به گزارش خبرنگار مهر، در بیست و یکمین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان فیلم های سینمایی "اتوبوس شب" کیومرث پوراحمد، "بچههای ابدی" پوران درخشنده، "تصمیم کبری" سیروس حسنپور، "سبز کوچک" غلامرضا رمضانی، "سبیل مردونه" جواد اردکانی، "سینهسرخ" پرویز شیخطادی، "عاشق" افشین شرکت، "قفلساز" غلامرضا رمضانی، "گوشواره" وحید موسائیان، "مثل یک قصه" خسرو سینایی و "نصف مال من، نصف مال تو" وحید نیکخواه آزاد در بخش مسابقه سینمای ایران روی پرده رفتند.
نمایی از فیلم "سینه سرخ"
"تصمیم کبری" اثری اجتماعی است که کارگردان سعی کرده با استفاده از حس نوستالژی موجود در قصه که یکی از درس های ادبیات فارسی دوره دبستان است و با توجه به نکات آموزشی این داستان، اثری را به مرحله تولید برساند که علاوه بر جلب نظر کودکان و مفید بودن برای این گروه سنی، مورد نظر بزرگسالان نیز قرار بگیرد.
فیلم برای اینکه بتواند طرح داستانی را گسترش بدهد و از جذابیت نسبی هم برخوردار شود، به استفاده از لوکیشن ها و فضاهای مختلف روی آورده است. اما فیلم توجهی اندک به عنصر رنگ و طرح برای جلب نظر کودکان دارد. همین مسئله شرایطی را به وجود می آورد که فیلم از جذابیت بصری اندکی برخوردار است و تکیه بر کلام به جای تصویرسازی گسترده، شرایطی را فراهم آورده که این فیلم نیز هم عرض ساخته های قبلی حسن پور پیش برود و در همان مدیوم تلویزیونی باقی بماند.
"سبیل مردونه" نیز از وجهی اجتماعی برخوردار است. هر چند کارگردان تلاش می کند اشاره هایی به دنیای پاک، لطیف و بی آلایش کودکان داشته باشد و به این وسیله فضایی در اثر ایجاد کند که در جلب نگاه و نظر بینندگان موثر واقع شود. اما نکته اساسی که از نگاه کارگردان دور مانده، توجه به روابطی است که حاصل نگاه و مراوده های حسابگرانه بزرگسالان است و شخصیت کودک فیلم در وهله نخست باید بر این نوع خاص از روابط غلبه پیدا کند تا به مقصود خود در کمک به عموی خود برسد.
در این فیلم رنگ و فرم نقشی ندارد. تصاویر به گونه ای گرفته شده که به خودی خود هیچ جذابیتی ندارند. حتی در انتخاب لباس بازیگران نیز دقت خاصی صورت نگرفته است. فضاها تا حدودی گرفته است و رنگ خاک و رنگمایه (تونالیته) قهوه ای بر بسیاری از لوکیشن های اثر حاکمیت دارد. به همین خاطر این اثر نگاه اولیه هیچ نوجوانی را به خود جلب نمی کند و بیشتر به آثار جشنواره ای نزدیک شده که شاید بزرگسالان از آن خوششان بیاید.
سازنده "سبز کوچک" به شکلی کاملا مشخص دنبال برجسته شدن وجه آموزشی و تربیتی فیلم است. هر چند توجه به این جنبه در آثار کودکان و نوجوانان اهمیت بسیار زیادی دارد، اما توجه صرف به مسائل اجتماعی و تربیتی وجوه سینمایی و ایجاد جذابیت های بصری فیلم را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. بیشتر تصاویر این فیلم در کوچه و خیابان های شهر و برخی از آن در مدرسه و خانه گرفته شده است. اما در تصاویر طراحی صحنه و لباس قابل توجهی دیده نمی شود.
به خاطره ذهنی خود از فیلم ها و سریال های خارجی رجوع کنیم که به دلایل مختلف از تصاویر مدرسه و کلاس درس استفاده می کنند. این نوع آثار معمولا کلاس درس را محیطی جذاب با لباس های رنگی و شاد کودکان و نوجوانان، میزهای بسیار تمیز و مرتب و البته اتاق هایی به نسبت بزرگ و نورگیر تصویر می کنند. اما در بیشتر فیلم های ایرانی محیط مدرسه به صورت نیمه تاریک با میزهای کهنه و خط خطی تصویر می شود که بچه هایی آرام که رنگ غالب لباس هایشان خنثی و طیف سفید و سیاه یا آبی کم رنگ است در این کلاس ها مشغول تحصیلند.
"قفلساز" اثری اجتماعی و بسیار تلخ است که دیدن آن برای کودکان و نوجوانان نه تنها مفید نیست، بلکه تا حدودی می تواند شرایط روانی آنها را به هم بزند. به این جهت که پسر نوجوان فیلم با ضرب و شتم شدید پدرش مواجه می شود و به توصیه مادر بزرگش از او شکایت می کند، اما در نهایت همه چیز به ضرر او تمام می شود. این فیلم به جای اینکه گامی در جهت آگاه سازی گروههای سنی کودک و نوجوان محسوب شود، آنها را در تردیدی عمیق قرار می دهد که بالاخره باید نسبت به کودک آزاری از خود اقدامی انجام دهند یا اینکه باید آن را تحمل کنند.
