خبرگزاری مهر-گروه فرهنگی: به دنبال طرح و در دست اجرا قرار گرفتن ایجاد شبکهشهرهای خلاق فرهنگ و هنر از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که این روزها در مراحل پایانی خود به سر میبرد، نیایش سرامی ناشر و نویسنده و پژوهشگر اجتماعی در یادداشتی درباره این اتفاق فرهنگی به ذکر نکاتی پرداخته است. این یادداشت را در ادامه میخوانیم:
در میان خبرهای ماه پیش خواندیم که دو شهر بندرعباس و سنندج به جمع شهرهای خلاق جهان پیوستند. برنامه شبکه شهرهای خلاق جهان توسط سازمان یونسکو – سازمان علمی، آموزشی و فرهنگی ملل متحد ـ در سال ۲۰۰۴ برای ارتقای سطح فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شهرهای جهان آغاز به کار کرد. یونسکو در جهت حفظ تنوع فرهنگی و با توجه به روند جهانی شدن و سیطره فرهنگی واحد بر جهان و تضعیف فرهنگهای بومی ملل، سعی در شناسایی این شهرها دارد. شهرهایی که به این شبکه میپیوندند، متعهد میشوند فعالیتهای مثبتشان را با هم به اشتراک بگذارند و در بخشهای مختلف جامعهی شهری همکاری همگانی را ترویج کنند.
تا به امروز ۲۴۶ شهر جهان به این شبکه پیوستهاند و پیش از این در سال ۱۳۹۴ رشت در رشتهی خوراک و غذا و اصفهان در رشتهی صنایع دستی به عضویت این شبکه درآمدهاند. شبکه شهرهای خلاق یونسکو، هفت حوزهی صنایع دستی، هنرهای بومی، هنرهای چندرسانهای، فیلم، طراحی، خوراکشناسی، ادبیات و موسیقی را پوشش میدهد.
یونسکو هر دو سال یک بار در ماه فوریه (بهمن / اسفند) به کشورها اعلام میکند که شهرهای خود را برای عضویت در این شبکه بررسی کنند، پس از آن کشورها باید تا آوریل (فروردین/ اردیبهشت)، پرونده تهیه شده خود را به یونسکو ارسال کنند و پس از انجام همه بررسیها پاسخ نهایی در ماه دسامبر (آذر/ دی) اعلام میشود.
شهر خلاق رویکردی فرهنگی به توسعهی شهری است. در این رویکرد شهر محیطی جذاب برای جذب و پرورش افراد خلاق و مبتکر همچنین استفاده از استعدادها، نوآوریها و ایدههای شهروندان در جهت حل مسائل اساسی شهر است.
در سال جاری نیز نسخه ایرانی این برنامه توسط معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اجرایی شده است. قرار است در این طرح با مشارکت دستگاهها و نهادهای دولتی و غیردولتی، داشتهها، ظرفیتهای انسانی، فرهنگی، هنری و طبیعی مناطق مختلف کشور شناسایی شوند. گفته شده که اعضای شبکه شهرهای خلاق فرهنگ و هنر در اولویت دریافت مجموعهای از خدمات، تسهیلات، اعتبارات و منابع قرار میگیرند تا زیرساختهای لازم را توسعه داده و برنامههای معرفیشده را اجرا کنند.
در این برنامه ده رشتهی کلی شامل: هنرهای تجسمی، هنرهای نمایشی، موسیقی، مد و لباس، هنرهای دستی، ادبیات، رسانه، بازیهای رایانهای، سینما و چاپ و بستهبندی انتخاب شده است و هر شهر میتواند در حداکثر سه رشته شرکت جوید.
