آیین تجدید عهد هنرمندان با سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی در قالب ویژه‌برنامه «سردار آسمانی» روز شنبه چهاردهم دی ماه در مسجد آیت‌الله خامنه‌ای حوزه هنری برگزار شد.

به گزارش خبرنگار مهر، آئین تجدید عهد هنرمندان با سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی در قالب ویژه برناکه «سردار آسمانی» روز شنبه چهاردهم دی ماه در مسجد آیت الله خامنه‌ای حوزه هنری برگزار شد.

کوروش زارعی مدیر مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری که اجرای این مراسم را به عهده داشت در ابتدای این برنامه ضمن عرض تبریک و تسلیت به مناسبت شهادت سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهندس گفت: شهادت سردار سلیمانی برای همه غیرمنتظره و نه تنها مردم ایران بلکه دل مردم آزادی خواه و دردمند دنیا به درد آورد. حاج قاسم برای همه مردم آزادی‌خواه دنیا بود و امروز همه آزادی‌خواهان داغدار او هستند.

پس از صحبت‌های مقدماتی زارعی میلاد عرفان‌پور مدیر مرکز موسیقی حوزه هنری قطعه شعری را در تجلیل از مقام معنوی و انقلابی سردار قاسم سلیمانی را برای حاضران در برنامه قرائت کرد.

همایون امیرزاده از همرزمان حاج قاسم سلیمانی در لشگر ۴۱ ثارالله دوران دفاع مقدس با ارائه خاطراتی از همراهی با این شهید بزرگوار بیان کرد: امروز همرزمان این شهید شانه‌هایی را جستجو می‌کنند که سرهایشان را بر روی این شانه‌ها بگذارند و گریه کنند. من از دیروز با بسیاری از همرزمان خود در تماسم و دائم دنبال بهانه‌ای هستیم که خودمان را خالی کنیم.

وی ادامه داد: من در شب عملیات والفجر ۸ در گردان شول نقش بی‌سیم چی را داشتم و یادم می‌آید اولین قابی که از حاج قاسم دیدم شبی بود که سخنرانی اخر را به رسم همیشه اول حاج صادق آهنگران شروع می‌شد و بعد با سخنرانی زیبایی حاج قاسم ادامه پیدا می‌کرد. من خاطر دارم در این شب حاج قاسم صحبت عاشورایی را انجام داد که به نوعی شالوده شخصیتی او بود. او با توسل به اهل بیت که شاخصه اصلی بود آنچنان سخنرانی کرد که همه ما تحت تأثیر این حرف‌ها قرار گرفتیم. او محبوبیت داشت که مربوط به امروز و دیروز نیست بلکه نشأت گرفته از دوران دفاع مقدس است که همه ما آن را به خاطر داریم.

این رزمنده دوران دفاع مقدس افزود: قاب بعدی که من از حاج قاسم به خاطر دارم زمان جنگ و حضور بنده در گردان تخریب بود که همواره او را در خط مقدم می‌دیدم. ما آن زمان کارهای سختی داشتیم و یادم می‌آید روزی که شلمچه سقوط کرد احساس کردیم زمین در حال لرزیدن است. در همین هنگام که باورنمی کردیم شلمچه در حال سقوط است این حاج قاسم بود که دستور داد که به منظور جلوگیری از ورود تانگ دستور شناسایی و مقابله با دشمن را داد. ما به دل عراقی‌ها رفتیم ولی امکان انفجار دژ نگهبانی برای ورود عراقی‌ها نبود. ما دو کیلومتر وارد منطقه دشمن شدیم و باور نمی‌کردیم که می‌توانیم کاری کنیم اما مگر می‌توانستیم دستور حاج قاسم را زمین بگذاریم؟ البته نمی‌خواهم به ماجرای زدن دژ اشاره کنم اما وقتی این کار را کردم موقع بازگشت شادمانی را از چهره او دیدیم چون عاشقانه او را دوست داشتیم.

امیرزاده تصریح کرد: ولایت پذیری، اخلاق و اخلاص سه مؤلفه رفتاری و اخلاقی حاج قاسم سلیمانی بودند که آن را تبدیل به لالایی ما در آینده می‌کند. او قطعاً اسطوره زمان ماست.

پس از صحبت‌های امیرزاده بانو موسوی شاعر غزلی را به روح آسمانی شهید سردار حاج قاسم سلیمانی تقدیم کرد.

بعد از اجرای این قطعه شعر حاج علی انسانی از شاعران و مداحان شناخته شده کشورمان به نوحه سرایی در تجلیل از مقام سردار حاج قاسم سلیمانی پرداخت. این در حالی است که محسن میرزا علی از هنرمندان فعال عرصه نمایش‌های آئینی سنتی نیز بعد از اجرای مراسم نوحه خوانی استاد علی انسانی به منقبت خوانی پرداخت.

علی محمد مؤدب شاعر آثار انقلابی هم در این بخش برنامه اجرای برنامه پرداخت.

سردار سلیمانی یک هنرمند بود

حجت الاسلام شیرازی نماینده ولی فقیه در سپاه قدس نیز در بخش پایانی برنامه ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهید قاسم سلیمانی گفت: سردار سلیمانی یک هنرمند بود و چه هنری بالاتر از این که بتواند همه را جذب خود کند. نه یک ایران که مردم عراق، مردم لبنان، مردم سوریه، مردم پاکستان و مردم هند برای او بسوزند. تاکنون من غیر از تشییع جنازه امام راحل ندیده‌ام کسی از این دنیا عروج کند اما همه ایران این گونه برای وی اشک بریزند. او یک روستایی زاده بود. دیروز برخی تصور می‌کردند کرمان می‌سوزد اما امروز یکی از دوستان می‌گفت: داغ تبریز از کرمان سوزناک‌تر است.

