سیما فردوسی استاد دانشگاه شهید بهشتی درباره استفاده از کودکان در آگهیهای بازرگانی و تبلیغات در تلویزیون و آسیبشناسی این پدیده به خبرنگار مهر گفت: هر آنچه را که در آن افراط کنیم مشکل پیش میآید. استفاده از کودکان در پیامهای بازرگانی نیز به همین نحو است، به ویژه اگر بار تبلیغات به دلیل شیرینی کودکان باشد و قرار باشد او به این شکل جلب توجه کند، خوب نیست و درست نیست که از کودکمان به عنوان وسیله تبلیغاتی استفاده کنیم.
وی با اشاره به اولین پیامدهای حضور کودکان در آگهیهای بازرگانی اظهار کرد: کودکان با حضور در پیامهای بازرگانی و بازی و جلوهگری در آنها عادت میکنند و یاد میگیرند این چنین جلب توجه کنند.
دغدغه مدل شدن یا حضور در فشنشو
فردوسی همچنین به ادامه این نگاه در کودک اشاره کرد و گفت: این بچهها در بزرگی هم دوست دارند مدل یا بازیگر شوند و به فشنشوها بروند و اگر چه بازیگری حوزهای منفی نیست اما این نوع افراط و دغدغه از کودکی برای بچهها خوب نیست.
وی اضافه کرد: بچهها باید دوره کودکی خود را طی کنند و اگر در استفاده تبلیغاتی از آنها افراط شود شخصیت آنها به شکل صحیح در کودکی شکل نمیگیرد.
شومن شدن و اعتماد به نفس کاذب
این مشاور خانواده در ادامه به دیگر عواقب حضور بچهها در پیامهای بازرگانی اشاره و عنوان کرد: در بسیاری از موارد دیده شده است که این کودکان در سالهای بعد در دنیای حقیقی چیزی برای ارایه ندارند، ولی دوست دارند نوعی شومن باشند و خود را به گونهای «ارایه» دهند. این کودکان اعتماد به نفس کاذبی به دست میآورند و میخواهند به شکلهای مختلف خود را نشان دهند. بچهها عطشی پیدا میکنند برای دیده شدن و بعد اگر چیزی برای عرضه نداشته باشند سرخورده میشوند.
فردوسی با اشاره به شکوفایی استعدادهای بچهها در همه ابعاد و جهتها عنوان کرد: استعداد کودکان باید در همه ابعاد رشد کند و نه اینکه فقط برای تبلیغ کالا و لباس استفاده شود. دنیای حقیقی به کودک اعتماد به نفس واقعی میدهد که در ارایه خلاقیتها و مهارتهای واقعی بروز و ظهور پیدا میکند.
افسردگی در کمین کودکان تبلیغات!
این روانشناس و استاد دانشگاه همچنین با اشاره به یکی دیگر از شایعترین معضلات در استفاده تبلیغاتی از کودکان، تصریح کرد: این کودکان وقتی بزرگ میشوند آن شیرینی و جذابیت اولیه را از دست میدهند و ممکن است حضورشان در تبلیغات کوتاه مدت باشد. بعد از آن وقتی دیگر در این حرفه از آنها استفاده نشود این موقعیت را درک نمیکنند و احساس میکنند چیز باارزشی را از دست دادهاند و دیگر در ردیف آدمهای مورد توجه نیستند. که این مساله باز هم سرخوردگی و افسردگی را برای کودکان به دنبال خواهد داشت.
وی با اشاره به برخی از مراجعان خود بیان کرد: من مراجعانی در همین حوزهها داشتهام که اعتماد به نفسشان کاهش یافته است و دیگر انگیزه و اشتیاقی برای کارهای سختتر و شرکت در رقابتهای سالم پیدا نکردهاند.
فردوسی در پایان به خانوادهها هشدار داد که بچههایشان را در راستای استعدادها و مهارتهایی هدایت کنند که با افراط در دیده شدن همراه نباشد.