به گزارش خبرنگار مهر، پیروزی جنبش مشروطه خواهی ایرانیان را دومین رخداد مهم در تاریخ ایران دانستهاند. پراهمیتترین و نخستین رخداد، جریان ورود اسلام به ایران و مسلمان شدن ایرانیان است. انقلاب مشروطه ثمره نخستین مواجهات ایرانیان با تمدن جدید و مدرنیته است.
با شروع نهضت بیداری، ایرانیان کم کم با مفاهیمی چون دولت مدرن آشنا شدند و دیگر برای آنها حضور شخصی معمولی با صفت «ظل الله» که تمام امور دنیویشان به او وابسته بود، معنی نداشت. ایرانیان در آن دوران به این نتیجه رسیدند که باید خود عهدهدار امورشان شوند، اما این عهدهداری مبنایی تئوریک نیاز داشت. نهضت فکری که آن دوران برای پاسخگویی به این نیاز تئوریک شکل گرفت، از درخشانترین صفحات تاریخ تفکر سیاسی در ایران است.
این نهضت فکری که منجر به تولید آثاری چون «تنبیهالامة و تنزیهالملة» رسید، مقدمهای شد برای نهضت و در ادامه انقلاب بزرگتری که به معماری امام خمینی (ره) در بهمن ۱۳۵۷ به نتیجه رسید. به باور بسیاری از پژوهشگران با مطالعه نهضت مشروطه خواهی ایرانیان، میتوان بسیاری از گرههای جامعه کنونی ایران را باز کرد.
ملامحمد مهدی شریف کاشانی یکی از مهمترین و اثرگذارترین مبارزان انقلابی مشروطه خواه بود که با بسیاری از بزرگان و طیفهای مختلفی از مبارزان ارتباط نزدیک داشت و در جریانهای مبارزه اسناد، نامهها و تلگرافهای بسیاری به نامش فرستاده میشد یکی از مهمترین منابع به جای مانده از آن دوران «واقعات اتفاقیه در روزگار» است. این کتاب به قلم ملأ محمدمهدی شریف کاشانی است که با تصحیح منصوره اتحادیه و سیروس سعدوندیان فرصت انتشار به خود دید. علیرغم اهمیت بسیار این منبع و ارائه اسناد مهمی که در دیگر منابع وجود ندارند، آنچنان که باید و شاید دیده نشده و صرفاً دوبار فرصت نشر پیدا کرده است: نخست در سال ۱۳۶۲ از سوی نشر تاریخ ایران و بار دیگر در سال ۱۳۸۹ از سوی انتشارات نگارستان کتاب با تغییر عنوان به «تاریخ مشروطیت». مطالب این کتاب حجیم در اصل توسط خود نویسنده در سه کتاب تنظیم شده بود.
نویسنده یعنی ملامحمد مهدی شریف کاشانی یکی از مهمترین و اثرگذارترین مبارزان انقلابی مشروطه خواه بود که با بسیاری از بزرگان و طیفهای مختلفی از مبارزان ارتباط نزدیک داشت و در جریانهای مبارزه اسناد، نامهها و تلگرافهای بسیاری به نامش فرستاده میشد. او ریاست جمعیت مخفی انجمن باغ سلیمان خان میکده را بر عهده داشت که بزرگانی چون ملکالمتکلمین، سیدجمال واعظ، یحیی دولت آبادی، سیداسدالله خرقانی، ذکاءالملک فروغی، حاجی سیاح محلاتی، میرزا حسن رشدیه و… در آن فعالیت داشتند. او همچنین با هوشمندی هرچه تمامتر بسیاری از شبنامههای آن دوران را جمع آوری و در کتاب خود منعکس کرد.
شریف کاشانی انسان متفکری بود که بویژه با علمای مشروطه خواه نیز روابط بسیار نزدیک داشت و به روابط طیفها و گروههای مختلف آشنا بود. نکات مطرح شده در این کتاب زوایای تاریک مهمی از انقلاب مشروطه را روشن میکند. ضمن اینکه این کتاب کاملاً بیطرفانه نوشته شده و خالی از جهتگیری ایدئولوژیک است. بسیاری از متون مرتبط با مشروطه جهتگیری تند و غیرمنصفانه دارند، اما شریفکاشانی اینگونه نیست و به همین دلیل کتابش ارزشمند و خوشخوان است.
