به گزارش خبرگزاری مهر، دکتر جواد منصوری از نخستین فرماندههان سپاه پاسداران و دیپلمات ارشد پیشین ایرانی است که در بازه زمانی ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۸ شمسی عهدهدار سفارت ایران در پکن بوده است. وی در یادداشتی برای بخش فارسی رادیو بینالمللی چین مینویسد:
سیاست فشار و هجمه آمریکا علیه چین وارد فاز جدیدی شده است. بعد از جنگ تجاری آمریکا علیه چین که سر و صدای زیادی در جهان به پا کرد؛ دولت آمریکا وارد سیاست جدیدی این بار با سوژه حقوق بشر و نقض حقوق مسلماننشینان استان سین کیانگ علیه چین شده است. قابل ذکر است که از همین امسال آمریکا تعرفه گمرکی واردات حدود ۲۰۰ میلیارد دلار از کالاهای چینی را از ۱۰ درصد به ۲۵ درصد بالا برد. در برابر چین هم در مقابل تعرفه حدود ۶۰ میلیارد دلار کالاهای آمریکایی را ۲۵ درصد تعیین کرد. نکته معنادار در این جنگ تجاری آن است که ترامپ به نوعی دنبال تضعیف موقعیت اقتصادی چین با ابزارهای مختلف است و برای همین به صراحت اعلام میکند که سیاست افزایش تعرفه تجاری را ادامه خواهد داد.
به نظر می آید دولت آمریکا بعد از ناامیدی از جنگ تجاری سراغ گزینه قدیمی، یعنی مساله استان سین کیانگ رفته است. مساله حقوق بشری که همواره در روابط آمریکا و چین تاثیرگذار بوده است. اخیرا یک مقام وزارت خارجه آمریکا پکن را متهم کرده است که با ویرانی یا تعطیلی مساجد در استان سین کیانگ در شمال غربی چین، قصد نابودی هویت اسلامی اویغورها را دارد.
مطابق گزارش ها حدود ۱۳ میلیون اقلیت قومی اویغور و دیگر اقلیت های ترک مسلمان در منطقه سین کیانگ زندگی میکنند. در این راستا برخی رسانهها مدعی هستند که دولت چین بعد از ۲۰۱۷ با بازپروری اجباری افراد بی باور به ایدئولوژی حکومت، به سرکوب خشونت باری دست زده است. این در حالی است که دولت چین هدف از اجرای برنامه بازپروری را آموزش و تعلیم ساکنین سین کیانگ اعلام کرده و گفته تمام دغدغه در سین کیانگ معطوف به محدود کردن تهدید افراط گرایی اسلامی از نوع سلفی داعشی و وهابی است.
طبیعی هم است که این منطقه با توجه به نزدیکیاش به آسیای مرکزی و افغانستان، محل نگرانی دولت چین برای رشد افراط گرایی داعشی باشد. با عطف به همین دغدغه است که دولت چین به دنبال ارائه برنامههای آموزشی و فکری به شهروندان این منطقه جهت ممانعت از ترویچ تفکر سلفی شده است.
در این میان، دولت آمریکا به دنبال بهرهبرداری سیاسی از تلاش دولت چین در استان سین کیانگ است. در تحلیل رفتار آمریکا باید به چند مساله توجه داشت. اول اینکه راهبرد اصلی آمریکا در قبال چین، محدودسازی قدرت چین در شرق آسیاست. برای اجرای این راهبرد، دولت آمریکا از هر راهبرد ممکنی استفاده کرده و دائماً به دنبال ایجاد چالش برای چینیها است.
در این راستا، هدف هم مشخص است؛ اینکه از تبدیل چین به قدرت اول اقتصادی و سیاسی در عصر جدید جلوگیری کنند. امروز نگرانی اصلی آمریکا از آینده رهبری سیاسیاش در جهان از ناحیه چین است. سرعت رشد چین، جعرافیا و موقعیت این کشور همگی نشان از این دارد که به زودی چین بتواند جایگزین آمریکا در حوزه اقتصاد بینالملل شود. دولت آمریکا برای ممانعت از این مساله؛ در تلاش برای انزوای چین و اتهام افکنیهای مختلف به چینیهاست. البته در یک جمع بندی کلی میتوان گفت که نزاع کنونی آمریکا و چین بر سر سه حوزه است. ۱- مساله تجارت آزاد جهانی، ۲- هنگ کنگ و در نهایت استان مسلمان نشین سین کیانگ.
امروز آمریکاییها با دست گذاشتن به موضوع سین کیانگ و برنامههای دولت چین در این منطقه به دنبال امتیازگیری از چینیها در دو موضوع تجارت و مساله هنگ کنگ هستند. این رویکرد در حالی از سوی آمریکا دنبال میشود که چینیها به خوبی از نیات و اهداف پشت پرده آمریکاییها آگاه و مطلع هستند و برای همین امکان اعطای امتیاز از جانب چین به آمریکا بسیار دور از انتظار به نظر میرسد. از این رو باید گفت که آمریکاییها سعی دارند با برجستهسازی موضوع استان سین کیانگ و دامن زدن به این مساله در مجامع جهانی و کنگره، دولت چین را در معرض فشار و تحریم قرار دهند. سیاستی که تاکنون نتیجه خاصی برای آمریکا نداشته و صرفا باعث بی اعتباری بیشتر آمریکا نزد چینیها و از سوی دیگر هوشمندی دولت پکن در مواجهه با آمریکا شده است.