به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر برشی از کتاب «معرفت امام زمان» اثر ابراهیم شفیعی سروستانی است که در ادامه میخوانید؛
پرسشهای مختلفی درباره زندگی و شخصیت امام مهدی (ع) در اذهان مردم وجود دارد. پرسشهایی که هر از چند گاه در میان دانش آموزان، دانشجویان و دیگر اقشار، مطرح و به دغدغه ذهنی آنها تبدیل میشود. با توجه به فراوانی کسانی که در مجالس و محافل مختلف به طرح این پرسشها میپردازند، در این فصل به برخی از این پرسشها اشاره میکنیم و به اجمال به آنها پاسخ می دهیم. پیش از آن، نکته ای را به عنوان مقدمه یادآور می شویم.
امام علی (ع) در بیانی زیبا، ویژگی موضوعهایی را که شایسته است انسان در پی دانستن آنها باشد، این گونه برمی شمارد: سَلْ عَمّا لابُدَّ لَکَ مِنْ عِلْمِهِ وَ لاتُعْذَرُ فِی جَهْلِهِ. [۱] [تنها] درباره چیزی پرسش کن که ناچار از دانستن آنی و هیچ عذری در ندانستن آن نداری.
با توجه به ویژگی یاد شده در برخورد با پرسشهای مختلفی که در زمینه موضوع مهدویت و انتظار مطرح میشود، برای جلوگیری از هرگونه سردرگمی و گرفتار شدن به دغدغههای فکری بی حاصل، پیش از هر اقدام باید از خود پرسید:
۱. آیا موضوع این پرسش از جمله موضوعهای مرتبط با معرفت امام زمان (ع) است که ما به دانستن آنها موظف شده ایم؟
۲. آیا یافتن پاسخ این پرسش، ما را به اطاعت امام زمان (ع)، نزدیک تر و از مخالفت او دورتر میسازد یا خیر؟
در صورتی که دستیابی به پاسخ پرسش مطرح شده، یا در حوزه تکالیف و وظایف واجب ما بود یا در میزان اطاعت ما از امام مهدی (ع) مؤثر بود، حتماً برای رسیدن به پاسخ آن پرسش باید تلاش کرد و در این زمینه هیچ تأخیری جایز نیست. در مورد دیگر پرسشها که بیشتر جنبه اطلاعات عمومی دارد، نباید ذهنمان را درگیر سازیم، به گونه ای که از وظایف اصلی خود در برابر امام زمان (ع) بازمانیم.
۱. همسر و فرزندان امام زمان (ع)
این پرسش که آیا امام زمان (ع) همسر و فرزند دارد یا خیر؟ از جمله پرسشهایی است که بسیار در جامعه ما مطرح میشود و در کتابها و منابع مطالعاتی موضوع مهدویت هم پاسخ روشنی به آن داده نشده است. گروهی به استناد برخی روایات و قواعد عمومی اسلام معتقدند که امام مهدی (ع) ازدواج کرده است و همسر و فرزند دارد. گروهی هم با توجه به پارهای دیگر از روایات بر این باورند که آن حضرت همسری اختیار نکرده است. در اینجا برای روشن شدن پاسخ این پرسش، به بررسی ادله و مستندات این دو گروه میپردازیم:
الف) دلایل گروه نخست
کسانی که معتقدند امام مهدی (ع) ازدواج کرده است، به دو دسته دلیل استناد میکنند: نخست، روایاتی که در فضیلت ازدواج وارد شده و در آنها تأکید شده است که ازدواج، سنت پیامبر اکرم (ص) است و هر کس از آن روی گرداند، از پیامبر نیست. [۲]
محدث نوری (ره) در پاسخ کسانی که میگویند: «معلوم نیست حضرت حجت (ع) اولاد و عیال داشته باشد»، مینویسد: چگونه ترک خواهند فرمود چنین سنت عظیمه جد اکرم خود را (ص) با آن همه ترغیب و تحریص که در فعل آن و تهدید و تخویف در ترکش شده و سزاوارترین امت در اخذ به سنت پیغمبر، امام هر عصر است و تا کنون کسی ترک آن را از خصایص آن جناب نشمرده [است]. [۳]
دوم، روایات، دعاها و زیارتهایی است که در آنها به نوعی به همسر و فرزند داشتن آن حضرت تصریح یا اشاره شده است. از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱. شیخ طوسی درباره غیبت امام مهدی (ع)، به نقل از مفضل بن عمر، روایتی را از امام صادق (ع) نقل کرده است که شاید بتوان از آن دریافت که آن حضرت فرزند دارد: إِنَّ لِصاحِبِ هذَا الأَمْرِ غَیْبَتَیْنِ إِحْدیهُما تَطُولُ حَتّی یَقُولَ بَعْضُهُم: ماتَ وَ یَقُولَ بَعْضُهُمْ: قُتِلَ وَ یَقُولُ بَعْضُهُم: ذَهَبَ. لایَبْقی عَلی أَمْرِهِ مِنْ أَصْحابِهِ إِلاّ نَفَرٌ یَسِیرٌ لا یَطَّلِعُ عَلی مَوْضِعِه أَحَدٌ مِنْ وُلْدِهِ و لاغَیرهِ إلاَّ المَولَی الَّذِی یَلی أَمْرَهُ. [۴]
همانا صاحب این امر دارای دو غیبت است: یکی از آن دو چندان به درازا میکشد که برخی از مردم میگویند: او مرده است و بعضی میگویند: او کشته شده است و عده ای از ایشان میگویند: او رفته است تا اینکه از یارانش جز افراد اندکی، کسی بر امر او باقی نمی ماند و از جایگاهش نه کسی از فرزندانش و نه دیگری آگاهی ندارد، مگر همان خدمتگزاری که به کارهای او می رسد.
