خبرگزاری مهر، گروه سیاست-محسن احدی؛ ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ را میتوان یکی از بیبدیلترین لحظات تاریخ بشری دانست. پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، نه تنها بساط نظام ستمشاهی را در داخل برچید، بلکه دست استکبار جهانی و در رأس آن آمریکا را از کشورمان کوتاه کرد. انقلاب و در پی آن استقرار نظام جمهوری اسلامی سلسله حوادثی را در داخل رقم زد که مهمترین نمود آن را میتوان به تغییر در سیاست خارجی کشور دانست که پیامد این تغییر، تغییرات عمده در تحولات عرصه بینالملل و منطقه است.
اهمیت بررسی تأثیر انقلاب اسلامی بر سیاست خارجی ایران موضوع گفتگوی سیدهادی سیدافقهی کارشناس مسائل غرب آسیا و کاردار اسبق ایران در لبنان در گفتگو با خبرنگار مهر شد، تا با وی سیر تحولات منطقهای و بینالمللی را مورد بحث قرار دهیم.
* انقلاب به معنای تغییر بنیادین است، پیامد انقلاب اسلامی را در عرصه سیاست خارجی چگونه ارزیابی میکنید؟
پدیده انقلاب اسلامی مانند نوزادی بوده است که در سالهای اخیر از یک نهال کوچک به یک درخت تنومند تبدیل شده و باید بگویم آن را باید در قالب یک موجود که روز به روز نیز در حال رشد است، بررسی کرد. برای بررسی تأثیری که انقلاب بر سیاست خارجی کشورمان گذاشته، باید بدانیم که سیاست خارجی جمهوری اسلامی به دو بخش تقسیم میشود؛ سیاست خارجی کشورمان دارای بخش دیپلماسی رسمی و دیپلماسی نهضتی است که بخش رسمی آن را وزارت امور خارجه پیگیری میکند و بخش نهضتی نیز بر عهده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.
دیپلماسی نهضتی ایران موفق است و باعث شد که آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه خلیج فارس به چالش کشیده شود اخیراً نیز مقام معظم رهبری در خطبههای نماز جمعه ۲۷ دی ماه، نیروی قدس را نیروی بدون مرز نامیدند و این فرمایش، موضوع را برای دوست و دشمن باز میکند که نیروی قدس رسماً عنوان جدیدی به خود گرفته، به این معنی که هر کجا مردم مستضعف با هر اولویتی و در هر منطقهای مورد ظلم و ستم قرار گرفته و استمداد بخواهند، نیروی بدون مرز ما برای کمک مأموریت خواهد داشت.
* در قیاس دو دیپلماسی، کدام یک را موفق ارزیابی میکنید؟
در دیپلماسی رسمی که عهده دار آن وزارت خارجه بوده، متأسفانه موفق نبودهایم و به دلیل برخی محافظهکاریها آسیبهای جدی دیدهایم. در مقابل اما دیپلماسی نهضتی ما موفق بود و باعث شد که آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه خلیج فارس به چالش کشیده شود. اقدامات نیروی قدس سپاه در چارچوب دیپلماسی نهضتی توانست به نفوذ استراتژیک ایران در منطقه منجر شود که امروز به عنوان بزرگترین دغدغه آمریکا و رژیم صهیونیستی تبدیل شده است.
نفوذ استراتژیک کشور توسط وزارت امور خارجه ایجاد نشده، بلکه کارهای نهضتی، اقدامات میدانی نیروی قدس و حضور مردمی، فرهنگی و رسانهای ما نفوذ استراتژیکی را ایجاد کرده که در این میان نباید از شخصیت شهید سپهبد قاسم سلیمانی غافل شد.
* پس ترور سردار شهید سلیمانی عملاً شلیک به بخش از دیپلماسی کشور بوده است؟
دشمن به خیال این موضوع که با ترور شهید سردار سلیمانی، دیپلماسی نهضتی تضعیف شده و یا حتی متوقف میشود دست به اقدام احمقانه و تروریستی زد؛ ولی حاج قاسم یک نفر نبود و همانگونه که رهبر انقلاب فرمودند مکتب سلیمانی باقی است.
* پس میتوان دیپلماسی نهضتی را همان مکتب سلیمانی مورد اشاره رهبر انقلاب دانست؟
دیپلماسی نهضتی ما محور مقاومت را شکل داده و حضور آمریکا در منطقه را با چالش جدی مواجه کرده است. از این رو باید بگویم که دیپلماسی نهضتی ما قویترین، کارآمدترین و موفقترین دیپلماسی کشورمان بوده است. متأسفانه برخی از مسئولان دولتی و وزارت امور خارجه گاهاً سخنانی را مطرح میکنند که دستاوردهای دیپلماسی نهضتی را با چالش مواجه کرده و یا حتی آن را دچار آسیب میکنند و این نشان دهنده ناکارآمدی دیپلماسی رسمی و فرهنگی است.
