حبیب الله بابایی می نویسد: این «خون تازه» همان استمرار خون جوشانِ خدا در کربلا است که همچنان در رگ‌های جهان مقاومت جاری است.

به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر یادداشتی از حجت الاسلام حبیب الله بابایی است که در ادامه می‌خوانید؛

زمانی که اخبار مربوط به جریان خون در کربلا را مرور می‌کردم و این خبر را که سنگی در روز عاشورا بلند نمی‌شد مگر اینکه از زیر آن خون تازه‌ای می‌جوشید، می‌خواندم تا مقاله «خون خدا در عرفان» را بنویسم، بدین مسئله فکر نمی‌کردم که خون‌خدا نه فقط زمین و آسمان کربلا در روز عاشورا را خونین کرده، بلکه قلب‌های عاشقان و مؤمنان را در گسترۀ تاریخِ بعد از عاشورا هم به خون آغشته کرده و در عمق هر قلبی خونی از خدا را به جوش آورده است.

امروز که خبر شهادت قاسم سلیمانی را شنیدم این نکته را از نو دریافتم که این «خون تازه» همان استمرار خون جوشانِ خدا در کربلا است که همچنان در رگ‌های جهان مقاومت جاری است. همچنین دریافتم که اساساً نمودار پیوستگی در امت اسلام رابطۀ تنگاتنگی با نمودار خون‌های پاک و مقدس شهیدان در گذشتۀ تمدن اسلامی داشته است.

انقلاب اسلامی در ایران نیز سرآغازی بود برای شکل‌گیری تراکم جدیدی از خون‌های خدا و خون فردهای امت‌وار (از خون امت‌های عالِِم همچون شهیدان بهشتی و مطهری و باهنر گرفته تا خون امت‌های مجاهد همچون شهیدان خرازی، باکری، زین‌الدین، و سلیمانی) که هر یک از آنها تَرَک‌های جدیدی در نظام سلطۀ بوجود آورده و باورهای تازه و چشم‌انداز نویی را در میان امت بزرگ اسلام موجب گشته است.

البته دنیای ماتریالیستی غرب امروز که مرگ در منطق‌اش نه هستی بلکه هیچی و پوچی است، نخواهد فهمید که شهادت در منطق اسلام آغاز هستی و حیات است و این حیات نه فقط حیات سلیمانی‌هاست، بلکه حیات امت‌های شهیدداده است که نو به نو می‌شود.