کتاب «اقتصاد رسانه» نوشته استوارت کانینگهام، تری فلو و آدام سویفت با ترجمه داتیس خواجه‌ئیان، سیاوش صلواتیان و کامیار نیستانی، به زودی از سوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات منتشر می‌شود.

به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «اقتصاد رسانه» دیدگاه‌ها و موضوعات بنیادین اقتصاد رسانه را طرح می‌کند و به باور مترجمان آن، بینشی برای خواننده فراهم می‌نماید که از طریق آن بتواند منطق اقتصادی رویدادها و تصمیمات مختلف در صنعت رسانه را درک کند و جهان‌بینی و فلسفۀ نهفته در لایه‌های زیرین نظریات اندیشمندان رسانه، ارتباطات و فرهنگ را دریابد.

کتاب در یک مقدمه و چهار فصل ارائه می‌شود که هر فصل یک جریان فکری در اقتصاد، و به تبع آن، اقتصاد رسانه را بیان می‌کند. فصل اول جریان اصلی اقتصاد را برای خوانندۀ ناآشنا به اقتصاد جریان اصلی شرح می‌دهد. به شکل ساده، این جریان رسانه را به‌عنوان پدیده‌ای اقتصادی می‌نگرد و تمرکز خود را بر مفاهیمی مثل درآمدهای تبلیغاتی، حاشیۀ سود، سهم از بازار، رقابت و موارد مشابه قرار می‌دهد.

فصل دوم کتاب به اقتصاد سیاسی انتقادی رسانه پرداخته است که در سمت مقابل جریان اصلی قرار دارد و رسانه را علاوه‌بر اقتصادی بودن، پدیده‌ای به‌شدت سیاسی و فرهنگی می‌داند که ابزاری برای استعمار مردم، تحمیق توده‌ها و اِعمال سلطۀ صاحبان قدرت است. این دیدگاه که به‌شدت از سنت‌های سیاسی چپ و کمونیستی نشئت گرفته است،

دیدگاهی انتقادی به صنعت رسانه دارد و معتقد است که فعالیت پژوهشی در رسانه در عین علمی بودن، فعالیتی سیاسی است و پژوهشگر رسانه نمی‌تواند ارزش‌زدایی شده باشد و باید دیدگاه‌های ارزشی خود را در پژوهش دخیل کند.


فصل سوم به اقتصاد نهادی اختصاص دارد و فصل چهارم، که به گفتۀ خود پروفسور کانینگهام، دلیل اصلی این کتاب است به اقتصاد تکاملی رسانه می‌پردازد. این فصل با محوریت فناوری‌های دیجیتال در صنعت رسانه به مباحثی همچون تخریب خلاق، چرخه‌های نوآوری، همگرایی رسانه‌ای و فرصت‌های نوظهور کسب‌وکار در صنعت رسانه و موضوعات مشابه می‌پردازد و چالش‌های نوظهوری همچون حضور شرکت‌های فناوری اطلاعات به‌عنوان بازیگران جدید صنعت رسانه، بازارهای غیررسمی، محتوای کاربرساخته، دستبرد به مالکیت معنوی، کاربران به‌عنوان تولیدکنندگان محتوا را مطرح می‌کند.

در نهایت، فصل پنجم شامل دو موردکاوی مهم در زمینۀ تلویزیون و رسانه‌های جمعی است. یکی از این دو موردکاوی دربارۀ رسانه‌های عام‌المنفعه است و دیگری دربارۀ زیست‌بوم در حال تغییر تلویزیون. به استناد این کتاب، این دو موردکاوی در حقیقت نقشۀ راه پژوهش در رسانه را ترسیم می‌کنند و تغییرات در بازارها و خط‌مشی‌گذاری دربارۀ رسانه‌های جمعی و به‌ویژه تلویزیون را به شیوه‌ای بینش‌افزا و الهام‌بخش مورد بحث قرار می‌دهند.