گلشنی در نشست هم اندیشی همکاری حوزه ودانشگاه گفت: در غرب تا دهه ۵۰ پوزیتیویسم حاکم بود و می‌گفتند فقط هر سؤالی که علم تجربی جواب دهد معنا دارد اما در دانشگاه های ما هنوز این اندیشه حاکم است.

به گزارش خبرنگار مهر، «دومین نشست هم اندیشی همکاری حوزه و دانشگاه» در پژوهشگاه مطالعات و همکاری حوزه و دانشگاه برگزار شد.

علمای مسلمان وظیفه خود را یافتن آثار صنع الهی می‌دانستند

مهدی گلشنی چهره ماندگار فیزیک و استاد فلسفه علم در این نشست درباره الزامات تحقق همکاری حوزه و دانشگاه به ارائه سخن پرداخت و گفت: به مدت ۳۵۰ سال تمدن اسلامی حاکمیت مطلق علم را در اختیار داشت. در حقیقت علمایی که در علوم تجربی و … کار می‌کردند، جهان‌بینی اسلامی داشتند و یک تفکر جامع نگر بر آنها حاکم بود و وظیفه خود را در کاوش علمی، یافتن آثار صنع الهی می‌دانستند. این علما، کار علمی را عبادت می‌دانستند. البته در قرون وسطی و دوران شروع علم جدید نیز این تفکر حاکم بود، اما به مرور زمان، این تفکر، تغییر کرد و به تدریج تفکر پوزیتیویستی حاکم شد، اما در ادامه کم کم مکاتب فلسفه علم پدید آمد و قضیه تغییر کرد.

هنوز دیدگاه پوزیتیویستی در دانشگاه‌های ما حاکم است

وی افزود: بسیاری از کسانی، که از زمان قاجار خواستند به غرب بروند تا تحصیل کنند، با این تفکر وارد ایران شدند و این اندیشه (پوزیتیویسم) را شایع کردند. غرب بعدها نظر خود را تغییر داد و کمی متعادل شد، اما این وضعیت هنوز در کشور ما به قوت خود باقی است و هنوز دیدگاه پوزیتیویستی در دانشگاه‌ها حاکم است. در غرب تا دهه ۵۰، این تفکر حاکم بود و می‌گفتند هر سؤالی که علم تجربی جواب دهد معنا دارد و الا معنایی ندارد و نخست وزیر هند نیز همین را صریحاً بیان کرد.

علم، با اصولی شروع می‌کند که از خود علم گرفته نشده است‌

این محقق و نویسنده کشورمان اظهار کرد: اما کم کم مکاتب فلسفه علم ظاهر شد و گفتند علم به این سادگی تولید نمی‌شود و در علم، با اصولی شروع می‌کنید که از خود علم گرفته نشده است و در حالی که از سال ۱۹۶۵ پشت جلد مجله تایمز این عبارت بود که «خدا مرده است»، ۱۵ سال بعد گفتند «خدا دارد برمی‌گردد». در زمانی که بنده فیزیک می‌خواندم، مطلقاً نمی‌شد سوال فلسفی کرد و حتی در دهه‌های هفتاد نیز کسی مقاله‌ای در فیزیک چاپ کرد که اسم آخرت را در آن آورده بود، اما به او نامه دادند که جای این حرف‌ها در مقاله فیزیک نیست، اما این تفکر و وضعیت به یک باره تغییر کرد. علتش نیز این بود که کلیسا بیدار شد و پاپ فهمید چه چیزهایی موجب جدایی علم و دین شده است و تصمیم گرفت، کنفرانس به پا کند و این وضعیت تغییر کرد.

این استاد فیزیک در ادامه سخنانش تصریح کرد: در سال ۱۹۹۱ بنده در یک کنفرانس به نام علم و الهیات در واتیکان شرکت کردم که مربوط به انجمن اروپایی علم و الهیات بود. این انجمن هر دو سال یک بار کنفرانسی داشت که دانشمندانی از علوم مختلف مانند فیزیک‌دان و زیست‌شناس و … در آن شرکت می‌کردند که در اثر توجه پاپ شکل گرفت. این انجمن چند سال بعد دائرةالمعارف علم و دین را منتشر کرد.

