مدیریت و کنترل آسیبهای اجتماعی نه تنها امری ممکن که امری ضروری است. برای این مهم ابتدا باید با رویکردی واقعی به سراغ آسیبهای اجتماعی رفت و این امر نیازمند داشتن داده های قابل استناد است.

به گزارش خبرنگار مهر، یادداشت پیش رو به قلم زهرا محسنی فرد، دانشجوی دکتری جامعه شناسی مسائل اجتماعی دانشگاه تهران با عنوان به سوی نگاهی علمی و کاربردی در آسیب شناسی مسائل اجتماعی در ایران از نظر شما می‌گذرد؛

هنگامی که قصد داریم از یک مفهوم در حوزه علوم انسانی سخن بگوییم، آنچه در ابتدا مهم است ارائه یک تعریف مشخص از آن مفهوم است. تعریفی که بر آن اتفاق نظر نسبی وجود داشته باشد و بر مبنای آن گفت وگو، نظریه پردازی و نهایتاً ارائه راهکار شکل بگیرد. اهمیت این موضوع در حوزه علوم اجتماعی دوچندان است چرا که در اغلب موارد، افراد تعریفی از مفاهیم مورد استفاده در این حوزه در ذهن خود دارند. این مفاهیم در یک بستر فرهنگی، اجتماعی و تاریخی شکل گرفته و می‌توانند از فرهنگی تا فرهنگ دیگر و از زمانی تا زمان دیگر متفاوت باشند.

به مفهوم جرم، کجروی، ناهنجاری و یا «آسیب های اجتماعی» توجه کنید. از طرفی معنای جرم و آسیب بسیار متأثر از فرهنگ و بستر زمانی است و از طرفی داشتن یک تعریف نسبتاً مشترک در دادن ارائه راهکار برای مواجه شدن با آن ضروری است. ما ابتدا باید بدانیم وقتی از آسیب‌های اجتماعی سخن می‌گوئیم یا وقتی از وضعیت آسیب‌های اجتماعی سخن می‌گوئیم دقیقاً منظور و مقصود چیست. همچنین مهم است که تصور ما از مفاهیم و وضعیت آسیب‌های اجتماعی بر اساس چه داده‌هایی ساخته شده اند. اگر می‌گوئیم وضعیت آسیب‌های اجتماعی در کشور بسیار فاجعه بار است و هیچ امیدی نیست بر اساس کدام داده هاست؟ یا چگونه است که فکر می‌کنیم وضعیت آسیب‌های اجتماعی خیلی خوب است و لازم نیست هیچ کاری انجام دهیم؟ با گسترش قابل توجه قدرت رسانه‌ها و به علت وقت زیادی که هر فرد در مواجه با آنها می‌گذراند تصور ما از نه تنها از جرم و آسیب بلکه از واقعیت، همسو با نگاه ارائه شده در رسانه‌ها شکل می‌گیرد. متأسفانه در خصوص آسیب‌های اجتماعی این نگاه بسیار غیر واقعی است. برای مثال تحقیقات در ایران نشان می‌دهد که رسانه‌ها تنها نیمی از جرایم را بازنمایی می‌کنند جرایم خشن بسیار بیشتر از جرایم دیگر بازنمایی می‌شوند و طبقات پایین به عنوان بزرگترین گروه جرمی معرفی می‌شوند. (صادقی و امینیان، ۱۳۹۲) و جرایم یقه سفیدان و طبقات متوسط و صاحب ثروت در عین به بار آوردن دامنه‌ی گسترده‌تری از پیامدهای منفی نادیده گرفته می‌شوند.

در بررسی مسائل و آسیب‌های اجتماعی و برای تلاش در جهت کاهش این آسیب‌ها، بیش از هرچیز نیازمند نگاه‌هایی هستیم که مبتنی بر داده‌های صحیح شکل بگیرند و از بزرگ نمایی یا کوچک شمردن آنها پرهیز کنند. اینجا است که می‌بایست پژوهشگران با نگاهی فراتر از آنچه رسانه‌ها بازنمایی می‌کنند و یا آنچه از باورهای عامیانه [۱] برآمده است به میدان بیایند پژوهش‌هایی که به نظر می‌آید در فضای کنونی بسیار نیازمند نگاه‌های ژرف‌نگر و به دور از ساده انگاری اند.

در بررسی آسیب‌های اجتماعی دیدن هر مساله، در زمینه اجتماعی که در آن ایجاد شده و توجه به تفاوت‌ها و متغیرهای تعیین کننده، برای پرهیز از پیچیدنِ نسخه‌های واحد برای آسیب‌های اجتماعی ضروری است و این امر خود نیازمند پژوه ش‌هایی است که با متدولوژی‌های چندروشی و ترکیبی انجام شوند (البته با در نظر گرفتن تناسبِ هستی شناختی و معرفت شناختی در روش‌هایی که باهم ترکیب می‌شوند). برای نمونه، لحاظ کردن "تفاوت‌های جنسیتی" در تبیین آسیب‌های اجتماعی و ارائه راهکار برای آنان بسیار مؤثر است و نادیده گرفتن یا عدم توجه کافی به آن‌ها می‌تواند خود آسیب‌های تازه ای ایجاد نماید. همان گونه که برخی تحقیقات نشان داده اند تجربه زنان از زندان و زندگی آنان پس از آن بسیار متفاوت با مردان است و توجه نداشتن به عدمِ تناسبِ ساختارِ مردانه ی زندان برای زنان مسائل جدیدی ایجاد کرده است. (میرحسینی و صادقی، ۱۳۹۶). اگر از کودک کار می‌گوئیم و می‌خواهیم راهی برای آن پیدا کنیم باید بدانیم که تجربه زیسته کودک کار دختر با پسر متفاوت است راهکارش هم متفاوت است. اگر برای طلاق و بازسازی زندگی پس از آن برای زوجین می‌خواهیم پیشنهادی بدهیم باید در نظر بگیریم هریک به واسطه جنسیت شأن نه به عنوان امری بیلوژیک بلکه به عنوان امری کاملاً اجتماعی و فرهنگی مسائل متفاوتی را تجربه می‌کنند و نیازمند راهکارهای متفاوت هستند.(مریم ایثاری، ۱۳۹۷)

