را هم نخواهم شناخت. باز عرضه می‌داری حجتت را به من بشناسان، چون نور وجود غیبی‌ترین مرتبه‌ی عالم وجود یعنی مقام حضرت حجت(عج) بالاتر از آن است که با عقل و فکر عادی بتوان به آن نزدیک شد و از نور آن حضرت بهره‌مند گشت. هر انسانِ بصیری متوجه است که موضوع شناخت حجت الهی بالاتر از آن است که خودش به تنهایی بتواند آن راه را طی کند، لذا از طریق دعا از خدا می‌خواهد در ظلمات آخرالزمان نظرش را بر نور وجود حضرت حجت بیندازد و در ذیل سایه‌ی مبارک ایشان به‌سر برد.

لطف خدا در شناخت حجت الهی

وقتی متوجه شدیم حضرت امام زمان(عج) در مقامی هستند که دل‌ها برای درک انوار آن حضرت باید آماده شوند در آن صورت نهایت تلاش را انجام می‌دهیم تا خدا لطف کند و آن حضرت را به ما بشناساند تا معلوم شود نورِ وجود آن حضرت بسیار بالاتر از آن چیزی است که خودمان با فکر بتوانیم به آن برسیم. این موضوع نه‌تنها یک موضوع ضد عقلی نیست بلکه ماوراء آن مفاهیمی است که الفاظ بتوانند آن را توصیف کنند، به همین جهت حضرت صادق(ع) توصیه می‌فرمایند: از خدا بخواهید تا در راستای شناساندن خودش و پیامبرش، حجت خود را نیز به شما معرفی کند.

باید این آمادگی در ما پیدا شود تا نور حجت الهی بر جان ما تجلی نماید به طوری که حضرت صادق(ع) می‌فرمایند:  «لَا یکُونُ بَینَهُمْ وَ بَینَ الْقَائِمِ بَرِیدٌ یکَلِّمُهُمُ فَیسْمَعُونَ وَ ینْظُرُونَ إِلَیهِ وَ هُوَ فِی مَکَانِه»[۳] چون قائم ما قیام کند، میان مردم و او پیکی واسطه نیست، او سخن می‌گوید و همه می‌شنوند و او را در همان جایی که هست می‌بینند. این روایت نشان می‌دهد همیشه حضرت در چنین شرایطی هستند که با تجلی وجودِ خود، قلب انسان‌ها را با دستور خدا منور می‌کنند، باید انسان‌ها آمادگی لازم را پیدا کنند تا تحت تأثیر دستورات نورانی حضرت قرار گیرند.

اگر پیامبر(ص) قرآنی با آن همه عظمت به صورت معجزه نیاورده بود ما نمی‌توانستیم ایشان را به عنوان کسی که از طرف خدا مبعوث شده بشناسیم. خداوند چنین لطفی به ما دارد که علاوه بر شناساندن خود، پیامبرش را نیز به ما بشناساند. اگر خداوند فقط به رسول اکرم(ص) وَحی می‌کرد و حضرت می‌فرمودند: من پیامبر خدا هستم، چگونه ما مطمئن می‌شدیم او پیامبر خدا است؟ صرف این‌که آن حضرت انسان راستگو و درستکاری بودند برای اثبات نبوتشان کافی نیست.

به فرمایش علامه طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه» برای اثبات نبوت حتماً معجزه نیاز است، حتی اگر عقل هم قانع شود که باید آن شخص پیامبر باشد کافی نیست مگر این که معجزه‌ای به میان آید تا معلوم شود آن پیامبر چیزی با خود آورده که در حدّ توانایی هیچ بشری نیست. لذا ملاحظه می‌کنید قرآن معجزه‌ی عظیمی است. هندسه‌ کلمات و آهنگ خاص و محتوای عجیب قرآن، همه حکایت از آن دارد که محال است بشریت بتواند چنین کاری را انجام دهد. همچنان که عصای موسی(ع) به این معنی معجزه است.