وی افزود: همه ایران با شهادت حاج قاسم خروشید. خیلی‌ها می‌گویند وقتی می‌خواهید پیکر شهید را به کرمان ببرید زمینی این کار را کنید که همه در این تشییع حضور داشته باشند. شما هنرمندان ببینید که هنر او چه بود که این چنین همه را جذب کرد؟ من می‌دیدم گاهی اوقات در هواپیکا از راست و چپ، کم حجاب و با حجاب می‌خواستند با او عکس بگیرند. او واقعاً چه داشت؟ پول داشت؟ به دیگران پول می‌بخشید؟ به اعتقاد من او یک چیز داشت که بر همه چیز قالب بود و آن عشق به مردم بود. مردم م یدیدند که آنچه سلیمانی می‌گفت راست بود. مردم از سردار سلیمانی صداقت دیدند. آن روز هم که در استان گیلان گفت سه ماه دیگر اثری از داعش نمی‌ماند مردم شک نکردند. چون این سخن را از سرداری شنیدند که هشت سال در جنگ راست گفت. او در عراق، سوریه و لبنان راست گفت. او اگر می‌گفت من عاشق بچه‌های شهدایم همپای بچه‌های شهدا می‌سوخت. او درد بچه‌های شهدا را با تمام وجود درک می‌کرد.

شیرازی گفت: همه بچه شهدا او را یا پدر یا عمو خطاب می‌کردند. در همین چند روز مصیبت فراق سردار سلیمانی مصیبت حرف بچه‌های شهدا بود. راز او علاوه بر مردم داری یک نکته بود. وقتی من دیروز وقتی وصیت نامه اش را خواندم دیدم نوشته است که من قبر خودم را در گلزار شهدای کرمان پیدا کرده‌ام و محمود (برادر همسر شهید سلیمانی) خوب می‌داند آنجا کجاست. پس مرا مانند دیگر شهدا دفن کنید. سنگ قبرم متمایز نباشد و روی قبرم فقط یک جمله بنویسید: «سرباز قاسم سلیمانی». پس می‌بینید که او خود را فقط سرباز می‌داند. او هیچ گاه شعار نداد. او در لبنان خود را بزرگ نکرد بلکه حزب‌الله را بزرگ کرد. حتی بارها می‌گفت فرمانده من در حشد الشعبی ابومهدی است. او هیچ گاه نگفت من داعش را شکست دادم، من سوریه را نجات دادم.

نماینده ولی فقیه در سپاه قدس در بخش دیگری از صحبت‌های خود با بیان خاطراتی از حضور سردار سلیمانی در دوران دفاع مقدس بیان کرد: به عنوان کسی که شاهد حضور او در دوران جنگ بودم و مسئول تبیلغاتش بودم باید به این نکته اشاره کنم که او خود را سربازی می‌دانست که اکنون یک ایران برای او اشک می‌ریزند. اینها راز عزت سردار سلیمانی است که به عشق و یاد او بگوییم: سردار سلیمانی تو یک تن نبودی. یک ایران بودی. مردم دیروز در حرفهای خود گفتند که ما نسبت به سردار سلیمانی تکلیف داریم. حالا شما او را در این دنیا می‌بینید. حال ببینید که در آن دنیا چه حالی است. عزیزان من تا امروز حرف‌هایی را نگفتم. فقط می‌گویم که مردم ما هنوز یک ذره از سردار سلیمانی می‌دانند. بنده دیشب هم گفتم شاید مردم باور نکنندو سردار سرلشگر سپاه و فرمانده نیروی قدس سپاه یک زندگی معمولی و ساده داشت.

وی افزود: بنده دیروز در منزل شهید سلیمانی بود و وقتی آیت الله لاریجانی آمد به او گفتم این اتاقی که شما نشستید و در آن پر از عکس‌های شهداست اتاق کار نیست اتاق پذیرایی است. او حتی در اتاق کارش هم عکس شهدای مدافع حرم را داشت. من به ایشان گفتم اینها زندگی ساده یک فرمانده است که بنده ۳۹ سال با او زندگی کرده و هفته‌ای نبود که در منزلش نباشم. آن روزی که نیروی رزمنده آغاز جنگ بود تا هفته گذشته که آخرین دیدارم بود هیچ تفاوتی از او ندیدم. عشق مردم ایران مربوط به شهادت او نبود بلکه در زمان حیاتش هم بود و این تبلیغی که از او شد باعث می‌شد که او خود را گم کند اما او چنین نکرد. من اعتقاد دارم بیش از اینها سردار سلیمانی دراین دنیا گل می‌کند. خدا او و همراهانش به ویژه شهید ابومهدی المهندس، شهید پورجعفری و سایر پاسدارانش را قرین رحمتش کند.

محسن مؤمنی شریف، فرهاد توحیدی، سعید بیابانکی، محمد حمزه‌زاده، امیرحسین شفیعی، میلاد عرفان‌پور، حمید نصیربیگی، محسن میرزاعلی، توحید معصومی، مسعود شجاعی طباطبایی، سید محمد طباطبایی، ناصر فیض، تاجبخش فناییان، سید محمد مجتبی حسینی، محمد اله یاری، مهدی افضلی، علی اکبر صفی پور، خیرالله تقیانی پور، فاضل نظری، مهران احمدی، محمد حسین قاسمی، حسین حقیقی، حبیب ایل بیگی، محسن سلیمانی، شهرام کرمی، سید وحید فخر موسوی، رضا میرکریمی، مصطفی رحماندوست، حبیب احمدزاده و تعدادی از کارکنان حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی از جمله هنرمندانی بودند که در این مراسم حضور داشتند.