استاد سابق دانشگاه صنعتی شریف گفت: دانشگاه آکسفورد که دانشگاهی سکولار است و البته ریشه‌اش دینی بوده، مصاحبه‌هایی با فلاسفه درجه یک که ابتدا ملحد و بعد خداباور شدند را منتشر کرد، اما متأسفانه این تحولات مثبت، به کشور ما منتقل نشده است. یک مسئله مهم دیگر این است که اصلاً فلسفه در محیط‌های علمی، شأنی نداشت، اما در حال حاضر مسئله کاملاً تغییر کرد و گروه‌های همکاری فلسفه با دانشگاه‌ها و همکاری فلسفه با فیزیک و زیست‌شناسی شکل گرفته است.

جنبه‌های منفی غرب به کشور ما منتقل شده است

گلشنی تأکید کرد: بنابراین جنبه‌های منفی غرب به کشور ما منتقل شده است و می‌بینیم که کتاب‌های هاوکینگ ترجمه شده است، در حالی‌که بسیاری از کشیش‌ها و فلاسفه غرب، به مسائل او پاسخ داده‌اند، اما اینها ترجمه نشده است. به نظر من جدایی حوزه از دانشگاه یک اشتباه بزرگی بوده است.

خطر پوزیتیویسم از خطر مارکسیسم بزرگ‌تر است

وی افزود: وقتی دانشجو بودم، یک خطر وجود داشت که خطر مارکسیست‌ها بود. در آن زمان، حواس حوزه به سمت مارکسیسم بود و علامه طباطبایی و شاگردان ایشان، مبارزه کردند، اما بیشتر از مارکسیسم، خطر اصلی پوزیتیویسم بود که در این سال‌ها با پوزیتیویسم، مقابله نشد و به همین دلیل پوزیتیویسم، در تفکر دانشمندان ما غالب است، در حالی که در غرب، برخی از فیزیک دانان دارند با پوزیتیویسم، مبارزه می‌کنند.

برای پیوند حوزه و دانشگاه باید دیالوگ دوطرفه حاکم باشد

گلشنی در ادامه سخنانش افزود: حکام ما فکر می‌کنند که غرب، ما را نجات می‌دهد و خوب است ببینید در غرب چقدر تحول حاصل شده است و آن تحولات مثبت به ما منتقل نشده است. به نظر بنده رابطه بین حوزه و دانشگاه در این ده‌ها سال مثبت نبوده است و بیشتر به صورت مونولوگ بوده است. یعنی حوزویان بیشتر گوینده بوده‌اند و کمتر شنونده. در حالی باید دیالوگ دو طرفه حاکم باشد و این دیالوگ در زمان شهید مطهری بسیار رایج بود.

وی بیان کرد: در آن زمان، علامه جعفری نیز خطر پوزیتیویسم را اشاره کردند و چند موردی را تذکر دادند. یکی از آن چیزهایی که علامه جعفری نسبت به آن تذکر می‌داد، رابطه علوم و فلسفه است. با فلسفه در محیط‌های علمی کاری نداشتند و الان فلسفه به محیط‌های علمی برگشته است و آن‌هایی که تراز اول هستند، به صراحت می‌گویند فیزیک، به فلسفه نیاز دارد. این جو تغییر کرده و باید از این جو استفاده کرد، لذا باید بخش فلسفی حوزه وارد شود و به علوم روز تسلط پیدا کند که در این صورت، حرف‌های بسیاری برای زدن خواهد داشت.

امروز الحاد از ناحیه فلاسفه نیست، بلکه از ناحیه فیزیکدانان است

گلشنی تصریح کرد: بنابراین رابطه علم و دین و فلسفه در غرب تقویت شده و این تعامل‌ها لازم است و راه افتادن پژوهشکده مطالعات و همکاری حوزه و دانشگاه را که به نیت تعامل است، به فال نیک می‌گیرم، اما یک نکته هم وجود دارد و آن هم اینکه، امروز همه صحبت از علوم انسانی اسلامی می‌کنند. در اینکه علوم انسانی مهم است، تأکید داشته‌ام و اگر با علومی مانند فیزیک همراه نباشد، فیزیک بی نفع است، لذا دانشگاه MIT، آمده و درجه مشترک لیسانس علوم پایه و علوم انسانی را به دانشجو می‌دهد. پس نمی‌خواهم منکر اهمیت علوم انسانی شوم. باید همه دانشجویان بهره مناسبی از علوم انسانی برده باشند، اما الآن الحاد از ناحیه فلاسفه نیست، بلکه از ناحیه فیزیکدانان است و جواب آنها را اگر بخواهیم بدهیم، باید با آشنایی با این علوم وجود داشته باشد.