به نظر میرسد استدلال به روایت یاد شده چندان درست نباشد؛ زیرا نعمانی نیز در کتاب خود همین روایت را نقل کرده است، ولی پایان آن، با آنچه از شیخ طوسی نقل شد، متفاوت است و نمیتوان از آن استفاده کرد که آن حضرت فرزندی دارد. متن روایت چنین است: لا یَطَّلِعُ عَلی مَوْضِعِه أَحَدٌ مِنْ وَلِیٍّ وَ لاغَیْرِهِ إِلاَّ الْمَوْلَی الَّذِی یَلی أَمْرَهُ. [۵] و از جایگاهش هیچکس از دوست و بیگانه آگاهی نمییابد، مگر همان خدمتگزاری که به کارهای او میرسد.
علامه سید جعفر مرتضی عاملی در این زمینه مینویسد: با توجه به یکی بودن روایت از نظر طوسی و نعمانی و وجود چنین اختلافی در محل مورد استشهاد، روایت مزبور قابل استدلال نمیباشد. [۶]
اشکالهای دیگری نیز به متن روایت شیخ طوسی وارد شده است که برای رعایت اختصار به همین مقدار بسنده میکنیم. [۷]
۲. ابوبصیر از امام صادق (ع) نقل میکند که فرمود: کَأَنِّی أَری نُزُولَ القائِمِ فِی مَسْجِدِ السَّهْلَةِ بِأَهْلِهِ وَ عِیالِهِ. [۸]
گویا می بی نم که قائم (ع) با خانواده و فرزندانش در مسجد سهله فرود آمده است.
۳. در بخشی از صلوات معروف به ضراب اصفهانی که از امام عصر (ع) نقل شده و خواندن آن در عصر روز جمعه سفارش گشته، چنین آمده است: أللّهُمَّ أَعْطِهِ فِی نَفْسِهِ وَ ذُرِّیَّتِهِ شِیعَتِهِ وَ رَعِیَّتِهِ وَ خاصَّتِهِ وَ عامَّتِهِ وَ عَدُوِّهِ وَ جَمیعِ أَهْلِ الدُّنیا ما تُقِرُّ بِهِ عَینُهُ وَ تَسُرُّ به نَفْسُهُ. [۹] بار خدایا، به او درباره خودش، فرزندانش، شیعیانش، رعیتش، خاصش، عامش، دشمنش و همه اهل دنیا، عطا فرما آنچه را که دیدهاش را روشن و دلش را مسرور گرداند.
۴. در یکی از دعاهای عصر غیبت که از امام رضا (ع) نقل شده است، عبارتی مشابه صلوات ضراب اصفهانی آمده است. [۱۰]
محدث نوری، ادعیه و زیارات دیگری را نیز نقل میکند که در آنها تعابیری چون «ذریته»، «ولده»، «اهل بیته» به کار رفته است و به نوعی به همسر و فرزند داشتن امام عصر (ع) اشاره دارد. [۱۱]
ب) دلایل گروه دوم
کسانی نیز که منکر ازدواج و فرزند داشتن امام عصر (ع) هستند، افزون بر خدشه در سند یا دلالت روایات مورد استناد گروه نخست، [۱۲] به روایاتی استناد میکنند که در اینجا به برخی از آنها اشاره میکنیم:
۱. شیخ طوسی از حسن بن علی خزاز نقل میکند: علی بن ابی حمزه [۱۳] بر ابی الحسن رضا (ع) وارد شد و به آن حضرت عرض کرد: «آیا تو امامی؟» حضرت فرمود: «آری.» پس او گفت: «من از جدت جعفر بن محمد (ع) شنیدم که میفرمود: امامی وجود ندارد، مگر اینکه نسلی از او به جا میماند.» پس فرمود: أَنَسِیتَ یا شَیخُ أَوْ تَناسَیْتَ؟ لَیْسَ هکَذا قالَ جَعْفَرُ (ع) إِنَّما قالَ جَعْفَرُ (ع): لا یَکُونُ الإِمامُ إِلاّ وَ لَهُ عَقبٌ إِلاّ الإِمامُ الَّذِی خَرَجَ عَلَیه الحُسَینُ بْنُ عَلیٍّ (ع) فَإِنَّهُ لا عَقبَ لَهُ: ای پیرمرد! فراموش کرده ای یا خود را به فراموشی زده ای. جعفر این گونه نگفت، بلکه جعفر گفت: امامی وجود ندارد، مگر اینکه فرزندی دارد؛ به جز امامی که حسین بن علی درود بر آنها باد پس از او [از قبر] بیرون میآید؛ همانا او فرزندی ندارد. پس گفت: راست گفتی، فدایت شوم، شنیدم که جدت چنین میفرمود. [۱۴]
۲. مسعودی نیز در إثبات الوصیة، روایتی مشابه همین روایت نقل کرده است. [۱۵]
ناگفته نماند که برخی از عالمان شیعه گفتهاند: مراد این روایت از اینکه میگوید «او فرزندی ندارد» این است که «او فرزندی که امام باشد، ندارد». [۱۶]
در پایان بررسی دلایل و مستندات دو گروه باید دو نکته را یادآور شویم:
۱. در مورد این پرسش که آیا امام زمان (ع) همسر و فرزند دارد یا خیر؟ به صراحت و با قطع و یقین نمیتوان اظهار نظر کرد، ولی این جای هیچ گونه نگرانی نیست؛ زیرا روشن شدن یا روشن نشدن پاسخ این پرسش، در میزان معرفت و اطاعت ما نسبت به آن حضرت هیچ تأثیری ندارد. از این رو، هرگز نباید خود را آن چنان به اینگونه پرسش ها مشغول داریم که از وظایف اصلیمان نسبت به حجت خدا باز مانیم.
