خبرگزاری مهر، گروه استانها – محمدحسین عابدی: جلوی درب بیمارستان امام حسین (ع) خودروی شهرداری محلول ضد عفونی بر روی در میپاشد و محل را ترک میکند. پاشش محلول زیر نور آفتاب رنگینکمان کوچکی را مقابل تابلوی ورودی اورژانس امام حسین (ع) شاهرود به وجود میآورد.
عدهای میروند، گروهی میآید. دوساعتی به ظهر مانده است مقابل درب اصلی اورژانس شلوغ نیست اما کموبیش هستند بیماران و همراهانی که اینسو و آنسو میروند برخیشان نشستهاند و چای میخورند. آمبولانسی وارد میشود کمی آنسوتر خودرویی از تهران تجهیزات اکسیژن آورده است یکی از پرسنل در حال امضای رسید تحویل مایحتاج است.
خیلیها ماسک ندارند
از هر ۱۰ نفری که در محوطه بیمارستان امام حسین (ع) هستند پنج تایشان ماسک ندارند دستکش که هیچ! علیرغم اعلام قبلی مبنی بر عدم تمرکز جمعیت در مراکز درمانی هنوز هم برای یک افت فشار و سرماخوردگی ساده برخی به بیمارستان میآیند آنهم بیمارستانی که خط مقدم مبارزه با کرونا است. سنگر بزرگ مقابله...
درب بزرگ خودکار باز میشود راهی بخش میشویم ساختمانی که به کرونایی ها اختصاص دادهشده است همان اورژانس قدیم شاهرود. نور خورشید جایش را به نور فلورسنتهای بیمارستانی میدهد از وقتی بیمارستان را تعمیر و تجهیز کردهاند نور بهتری هم دارد.
بعد از اولین نگهبانی کنج یک راهرو که به ایستگاه پرستاری میرسد باید گان و ماسک بگذاریم تا بتوانیم وارد بخش شویم. طبقه بالا بیماران حاد تنفسی بستری هستند اما تعدادشان آنقدر زیاد شده که طبقه پایین را هم دارند اشغال میکنند!
تختها پر هستند
از راهروی باریکی وارد میشویم، ته راهرو تاریک است یک مهتابی چشمک میزند ازاینجا دیگر همهچیز جدی میشود… نخستین بخش بیماران کرونایی، سکوت را با صدای تکسرفههای خشکشان میشکنند. دقیقاً زمانی میرسیم که پزشکان در حال معاینه بیماران هستند.
بخش به بخش همه تحت مراقبت هستند لباسهای صورتی تن زنها است و لباس آبیها را به مردها دادهاند و یکی از همراهان ما میگوید: اینجا نپرسید دردشان چیست همه کرونایی هستند! باورکردنی نیست این تعداد بیمار و البته پرستاران و پزشکانی که مدام بالای سرشان هستند در جنگ با کرونا؛
برخی اتاقها سه تخت برخیها هم بیشتر دارند همگی پر هستند، یکی میگوید سیسییوها هم همه پر شده حتی مجبوریم اتاقهای ایزوله هر بخش را هم به بیماران بدحالتر اختصاص دهیم. از هر ۱۰ نفر ۹ نفرشان بالای ۵۰ سال دارند اما بینشان بچه و جوان و حتی نوجوانها هم وجود دارد هرچند بسیار اندک.
حال عمومی بیماران خوب است
حال عمومی خیلیهایشان خوب است فقط چندنفری هستند که حال مساعدی ندارند و آی سی یو این روزها خانهشان شده است. نمیتوانیم با بیماران مصاحبه کنیم اما دراینبین پیرزنی که همراه همسر بیمار خود است غرولند کنان به پرستار میگوید حاجی ما (همسر) قم و زیارت بوده که کرونا گرفت و منم نذر کردم اگه خوب بشه ببرمش مشهد!
همراهان هم بین تختها حضور و اینسو آنسو میروند. در عین ناباوری یکی از همراهان که فرزند کم سن و سالش بستری است، بدون پوشش مناسب، یعنی با همان بلوز و شلواری که در خیابان پوشیده نزدیکمان میآید فقط یک ماسک شلوول دارد و یک دستکش یکبارمصرف! از آنهایی که شبیه پلاستیک فریزر هستند و بیمارستان دوتایی به ما هم داده است!
او که جوانی نهایتاً ۳۵ ساله است از کمبود امکانات میگوید از اینکه ماسکهای ساده را باید هر دو ساعت یکبار تعویض کرد اما در طول روز همین یک ماسک را میدهند. «چارهای نیست امکانات کم است حتی برای پرستاران» این پاسخ کسی است که ما را در این بازدید همراهی میکند.
پرستاران و روایت شجاعتهایشان
پرستاران آنقدر شجاع و ایثارگر هستند که در این شرایط عین پروانه دور بیماران میچرخند. یک گان یا همان لباس پزشکی که از پشت بسته میشود و رنگ آبی دارد و یک ماسک و دستکش تمام آن چیزی است که بین پرستاران و ویروس کرونا وجود دارد آنهم بین نزدیک به ۳۰۰ نفری که بستری هستند.