کتاب ابتدا چهار تذکره در شرح رخدادهای مشروطهخواهی و در ادامه پنج فصل از به توپ بستن مجلس تا تاجگذاری احمدشاه دارد. در تذکره اول وضعیت ایران از زمان تاجگذاری ناصرالدین شاه قاجار تا زمان ورود موسیو نوز بلژیکی به ایران در زمان مظفرالدین شاه برای در دست گرفتن امور گمرکات ایران، روایت میشود.
تذکره دوم به انتقاد از وضعیت اداره کشور توسط مظفرالدین شاه و درگیری علما با هیأت حاکمه بر سر مساله موسیو نوز و آغاز مهاجرت صغری اختصاص دارد. تذکره سوم شرح وقایع مهاجر صغری به حرم عبدالعظیم است و تذکره چهارم به شرح تحصن در سفارت انگلیس، مهاجرت کبری به قم و در نهایت صدور فرمان مشروطیت اختصاص دارد.
فصل اول به روایت رویداد افتتاح مجلس اول مشروطه تا بمباران آن و شروع استبداد صغیر اختصاص پیدا کرده، فصل دوم به مجاهدت کل ایران برای پاسداشت از مشروطه تا فتح تهران توسط انقلابیون میپردازد. نویسنده در فصل سوم به بیان حوادث رخداده در فتح تهران و همچنین به درج سواد خاطرات سپهدار اعظم پرداخته است. فصل چهارم مشتمل است بر شرح ورود علما به تهران تا آمدن ناصرالملک به ایران و در نهایت فصل پنجم به ورود ناصر الملک به ایران و عهدهداری مقام نیابت سلطنت احمد شاه تا جریان تاجگذاری احمد شاه قاجار پس از رسیدنش به سن بلوغ، اختصاص پیدا کرده است.
دغدغههای روشنفکران و مردم ایران پس از پیروزی مشروطیت و تشکیل مجلس در قالب اعلانیهها و شبنامههای بسیاری مطرح و منتشر میشد. همانطور که اشاره شد در این کتاب بسیاری از این اعلانیهها و شبنامهها منتشر شدهاند که در زیر به دو نمونه از آنها اشاره میکنیم.
پس از صدور فرمان مشروطیت و تشکیل مجلس روزی برای افتتاح موقت در نظر گرفته میشود: «در روز معهود مجلس سلام منعقد و تمام وزرا و امرا و اعیان و اشراف و صاحب منصبان نظامی و وکلا در سلام حاضر و شرفیاب حضور مبارک ملوکانه گردید. فرمایشات مرحمت آمیز و سرورانگیز خسروانه را به جهت افتتاح مجلس شورای ملی شنیده… [بعد] همگی وکلا به مدرسه نظام که به جهت افتتاح موقتاً تعیین کرده بودند تشریف برده، نشسته شربتی صرف کرده. خطبهای از قرار تفصیل ذیل یکی از حاضرین برخاسته قرائت نمود، همگی اظهار شادی نمودند:
«… شکر گزاریم که از توجه ظاهر و باطن امام عصر، عجل الله فرجه الشریف و از شمول توجهات کامله پادشاه رعیت پرور عدالت گستر، امروز شب تاریکی و بینوایی ملت ایران سرآمد و آفتاب سعادت اقبال ایشان طلوع نمود. حسن استعداد و قبول… سبب شد که پادشاه دل آگاه نیت مقدس که در نجات مملکت و حیات ملت در خاطر الهام مظاهر نهفته بود، در این زمان سعادت فرجام به منصه شهود رسانید، و فرزندان عزیز خود را که در حصن رأفت پرورده بود اینک در مصالح خود مطلق و آزاد است تا آنچه را که برای مصلحت وقت خود لازم دانند، بگویند و بکنند و خرابیهای گذشته وطن عزیز خود را مرتب نمایند… ملت اگر شورای ملی خواست برای حفظ بیضه اسلام و قدرت سلطنت بود...
