به گزارش خبرگزاری مهر، میثم مهدیار جامعه شناس، مدرس دانشگاه و معاون پژوهشی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی، به گفت و گو پیرامون اسلام سیاسی و آزادی اندیشه پرداخت.
مهدیار در پاسخ به این سوال که آیا مناسک ترویجی حکومت، مانع آزادیهای اجتماعی میشود یا نه؟ گفت: «تا به حال مطالعات اجتماعی-فرهنگی قابل توجهی درباره مناسک انجام نگرفتهاست. بیشتر تحلیلهای ارائه شده در این حوزه غیرعلمی، هیجان زده و در راستای پروژههای سیاسی خاص بیان میشوند.»
وی با تعریف مناسک به «رابطی میان امر عرفی و امر قدسی» گفت: «تا به حال دو نوع نگاه عمده به مناسک وجود داشته است: نگاه اول کارکردگرایانه و محافظه کارانه است که مناسک را در ایجاد نظم اجتماعی و از بین بردن شکافهای موجود در جامعه مؤثر میدانند. بنابراین نگاه، رشد مناسک، به تعبیر هگل بسط آزادی مثبت در جامعه را به همراه میآورد. و نگاه دوم همان نگاه انتقادی (چپ) است، که کل دین و به تبع آن مناسک را برساخت میدانند و آن را ایدئولوژی کاذب القایی از سوی طبقات بالا قلمداد میکنند.»
مهدیار درباره دخالت دولت در ترویج مناسک، گفت: «دولت مدرن همواره به دنبال پیاده کردن برنامهای برای شکلدهی به ملت است و فرهنگ نیز از همین رو در معرض سیاستگذاری است اما باید توجه کنیم تأثیرات غیر مستقیم دولت بر فرهنگ خیلی بیشتر از تأثیرات مستقیم است. از این رو پرسش درباره اینکه آیا دولت مجاز است در فرهنگ دخالت کند یا نه ناشی از فهم ناقص ما از مقوله دولت مدرن است. دولت چه به طور مستقیم و چه غیرمستقیم، به هر حال بر فرهنگ جامعه اثرگذار است. اما اینک پرسش اصلی آن است که شیوه انجام این دخالت و تأثیر چگونه باید باشد؛ نرم یا سخت؟ تنها در صورتی میتوان از حق نداشتن دولت در ترویج مناسک سخن به میان آورد که فلسفه سیاسی جدید از حاکمیت و نسبتش با امر قدسی و امر عرفی مطرح کنیم.»
وی با انتقاد از کسانی که فربهی مناسک را مطرح میکنند، خاطر نشان کرد: «فربهی مناسک نیز انگارهای است که مطالعه رسمیای درباره آن انجام نگرفته و کسانی که مدعی این انگاره هستند، بیشتر نویسندهاند تا پژوهشگر! درباره این موضوع باید به چند نکته توجه شود: امر عرفی همواره در سیلان است و مناسک به همین خاطر، امکان اضافه یا کم شدنشان وجود دارد. برای اثبات فربهی مناسک باید اثبات کنیم که آیا به نسبت گذشته کمیت مناسک در کشور رشد کرده است؟ به دلیل نداشتن جامعه آماری مشخص، بررسی این مورد بسیار دشوار است و من پژوهش قابل توجهی ندیدم. یا در این دوره به دلیل فراگیری شبکههای مجازی، هر کسی در روستای خودش برای یک شخصیتی مراسم میگیرد و پوسترش را به اشتراک میگذارد! اما این باعث تعمیم دادن آن مراسم به کل هیئات و مناسک میشود و با مفهوم فربگی از آن یاد میشود. البته از نظر من نفس افزایش کمیت مناسک اگر اثبات هم شود حاوی مشکلی نیست چرا که مثلاً پیروزی انقلاب همبستگی مستقیمی با رشد مناسک در دهه ۵۰ داشت. پس اصل مساله محتوای مناسک است نه کمیت آن.»
وی در پایان تذکر داد: «مهمتر از بحث بر سر کمیت مناسک، میبایست بر سر محتوا و کیفیت آن دقیق شد. آیا مناسکی که هم اکنون در جامعه وجود دارند، در راستای آزادی، استقلال، عدالت و سایر شعارهای دینی و انقلابی هستند و یا ضد آنها. نظمی که به دنبال آن میآید منفعلانه است یا فعالانه؟ آئین شیعی صرفاً مسئله نظم در آن مطرح نیست، بلکه علاوه بر نظم، قابلیت تغییر اجتماعی و بههمزدن نظم را نیز در خود دارد. چرا که ما از امام حسین (ع) به عنوان مظلوم و شورشگر علیه یزید ظالم یاد میکنیم و مفاهیمی از این دست در مناسک ما وجود دارند و اتفاقاً مثلاً خیلی از شهدای مدافع حرم از دل همین مناسک تولید شدند.»