بررسی گزارش های مربوط به معتزلیان شیعه شده نشان می دهد که نمی توان ارزش گذاری یکسانی نسبت به آنها ابراز داشت و هر کدام از آنها را باید با توجه به رویکرد علمی مورد ارزیابی قرار داد.

به گزارش خبرنگار مهر، معتزلیان شیعه شده عنوانی برای گروهی از معتزلیان است که عمدتاً در طول سده‌های سوم و چهارم هجری تفکر امامیان را پذیرفته و وارد فضای اندیشه ورزی امامیه شده‌اند. ابوعیسی ورّاق، ابن راوندی، ابن مملک، ابن تبان و ابن فسانجس از شناخته شده ترین شخصیت‌های این عرصه هستند.

اینان اندیشه‌های مذهبی امامیه را پذیرفته و به دفاع از آموزه‌های کلامی امامیه در برابر جریان‌های کلامی مخالف، به ویژه معتزلیان، پرداختند. ابوعیسی ورّاق، ابن راوندی، ابن مملک و ابن فسانجس از چهره‌های برجسته معتزلیان شیعه شده هستند.

در این کتاب تک تک این شخصیت‌ها به تفصیل مورد بحث قرار گرفته است. ورّاق نخست معتزلی بود، ولی در ادامه از معتزلیان جدا شد. او اندیشه‌های معتزلیان را قبول نداشت و رویکردی انتقادی نسبت به اندیشه‌های اعتزال داشته و نظرات آنان، به ویژه در بحث توحید را مورد خدشه قرار می‌داد.

رویکرد ورّاق به کلام معتزلی و بیان پیامدها و لوازم کفرآمیز و ناصواب نظرات آنان موجب شد که معتزلیان اندیشه‌های ورّاق حتی در زمان اعتزالش را نیز نادرست بدانند. ورّاق بعد از جدایی از اعتزال به امامیه پیوست گرایشی که معتزلیان آن را واقعی نمی‌دانستند، ولی معتقد بودند که ورّاق در این مسیر خدمات شایستهای به مذهب جدیدش کرده است.

به نظر می‌رسد گرایش او به شیعه نمی‌تواند یک شبه و یا در اثر طرد معتزلیان باشد، بلکه با آشنایی و با پشتوانه معرفتی بوده است. بررسی گزارش‌های مربوط به تبارشناسی فکری ورّاق این نکته را رهنمون می‌سازد که در نظام فکری ورّاق می‌توان نشانه‌هایی از وابستگی او به مدرسه کلامی امامیه در کوفه را مشاهده کرد.

ابن راوندی هم از نظر برخوردهای تند معتزلیان در امتداد ورّاق است؛ البته با شدت بیشتری. جریان وی و رفتارهای معتزلیان با او را باید مانند جریان ورّاق در تعاملات و تقابلات بین مذاهبی و جریان‌های فکری همان دوره بازکاوی کرد. اتهاماتی که به ابن راوندی زده شده، به ویژه الحاد، خاستگاه معتزلی دارد. ابن راوندی بعد از پذیرش اندیشه‌های امامیه از سوی امامیان مورد پذیرش قرار گرفت. او در راه تثبیت اندیشه‌های شیعی کتاب‌هایی نگاشت و به یاری تشیع برخاست که به نظر می‌رسد امامیان زمانه وی برای ابن راوندی جایگاهی قائل شدند و به نظرات او توجه کردند. در دوره‌های بعد نیز ابن راوندی مورد توجه بزرگان امامیه بوده است. حتی در برخی از حوزه‌ها مانند بحث امامت الگوی برخی از بزرگان امامیه مانند نوبختیان بوده است.

درباره تبارشناسی فکری ابن راوندی، که گویای ارتباط او با سلف امامیه است، هم باید گفت که وی نیز مانند ورّاق در چارچوب کلامی متکلمان امامیه در کوفه و به ویژه شخصیت هشام حرکت می‌کند. ابن راوندی بر پایه اندیشه‌های هشام در پی دفاع از آموزه‌های اعتقادی امامیه در برابر معتزله بود.

ابن راوندی تلاش کرده منظومه‌ای معرفتی را تبیین کند که بین معتزله و هشام باشد. او اندیشه‌های هشام را با تبیین‌ها یا تفسیرهای دیگر پذیرفته است. در واقع تلاش‌های علمی ابن راوندی ناظر به باز سازی اندیشه متکلمان امامیه در کوفه است.

درباره ابن مملک، ابن فسانجس و ابن تبّان گزارشات زیادی در دست نیست که به توان به روشنی نقش آنان را در تاریخ کلام امامیه بیان کرد.

بررسی گزارش‌های مربوط به معتزلیان شیعه شده نشان می‌دهد که نمی‌توان ارزش گذاری یکسانی نسبت به آنها ابراز داشت و هر کدام از آنها را باید با توجه به رویکرد علمی و اندیشه‌هایشان مورد ارزیابی قرار دارد.

بر این اساس با نگاهی تحلیلی به مجموعه آنچه درباره معتزلیان شیعه شده گفته شد می‌توان آنها را به دو دسته تقسیم کرد. دسته اول ورّاق و ابن راوندی هستند که اینان هم در توحید وعدل نقطه مقابل معتزلیان و متأثر ازکلام امامیه در کوفه هستند....

دسته دوم ابن فسانجس، ابن مملک و ابن تبان که اطلاعات خاصی از اینان در دست نیست. تقریباً هیچ گزارشی که نشان دهنده تأثیر گذاری اینان در جامعه امامیه باشد وجود ندارد و همین نشانه کم اهمیت و بی تأثیری آن هاست.


کتاب معتزلیان شیعه شده تألیف عباس میرزایی به همت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در ۴۲۳ صفحه به بهای ۶۰ هزار تومان در سال جاری منتشر شده است.