خبرگزاری مهر - گروه بین الملل: سایت تحلیلی نشنال اینترست اخیراً مقالهای با قلم «سباستین رابلین» در مورد کمکهای نظامی سازمان سیا و چین به عربستان سعودی منتشر نموده که ترجمه متن کامل آن در ادامه آمده است.
دو دشمن مصمم ایران عربستان سعودی و اسرائیل بوده و به سختی میتوان کشور دیگری را دشمن مصمم ایران دانست. اسرائیل مدتهاست که با لفاظیهای ضد اسرائیلی توسط تهران آشفته شده و تلاش نموده با صدها حمله هوایی و بمباران توپخانه ای، مواضع متحدان ایران در لبنان و سوریه را هدف قرار دهد. در همین حال، به نظر میرسد ریاض خود را درگیر مبارزهای برای تسلط بر خاورمیانه میداند و سیاست خارجی خود را به سمت مبارزه با ایران سوق داده است.
روند توسعه موشکی در ایران به عنوان علتی برای جنگ مطرح شده است و به عنوان توجیهی برای خروج امریکا از توافق نامه هستهای ایران ذکر شده است. این در حالی است که اسرائیل و عربستان سعودی دارای بزرگترین زرادخانه موشکهای بالستیک در منطقه بوده و این واقعیت اغلب نادیده گرفته میشود.
باید گفت برنامه موشکهای بالستیک ایران در مرحله «جنگ شهرها» بین ایران و عراق آغاز شد. هنگامی که بغداد صدها موشک اسکاد را به سمت کلانشهرهای ایران شلیک کرد. گرچه ایران فقط با حملات هوایی میتوانست به عراق حمله کند -این امر ناوگان پیوسته در حال کاهش هواپیماهای جنگی ساخته شده در آمریکا را در معرض خطر قرار داد.
عربستان سعودی همچنین از زرادخانه موشکی آشکار عراق بسیار عصبی شد. رد دسترسی به موشکهای بالستیک ایالات متحده امریکا، باعث شد ریاض به پکن متوسل شود – کشوری که قبلاً ثابت کرده بود مایل به صادرات اسلحه است وقتی مسکو و واشنگتن امتناع کردند.
در سال ۱۹۸۷، چین بین ۳۰ و ۱۲۰ موشک بالستیک با برد متوسط DF-3A دانگ فنگ به طول بیست و چهار متر و دوازده کامیون حمل و نقل-ارکتور - پرتاب کننده را به عربستان سعودی فروخت. این موشکها پس از سوخت گیری کامل با سوخت مایع، میتوانستند نقاط هدف را تا ۲۷۰۰ مایل دورتر هدف قرار دهند - اگرچه آنها به پدهای مخصوص پرتاب نیاز داشتند. عربستان سعودی نیروی موشکی استراتژیک سلطنتی سعودی را برای استفاده از این سلاحها تشکیل داد که این مهم باعث ناراحتی و دلخوری واشنگتن شد.
درست چهار سال بعد، ریاض وارد جنگ با بغداد شد و چهل و شش موشک عراق به سمت خاک عربستان شلیک شد. با این وجود ریاض هرگز زحمت پاسخ به عراق را به خود نداد و نگران نبود. چرا؟
مشکل موشک DF-3 این است که دارای خطای دایرهای بوده که در بهترین حالت ممکن است ۳۰۰ متر باشد. استفاده از این سلاح برای حمله به یک هدف نظامی بسیار بی فایده بوده مگر اینکه به کلاهک هستهای مجهز شود - همان کاری است که DF-3 برای انجام آن طراحی شده است. اما چین قرار نبود کلاهکهای هستهای را به سعودیها بفروشد. بنابراین DF-3 برای حمل ۳۰۰۰ پوند مواد منفجره اصلاح شد. این بدان معناست که DF-3 سعودی فقط برای پرتاب مواد منفجره به یک شهر بزرگ مفید بودند که به طور تصادفی غیرنظامیان نگون بختی که در نزدیکی نقطه هدف قرار داشتند را میکشت. با این حال، قدرت شلیک بسیار زیاد هواپیماهای جنگی ایالات متحده در طول جنگ خلیج فارس به این معنی بود که سعودیها نیاز کمی به چنین تاکتیکی دارند.
