خط تولید ایده های ایرانی توسط استارت آپ‌ها با تغییر کاربری یک کارخانه متروکه و توسط جوانانی که با ریسک پذیری و تکیه بر علم و دانش فعالیت می کنند، راه اندازی شده است.

خبرگزاری مهر -گروه دانش و فناوری، میترا سعیدی کیا: همیشه وقتی صحبت از کارخانه می‌شود، وسایل و تجهیزاتی مثل چرخ دنده و ابزار و ماشین آلات سنگین به ذهن می‌آید اما اینجا خبری از این چیزها نیست. اینجا قرار نیست ابزارهای سنگین ببینیم و صدای به هم خوردن قطعات را بشنویم. خط تولید این کارخانه فکر و ایده جوانان است. ذهن انسان‌ها قرار است در بستر این کارخانه شکوفا و منجر به محصول شود.

از درب نگهبانی که رد می‌شویم اولین چیزی که توجه را به خود جلب می‌کند سوله‌های مرتب و مکانیزه هستند. در چند قدمی سوله‌ها نیز سازه جالب ۲۰-۳۰ متری وجود دارد که در بالای آن لوله‌های نامنظم و به هم چسبیده‌ای قرار گرفته‌اند.

از کنار این سوله‌ها و سازه نمادین، جوان‌های کوله به دوش در رفت و آمد هستند یا روی صندلی‌های روبروی سوله‌ها با یکدیگر گفتگو می‌کنند.

وارد سوله اول که می‌شویم فضای بزرگی دیده می‌شود که وسط آن پر از میزهای شش، هشت و ۱۲ نفره است. مبل‌های رنگی رنگی در گوشه و کنار، صندلی‌های استراحت، اتاقک‌های شیشه‌ای به اصطلاح اتاق تلفن و سالن‌های جلسات نه چندان رسمی نظر هر کسی را به خود جلب می‌کند. دیوارهای شیشه‌ای و غیر شیشه‌ای که میزها را از هم جدا می‌کنند هم، شکل و شمایل جدیدی دارند؛ روی یکی از دیوارها نوشته «گوشه امنی برای تجربه، ساختن و یادگرفتن»...

در سوله دیگری از این کارخانه هر روز جشن می‌گیرند! دلیل این جشن‌ها را که جویا می‌شوم می‌گویند: «هر روز را جشن می‌گیریم انگار روز اول کاری ماست تا با همان انگیزه روز اول کار کنیم». پشت هر اتاق جلسه‌ای تذکرات خودمانی نوشته؛ «من بعد از اتمام کارم درب را می بندم؛ من بعد از استفاده از اتاق، زباله ها را در سطل زباله می‌اندازم؛ من در این اتاق جلسه با صدای بلند صحبت نمی‌کنم و …». در این سوله هر یک از اتاق‌های جلسات با نام‌های یکی از استان‌های کشور نامگذاری شده؛ سالن خلیج فارس؛ سالن دورود؛ سالن آذربایجان؛ سالن سیستان؛ سالن خوزستان؛ انگار علاوه بر آدم‌ها به در و دیوار هم توجه می‌شود و همه اشیا هم شناسنامه دارند.

این دانشجوها طوری اینجا در کنار هم جمع شده‌اند و ایده‌های خود را با انرژی وسط می‌گذارند که انگار در مسیر حرکتشان «نمی شود»، «نمی توانیم» و «نداریم» و … وجود ندارد.

اینجا با ۶ سوله و یک سازه «کارخانه نوآوری» است؛ کارخانه‌ای که قبلاً در آن الکترود می‌ساختند. آن لوله‌های روی سازه که در ابتدا به آن اشاره کردیم الکترودهایی در مقیاس بزرگ هستند؛ اما در اصل این الکترودها سمبلی از محققان کشور هستند که با هم افزایی و در کنار یکدیگر قرار گرفتن، برای رسیدن به یک هدف مشخص تلاش می کنند».

کارخانه نوآوری چگونه شکل گرفت

کارخانه الکترودسازی مدت زمان زیادی بلا استفاده مانده بود که بالاخره تغییر کاربری داد و از مرداد ۹۷ به کارخانه نوآوری و شعبه اول پارک فناوری پردیس تبدیل شد.