از یک خانم سپیدپوش میپرسم، نمیترسید؟ میگوید چارهای نیست بالاخره یکی باید به بیماران عزیز رسیدگی کند. خانم شعبانی میگوید: تقریباً به ازای هر ۱۹ بیمار یک پرستار وجود دارد که شیفتی عوض میشویم، کارمان دشوار است همهچیزهایی که داریم همین است که میبینید.
مرخصیها لغو شدهاند
این پرستار همچنین میگوید: مرخصیها همه لغو شدهاند پرستاران همگی با تمام تلاش برای بیماران خدمت میکنند اما موضوع اصلی این است که متأسفانه مردم هنوز کرونا را جدی نگرفتهاند.
شعبانی میگوید: بارها و بارها دوستان و آشنایان از ما میپرسند که تعداد مبتلایان چقدر است این بیماری با بدن چه میکند؟ و … چراکه مردم نگران هستند اما به نظر میرسد جامعه هنوز آنطور که بایدوشاید این بیماری را جدی نگرفته است هنوز مردم در خیابانها خرید عید میکنند و میروند و میآیند بدون اینکه ماسک بزنند یا موارد بهداشتی را رعایت کنند.
از او درباره امکانات و کمبودها میپرسم و میافزاید: وسایل و امکانات مراقبت و حفاظت شخصی وجود دارد وضعیت ما خوشبختانه از دیگر استانها بهتر است اما به هر صورت کمبود امکانات همیشه بوده است از طرف دیگر ما به بیماران آنتیبیوتیک میدهیم، اکسیژن درمانی را هم داریم و درنهایت داروهای آنفولانزا و داروهایی که سیستم دفاعی بدنشان را تقویت کنند به آنها تزریق میکنیم تا حالشان مساعد شوند چراکه کرونا فعلاً درمان قطعی ندارد.
تجهیزات کم است
یکی از همراهان بیماران به میانه صحبت میآید و میگوید: تجهیزات کم است، یک تبسنج ساده هم نیست یا خراب هستند و کار نمیکنند پرستاران همیشه هستند و زحمت میکشند اما امکانات و تجهیزات نیست، حتی بعضاً ماسک و دستکش هم نیست. ما شرمنده پرستاران هستیم اما واقعاً کار بیشتری از دستشان برنمیآید و لذا چه باید کرد؟
خانم نادمی سرپرستار یکی از بخشهای کرونا است او بااینکه آثار خستگی در چهره دارد، میگوید: پرستاران بهواقع زحمات بسیاری میکشند پنج پرستار صبحها، چهار پرستار عصر و چهار پرستار شب مدام بالای سر بیماران هستند و خانوادهها بدانند که تمام تلاشمان را برای بیماران انجام میدهیم.
وی میگوید: سرفهها و تنگی تنفس بیشترین مشکلی است که بیماران دارند و ما سعی میکنیم با دادن دُزهایی از دارو حال عمومیشان را مساعد کنیم همچنین بیمارانی که بهبود پیدا میکنند مرخص میشوند اما به آنها تماماً آموزشهای لازم داده میشود که بدانند در درون خانه دوران نقاهت را چطور سپری کنند.
عشق به بیماران
از یک پرستار دیگر نیز میخواهیم تا درباره شرایط این بخش توضیح دهد او هم مانند همکاران دیگرش میگوید: از سوم اسفندماه است که مدام شیفت هستیم تمام مرخصیها لغو شده و هر سه الی چهار روز یک روز در خانه هستیم آنهم اگر با ما تماس بگیرند مجبور هستیم که سرکار حاضر شویم.
این خانم پرستار که فامیلش را نمیگوید میافزاید: دلتنگ بچههایمان میشویم اما خوشبختانه روز پدر را خانه بودم و در کنار همسر و فرزندانم حضور داشتم و این شانس را داشتم که روز خوبی را بعد از مدتها سختی سپری کنم. از او درباره ترسهایش میپرسم و میگوید: ترس وجود دارد اما این هم کار است چه میشود کرد بالاخره باید با عشق به این بیماران خدمت کرد وگرنه اگر من و شما و همکاران دیگرمان هیچکدام نباشیم چه کسی اینجا به بیماران رسیدگی میکند.
او بابیان اینکه وقتی بیماری با بهبودی از بیمارستان ترخیص میشود تا دوران نقاهت خود را در خانه بگذراند حس خوبی به انسان دست میدهد اما خوب بودهاند بیمارانی که جان خود را هم از دست دادند که این اتفاقات کام همه را تلخ میکند، میگوید: کمبودها را همه میدانند لوازم و ماسک و … مهمترین نیازهای بیمارستانها است از سوی دیگر خواهش ما از مردم این است که از خانه بیرون نیایند و هشدارها را جدی بگیرند.