۲. حتی اگر بپذیریم که امام زمان (ع) همسر و فرزند دارد، هیچ لزومی ندارد که آنها چون خود امام زمان دارای عمر طولانی باشند؛ چون داشتن عمر طولانی تنها برای آن حضرت ضروری است و همسر و فرزندان آن حضرت میتوانند چون دیگر انسانها باشند.
[۱]. جمال الدین محمد خوانساری، شرح غررالحکم و درر الکلم عبدالواحدبن محمد تمیمی آمدی، چاپ چهارم: تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۳، ج ۴، ص ۱۳۶، ح ۵۵۹۵.
[۲]. ر. ک: محمدبن حسن حر عاملی، وسایل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة، تصحیح و تحقیق: عبدالرحیم ربانی شیرازی، چاپ هشتم، تهران، اسلامیه، ۱۳۷۳، ج ۱۴، باب ۱ و ۲ از ابواب مقدمات النکاح و آدابه، صص ۲ ۹.
[۳]. نجم الثاقب، ص ۴۰۳.
[۴]. کتاب الغیبه (طوسی)، ص ۱۰۲؛ بحارالأنوار، ج ۵۲، صص ۱۵۲ و ۱۵۳، ح ۵.
[۵]. کتاب الغیبة (نعمانی)، باب ۱۰، ص ۱۷۲، ح ۵.
[۶]. سید جعفر مرتضی عاملی، دراسة فی علامات الظهور و الجزیرة الخضراء، چاپ اول: بیروت، دارالبلاغة، ۱۴۱۲ ه.ق، ص ۲۳۰؛ سید جعفر مرتضی عاملی، جزیره خضرا در ترازوی نقد، ترجمه: محمد سپهری، چاپ سوم: قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۳۷۷، ص ۲۱۸؛ شیخ محمدتقی شوشتری، الأخبار الدخیله، تصحیح: علیاکبر غفاری، تهران، مکتبة الصدوق، ۱۴۰۱ ه. ق، ج ۱، ص ۱۵۰؛ تاریخ الغیبة الکبری، ص ۷۰.
[۷]. ر. ک: جزیره خضرا، افسانه یا واقعیت؟!، ص ۲۱۸.
[۸]. بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۳۱۷، ح ۱۳.
[۹]. همان، ص ۲۲، ح ۱۴.
[۱۰]. ر. ک: بحارالأنوار، ج ۹۵، ص ۳۳۲.
[۱۱]. ر. ک: نجم الثاقب، صص ۴۰۳ ۴۰۶.
[۱۲]. ر. ک: دراسة فی علامات الظهور و الجزیرة الخضراء، صص ۲۳۰ ۲۳۳.
[۱۳]. او یکی از سران واقفه بود. گفتنی است «واقفه» اسم عام برای هر گروهی است که برخلاف جمهور در یکی از مسائل امامت در قبول رأی اکثریت توقف می کرده اند، ولی معمولاً این لقب نام عمومی فرقی از شیعه است که در مقابل «قطعیه» منکر رحلت امام موسی کاظم (ع) شدند و امامت را به آن حضرت قطع کردند و منکر امامت فرزندش شدند. محمدجواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، چاپ دوم: مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۳۷۲، صص ۴۵۴ و ۴۵۶.
[۱۴]. کتاب الغیبة (طوسی)، صص ۱۳۴ و ۱۳۵؛ محمدبن جریر طبری، دلایل الإمامة، نجف اشرف، الحیدریه، ۱۳۸۲ ه. ق، صص ۱۳۰ و ۱۳۱؛ بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۷۵، ح ۷۷.
[۱۵]. علیبن حسین مسعودی، إثبات الوصیة، قم، بصیرتی، بیتا، ص ۲۰۱.
[۱۶]. ر. ک: نجم الثاقب، ص ۴۰۷.