این کارخانه ۱۶ هزار متری که در اختیار شتابدهنده ها و تیم‌های مختلف قرار گرفته نزدیک میدان آزادی است؛ هر یک از سوله‌های هزار متری متشکل از تیم‌های استارت آپی به فاصله‌های نزدیک در کنار هم قرار گرفته‌اند. تیم‌ها در حوزه‌های فناوری اطلاعات، الکترونیک سلامت، گیم، تولید محتوا، نوآوری‌های بیمه‌ای و مالی، هوش مصنوعی و اینترنت اشیا، نانوداروها، معماری و زندگی شهری، گردشگری و توریسم فعالیت می‌کنند. این کارخانه ظرفیت ۲۵۰۰ نفر را دارد و می‌تواند ۵۰۰ تیم و شتابدهنده را در دل خود جای دهد؛ اما در حال حاضر که نوپاست هزار نفر در قالب ۱۵۰ تیم استارتاپی در این کارخانه فعالیت می‌کنند.

مهدی عظیمیان زواره، مدیر کارخانه نوآوری آزادی (شعبه اول پارک فناوری پردیس) چگونگی تغییر کاربری را اینگونه توصیف می‌کند: «این کارخانه با همکاری بین پارک فناوری پردیس و یک شتابدهنده (به عنوان شریک پارک فناوری پردیس) به وجود آمده و تغییر کاربری داده است؛ شتابدهنده به دنبال فضایی بود که تیم‌های استارت آپی و تحت مدیریت خود را در مکانی مستقر کند. این موضوع را با پارک پردیس در میان گذاشت تا تحت مدل شعبه‌های بعدی پارک این کار انجام شود.

با توجه به اینکه پیش از اینها آیین نامه‌ای بابت ایجاد شعبه‌های پارک فناوری پردیس وجود داشت و از سوی دیگر لازم بود که فضایی برای فعالیت استارت آپها خارج از پارک به وجود بیاید؛ در همین راستا تصمیم گرفته شد که فضای اختصاصی برای حضور و فعالیت شتابدهنده ها و استارت آپها فراهم شود. در ارزیابی صورت گرفته از اماکن بلااستفاده در بخش‌های مختلف شهر و بیرون تهران برای استقرار تیم‌های استارت آپی، کارخانه الکترودسازی انتخاب و در ادامه هم با مالک این کارخانه متروکه قراردادی منعقد شد».

این مکان علیرغم اینکه بیش از یک سال از فعالیت آن می‌گذرد، اما به تازگی توسط رئیس جمهور افتتاح رسمی شده دلیل آن را از مدیر کارخانه جویا شدیم. وی در پاسخ به این پرسش ما گفت: «برای افتتاح رسمی کارخانه لازم بود که تیم‌ها مستقر شوند و سپس افتتاح صورت گیرد از این رو یک سال و اندی گذشت تا به مرحله افتتاح رسمی برسد.»

شرق و غرب تهران؛ لوکیشن فعالیت کارآفرینان

وی همچنین درباره انتخاب محل این کارخانه گفت: «به دلیل اینکه پارک فناوری پردیس در شرق تهران است و امکان پوشش این قسمت از شهر برای تیم‌ها وجود دارد؛ غرب گزینه خوبی برای فعالیت استارت آپها بود. با توجه به اینکه، کارخانه دسترسی خوبی به فرودگاه، مترو، میدان آزادی، دانشگاه‌های مطرح کشور دارد باعث شد که جذابیتی برای ادامه کار باشد. اینکه محققان از هر جای تهران با وسایل حمل و نقل عمومی به این کارخانه دسترسی پیدا می‌کنند، خود یکی از دلایل برای انتخاب این مکان بود.»

مدیر کارخانه نوآوری آزادی می‌گوید: «در پارک فناوری پردیس فرصت کمتری برای صاحبان ایده فراهم شده بود و در ۱۸ سال فعالیت پارک، همواره از شرکت‌هایی حمایت می‌شد که به یک کسب و کار پایداری رسیده باشند؛ به همین دلیل کمتر فضایی برای کسانی که در مرحله ایده هستند وجود داشت و در پارک هم این موضوع از قبل پیش بینی نشده بود؛ لذا با این فلسفه که شعبه بعدی پارک به کسانی که صاحب ایده هستند اختصاص پیدا کند، کارخانه نوآوری به وجود آمد».