بیماران کمی روحیه میخواهند
راهروها را یکی پس از دیگری طی میکنیم بعضیها مشکل روحیه دارند خانمی در دفتر سرپرستاری گریه میکند و از وضعیت پدرش به پرستار توضیح میدهد این دختر جوان میگوید: پدرم غذا نمیخورد مشخصاً ترسیده و مدام گریه میکند نمیدانیم باید چه کنیم. این وضعیت را تقریباً میتوان در هر بخش مشاهده کردند هستند کسانی که روحیه خودشان را باختهاند اما بیشترشان گویا بیمار هم نیستند! اگرچند لحظه یکبار سرفه نکنند حتی نمیتوان فهمید که کرونا دارند!
راهروها یکی پس از دیگری طی میشوند بیماران زیاد هستند تقاضاها مشابه صحبتها هم اما آنچه مشخص است کمبود مسائل فرهنگی، تفریحی، روحیه دادن به بیماران و … در کنار زحمات و خدمات بیمارستان نیاز مبرم محسوب میشود. در برخی فیلمهای فضای مجازی دیده میشود که فردی برای بیماران موزیک اجرا میکند دیگری استند آپ کمدی میکند روحانیها به پرستاران و بیماران گل میدهند اما فعلاً اینها را در بیمارستان امام حسین (ع) شاهرود نمیبینیم.
سرفه دردناک مشکل اصلیمان است
بیرون راهروی اصلی بخشها مردی سرم به دست نشسته است. میگوید نمیدانم کجا گرفتم نه قم رفتیم نه مسافرت رفتیم! من راننده تاکسی هستم شاید مسافری به من کرونا داده باشد ولی آخر همیشه همهچیز را هم رعایت میکردم شاید از پولها و اسکناسها گرفته باشم خودم هم نمیدانم کمی گیج هستم و البته ترسیدهام.
این راننده تاکسی میگوید: ابتدا دچار تنگی نفس شدم بعد کمکم سرفهام گرفت و به بیمارستان آمدم از من سیتیاسکن گرفتند و معلوم شد یک توده در ریهام است و بستری شدم و بهجز سرفههای دردناک مشکل دیگری ندارم و احتمالاً بهزودی مرخص شوم بیشترین مشکلی که بیماران کرونایی دارند دو موضوع است یکی همین بلاتکلیفی در درمان چون هنوز دارویی وجود ندارد و سرفههای خشک و دردناک ادامهدارند و دو فقدان روحیه که بعضیها را بسیار اذیت کرده است.
دکتر عجمی همانجایی که گان و ماسک بر تن کردیم نشسته است از او درباره روند پذیرش بیماران کرونایی میپرسم و میگوید: ابتدا بیماران به اورژانس میآید به تریاژ منتقل میشوند آنجا پزشک ویزیت میکند و سپس برحسب حالشان دستهبندی و رتبهبندی میشوند سپس اگر مشکوک به کرونا باشد و علائم مانند تنگی نفس سرفه، درد عضلانی و کاهش اکسیژن خون شریانی زیر ۹۳ واحد داشته باشند به اتاق بحران میروند آنجا تعیین تکلیف میشود که به بخش هدایت شوند یا سیسییو درنتیجه اقدامات درمانی برایشان آغاز میشود.
سیسییو پر از بیمار
کمکم کار تمام است باید سری هم به اورژانس زد اورژانسی که تمام تختهای سیسییو اش مملو از بیمار هستند، اما نمیتوان به میان بیماران بدحال رفت چراکه ریسک بالایی دارد تا همانجا هم کلی خطر کردهایم! بیرون مقابل اورژانس اما هستند کسانی که همراه بیمار آمدهاند پیرمردی گوشهای نشسته و با دستمالش ماسک درست میکند! پیرزنی روی چمنها نشسته و با همان فلاسکی که در بیمارستان بوده چای میخورد و اینها همه نشان میدهد که ما چقدر در برابر این ویروس ناآگاه هستیم.
پیرزن ته استکان را چای میگرداند و آن را بیرون میریزد و دوباره استکان را پر از چای میکند تا بخورد آنهم فلاسک و استکانی که همین چند لحظه پیش در بخش بوده است … بیش از آنکه از کرونا بترسیم باید از رفتارهایمان بترسیم رفتارهایی که از روی ناآگاهی صورت میگیرند.
مردم در خانه بمانند
مسئولان علوم پزشکی چند روزی میشود که از دادن آمار منع شدهاند اما تمام توصیهشان به ما این است که مردم را از خطرات کرونا آگاه سازیم و بگوییم که قرنطینه خانگی بهترین راه است لطفاً کسی از خانهاش بیرون نیاید.
بیرون محوطه مراجعان بیشتر شدهاند بیمارستان شلوغتر است کمکم زمان اذان رسیده و دیگر از رنگینکمان جلوی در خبری نیست. یک روز دیگر برای مقابله با کرونا آنهم با سلاح ایثار و فداکاری فرارسیده است …