به گزارش خبرگزاری مهر، اندیشکده کارنگی در مطلبی با عنوان «شکافهای جهان عرب» به کاستیهایی پرداخته که منطقه خاورمیانه در آیندهای نه چندان دور با آنها دست به گریبان خواهد بود.
در بخشی از این نوشتار با عنوان «چشماندازهای انسانی، سیاسی و ژئوپلیتیکی» به موضوع «محیط زیست» پرداخته شده است.
در این بخش میخوانیم: در سطح کلان، بازارهای انرژی جهانی تنها عوامل احتمالاً تأثیرگذار بر خاورمیانه و آفریقای شمالی نیستند؛ بلکه تغییرات اقلیمی نیز قابلیت آن را دارند که مستقیم یا غیرمستقیم، تأثیرات شدیدی را بر مردم منطقه اعمال کنند. در ۲۱ جولای ۲۰۱۶، «مطربه» کویت دمای ۵۴ درجه سانتیگراد (۱۲۸ درجه فارنهایت) را تجربه کرد حال آنکه در ۲۲ جولای همان سال، برای بصره عراق نیز دمای ۵۰ درجه سانتیگراد (۱۲۲ درجه فارنهایت) ثبت شد.
اگر سازمان هواشناسی جهانی چنین دادههایی را تائید کند؛ اینها داغترین دماهایی بودهاند که نیمکره شرقی و آسیا تاکنون تجربه کردهاند. به علاوه، نتایج یکی از تازهترین مطالعات حاکی از آن است که طبق الگوی فعلی، شمار روزهای گرم با افزایشی فزاینده روبرو خواهد بود حال آنکه انتظار میرود تا اواسط قرن حاضر، در گرمترین روزها، دمای هوا از متوسط ۴۳ درجه سانتیگراد (۱۰۹ درجه فارنهایت)، به ۴۶ درجه سانتیگراد (۱۱۵ درجه فارنهایت) برسد در حالیکه تا پایان قرن این دما تقریباً ۵۰ درجه سانتیگراد (۱۲۲ درجه فارنهایت) خواهد بود.
چنین پیشبینیهایی برخی محققان را به این نتیجه رسانده که عامل دما به تنهایی میتواند به غیرقابل سکونت شدن بخشهایی از منطقه منجر شود. علاوه بر ایجاد دماهای ناراحتکننده و حتی تهدیدآمیز، تغییرات اقلیمی تأثیری بسیار عمیق بر ذخایر آب، غذا و همچنین کیفیت هوا خواهد داشت.
خاورمیانه و آفریقای شمالی در حال حاضر هم ذخایر آبی محدودی دارند. کشورهای عربی بیش از ۵ درصد جمعیت و ۱۰ درصد اراضی جهان را به خود اختصاص میدهند اما سهم سالانه آنها از ذخایر آب جهان فقط ۱.۲ درصد است. انتظار میرود تا ۲۰۳۰، به دنبال فزونی گرفتن درجه حرارت، سهم این کشورها از آب تا ۲۰ درصد کاهش پیدا کند.
پنل بیندولتی تغییرات اقلیمی (IPCC) هشدار داده که دفعات خشکسالیها بیشتر شده و تا ۲۰۲۵، حدود ۸۰ الی ۱۰۰ میلیون نفر از ساکنین منطقه با کمبود آب مواجه میشوند که جبران آن به افزایش فشار بر منابع آب زیرزمینی منجر میشود. افزایش دما در همراهی با اقدامات کشاورزی نامناسب، در بیابانزایی دخیل هستند که این به نوبه خود بر کیفیت هوا و زراعت تأثیرگذار است.
حدود ۸۵ درصد از ذخایر آبی خاورمیانه و شمال آفریقا برای مصارف کشاورزی استفاده میشود که این خود نشان دهنده استعمال بیشاز اندازه آبهای زیرزمینی است که در اغلب کشورهای منطقه تحت نظارت یا مدیریت درستی نیستند. برخی کشورها هماکنون نیز با خشکی شدید مواجه هستند. برای مثال، در یمن، سرانه دسترسی سالانه هر شهروند فقط ۸۸ متر مکعب آب است که به مراتب کمتر از ۵۰۰ متر مکعبی است که در سطح جهانی برای کمبود آب تعریف شده است.