هزینه‌های کارخانه به عهده کیست؟

با وجود اینکه مدیریت این کارخانه بر عهده پارک فناوری پردیس است ولی هزینه هر شتابدهنده به عهده کارخانه نیست؛ هر یک از شتابدهنده ها در حوزه‌های مختلفی کار می‌کنند و به تبع آن نیاز به فضاهایی دارند که خودشان طراحی می‌کنند برخی از مجموعه‌ها نیاز به اتاق تمیز و برخی از آنها نیاز به آزمایشگاه و.. دارند که خودشان این مکان‌ها را برای استارت آپها تعبیه می‌کنند. در واقع چون هر یک از شتابدهنده های کارخانه که فضایی را برای استقرار تیم‌هایشان در اختیار دارند بر اساس نیازها و سلیقه خود، اقدام به بازسازی می‌کنند هزینه‌ها پای خودشان است.

از صحبت‌های مدیر کارخانه این چنین می‌توان برداشت کرد که بخشی از هزینه‌های کارخانه و درآمد آن از اجاره شتابدهنده ها به کارخانه تامین می‌شود و همچنین این شتابدهنده ها هزینه‌های مشترک و مصارف عمومی از جنس شارژ را خود پرداخت می‌کنند. در واقع بیشتر هزینه‌ها بین شتابدهنده ها توزیع می‌شود.

استارت آپ سازی کارخانه

عظیمیان مدیرکارخانه معتقد است: «برای اینکه کارخانه نوآوری محلی برای ماندن شرکتها نشود، مزایای کمتری به استارت آپها اختصاص می‌دهند؛ شاید بتوان گفت هفتاد درصد از صددرصد حمایت‌های پارک فناوری را تیم‌های مستقر در کارخانه دریافت می‌کنند.

این می‌تواند محرکی باشد که بعد از سه سال، وقتی یک تیم استارت آپی به یک مرحله‌ای از رشد رسید، بتواند در پارک فناوری پردیس مستقر شود و تداوم توسعه خود را آنجا دنبال کند. پارک فناوری پردیس انگیزه‌ای برای ادامه حیات استارت آپهاست و این کارخانه استارت آپ سازی است؛ افرادی که ایده‌های خوب دارند در قالب یک تیم استارت آپی در کارخانه گرد هم می آیند و در راستای رسیدن به نتیجه مطلوب فعالیت می‌کنند. در اصل این کارخانه استارت آپ سازی است؛ افرادی که ایده‌های خوب دارند در قالب یک تیم استارت آپی در کارخانه گرد هم می آیند و در راستای رسیدن به نتیجه مطلوب فعالیت می‌کنند در اصل خروجی کارخانه شرکتهای آماده بزرگ شدن هستند که می‌توانند در پارک پردیس به صورت دائمی فعالیت کنند.

این کارخانه نوپاست. همه سوله‌ها به ظرفیت کامل نرسیده‌اند و هنوز کارشان به اوج نرسیده و برخی از شتابدهنده ها در مرحله فراخوان هستند.»

جوانانی که دور یک میز خیره در لپ تاپ، خنده بر لب کار می‌کنند، همه و همه ایده‌هایی در ذهنشان است که در حال پیاده سازی هستند؛ به نظر می‌رسید که رده سنی، زیاد برای حضور در کارخانه لحاظ نشده ولی معمولاً افراد از ۱۸ تا ۳۰ سال فعالیت می‌کنند؛ می‌توان گفت جوانان زیر سی سال در این مجموعه بیشتر فعالیت می‌کنند. در مورد مدرک تحصیلی هم می‌توان گفت که غالباً افراد دانشجو و فارغ التحصیل کارشناسی و ارشد هستند. در حال حاضر خیلی از افراد تیم‌ها همزمان با تحصیلشان، در کارخانه حضور می‌یابند که این جذاب و ارزشمند است.

شرط زنده ماندن طرح‌ها و تیم‌ها

تیم‌ها باید قبل از استقرار در هر مکانی که قرار است محلی برای همکاری و تلاش برای رسیدن به یک ایده باشد دارای ویژگی‌هایی باشند؛ هر جایی قانونی دارد و قانون کارخانه هم همین است که تیم‌های مستقر در کارخانه باید یک سری ویژگی‌هایی داشته باشند.

دکتر رضا کلانتری نژاد کسی که شریک پارک فناوری پردیس است و اولین شتابدهنده را در این کارخانه راه اندازی کرده درباره شرایطی که تیم‌ها را به محصول می‌رساند می‌گوید :«۴ سرمایه در اختیار استارت آپها قرار می‌گیرد تا بتوانند ایده خود را به محصول تبدیل کنند و زنده بمانند. سرمایه مادی، سرمایه نمادین و اعتباری، سرمایه اجتماعی، سرمایه دانشی. عمدتاً تیم‌هایی زنده می‌مانند که به کار خود علاقمند هستند و آرزوی تحقق آن را با تلاش دارند.»