دیپلماسی نهضتی به وظیفه ذاتی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بازمیگردد. ما در داخل کشور دو نیروی مسلح به نام ارتش و سپاه داریم. وظیفه ارتش حفاظت از کشور و مقابله با تهدیدات خارجی است که از این رو وظیفه آن دفاعی است. در مقابل اما مأموریت سپاه تهاجمی است. البته این مأموریت تهاجمی لزوماً به معنای جنگ نیست و میتوان آن را به صورت حمله به حضور استکباری آمریکا، رژیم صهیونیستی و همپیمانان عربی خلیج فارسی آنها تعریف کرد.
* نتیجه دیپلماسی نهضتی را میتوان عامل هماهنگی محور مقاومت دانست؟
بحث دیپلماسی نهضتی فقط منحصر به جنگ نیست و یک نهضت به معنای صدور مفاهیم انقلاب و هماهنگی میان گروههای منطقه در سطح منطقه است که سردار شهید سلیمانی مبتکر این نوع دیپلماسی بود و موفقیتهای چشمگیری نیز در آن داشت. اقدامات حاج قاسم در حوزه دیپلماسی نهضتی عاملی در تسریع و تحکیم، گسترش و نفوذ روز افزون محور مقاومت شد. نقش سردار سلیمانی در این مسیر بی بدیل بود و انشاالله سردار قاآنی این مسیر را ادامه خواهد داد.
انقلاب اسلامی که با منطق قوی و تفسیر نوین و متناسب با اقتضای جوامع اسلامی و محیط عربی، گفتمان جدیدی را ارائه کرد و در حال فتح قلههای استکبار حتی تا عمق اروپا است * پیروزی انقلاب اسلامی چه تأثیری در تحولات سیاسی در منطقه غرب آسیا گذاشته است؟
یکی از مهمترین تأثیراتی که انقلاب اسلامی گذاشت، بر هم ریختن موازنه شرق و غرب بود. ما شاهد فروپاشی بلوک شرق به رهبری اتحاد جماهیر شوروی طبق پیشبینی حضرت امام (ره) بودیم و در دوره کنونی نیز رهبر انقلاب نوید افول آمریکا را دادهاند. خود دونالد ترامپ بارها به این موضوع اعتراف داشته است که آمریکا حدود هفت تریلیون دلار در منطقه غرب آسیا خرج کرده ولی همه طرحها ناکام مانده است.
بهرغم تمامی سرمایهگذاریهای نظامی، سیاسی، اقتصادی و جنگ نرم آمریکا در منطقه، رئیس جمهور این کشور اعتراف میکند که شکست خوردهاند و نتوانستهاند طرحهای خود را به اجرا دربیاورند. این انقلاب اسلامی بود که با منطق قوی و تفسیر نوین و متناسب با اقتضای جوامع اسلامی و محیط عربی، گفتمان جدیدی را ارائه کرد و در حال فتح قلههای استکبار حتی تا عمق اروپا است.
* اقدامات آمریکا برای مقابله با انقلاب و تأثیرات آنچه بوده است؟
متأسفانه دنیای استکبار بدلی زد و تلاش کرد تا چهره اسلام را با عملکرد تروریستی داعش، القاعده و جبهه النصره در دید غربیها تغییر دهد و مدعی شد که این چهره اسلام است. استکبار با ایجاد تشکلهای تروریستی با تفکر تند وهابی تلاش کرد چهره درخشان اسلام گفتمانی را مخدوش کند ولی فرهنگ و گفتمان انقلاب اسلامی هنوز حاکم است و اکثر ملتهای دربند و مورد ستم قرار گرفته پیام انقلاب، امام راحل (ره)، مقام معظم رهبری و سردار قاسم سلیمانی را که میشنوند، شیفته آن میشوند.
ناوگان سنگین رسانهای دشمن بی امان علیه انقلاب فعالیت میکند و چهره انقلاب را تخریب میکند؛ ولی چون منطق قلب و عقل پسند بوده و فطرت انسان این منطق را میپذیرد، دشمن تاکنون نتوانسته این گفتمان را از بین ببرد و خوشبختانه این منطق و گفتمان روز به روز در حال گسترش است. با نگاهی به محور مقاومت میتوان دید که این گفتمان با چه اقبالی روبرو بوده است. روزی تنها حزب الله لبنان با ایران بود؛ ولی حالا سوریه، عراق، یمن و تمامی ملتهای آزاده و ستمدیده در کنار ما هستند و آمریکا نیز از همین موضوع میترسد.