هدف برگزارکنندگان طرح بهطور کلی تغییر به نگاه مشارکتی به جای تجویزی و نگاه از پایین به بالا در برنامهریزی و سیاستگذاری فرهنگی است. همچنانکه تمرکززدایی در امور فرهنگی و هنری و تقویت ظرفیتهای مردمی در فرهنگ، تبادل تجربهها و دانش بومی در میان شهرهای مختلف عضو و توسعهی اقتصاد فرهنگ و هنر و کمک به بهبود کسب و کارهای فرهنگی – هنری و صنایع خلاق از اهداف برنامه برشمرده شده است.
در آبان ماهی که گذشت کارگاههایی توجیهی در جهت پیوستن به این شبکه برگزار شد تا نمایندگان شهرها شامل ادارات کل فرهنگ و هنر شهرستانها، انجمنهای فرهنگی و هنری شهرها و شهرداریها نسبت به تدوین برنامهای چهارساله برای شهرشان آماده شوند. این برنامهها باید تا ۲۰ آذر به دبیرخانهی طرح ارائه شود.
در این موقعیت چند نکته پیرامون برنامهریزی برای ایجاد و معرفی شهرهای خلاق فرهنگ و هنر به نظر میرسد.
نخست اینکه در تدوین طرح شهر خلاق باید به میانرشتهای عمل کردن و یاری گرفتن از هنرها جهت تقویت و بسط یکدیگر توجه شود.
دومین نکته در این است که در دنیای نو برای بهبود اقتصاد فرهنگ، باید هم به نوآوری در طراحی و تولید محصولات فکر کرد و هم به نوآوری در فرآیندها. نوآوری در محصول فرهنگی - هنری هم با درهمآمیختن ویژگیهای یک کالای سنتی با تکنولوژیهای نوین پدید میآید و هم با تغییر در فرآیندهایی که مرتبط با تولید و توزیع محصول فرهنگی است.
به همین خاطر به نظر میرسد پتانسیلهای نوپدید که در اثر تغییر سبک زندگی یا تغییرات تکنولوژیک ظهور یافتهاند را باید در نظر داشته باشیم. مثلاً بومگردی میتواند به کمک شهر خلاق بیاید یا شبکههای اجتماعی برای معرفی برنامهها و اقدامات و اطلاعرسانی رویدادها. دیجیتال مارکتینگ و ابزارهایش نیز در این راه نباید فراموش شود.
از سوی دیگر در تدوین طرح شهر خلاق باید به هنر کاربردیشده توجه داشت. اینجا مفهوم هنر چیزی ورای هنر برای هنر است. در شهر خلاق باید هنر از پستوی کارگاه یا خانهی هنرمند بیرون بیاید تا جهان به تماشای شیاش جان گیرد. قرار است با ایجاد شبکهی شهرهای خلاق، ارزشهای پیشنهادی روزآمد و بیشتری در حوزهی فرهنگ و هنر به جامعه ارائه شود. باید ببینیم که چگونه میتوانیم هنر را در مقیاس بزرگ به جامعه عرضه کنیم. منظور تولید انبوه هنر است.
در تدوین برنامههای شهر خلاق تکیه و تمرکز بر بدنهی اجتماعی حوزهی فرهنگ و هنر است و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بیش از هر چیزی نقش تسهیلگر دارد. بر این مبنا تکیه کردن به دولت و توقع آنکه او در این اوضاع اقتصادی به شکل مالی یاریگر طرح باشد، فروکاهیدن پروژه است. فراموش نکنیم که قرار است در این طرحها خلاقیت و در پی آن نوآوری همچنین مشارکت اجتماعی سبب رونق اقتصادی شهرها شود.
به نظر میرسد با توجه به شرایط خطیری که کشور در آن است همچنین کمتوانی دولت در هزینه کردن برای حوزهی فرهنگ و هنر، تجربههای نهچندان موفق پیشین شامل برنامهی گذر فرهنگی و گرفتاریها و خستگی جمعی آحاد جامعه، راه سختی پیش روی این طرح است، هر چند که امید، شاهکلید قفل همهی درها میتواند باشد.