مدیر شتابدهنده و شریک پارک فناوری پردیس در مورد ایده‌های افراد می‌گوید: «طرح هایی که چند وجهی هستند و تمام عوامل کسب و کار را دارند معمولاً زنده می‌مانند؛ باید جهان بینی اولویتشان باشد یعنی اینکه ایده پرداز با تیمش می‌خواهد چه تاثیری در جامعه بگذارد. باید اعضای تیم‌ها همواره فرصت طلب باشند و از فرصت‌هایشان بهره ببرند. از طرف دیگر باید تیم‌ها خوب باشند و اگر تیم خوب نباشد یک ایده خوب را خراب می کنند».

وی همچنین می‌گوید: «چنین کارخانه‌هایی مکان‌هایی شبیه جنگل‌هایی هستند که گونه‌های نادر در آنها رشد می‌کنند. نمی‌دانیم بعداً به کار می آیند یا خیر. شاید در میان هزاران گونه، لوبیای سحرآمیزی بیرون بیاید. در واقع شتابدهنده ها در کارخانه از گونه‌های نادری که نمی‌دانیم چه هستند مراقبت می‌کنند بلکه بعد از گذشت زمان به نتیجه برسد.»

این حرف‌ها نشان می‌دهد که تیم‌ها واقعاً باید روحیه شریک شدن و کار گروهی را داشته باشند؛ ظرفیت رشد داشته باشند و خودمحور نباشند؛ کمک گرفتن و یاد گرفتن از اهدافشان باشد و برایشان ایده مهم‌تر از پول باشد. در فعالیت استارت آپ ها، مهم تیم خوب است؛ تیم‌های خوب ایده‌های نه چندان قوی را هم می‌توانند به سرانجام برسانند اما ممکن است یک ایده عالی توسط یک تیم ضعیف به نتیجه نرسد.

شرط زنده ماندن تیم‌های کارخانه‌ای که حول محور استارت آپها فعالیت می‌کنند، داشتن یک ایده جذاب و خوب است که بعداً به زندگی مردم وارد شود و کیفیت آن را تحت تاثیر قرار دهد.

نحوه سرمایه‌گذاری روی طرح‌ها

یکی از مدیران مجموعه‌های حاضر در کارخانه نوآوری درباره شرایط همکاری با تیم‌های استارت آپی می‌گوید: «شتابدهنده ها، بعد از یک فراخوان طرح‌های ارائه شده را بررسی می‌کنند و در نهایت طرحی که پیش بینی می‌شود بازار مناسب و امکان اجرا دارد و در آن از نوآوری استفاده شده را انتخاب می‌کنند؛ بعد از پالایش، تیم‌ها وارد فرایند شتابدهی می‌شوند و بر اساس قراردادی، میزان سرمایه گذاری و تعهد تیم‌ها مشخص خواهد شد».

یکی از مزیت‌های کارخانه این است که خط و مشی برای سرمایه گذاری وجود ندارد و سرمایه‌گذار بر اساس معیارهایی که دارد از یک طرح حمایت می‌کند.

مدیر کارخانه نوآوری نیز در خصوص سیکل پیش از انتخاب تیم‌ها به مهر می‌گوید: «در ابتدا هم ممکن است یک سیکل پیش شتابدهی تعریف شود که معمولاً یک تا دو ماهه است؛ اکثر آموزش‌ها و مهارتهایی که باید تیم‌ها داشته باشند آموزش داده می‌شوند. ولی تیم‌ها، بعد از این دوره وارد مرحله جدی می‌شوند و رسماً کار خود را بر اساس قراردادی که با شتابدهنده منعقد کرده‌اند آغاز می‌کنند. در این قرارداد پکیج تامین مالی، زمان تحویل محصول، خدمات، مشاوره و … مشخص می‌شود. همچنین مشخص می‌شود که شتابدهنده چند درصد سهام داشته باشد.»