* دلیل اعلام شروط ۱۲ گانه پمپئو هم همین موضوع است؟
مایک پمپئو شروط ۱۲ گانه میگذارد که یکی از شروط آمریکاییها برای مذاکرات دلخواه آنان که اتفاقاً غربیها روی آن حساس هستند، بحث نفوذ راهبردی جمهوری اسلامی در منطقه است که همیشه مقام معظم رهبری نسبت به این موضوع در کنار بحث مذاکره موشکی و عدم حمایت از گروههای مقاومت پرهیز داشتهاند. دلیل آن نیز ترس و واهمهای است که جبهه استکبار و در رأس آن آمریکا از عمق نفوذ انقلاب اسلامی دارند.
* ما پیش از انقلاب شاهد بودیم که آمریکا یک هژمون برتر در دنیا بود و ایران نیز بخشی از بازی این کشور بود. در مقابل شاهد هستیم که قدرت آمریکا در حال فروپاشی است. آیا میتوان انقلاب اسلامی را آغاز این افول دانست؟
انقلاب یک شعار راهبردی به نام «نه شرقی و نه غربی» داشت که همیشه لایتغیر است. قسمت «نه شرقی» این شعار که با فروپاشی شوروی محقق شد. اما باید بگویم که آمریکا تلاش کرد که نگذارد ایران به عنوان ابرقدرت منطقه، خلأ شوروی را پر کند و در این راه به رویارویی مستقیم با ایران پرداخت. آمریکا از انقلاب اسلامی واهمه داشت و میترسید که جمهوری اسلامی هیمنه این کشور را بهعنوان فاتح جنگ سرد به چالش بکشد و از این رو تمامی هزینه کرد خود را در این راستا قرار داد.
اما بهرغم توطئههای آمریکا، جمهوری اسلامی نفوذ راهبردی خود را در منطقه گسترش داده است و با توجه به فلسفه انقلاب که مستضعف گرا است، لذا حول این محور مستضعفین در حال جمع شدن هستند. بعد از انقلاب اسلامی ما شاهد تضعیف حضور آمریکا در منطقه هستیم و حتی تحولات اخیر و شهادت سردار سلیمانی، مصوبه پارلمان عراق در اخراج آمریکاییها، راهپیمایی میلیونی در بغداد و حمله موشکی عین الاسد باعث شده است که کشورهای منطقه که میزبان پایگاههای آمریکایی هستند، در روابط خود تجدید نظر کنند. چرا که مشاهده میکنند ایران پهپاد آمریکایی را سرنگون میکند و یک پایگاه آمریکایی را مورد حمله موشکی قرار میدهد و به صراحت آن را میگوید و در مقابل واشنگتن هیچ پاسخی نمیدهد. این دیگر کشورها را نسبت به آمریکا بدبین کرده است.
* موضوع فلسطین بهعنوان محوریترین مسئله جهان اسلام، چه تأثیری از انقلاب اسلامی گرفت؟
ما پیش از پیروزی انقلاب اسلامی شاهد بودیم که پرونده فلسطین در حال دفن شدن بود. نتایج دو جنگ فراگیر اعراب با رژیم صهیونیستی خود گواه این موضوع است. اعراب در دو جنگ ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ به رهبری ناصر و انور سادات از رژیم صهیونیستی شکست خوردند. هر چند سادات توانست ابتدا به پیروزی نسبی دست پیدا کند ولی در انتها شاهد بودید که مجبور شد توافق صلح و کمپ دیوید را امضا کند.
ما شاهد بودیم که به نوعی گرد مرگ بر کشورهای عربی پاشیده شده بود و اعراب به این نتیجه رسیده بودند که رژیم صهیونیستی را باید بهعنوان یک کشور به رسمیت بشناسند؛ ولی انقلاب اسلامی این معادله را تغییر داد. با پیروزی انقلاب اسلامی و با ابتکار تاریخی و جاودانه حضرت امام (ره) در مورد اعلام روز جهانی قدس، احیای گروههای مقاومت فلسطینی و کمک به تشکیل سازمانهای جدید، موضوع فلسطین احیا شد و اینکه ما شاهد هستیم آمریکا و صهیونیستها با دستپاچگی اصرار میکنند معامله قرن را پیاده کنند، نشأت گرفته از این موضوع است.
این معامله به حدی تخیلی و غیرواقعی مطرح شده است که اصلاً قابل اجرا نبوده و در آینده خواهیم دید که این موضوع نیز در کنار سایر توطئهها برای محو و نابودی مسئله فلسطین، ناکام خواهد بود.