طبق پیشبینی IPCC، همراه با افزایش دما در خاورمیانه و شمال آفریقا، نباید بیش از مقداری ناچیز، توقع افزایش نزولات جوی را داشته باشیم حال آنکه با تداوم رشد جمعیت، این مسئله به تبخیر و در نهایت کمبود آب دامن میزند مگر اینکه الگوهای مصرفی تغییر کند.
تغییرات اقلیمی در کنار ذخایر آبی به کیفیت هوا نیز آسیب میزند چراکه بیابانزایی موجب افزایش ریزگردهای آلاینده شده است. طی ۱۵ سال گذشته، گرد و غبار بیابان در هوای عراق، عربستان سعودی و سوریه به بیش از ۷۰ درصد افزایش یافته است. متقابلاً، افزایش میزان آب شور از بابت بالا آمدن سطح آب دریاها نیز با آلوده کردن منابع نادر آب زیرزمینی، مشکلآفرین است حال آنکه در قطر، کویت، مصر، تونس و امارات به جاری شدن سیلآبهای سهمگین در بنادر و مناطق ساحلی غیرمسکونی که نسبت به دریا در سطح پایینی قرار دارند؛ منجر میشود.
تاکنون، دولتهای خاورمیانه و شمال آفریقا با توسل به راه پرهزینه شیرین کردن آبهای شور، با کمبود آب شرب سالم کنار آمدهاند. این کار اغلب در کشورهای نفتخیز حاشیه خلیج فارس اتفاق میافتد که حدود ۷۰ درصد از پروسه شیرین کردن آب را به خود اختصاص میدهند. با این حال، روندهای فعلی شیرین کردن آب بسیار پرهزینه و به لحاظ زیست محیطی بسیار آسیب زاتر از آن هستند که به عنوان راهکارهای داخلی تلقی شوند.
هرچه آب بیشتری نمک زدایی شود؛ به همان اندازه آبهای مجاور شورتر میشوند و روند کار مستلزم صرف انرژی بیشتر میشود. برای آنکه شیرین سازی آب به راهبردی پایدار و مقرون به صرفه تبدیل شود؛ نیازمند تحقیقات بیشتر در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر مانند خورشیدی و بادی هستیم. تنشهای حاکم بر روابط کشورهای عرب خاورمیانه و آفریقای شمالی و همچنین همسایگان غیرعرب زبانشان، هماکنون نیز در به تحلیل بردن منابع نادر آبی دخیل هستند و میتوانند در آینده مشکلآفرینتر باشند.
مقدار قابل توجهی از آب شرب منطقه از خارج از آن نشأت میگیرد. رودخانه نیل از شمال شرق آفریقا سرچشمه میگیرد و در طول مسیرش پیش از آنکه در مصر به دریا سرریز کند؛ از کشورهای اوگاندا، اتیوپی، سودان جنوبی و سودان میگذرد. رودخانههای دجله و فرات نیز از ترکیه منشأ میگیرند و فرات پیش از جاری شدن به عراق، از سوریه میگذرد. اقدام اتیوپی به احداث سد «رنسانس» در عرض رودخانه نیل آبی با هدف مهار انرژی آبی، مصر را از بابت امکان کاهش جریان آب این رودخانه دچار نگرانی کرده است. در پارهای مواقع، این به مسئلهای داخلی بدل شده تا جایی که سیاستمداران مصری برای آنکه نشان دهند کدام یک قادر به اتخاذ مواضع سرسختانهتر در قبال اتیوپی هستند، با یکدیگر رقابت میکنند.
مشکل بتوان پیامدهای سیاسی-اجتماعی تغییرات اقلیمی در خاورمیانه و شمال آفریقا را به درستی تعیین کرد چراکه تأثیرات زیستمحیطی در طول زمان نمود پیدا میکنند و این مسئله در بهترین حالت دهها سال طول میکشد. شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه خشکسالی که به مدت یک سال در شرق سوریه دوام داشت، همزمان با فوران ناآرامی در سال ۲۰۱۱، در ایجاد فشارهای اقتصادی-اجتماعی دخیل بود.
در سالهای پیش رو، افزایش دما و کاهش آب میتواند سلسله مسائل هولناکی را که منطقه در حال حاضر نیز با آنها روبرو است؛ پیچیدهتر کند که این مسئله آمادگی عاقلانه و همکاری بیندولتی را ضروری میکند. در فقدان چنین همکاری، چشماندازهای رو به رشد و فراگیر عدم امنیت انرژی، غذا و آب و احتمال وقوع درگیریهای مرتبط با این حس ناامنی، هشدارآمیز هستند.