معمولاً تیم‌ها تخمین می‌زنند که طرحشان چه میزان هزینه لازم دارد و شتابدهنده با معیارهایی می‌سنجند که چه میزان از تیم حمایت کند؛ ولی اگر بخواهیم عددی ذکر کنیم حمایت‌های مستقیم مالی حدوداً مبلغ ۳۰ تا ۵۰ میلیون و یا بیشتر خواهد بود. بعد از انعقاد قرارداد، تیم‌ها فعالیت خود را در کارخانه آغاز می‌کنند؛ این تیم‌ها اکنون در حال فعالیت هستند زیرا به تازگی کار خود را شروع کرده‌اند. وقتی محصولی از حالت ایده در بیاید و بخواهد وارد بازار شود و به درآمدزایی برسد باید هزینه بیشتری صرف موضوع شود. این هزینه را برخی مواقع خود شتابدهنده ها تامین می‌کنند و مبلغی را می‌دهند و در قبال آن، سهام را بیشتر می‌کنند.

اما یک زمانی هست که شتابدهنده به دنبال سرمایه گذار می‌گردد و رویدادی را تحت عنوان «دمو دی» برگزار می‌کند تا سرمایه گذاری برای طرح پیدا شود؛ از این طریق شتابدهنده بعد از پیدا کردن یک سرمایه گذار، سهم خود را به آن می‌فروشد. در واقع شتابدهنده متعهد است که طرح را یا خود یا به واسطه سرمایه گذار به نتیجه برساند؛ شتابدهنده هر رویدادی را برای معرفی طرح به بازار و سرمایه گذار برگزار می‌کند تا تیم‌ها بتوانند حاصل فعالیتشان را ببینند.»

شتابدهنده ها ریسک می‌کنند

بر اساس آمار جهانی، بیش از ۹۰ درصد فعالیت تیم‌های استارت آپی با شکست مواجه می‌شود از همین رو شتابدهنده ها کار خطرناک و پر ریسکی را انجام می‌دهند؛ احتمال شکست هست احتمال موفقیت هم هست؛ این ضرر و زیان‌ها را شتابدهنده پذیرفته که از طرح تیم‌های استارت آپی حمایت می‌کند.

عظیمیان مدیر کارخانه در مورد ریسک شتابدهنده ها می‌گوید: «اگر شتابدهنده ها خودشان را ذینفع ندانند و تلاش نکنند که ایده به ثمر بنشیند عملاً کاری بیهوده انجام می‌دهند؛ این ریسک شتابدهنده را بیشتر وادار به حرکت می‌کند که طرح به محصول تبدیل شود. در صورت این رخداد، ممکن است شتابدهنده تیم را برای تولید محصول دیگری حمایت کند یا اینکه در تیم‌های دیگر ادغام شوند. همچنین ممکن است تیم منحل شود. به عنوان مثال یک محصولی تا ۶ ماه پیش در بازار نیاز بود ولی اکنون دیگر آن ارزش را ندارد زیرا بازار خود را از دست داده یا پای رقیبی به میان آمده است؛ تیم یا منحل می‌شود یا اعضای تیم به دلیل توانایی‌هایی که دارند می‌توانند در تیم‌های دیگر فعالیت کنند».

بازیگران اصلی کارخانه

هر شتابدهنده ای می‌تواند استارت آپهایی را زنده نگه دارد که ایده خوب را با پشتکار به محصول تبدیل کند. عظیمیان مدیر کارخانه نوآوری درباره محصولاتی که حاصل کار تیم‌های استارت اپی بوده و به بازار رسیده است، گفت: «از نیمه ۹۷ کارخانه فعالیت خود را آغاز کرده ولی یکی از شتابدهنده ها چند تیم موفق داشته است که این محصولات در حال ورود به بازار هستند».

وی در مورد بازیگران اصلی کارخانه گفت: «شتابدهنده ها که تیم‌های استارت آپی را مدیریت می‌کنند بازیگران اصلی کارخانه هستند؛ استارت آپها بازیگران مرحله دوم به شمار می‌روند ولی در کل شتابدهنده ها و خود کارخانه برای موفقیت مرحله دومی‌ها تلاش می کنند». شریک پارک فناوری پردیس هم درباره تیم‌های خود این چنین می‌گوید که «از سال ۹۳ خارج از کارخانه نوآوری با تیم‌های استارت آپی زندگی کردیم که از ۸۳ تیم، ۴۰ تیم به تولید محصول رسیدند؛ پول در می‌آوردند و رشد می‌کنند؛ ۳۰ تیم به نقطه سربه سر رسیده‌اند و ۱۵ تیم هم در حال کشمکش هستند که بمانند یا بیافتند».

مدیران شتابدهنده ها و مدیرکارخانه معتقدند که طی پنج تا هفت سال سرمایه گذاری روی تیم‌ها، شاید ۲۵ درصد آنها زنده بمانند و رشد کنند.

