هند میراثی غنی در حوزه زبان فارسی داشت اما از قرن نوزدهم با سیطره استعمار انگلستان بر این کشور و گسترش زبان انگلیسی، این میراث از دست رفت.

خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ: روزنامه انگلیسی زبان «دی ایشین ایج» دهلی به‌تازگی مقاله‌ای به‌قلم ویلیام داریمپل منتشر کرده است. این‌پژوهشگر در این‌مقاله با تیتر «هند با گسترش زبان انگلیسی، میراث غنی فارسی خود را از دست داد» نوشته است: در قرن هفتم، راهب بودایی چینی Xuanzang سفر حماسی را از طریق بیابان‌های گبی و فراتر از هیمالیا به مکان‌های مقدس بودیسم در هند انجام داد.

داریمپل در ادامه تاکید کرده دنیایی که آن راهب بودایی از آن عبور کرده تا چه‌حد تحت تأثیر عقاید هندی قرار داشت. او در مقاله مذکور نوشته است: مردم نقاط دور ، با آداب و رسوم متنوعی، هندوستان را می‌شناسند. روایتی که ژوانزانگ از سفر خود با نام «بودایی‌های جهان غرب» نوشت، گویای این نکته است که مکان‌هایی که او طی سفر ۱۷ ساله خود دیده و بیش از ۶۰۰۰ کیلومتر سفر زیارتی در هند داشته مرکز یادگیری جهان تلقی می‌شود. او معتقد است برای حدود ۱۰۰۰ سال ، بین سال‌های  ۲۰۰ تا ۱۲۰۰ میلادی ، هند صادرکننده تمدن خود بوده است.

عصر طلایی هند به‌عنوان مرکز جهان سانسکریت تا بیش از هزاره کامل به طول انجامید. با این وجود، از ۱۲۰۰ به بعد، این سرنوشت هند بود که به یک جهان فرامرزی دوم تبدیل شود. اولین فتوحات اسلامی هند در قرن یازدهم میلادی  اتفاق افتاد، با تصرف لاهور در ۱۰۲۱میلادی ترکان پارسی، از مرکز افغانستان فعلی حرکت کرده و دهلی را از حاکمان هندو در سال ۱۱۹۲ تصرف کردند. تا سال ۱۳۲۳ میلادی آنها نظام سلطنتی را تا جنوب این کشور توسعه دادند. پس از آن هندوستان به‌سرعت دگرگون شد و در طی چند قرن، یک تمدن ایرانی - هندی و اسلامی از این دو جهان بیرون آمد. همان‌طور که «ریچارد ام ایتون» در ابتدای کتاب جدید خود در هند در عصر فارسی ۱۰۰۰-۱۷۶۵ چنین می‌نویسد: «برخوردها و تعاملات بین دنیای فارسی و سانسکریت غنی و پیچیده است. بخش اعظم تاریخ هند بین ۱۰۰۰ تا ۱۸۰۰ را می توان از نظر این تعامل طولانی و چند وجهی درک کرد.»

برای چند صدسال دیگر، هند فقط مرکز آنچه که از سانسکریتش باقی ماند نبود، بلکه بخشی از یک دنیای فارسی فرامرزی بود، که تحت تسلط زبان و فرهنگ فارسی بود و با متونی که در شبکه‌های همیشه به‌طور گسترده پخش می‌شد، پیوند می‌خورد. همانطور که ایتون می‌نویسد: هند به سرعت رشد خواهد کرد تا برای تولید و نه فقط پذیرش فرهنگ ایرانی، به یک مرکز مهم تبدیل شود. طی ۶۰۰ سال آینده، هند - نه ایران - تبدیل به مرکز اصلی فرهنگ لغت های فارسی در جهان خواهد شد. اولین گلچین اصلی شعر فارسی نه در آسیای میانه و نه در فلات ایران تالیف شد، بلکه در جنوب پنجاب  تا سال ۱۷۰۰ میلادی، هند مرکز پیشرو در جهان برای حمایت از ادبیات و بورس‌های فارسی بود.

در سال ۱۲۶۴ میلادی، کتیبه‌ای دو زبانه حک شده بر روی مسجدی تازه تأسیس شده در وروال، در نزدیکی معبد بزرگ هندوئی سومنات در گجرات، تصویری از شهری را نشان می‌دهد که دو جهان در تماس صمیمی قرار داشتند. در همین زمان، در دشت‌های سند و گنگ، ادبیات ابتدایی هندی - به اصطلاح عاشقانه‌های صوفی‌گری - به خط فارسی نوشته می‌شدند. اینها تلاش‌های عرفانی سالکان را روایت می‌کنند.

این اختلاط فرهنگی با دقت و پیچیدگی هرچه بیشتر در سراسر شبه‌قاره طی ۶۰۰ سال بعدی صورت گرفت. زبان‌های ترکیبی مانند  اردو ظهور کرده و کلمات عربی و  سانسکریت هند را با فارسی و کلمات ترکی و عربی درهم آمیخت. پادشاهان هندو در مناطق بزرگی چون وجی‌نگر خود را «پادشاهان هندو» توصیف می‌کردند، اما لباس اسلامی به تن داشتند. در همان زمان، امپراتور مغول اکبر – به شیوه هندوان رژیم غذایی گیاهی اتخاذ کرد و پادشاه موهای خود را به روش مذهبی کوتاه کرد و همچنین مالیات‌های زیارتی را برای مؤسسات غیرمسلمان لغو کرد، کشتار گاوها و طاووس‌ها را ممنوع اعلام کرده و شروع به اعطای کمک‌های مالی سخاوتمندانه به معابد هندوها کرد.

در کارگاه او، ترجمه‌های فارسی رامایانا و ماهابهارتا از سانسکریت به فارسی انجام شد، دقیقاً همانطور که در جای دیگر روایت‌های عاشقانه فارسی مانند لیلی و مجنون و یوسف و زلیخا به زبان‌های مختلف هند ترجمه شد. تا قرن هفدهم، نبیره بزرگ اکبر، ولیعهد دارا شکوه، مطالعه‌ای از هندوئیسم و اسلام را  «آمیختن دو اقیانوس» عنوان کرده بود و بر صمیمیت‌های دو مکتب اعتقادی تأکید داشت. در زمان مغول‌ها هند به یک نیروگاه صنعتی تبدیل شد و از چین به عنوان صادر کننده برجسته جهان، پیشی گرفت. موفقیت جهانی بافندگان مغول تاجران اروپایی را به خود جلب کرد، از جمله آنها شرکت هند شرقی. ویلیام هاوکینز ، بازرگان انگلیسی در سال ۱۶۱۳ گفت: «هند سرشار از نقره است.»

در قرن نوزدهم میلادی، به دنبال گسترش شرکت در سرتاسر هند، انگلیسی به تدریج جایگزین فارسی شد و جنوب آسیا به جهان سوم فراملی کشیده شد و کم‌کم تسلط بر زبان انگلیسی تبدیل به تنها راه برای پیشرفت شد و هندی‌هایی که مایل به پیشروی بودند، مجبور شدند از فرهنگ خود، چه سانسکریت و چه فارسی، دست بکشند و کم‌کم آن را  فراموش کنند و به جای آن انگلیسی را در مسیر اصلی ریل جامعه قرار دهند که نایپاول آنها را «مردان تقلید» نامیده است. سواد زبان فارسی اکنون از دست اکثر هندی‌ها رفته است.

این خبر را رایزنی فرهنگی ایران در هند برای خبرگزاری مهر ارسال کرده است.