علاوه بر این، ارائه ی سنخ شناسی های مختلفِ درگیر در آسیب‌های اجتماعی نیز امری ضروری است. برای مثال، برخی پژوهش‌ها نشان می‌دهد در مساله حجاب، رعایت کردن یا نکردن هنجارها در پوشش با انگیزه‌های مختلفی صورت می‌گیرد. برخی تنها «حجاب گریز» هستند و برخی «حجاب ستیز»، اما شاهد هستیم که در سطح اقدام فرهنگی و اجتماعی در برخی نهادهای متولی امر حجاب در فضای عمومی، از یک راهکار واحد برای مواجهه با این دو سنخ متفاوت استفاده شده و این باعث می‌گردد تا گونه حجاب گریزان نیز به سمت حجاب ستیزی سوق یابند.

به نظر می‌آید برای فهم این تفاوت‌ها و داشتن داده‌هایی که امکان توصیفات فربه را فراهم کند ناگزیر به توسعه‌ی رویکردهای کیفی در حوزه مطالعه مسائل اجتماعی آنهم در جامعه‌ای مثل ایران هستیم، البته پژوهش‌های کیفی که بتوان آنها را با معیارهای موجود در این روش، عینی، قابل اعتبارسنجی و معتبر دانست. بدیهی است این امر به معنای نادیده گرفتنِ نیاز به پژوهش‌های کمی و عدم توجه به گردآوری داده‌های آماری دقیق نیست. درست است که نباید فراموش کرد آمار خود یک «برساخته اجتماعی» است و نقش تعریف‌ها در آن بسیار تعیین کننده است، اما اساساً یکی از مسائل بسیار مهمی که بررسی آسیب‌های اجتماعی در ایران را برای پژوهشگران این حوزه در سنت‌های مختلف روشی، دشوار و در مواردی غیر ممکن می‌سازد نبود آمارهای دقیق، ارائه آمارهای متناقض و یا از اساس در اختیار قرار نداشتن این آمارهاست.

مدیریت و کنترل آسیب‌های اجتماعی نه تنها امری ممکن، که امری ضروری است. برای این مهم، ابتدا باید با رویکردی واقعی به سراغ آسیب‌های اجتماعی رفت و این امر نیازمند داشتن داده‌های قابل استناد [۲] است. این داده‌ها باید در مسیر پژوهش‌هایی معتبر و به دست پژوهشگرانی حاذق به دست آیند. درنتیجه رونق در فضای پژوهش، پرهیز از پروژه انگاریِ پژوهش‌های اجتماعی و عدم تبدیل این عرصه به بازاری برای گرفتن بودجه‌های کلان و پژوه های بی نتیجه، منتشر شدن و به اشتراک گذاشتن پژوهش‌های در سطح ملی در بین اندیشمندان این حوزه به جهت، نقد و در نهایت رشد این پژوهش‌ها امری ضروری است. اگر اراده‌ای معطوف به حل آسیب‌های اجتماعی در بین تصمیم گیرندگان و مسؤلین مربوط به این حوزه‌ها وجود داشته باشد که اولاً برای متخصصین و پژوهشگران این حوزه فرصت و امکان بررسی این مسائل را فراهم کند و ثانیاً جسارت به کار بستن این یافته‌ها را داشته باشد و در مقابل پژوهشگران و متخصصین این حوزه هر یک، بر اساس دغدغه های خاص و در پیوند با طرح علمی که دنبال می‌کنند (و نه صرفاً با انگیزه مالی) با نگاهی جامع، به بررسی مسائل اجتماعی بپردازند و با به اشتراک گذاشتن این یافته‌ها زمینه نقد و تکامل این دستاوردهای پژوهشی را فراهم کنند می‌توان به کنترل و مدیریت بسیاری آسیب‌های اجتماعی امیدوار بود.

منابع:

۱. صادقی فسایی، سهیلا؛ امینیان، احسان؛ (۱۳۹۲)، تبیین جامعه شناختی انعکاس جرم در مطبوعات، پژوهش‌نامه نظم و امنیت انتظامی » زمستان - شماره ۲۴ علمی-پژوهشی ‏(از ۱۹ تا ۴۲)

۲. صادقی فسایی سهیلا، میرحسینی زهرا ؛(۱۳۹۶) زندگی پس از زندان، چالش‌های بازسازی برای زنان، پژوهش‌های راهبردی مسائل اجتماعی ایران (پژوهش‌های راهبردی امنیت و نظم اجتماعی) پاییز, دوره ۶, شماره ۳ (از ۳۱ تا ۵۰).

۳. صادقی فسایی، سهیلا؛ ایثاری، مریم؛ سنخ‌شناسی الگوهای بازسازی زندگی پس از طلاق علوم اجتماعی (دانشگاه فردوسی مشهد)» پاییز و زمستان ۱۳۹۷ - شماره ۳۲ علمی-پژوهشی (از ۱ تا ۳۲)

پی نوشت:

 

[۱] Common sence

[۲] fact