«مارک فینو» معتقد است که نامه سه کشور اروپایی ناکام خواهد ماند اگر هدف آن فقط اعمال فشار بیشتر علیه ایران باشد.

خبرگزاری مهر- گروه بین الملل: سه کشور اروپایی فرانسه، آلمان و انگلیس در نامه‌ای به «آنتونیو گوترش» دبیرکل سازمان ملل، آن چه را که «توسعه موشک‌های بالستیک با توان حمل کلاهک هسته‌ای ایران» خواندند را بر خلاف قطعنامه شورای امنیت عنوان کردند.

سه کشور اروپایی در نامه خود که در میان اعضای شورای امنیت منتشر شده، از دبیر کل سازمان ملل خواسته‌اند تا در گزارش بعدی خود، شورای امنیت را از این موضوع مطلع کند که فعالیت‌های موشک بالستیک ایران ناسازگار با قطعنامه‌ای است که در سال ۲۰۱۵ توافق هسته‌ای ایران را تائید کرد.

«برایان هوک» رئیس گروه اقدام ایران در وزارت خارجه آمریکا نیز در واکنش به اقدام اخیر سه کشور اروپایی در ارسال یک نامه ضدایرانی به دبیرکل سازمان ملل گفت: ما می‌خواهیم جلوی توسعه برنامه موشکی ایران را بگیریم.

«اسرائیل کاتز»، وزیرخارجه اسرائیل نیز در واکنش به این نامه مدعی شده است که ایران در حال ساخت موشک‌های قادر به حمل کلاهک اتمی است که این اقدام نقض توافق هسته‌ای است.

وزیرخارجه اسرائیل با حیاتی عنوان کردن زمان فعلی، مدعی شده است: لازم است تا گام بعدی که یک تهدید نظامی موثر است از سوی یک ائتلاف عربی غربی برای بازداشتن ستیزه جویی ایران باشد که توسط آمریکا رهبری شود.

در این راستا خبرنگار مهر گفتگویی با «مارک فینو» دیپلمات فرانسوی و محقق حوزه‌های تروریسم، خاورمیانه، کنترل تسلیحات، امنیت اروپا، حقوق بشر تنظیم نموده که در ادامه می آید.

«مارک فینو» دیپلمات سابق فرانسوی که از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۳ در «مرکز سیاست امنیتی ژنو» (GCSP) فعالیت کرده است، اکنون یک عضو اجرایی این سازمان است. وی در حال حاضر فعالیت‌های مربوط به گسترش تسلیحات را رهبری می‌کند. وی سخنگوی پیشین وزارت خارجه فرانسه بوده است.

*سه کشور اروپایی عضو برجام با ارسال نامه‌ای به «آنتونیو گوترش»، مدعی شدند که برخی از مدل‌های موشک‌های بالستیک ایران با قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل که توافق هسته‌ای با ایران را تأیید کرده، «ناهمخوان» است. ادعای عدم همخوانی موشک‌های ایران با قطعنامه در حالی مطرح می‌شود که در قطعنامه ۲۲۳۱ از ایران «خواسته» شده که روی موشک‌هایی که «برای داشتن توانمندی حمل کلاهک اتمی طراحی شده‌اند»، کار نکند. ارزیابی شما از این نامه چیست؟ و آیا در نشست شورای امنیت در این خصوص ممکن است رأیی علیه ایران صادر شود؟

مفاد مربوط به برنامه موشکی بالستیک ایران بخشی از قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل است که برجام را تأیید می کند اما بخشی از خود برجام نیست. شورای امنیت می تواند به لحاظ نظری قطعنامه ای در مورد مقررات برنامه موشکی ایران تنظیم و تصویب کند اما در حقیقت هیچ توافقی بین اعضای دائم شورای امنیت وجود نداردکه ایران مطابق قطعنامه ۲۲۳۱ عمل نکرده است.

نامه سه کشور اروپایی مسئله مهمی را مطرح می کند اما اگر تنها به دنبال فشار آوردن به ایران باشد و فرصتی برای بحث و گفتگو در مورد این موضوع بر اساس دیدگاه و چارچوب منطقه ای فراهم نکند، قطعا ناکام می ماند.