بیش از یک دهه بعد ریاض علاقمند به دستیابی به سیستم بازدارندگی موشکی استراتژیک مؤثرتر شد و دوباره به چین روی آورد که این بار به دنبال DF-21 بسیار دقیقتر بود که خطای دایرهای آن فقط ۳۰ متر بود. (چین حتی یک مدل هدایت شده DF-21D را برای حمله به کشتیهای بزرگ در دریا توسعه داده است.) علاوه بر این، استفاده از موشکهای سوخت جامد DF-21 بدان معنی است که میتوان آن را با توجه و دقت بسیار کم پرتاب کرد.
اگرچه موشکهای DF-21 D دارای برد کوتاهتر ۱۱۰۰ مایل هستند، این موشک ۳۰ تنی برای اصابت به نقاط هدف در خاورمیانه کاملاً مناسب هستند و رهگیری آنها دشوار خواهد بود زیرا با ده برابر سرعت صوت به سمت هدف میروند. بنا به گزارشها، سایتهای پرتاب سعودی با هدف شلیک به سمت ایران و اسرائیل طراحی شده اند. با توجه به اتحاد فزاینده ای که در سالهای اخیر بین ریاض و تل آویو شکل گرفته باید گفت این سایتها بیشتر برای هدف قرار دادن ایران طراحی شده اند.
در سال ۲۰۱۴، نیوزویک اظهار داشت که سیا واقعاً به واسطه فروش موشکهای چینی به ریاض کمک کرده است – این کمکها تا زمانی که مشخص شود موشکهای DF-21 کلاهک هستهای ندارند، ادامه داشت. بنابراین، پس از یکسری جلسات پنهانی در واشنگتن در سال ۲۰۰۷، دو مأمور سیا جهت بازرسی موشکها در جعبههای حمل و نقل قبل از اینکه به مالکیت عربستان سعودی در آیند، اعزام شدند.
در آوریل ۲۰۱۴، به دلیل ترس ریاض از روابط آمریکا با ایران به دلیل توافق هستهای ایران (برجام)، ریاض موشکهای غول پیکر را به صورت عمومی در معرض نمایش قرار داد. در سیستم تسلیحاتی بازدارنده مسئله مهم این است که عامل بازدارنده نه تنها باید به عنوان تهدیدی معتبر محسوب شود بلکه باید دشمن را جهت اجتناب از خصومت بیشتر بترساند. با این حال بازدارندگی نمیتواند موفق شود اگر طرف مقابل از میزان تهدید و اعتبار آن آگاه نباشد که این مهم میتواند تصمیم عربستان سعودی برای نمایش راکتها و موشکها را شرح دهد.
همچنین شایعاتی مبنی بر اینکه ریاض مقدار کمی سلاح هستهای را از پاکستان بدست آورده یا در صورت بروز درگیری به دست خواهد آورد وجود دارد. باز هم، صرف وجود شایعات صرف نظر از حقیقت آنها برای بازدارندگی سعودیها مفید است.
تهران تهدید سعودیها را جدی میگیرد همانطور که یک ژنرال ایرانی در سپتامبر ۲۰۱۸ مطرح کرد: ایران اخیراً سیستم موشکی سطح به هوای باور ۳۷۳ خود را برای رهگیری موشکهای بالستیک آزمایش کرده است. از آنجا که تهدید اصلی برای ایران از سوی ایالات متحده ناشی از حملات هوایی و موشکهای کروز است، این آزمایش به احتمال زیاد با هدف قرار دادن قابلیتهای موشکی سعودی یا اسرائیل انجام شده است.
سرانجام واشنگتن به وضوح اعتراض کمتری نسبت به داشتن موشکهای بالستیک و قابلیتهای هستهای توسط متحدین اسمی خود دارد.