همان طور که خداوند کمک می‌کند تا ما پیامبر را بشناسیم، کمک می‌نماید تا حجت و ولی ‌او را بشناسیم. زیرا اگر حجت خدا را نشناسیم به کلی از مسیر دینداری منحرف می‌شویم همانگونه که با غفلت از مقام علی(ع) در صدر اسلام عده‌ای دچار انحراف شدند. باید از خود بپرسید این چه نگاهی است که اگر انسان چنین نگاهی به حجت خدا نداشته باشد، نه قرآن به کارش می‌آید و نه معرفت خدا و نه معرفت نبی؟ با این‌که معرفت خدا و پیامبر(ص) ضروری است ولی امام می‌فرمایند: به خدا بگو اگر حجّتت را به من نشناسانی به انحراف می‌افتم و مقصد اصلی خود را گم می‌کنم. پس اولاً: باید نسبت به شناخت اماممان جدّی باشیم. ثانیاً: باید آمادگی داشته باشیم تا لطف بزرگی از طرف خدا به ما برسد و بتوانیم امام زمان‌مان را بشناسیم. این بزرگ‌ترین لطف خدا است و موجب می‌شود تا جهت اصلی شخصیت انسان شکل بگیرد و به زندگی و مرگ جاهلیت گرفتار نگردد.

وقتی روشن شد شناخت حجت خدا چه برکاتی به همراه دارد، باید خود را آماده کنیم تا خداوند خودش آن حضرت را به ما بشناساند. یکی از معانی «انتظار» برای فرج، فرجِ شناختن حجت خدا است و تا چنین فرجِ فردی تحقق نیابد، شرایط تحقق فرج عمومی فراهم نمی‌شود. حضرت سجاد(ع) می‌فرمایند: «انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْفَرَج»[۴] انتظار فرج از بزرگترین فرج‌ها است. فرصت زیادی نیاز است تا مبنای معرفتی این روایت مورد بحث قرار گیرد ولی آنچه فعلاً مورد نظر است توجه به این نکته است که نقش انتظارِ فرج چه اندازه است، می‌فرمایند: بالاترین پیروزی را در نفسِ انتظاری جستجو کن که از خدا می‌خواهی حجت خود را به تو بشناساند که در نتیجه‌ چنین شناختی مقام حضرت در عالم و نحوه‌ «حضور خاصِ» ایشان روشن می‌شود، چون حضرت علاوه بر «حضور عام»، دارای حضوری خاص هستند که برای منتظرانشان محقق می‌گردد.

وارد شدن در عالَم انتظار موجب تجلی حضور خاص بر قلب انسان منتظِر می شود تا حجت خدا را بشناسد و از عالم ماده بالاتر رود. اگر نظر به امام مهدی(عج)‌ را جدی نگیریم وقتی ظهور عام آن حضرت واقع شود معلوم نیست چیزی به ما برسد، همین‌طور که بعضی‌ها با ظهور آخرین پیامبر چیزی به دست نیاوردند، زیرا همچون سلمان نبودند که منتظر آمدن حضرت باشند و معنی جهان را طوری نفهمیدند که متوجه شوند وجود چنین پیامبری ضروری است.

پس باید بعد از معرفت به جایگاه حضرت حجت(عج) با تمام وجود نظرها را به ظهور او انداخت. اگر کسی نفهمد این جهان در بلوغ خود به ظهور حجت الهی می‌رسد معنی زندگی در زمین را نفهمیده. چنین شخصی نه می‌تواند منتظر باشد و نه وقتی حضرت ظهور کنند، می‌تواند با آن حضرت ارتباط برقرار نماید.

ظهور خاصِ حضرت، نوری است از انوار الهی که به تجلی رحمانی بر قلب سالکانِ مقید به شریعت محمدی(ص) تابانده می‌شود. گفت:

هرچه روی دلت مصفاتر

زو تجلی تو را مهیاتر

  

با تجلی نور خاص حضرت، جان انسان  معنی جایگاه حضرت در عالم را می‌چشد و مسلم هر کس از آن نور بهتر چشانیده شد بهتر او را می‌شناسد و در همین رابطه عرفا فرموده‌اند: «مَنْ لَمْ یذُقْ لَمْ یعْرِف»[۵] آن‌کس که نچشد نخواهد شناخت. آن‌کس که نور تجلی خاص حضرت را چشید با تمام اشتیاق طالب ظهور عالَم حضرت خواهد بود تا تمام عالم را منور به نور حضرت بنگرد.

پی نوشت:

[۱] - إعلام الوری بأعلام الهدی، ص ۴۳۱.

[۲] - غیبت نعمانی، ص ۱۶۶.

[۳] - الکافی، ج ‏۸ ، ص ۲۴۱.

[۴] - کمال الدین و تمام النعمة، ج ‏۱، ص ۳۲۰.

[۵] - شرح فصوص خوارزمی، ج ۲، ص ۶۵۳ (فَصّ حکمةٍ قَدَریه فی کلمة عُزیریه)