*این اقدام اروپا در حالی است که پیش از این نیز اروپا در واکنش به کاهش تعهدات برجامی، ایران را تهدید به بررسی مکانیسم ماشه کرده بود. چرا در کنار تهدید به بررسی مکانیسم ماشه، بحث موشکی ایران را هم مطرح کرده اند؟

به نظر می رسد این ابتکار عمل برای اعمال فشار بر ایران جهت پذیرش دامنه وسیع تری از مذاکرات، فراتر از برنامه هسته ای این کشور به امید دستیابی به توافق جدیدی که توسط ایالات متحده قابل قبول باشد، در نظر گرفته شده است. اما بعید به نظر می رسد که موفق شود مگر اینکه ایران بتواند از چنین توافق نامه گسترده تری سود برد.

*این دو اقدام اروپا در حالی است که اروپا به تعهدات خود در قبال ایران ذیل برجام عمل نکرد و کاهش تعهدات برجامی از سوی ایران هم واکنشی به انفعال کشورهای اروپایی بوده است.  طرح موضوع موشکی چه آثاری بر برجام خواهد گذاشت؟

این مسئله به طور واضح از خروج ایالات متحده امریکا از برجام  به دلیل نقض خود توافق نامه و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت ناشی می شود. تصمیمات ایران برای کاهش اجرای تعهدات خود با روح برجام  براساس اصل مقابله به مثل (عمل متقابل) سازگار است.

اما کاهش تعهدات توسط دولت ایران خطر فروپاشی کل توافق را افزایش می دهد. اروپایی ها سعی کردند تأثیر تحریم های آمریکا بر ایران را کاهش دهند، اما تلاشهای آنها توسط بوروکراسی و نفوذ محدود آنها بر شرکتهای اروپایی که توسط تحریم های آمریکا از تجارت با ایران منع می شوند، محدود شده است.

*در قطعنامه ۲۲۳۱ از عبارت «خواستار»  (call on) استفاده شده است که دارای الزام حقوقی نیست. بر این اساس در حالیکه بر اساس استدلال مطرح شده توسط اروپا، ایران دارای مدلهایی از موشک است که قابلیت حمل کلاهک هسته ای دارد اما هیچ نهاد حقوقی برای بررسی «حقوقی» برنامه موشکی کشورها وجود ندارد. یعنی اینکه توان موشکی یک کشور دارای ابعاد دفاعی است یا تهاجمی و یا قابلیت حمل کلاهک هسته ای، معیار حقوقی مشخصی در نظام بین الملل وجود ندارد. ارزیابی شما چیست؟

واقعاً تأسف آور است که چارچوب کنترل تسلیحات بین المللی در مورد موشک ها بسیار ضعیف است: در این زمینه فقط دو معاهده جهانی وجود دارد، رژیم کنترل فناوری موشکی (MTCR) و معاهده لاهه در مورد جلوگیری از گسترش موشک های بالستیک (HCoC) که مجموعه ای داوطلبانه از اقدامات شفاف سازی و اعتمادسازی هستند.

در مورد خاورمیانه ابزار تحویل سلاح های کشتار جمعی بخشی از دستورالعمل منطقه عاری از تسلیحات کشتار جمعی است، اما بحث در مورد این پروژه تاکنون پیشرفت زیادی نداشته است.

*ایران موشک قاره پیما ندارد و برد موشک‌هایش نیز نهایتاً ۲ هزار کیلومتر است با وجود این اسرائیل هم بمب اتمی دارد و هم موشک‌هایی دارد که بُرد آنها به مراتب بیشتر از موشک‌های ایران است و عربستان نیز برنامه موشکی پیشرفته ای دارد که اخیرا ابعاد جدیدی از آن رسانه ای شده است با این حساب، طبق چه استدلالی ایران حق موازنه قوای موشکی را ندارد و اگر از ایران خواسته می‌شود برنامه موشکی خود را محدود کند همین خواسته باید از کشورهای اطراف ایران نیز صورت گیرد. ارزیابی شما چیست؟

در حقیقت در خاورمیانه چندین کشور دارای قابلیت موشکی گسترده ای هستند که نتیجه ادراک تهدیداتی است که اغلب توسط کشورهای سازنده تسلیحات تحریک می شوند. به همین دلیل تنها روش مؤثر برای مقابله با این موضوع  اقدام درون چارچوب منطقه است.

با همکاری سایر کارشناسان، سازمان من پیشنهادات خود را برای یک سری اقدامات ارائه داده است (مانند محدودیت دامنه و  برد موشک ها و ممنوعیت نقل و انتقال آنها) که می تواند توسط دولتهای کلیدی منطقه به عنوان اولین گام در جهت ایجاد یک منطقه عاری از سلاح های کشتار جمعی  پذیرفته شود.