مسعود براتی در گفت و گو با خبرنگار مهر درباره علت اعطای معافیت از تحریم نفت ایران به چند شرکت چینی از سوی آمریکا اظهار داشت: ابتدا لازم است توضیحی درباره سیاست تحریمی آمریکا عنوان کنم. آمریکا از سال ۲۰۱۲ اولین اقدام را برای تحریم نفتی ایران آغاز کرد و به عنوان مهمترین درآمد ارزی ایران، فروش نفت را هدف قرار داد و محدودیتهایی را در این حوزه اعمال کرد. از همان ابتدا مشخص بود که حذف نفت ایران از بازار جهانی به سختی امکان پذیر است و به همین دلیل در سیاست تحریم، روش پلکانی را برای میزان فروش نفت ایران انتخاب کرده بودند. علیرغم تمام تلاشهایی که انجام دادند، در آن مقطع نتوانستند فروش نفت ایران را بیشتر از یک میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه نفت کاهش دهند و بعد در توافق ژنو، همان میزان یک میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه پذیرفته شد و منجر به مذاکرات نهایی و توافق برجام شد.
این تحلیلگر اقتصاد سیاسی افزود: آمریکا هم در دوره اوباما و هم ترامپ برای ایجاد فشار کوتاهمدت تلاش کرد که فروش نفت ایران را کاهش دهد. در دوره اخیر هم پس از خروج آمریکا از برجام، ترامپ با شدت بیشتری تلاش کرد که فروش نفت ایران را صفر کند و دستورالعملی از سوی ترامپ منتشر شد و با فضای رسانه و ترس شدید در فضای بینالملل، سعی کرد فروش نفت ایران را به صفر برساند.
وی ادامه داد: اما همه میدانستند که بازار نفت این فضا را ندارد و علیرغم همه تهدیدها این اختیار را به آمریکا برای صفر کردن فروش نفت ایران نمیدهد؛ مشخص بود که آمریکا با توجه به اینکه نمیتواند در بلندمدت فروش نفت ایران را صفر کند و میداند که نمیتواند و البته این موضوع متناسب با سیاستهایش هم نیست؛ از این رو در کوتاهمدت فشاری را روی اقتصاد ایران ایجاد میکند و رفتارهایی میکند که فروش نفت ایران به محدوده یک میلیون بشکه برسد.
براتی افزود: علیرغم همه تهدیدها و فشارها، با چین به عنوان مهمترین مشتری نفت ایران، برخوردهایی کاملاً آسان داشت و تنها برخورد جدی با چین در ماههای اخیر مربوط به تحریم ۵ شرکت مرتبط با ایران بود که حدود دو هفته پیش هم این شرکتها باز از تحریم ایران معاف شدند. خروج این شرکتها از تحریم، به معنای فرستادن سیگنالی است مبنی بر اینکه خرید نفت از ایران آن چنان عواقب بدی هم ندارد. در واقع یک نوع پیامی را به فعالان بازار نفت مخابره میکند به این مضمون که تجارت نفت خام ایران علیرغم ادعاهای پیشین آمریکا، خطرناک نیست.
وی در پاسخ به این سوال که چرا آمریکا در این نقطه زمانی این کار را کرده است؟، گفت: پاسخ همان چیزی است که رهبری به آن اشاره کردند؛ آمریکاییها میدانند امکان صفر کردن فروش نفت ایران وجود ندارد ضمن اینکه اگر صادرات نفت ایران به صورت واقعی صفر شود، ایران به سمت اقتصاد بدون نفت حرکت خواهد کرد و دیگر نسبت به تحریمها آسیب پذیر نخواهد بود. پس این دو موضوع امریکاییها را به این سمت سوق داده که دموکراتها مدنظر دارند؛ یعنی یک حداقلی از فروش نفت ایران را حفظ کنند تا ایران به سمت یک اقتصاد کاملاً غیرنفتی حرکت نکند تا بتوانند از این ابزار برای ایجاد فشار در مقاطع مختلف استفاده کنند.
این تحلیلگر اقتصاد سیاسی گفت: آمریکا نشان داده که میخواهد از تحریمها هم در کوتاهمدت هم در بلندمدت بهره ببرد. الان به واسطه شوکهایی که به خاطر تحریم به اقتصاد کشور وارد شده، تقریباً از اثر کوتاهمدت تحریم عبور کردهایم و در دورهای هستیم که دیگر تحریم و شوکهای اقتصادی برای ما اثری ندارد و ما نسبت به آنها مقاوم شدهایم؛ اکنون در دوره عبور کردن از آثار بلندمدت تحریم در حوزههای رونق و اشتغال هستیم و الان اگر آمریکا فشارش را به اندازه قبل حفظ کند که البته باید هزینه بیشتری بدهد ناخواسته ایران را به سمتی هدایت میکند که نسبت به تحریمها مقاوم شود.
وی تصریح کرد: این سیاست به این دلیل است که ایران به سمت یک اقتصاد مقاوم حرکت نکند؛ لذا برخی روابط مالی و فروشها را تسهیل میکند تا به تعبیر رهبری «درِ پشتی» تقویت و در آینده از این فضا برای مطرح کردن مذاکره، استفاده شود و آن جناحی که در داخل کشور، تمایلشان به بحث تعامل و مذاکره است را تقویت کنند.
براتی گفت: این موضوع را در مورد FATF نیز شاهد هستیم؛ گزارشهایی منتشر میشود که توصیه میکند FATF ایران را در لیست سیاه قرار ندهد تا از این طریق باب تعامل با ایران را بتوانند حفظ کنند.
وی افزود: لذا در مجموع آمریکا از اثر کوتاهمدت تحریم ناامید شده و در حال کار کردن روی اثرات میان مدت و بلندمدت تحریم است تا اجازه ندهد ایران در حوزه تحریم به یک سیستم مقاوم نسبت به تحریم برسد. مهمترین مصداق هم همین فروش نفت است؛ یعنی اگر ایران بتواند برای اداره اقتصاد خود به جای فروش نفت جایگزینی ایجاد کند که البته زمانبر است، نسبت به تحریمهای بانکی و غیربانکی آمریکا مصونیت پیدا میکند.
براتی تاکید کرد: حال در این طرف ماجرا، تصمیمگیران ایرانی باید توجه کنند که این فضاها و تسهیلات که به صورت عامدانه از سوی آمریکا ایجاد شده، کوتاهمدت است و نباید به اینها تکیه کنند. باید مسیر مقاوم سازی و کاهش وابستگی به نفت را با قوت ادامه دهند؛ در صورت تداوم این مسیر و کاهش وابستگی به میزان کافی، در آن نقطه آمریکا متوجه بی اثر شدن تحریمها میشود و اقدام به حذف محدودیتهای تحریمی میکند زیرا هیچ گزینه دیگری ندارد.