مختار شیخ حسینی گفت: بی‌تردید می‌توان خسروشاهی را مهم‌ترین اخوان‌پژوه ایرانی نامید. حداقل نیم قرن از عمر با برکت او به بازسازی فضای گفتگوی فکری بین اسلام گرایان ایران و جهان عرب گذشت.

مختار شیخ حسینی پیرامون مرحوم سید هادی خسروشاهی به خبرنگار مهر گفت: یکی از رنج‌های فکری- فرهنگی ما در دوره معاصر بحران گفتگو در حوزه تمدنی ایران و جهان عرب بوده است. بحرانی که به دلایل تاریخی، سیاسی، فرهنگی و … ما را به سمتی سوق داده است که اولین پیامد آن عدم تبادل فکری بین متفکران این دو پهنه فرهنگی بوده است. از سویی در صورتی که زمینه‌های گفتگو و تعامل برقرار بود، چه بسا پروژه‌های فکری و حتی سیاسی اسلام گرایان در قرن اخیر بسامان تر از اکنون بود.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی افزود: در این بستر بحرانی برای پژوهشگرانی که با دغدغه تحلیل جریان‌های فکری و جنبش‌های اسلامی به جهان معاصر عرب نگاه می‌کردند و به نوعی اندیشه در جهان عرب کانون اندیشه ورزی آنها قرار داشته، میراث استاد خسروشاهی نامی پرآوازه و منبعی معتبر قلمداد می‌شود. میراثی که تلاش کرده با برطرف کردن بحران گفتگو، زمینه تعامل فکری بین ایران و جهان عرب را فراهم کند و هم افزایی نخبگانی را بین اندیشمندان اسلام گرا فراهم آورد.

وی ادامه داد: ضرورت پیوند اندیشه بین این دو حوزه تمدنی از دوره جوانی در کانون تأمل ایشان قرار داشت و حداقل نیم قرن از عمر با برکت او به بازسازی فضای گفتگوی فکری بین اسلام گرایان ایران و جهان عرب گذشت. از این رو میراث خسروشاهی ذخیره‌ای ناب از معرفی اندیشمندان اسلام گرای عرب است که در قالب کتاب، مصاحبه و یادداشت سعی در عرضه اندیشه آنها به جامعه نخبگانی ایران داشت. بنده نیز که به تأمل درباره جریان‌های فکری جهان عرب می‌پردازم، در این گفتگو به صورت مختصر به معرفی بخشی از اندیشمندان و جنبش‌های جهان عرب (با تأکید بر مغرب عربی) اشاره می‌کنم که آنها را از طریق میراث استاد خسروشاهی شناخته‌ام. گرچه تحلیل آنچه ما از میراث استاد در زمینه جهان عرب آموخته‌ایم طبعاً نه در بضاعت من و نه مجال یک گفتگو است.

مختار شیخ حسینی اضافه کرد: بدون تردید بخش زیادی از میراث استاد به کنکاش علمی و عاطفی او در اندیشه سید جمال الدین اسدآبادی (یا به تعبیر استاد سید جمال الدین حسینی) تعلق دارد. او با بررسی و تحلیل اسناد وزارت خارجه ایران و انگلستان، سفر به بغداد، استانبول، لندن و قاهره و … به انتشار مجموعه آثار سید جمال در مصر و ایران پرداخت. من در این کنکاش نظری استاد خسروشاهی با تصویری از سید جمال در قامت یک فیلسوف و حکیم اسلام گرا آشنا شدم که علاوه بر دغدغه مسائل جهان اسلام به مهم‌ترین شبهات مستشرقان نیز با رویکرد نوگرایان پاسخ امروزین می‌داد.

وی همچنین گفت: استاد صرفاً به کنکاش در اندیشه سید جمال بسنده نکرد بلکه به دلیل علاقه به آن اندیشمند، به تداوم اندیشه اصلاحی او در دوره پسا سید جمال نیز نظر داشت. از این رو به تأمل در اندیشه اندیشمندان و جنبش‌های اسلام گرایی پرداخت که سعی در بسط سیاسی- اجتماعی اندیشه سید جمال در جهان عرب معاصر داشتند و از این منظر ما را با نسلی از اسلام گرایان معاصر و جنبش‌های اسلامی در جهان عرب آشنا کرد. پس از سید جمال، او محمد عبده را به ما معرفی کرد و شرح نهج البلاغه او را با مقدمه خودش منتشر کرد.

مختار شیخ حسینی سپس عنوان کرد: تداوم این اندیشه اصلاح گرایانه از نظر استاد در تأسیس جنبش اخوان المسلمین به رهبری حسن البنا نمود یافته بود. لذا او به خوبی خلأ مطالعات اخوان پژوهی در ایران را درک کرده بود و از این رو به تألیف کتاب‌هایی مانند «اخوان المسلمین چه می‌گویند و چه می‌خواهند؟» پرداخت. همچنین با رصد آثار منتشره درباره اخوان، مهم‌ترین آنها مانند «تاریخ جمعیت اخوان المسلمین از آغاز تا امروز» تألیف ریچارد میشل و کتاب «اخوان المسلمین بزرگ‌ترین جنبش اسلامی معاصر» تألیف اسحاق موسی الحسینی را ترجمه نمود.