ای وکلای محترم مجلس دارالشورای ملی و ای دوای دردمندان و ای چاره بیچارگان و ای نوای بینوایان و ای مونس مستمندان! چه شده است که تاکنون قوانین مشروطیت را در مملکت جاری نفرمودهاید و احکام الله و حدود الهیه را مجری نداشتهاید؟ جای آن است که این هیأت مجلس در بیداری ملت و آگاهی آنها به حقوق مشروعه خود نهایت مساعدت را به جای آورند… در این وقت با کمال مسرت و خوشوقتی از طرف خود اصالتاً و از جانب هیأت ملت وکالتا تشکیل این مجلس شورای ملی را که حفظ برای رسم افتتاح است شکر موفور به عمل آورده، تشکرات قلبی خالصانه تقدیم حضور مبارک اعلیحضرت پادشاه معظم متبوع مفخم ایرانیان مینمائیم. و عجالتاً با این معدود از وکلا که منتخبین از پایتخت میباشند، شروع به مقصود نموده انتظار میداریم که به فرصت وکلایی که باید از تمام بلاد منتخب شوند به ترتیب مخصوص انتخاب شده و در دارالخلافه حاضر شوند…»
مصححان اشاره کردهاند که هیچ بعید نیست این خطبه را ملک المتکلمین خوانده باشد. به عبارتی شروع مجلس در ایران صرفاً با نمایندگان منتخب تهران بود که البته آنها هم به طریق خاصی انتخاب شده بودند. در ادامه وکلای آذربایجان و بعد سایر نقاط ایران نیز به آنها میپیوندند.
اما همانطور که اشاره شد یکی از ویژگیهای مهم این کتاب درج اعلانیهها و شبنامههایی است که در هم در دوران مبارزات مشروطه خواهی و هم پس از تشکیل مجلس، منتشر میشدند. یکی از اعلانیههایی که خطاب به وکلای مجلس بود، به نقل از صفحه ۱۲۲ این کتاب (از فصل اول، یعنی پس از پایان مباحث ۱۵۵ صفحهای تذکرهها) به شرح زیر است:
«ای وکلای محترم مجلس دارالشورای ملی و ای دوای دردمندان و ای چاره بیچارگان و ای نوای بینوایان و ای مونس مستمندان! چه شده است که تاکنون قوانین مشروطیت را در مملکت جاری نفرمودهاید و احکام الله و حدود الهیه را مجری نداشتهاید؟ تعلل تا به چند؟ مسامحه تا به کی؟ برای آنکه اگر قانون در میان آمده بود شهر اینطور مغشوش نبود، راهها اینقدر ناامن نبود. از آثار بیقانونی است که این اشرار دهاتی و شهری بی خوف و بیم دائماً شب و روز مشغول به کار هستند. از بی قانونی است که این یک مشت مردم بیچاره فلک زده گرفتار هرج و مرجاند… از بی قانونی است که فواحش در ازدیاد است.
از نتایج و حرکات بیقانونی است که لاینقطع وزرای خائن یک مشت رعیت سلطان و برادران و خواهران و ناموس و هم وطنان ما را به یک نفر یاغی ظالم میفروشند. از بی قانونی است که وزرا با آنکه مسئول مسئولیت، خود را گفتهاند و اقرار کردهاند باز دست بردار از اعمال قبیح و فعل زشت خود نشده و هر روزه برای فروختن یک مشت فقرا و نورچشم مملکت و سرچشمه حیات دولت و قوام سلطنت گربه میرقصانند و تئاتری درمیآورند.
از اثر بی قانونی است که بعد از این همه زحمات و مشقات صالح از طالح، خادم از خائن، کاذب از صادق تمیز داده نمیشود. از بی قانونی است که هنوز تقیه برداشته نشده است. از بی قانونی است که هرکه رشوه بیشتر میدهد، پیشتر است. چه معنی دارد که هنوز حساب مسیو نوز حرام زاده و آصف الدوله ملعون و قوام الملک خبیث کشیده نشده و جزا داده نشده است و الا باید مدتها گذشته باشد که سپهدار غدار به مکافات عملش رسیده باشد و شوکت الملک که دست راست انگلیسیهاست معزول شده باشد. از اثر بی قانونی است، به خدا از بی قانونی است…»