چرا نیاز به کارخانه نوآوری داریم؟

یکی از بنیانگذاران تیم استارت آپی که از شتابدهنده جدا شده و به قول خودشان از آب و گل در آمده‌اند می‌گوید: «وجود چنین مکانی که فضای خوب و با انرژی را در اختیار تیم‌ها قرار می‌دهد لازم است؛ ما با اینکه می‌توانیم به عنوان یک شرکت دانش بنیان در آپارتمان‌های مسکونی مستقر شویم باز هم اینجا را انتخاب کردیم چون این هم افزایی به ما انرژی می دهد».

از دیگر بنیانگذاران تیم‌های استارت آپی هم وجود چنین مکانی را برای فعالیت تیم‌های جوان لازم می‌داند زیرا تا قبل از استقرار در کارخانه هر کدام از فارغ التحصیلان در خانه‌هایشان کار می‌کردند اما اکنون در قالب یک تیم علاوه بر فعالیت، خدمات نیز ارائه می‌دهند.

شتابدهنده هایی که هر کدام هزار متر در اختیار دارند که تیم‌های استارت اپی را مدیریت می‌کنند بازیگران اصلی کارخانه هستند؛ استارت آپها بازیگران مرحله دوم به شمار می‌روند ولی در کل شتابدهنده ها و خود کارخانه برای موفقیت مرحله دومی‌ها تلاش می‌کنند سوالی که ذهن هر فردی را می‌تواند درگیر کند این است که قبل از راه اندازی کارخانه نوآوری چگونه تیم‌های استارت آپی فعالیت می‌کردند؛ جالب است بدانیم که این تیم‌ها غالباً در مراکز رشد دانشگاه‌ها فعالیت می‌کردند که شبیه شتابدهنده ها بودند؛ ولی در حد شتابدهنده ها حمایت نمی‌کردند؛ مدیر کارخانه در همین زمینه معتقد است: «حمایت مراکز رشد از استارت اپها، تنها به اختصاص یک فضایی برای استقرار ختم می‌شد و مبلغی هم به عنوان سوبسید دریافت می‌کردند؛ اگر تیم شکست می‌خورد باید تیم استارت آپی پولی به مرکز رشد می‌پرداخت. معمولاً بخش خصوصی برای بخش خصوص دل می‌سوزاند؛ این مراکز رشد که در دانشگاه‌ها بودند بخش دولتی محسوب می‌شدند از این رو می‌توان گفت تقریباً خیلی عملکرد مثبتی نداشته اند».

نمونه‌های مشابه

شعبه پارک فناوری پردیس به عنوان کارخانه نوآوری کپی نیست؛ اما در پس ذهن افرادی که اینجا را راه اندازی کرده‌اند مدلی از «استیشن اف» فرانسه وجود داشته. در مدل فرانسوی، فضای قدیمی ایستگاه راه‌آهن پاریس که غیر قابل استفاده بود را با معماری مدرن و جذاب به یک فضای استارت آپی تبدیل کردند.

اکنون در بسیاری از شهرهای بزرگ مثل برلین و لیسبون نمونه‌هایی از این دست وجود دارد که فضاهای متروکه به محلی برای تجمع جوانان با ایده اختصاص پیدا کرده است. البته نام آنها لزوماً کارخانه نیست و از اسامی متنوعی از جمله کارخانه استفاده می‌کنند. این فضاها مختص مجموعه‌های نوپا است و عمدتاً نقش مربی‌گری و توانمندسازی را بخش خصوصی انجام می‌دهد و عملاً شرکتهای بزرگ حتی فناور در کارخانه‌ها حضور ندارند.

این کارخانه‌ها به نوعی مدل جدیدی از پارک‌ها و مراکز رشد فناوری هستند. اما مدیر کارخانه تفاوت کارخانه نوآوری آزادی را با مدل‌های خارجی اینگونه توصیف می‌کند: «در اینجا یک فضایی هم علاوه بر استارت آپ‌ها به شتابدهنده ها اختصاص می‌یابد که این تفاوت اصلی با مدل‌های خارجی است».

کارخانه نوآوری آزادی شعبه پارک فناوری پردیس جرقه‌ای است برای بارور کردن هزاران ایده و به بار نشاندن محصولاتشان، محصولاتی که می‌توانند آینده اقتصاد کشور را از جنس علم و دانش رقم بزنند. کارگران این کارخانه با زور بازوی خود که نه، با قدرت دانش برای داشتن سهمی در تولید و اقتصاد کشور تلاش می‌کنند.