وی اظهار داشت: علاقه علمی مرحوم خسروشاهی به اخوان پژوهی او را با برخی رهبران این جریان نیز پیوند داده و علاقه‌ای عاطفی بین طرفین برقرار کرده بود. لذا بدون تردید می‌توان استاد خسروشاهی را مهم‌ترین اخوان پژوه ایرانی نامید که با مرشدهای اخوان مانند مصطفی مشهور، عمر التلمسانی، حامد ابوالنصر، مامون الهضیبی، مهدی عاکف و برخی اندیشمندان اخوانی مانند محمد عماره، محمد سلیم العوا، زینب الغزالی، یوسف ندا، محمد الغزالی، عصام العریان و … گفتگوی مستقیم داشت.

مختار شیخ حسینی افزود: علقه عاطفی به اخوان، گفتگوی استاد با حسین الشافعی معاون اول جمال عبدالناصر را به نوعی محاکمه او در چرایی اعمال فشار و محدودیت علیه اخوان تبدیل کرد و ماهیت اختلاف جمال عبدالناصر با اخوان را به ما آموخت. استاد از اولین کسانی بود که با ترجمه آثا سید قطب ما را با اندیشمند دیگری در دوره معاصر آشنا کرد که بازتاب اندیشه او بر جهان اسلام معاصر قابل تردید نیست. استاد خسروشاهی تداوم فکری سید قطب را با ترجمه آثار برادرش محمد قطب پی گیری نمود و از نظر او اندیشه سید قطب و خصوصاً کتاب «معالم فی الطریق» را می‌توان طوری تفسیر کرد که از سو برداشت‌های افراط گرایان برحذر باشد.

وی در ادامه گفت: آشنایی من با اندیشه زینب غزالی نیز از مسیر مرحوم خسروشاهی انجام شد که او را در قامت یک زن مفسر قرآن و مسئول راه اندازی بخش خواهران اخوان المسلمین معرفی کرد. شاید وقتی آن مرحوم در سال ۱۳۴۳ نوشته «القرآن دستورنا» از حسن الهضیبی مرشد اخوان را در سالنامه مکتب تشیع با عنوان «قرآن قانون اساسی ما» منتشر کرد، بسیاری از مفاهیم مانند ضرورت حکومت در اسلام، رابطه دولت و ملت و احکام سیاسی- اجتماعی اسلام در این متن بعدها مورد استفاده انقلابیون ایران قرار گفت.

مختار شیخ حسینی خاطرنشان کرد: در میراث علمی مرحوم خسروشاهی ما با اسلام گرایان الجزایری مانند عباس مدنی و محفوظ نحناح آشنا شدیم که خاطرات او از دیدارها با عباس مدنی و تذکرات استاد برای اصلاح مسیر اسلام گرایی در آن کشور شنیدنی است. یا با نگارش کتاب «الجزایر سرزمین قهرمانان اسلامی» تجربه استعمار و جنایت‌های فرانسه در این کشور اسلامی را به تصویر کشید و با معرفی گروه‌ها و جنبش‌های اسلامی الجزایر از زبان رهبران آنها، ما را بخش فکری- فرهنگی دیگری از جهان اسلام آشنا کرد.

وی سپس عنوان کرد: او با ارتباط مستقیم و مداوم با اندیشمندانی مانند مالک بن نبی، عباس مدنی، عمار الطالبی، محفوظ نحناح و … بخشی از اندیشه تولید شده توسط اسلام گرایان را برای ما به ارمغان آورد و زمینه پژوهش‌های جدید را فراهم کرد. سخنرانی دلنشین استاد در چهاردهمین کنفرانس اندیشه اسلامی در زمینه اندیشه امام خمینی و انقلاب اسلامی چنان تأثیری داشت که شاذلی بن جدید رئیس جمهور الجزایر دستور پخش آن از تلویزیون رسمی را داد. او همچنین با نگارش کتاب «درباره احمد بن بلا فرمانده جهاد آزادی بخش الجزایر» ما را با انقلاب مردم الجزایر علیه استعمار فرانسه آشنا کرد و با تحلیل تحولات این کشور اختلافات بن بلا و بومدین را برای پژوهشگران جهان اسلام ارائه نمود.

مختار شیخ حسینی همچنین گفت: ما با تونس و جنبش اسلام گرای النهضه از مسیر مصاحبه‌ها و گزارش دیدارهای استاد با رهبران این جنبش از جمله راشد الغنوشی آشنا شدیم که با ترجمه کتاب «امام خمینی و تجدید حیات اسلام» تألیف راشد الغنوشی، امام را از نگاه یکی از رهبران مهم‌ترین جنبش‌های اسلامی معاصر بازخوانی نمودیم. تلاش‌ها و مراودات فکری او با اسلام گرایان سودان مانند حسن الترابی اختلافات او با اخوان را برای ما آشکار کرد و مبانی ترابی در تجدید فقه اسلامی را از مسیر استاد خسروشاهی آموختیم.

وی در پایان گفت: فلسطین موضوع مهم دیگر جهان اسلام در قرن گذشته بود که همواره از دغدغه‌های علمی و اجرایی استاد محسوب می‌شد که در این زمینه نیز با تألیف «حرکت اسلامی فلسطین از آغاز تا انتفاضه» ما را با تاریخچه مسئله فلسطین و معرفی اندیشمندان و جریان‌های اسلام گرای فلسطینی آشنا کرد. خلاصه اینکه هر پژوهشگری که بخواهد به موضوع جریان‌ها و جنبش‌های اسلام گرای فکری در جهان عرب معاصر بپردازد، چاره‌ای از رجوع به میراث ماندگار استاد خسروشاهی ندارد و آنچه از اسامی و کتاب‌ها در این گفتگو ذکر شد، مراجعه و بضاعت اندک بنده بود. وگرنه کنکاش در میراث استاد خسروشاهی به پژوهشگرانی در قامت خود استاد نیازمند است که اندک اند و انگشت شمار.