در این فیلم نیز به طراحی صحنه و لباس توجه چندانی نمی شود. شخصیت اصلی قصه در طول قصه دچار تحول می شود و شرایط روحی و موقعیت اجتماعی او تغییر می کند، اما هیچ انعکاسی از این تغییر در رنگ محیط او دیده نمی شود. همچنین بخش های مهمی از فیلم در پاسگاه پلیس می گذرد، اما دریغ از اینکه کوچکترین توجهی به انتقال حس برقراری امنیت و عدالت و حمایت از شهروندان آسیب دیده به مخاطبان صورت بگیرد. یعنی فضای پاسگاه حس خوبی به بیننده منتقل نمی کند و استفاده نکردن از رنگ ها باعث بی روح شدن محیط شده است.
"نصف مال من، نصف مال تو" اصولا ارتباطی به گروه سنی کودکان و نوجوانان ندارد. مضمون فیلم درگیری بچه های یک مرد برای جلوگیری از ازدواج دوباره است. فیلم به مسایلی اشاره می کند که تماشای آن برای این گروه سنی بدآموزی دارد. دیالوگ هایی که رد و بدل می شود و شوخی های مختلف اثر برای گروه سنی بزرگسالان قابل فهم است و شنیدن آن برای کودک و نوجوان چندان صحیح نیست. طراحی صحنه و لباس فیلم با توجه به فضای کمدی آن نیز ارتباط معنایی با کودک پیدا نمی کند و به دنبال جذب مخاطب بزرگسال است.
"اتوبوس شب" در اصل فیلمی دفاع مقدسی است. هر چند شخصیت اصلی اثر یک نوجوان است، اما مسایلی که در فیلم مطرح می شود برای گروه سنی بزرگسالان ملموس است. چون فیلم در وجه استعاری از شجاعت و توجه به مسایل انسانی صحبت می کند. مهمتر اینکه بسیاری از تصاویر فیلم در تاریکی یا فضای کم نور فیلمبرداری شده و رنگ نقشی در این اثر ندارد. وجهی که اتفاقا باید در یک اثر مربوط به نوجوانان بسیار پررنگ باشد تا مخاطب را از لذت بصری برخوردار سازد.
فیلم های سینمایی "بچههای ابدی"، "سینهسرخ" و "گوشواره" جزو معدود آثاری هستند که به وجه طراحی صحنه و لباس و استفاده از رنگ های مختلف در آنها توجه به نسبت خوبی شده بود. یعنی برخی وجوه شخصیت ها و اتفاقات مختلف داستان را می توان در رنگ ها یا شکل های اثر مشاهده کرد. در عین حال فضاسازی اتفاقات مختلف قصه با استفاده از عناصر رنگ و فرم به خوبی انجام شده است.
در فیلم "بچههای ابدی" فضا کاملا شاد و پرتحرک تصویر شده است. کارگردان این اثر برخلاف ساخته های قبلی خود شرایط را به گونه ای ترسیم می کند که بیننده از تماشای اثر لذت ببرد. مهمتر اینکه بازیگران در فصل های مختلف قصه از لباس ها و رنگ هایی استفاده می کنند که احساس پویایی در اثر به وجود می آورد و مخاطب از تمام این فیلم احساس خوشایندی دارد.
هر چند این فیلم نیز برای بزرگسالان ساخته شده است. چون حاوی این نکته بسیار مهم است که باید به کودکان و نوجوانان معلول ذهنی کمک و از رها شدن آنها در اجتماعی جلوگیری شود. علاوه بر این فیلم می کوشد به بیننده یادآور شود به جای ترحم و دلسوزی، از رفتاری منطقی و در پیش گرفتن راهی برای رفع نیازهای واقعی این نوع کودکان برخوردار باشند.
سازندگان "سینهسرخ" به مدد چشم انداز بسیار زیبای طبیعت و رنگ هایی که در لباس بازیگران اصلی خود به کار می گیرد، جلوه بسیار خوبی از ویژگی شخصیت های خود و توجه به جذابیت بصری فیلم ارایه می کند. سازنده این فیلم در عین حال به استفاده از لحنی کودکان برای بیان مسایلی بسیار مهم و ژرف در خصوص مسایل دینی توجه بسیار خوبی دارد.
سازنده فیلم "گوشواره" نیز استفاده خوبی از فضای جشن تولد می کند. اصولا طراحی اتفاقات فیلم در بستر گردهم آمدن تعدادی از کودکان دختر با لباس های رنگی و شاد و طراحی صحنه بر اساس جشن، به اثر تحرک کودکانه خاصی داده است. هر چند ضعف آشکار در نگارش متن قصه و شوخی های تصویری بی مزه با حضور شخصیت های مختلف فیلم را از کیفیت لازم دور کرده است.