به گزارش خبرگزاری مهر، اعتراضات آوریل ۲۰۱۸ ارمنستان که در پاسخ به تغییر نظام حکومتی از پارلمانی به ریاستی و برای تثبیت موقعیت سرژ سارکیسیان، نخست وزیر پیشین ارمنستان صورت گرفت سبب حضور سیاستمدار جوانی در عرصه قدرت شد که کار خود را از روزنامه نگاری آغاز کرده بود. شخصیتی به ظاهر مردمی و برخاسته از میان توده مردم که قرار بود با پیاده روی چند صد کیلومتری از گیومری تا ایروان به قهرمان ملی ارمنستان شود. او قرار بود رهایی بخش از منجلابی شود که طی دو دهه ناسیونالیست های داشناک را در آن گرفتار کرده و موجبات انزوای اقتصادی ارمنستان از سوی دو همسایه غربی و شرقی خود را فراهم کرده بود. از جمله تبعات آن می توان به افزایش بیکاری، موج مهاجرت به خارج از کشور، افزایش فساد و اشاره کرد.
هر چند این اعتراضات و متعاقب آن روی کار آمدن پاشینیان در ارمنستان موجی از امیدها را در دل ارمنی ها زنده کرد اما واقعیت امر چیز دیگری بود و خود پاشینیان نیز پس از زمان کوتاهی از تکیه زدن بر مسند قدرت با فوجی از مشکلات روبرو شد که به گفته خود میراث دولت های قبلی و از جمله حزب جمهوریت و داشناک های ناسیونالیست بوده است. اما برای واضح تر شدن نحوه روی کار آمدن پاشینیان، تحلیل قدرت گرفتن او از دید طرفداران ارمنی اش در داخل ارمنستان که برای بهبود وضعیت معیشتی، اجتماعی و سیاسی خود به او امید بسته بودند کفایت نمی کند. برای شکافتن این مساله باید موضوع را از دید کلان تر و به عبارتی با در نظر گرفتن برنامه های کلان ژئوپلیتیک حامیان وی در خارج از مرزهای ارمنستان بررسی کرد.
نیروهای دخیل در روی کار آمدن پاشینیان
با نگاهی دقیق به تحولات صورت گرفته می توان سه نیروی تاثیرگذار در این موج اعتراضی را برشمرد:
۱. نیروهای رادیکال و مردمی ناراضی از وضعیت موجود که در واقع می توان از آنها به عنوان موتور محرکه تمامی حرکت های میدانی و خیابانی یاد کرد.
۲. نیروی سیاسی لابی ارمنی که در خارج از کشور حضور داشته و از عملکرد حکومت سرژ سارکیسیان در قبال روسیه ناراضی بوده و حمایت خود از نیروهای مخالف داخلی را در برابر حکومت سارکیسیان افزایش دادند.
۳. اما نیروی سوم که در این حوادث نقش حائز اهمیتی داشت و از دید مخاطبین به نحوی غایب بود، دست های پنهان سناریونویسان آمریکایی و صهیونیستی بود. در ادامه گزارش، اهداف رژیم صهیونیستی و آمریکا از حمایت از پاشینیان و دولت غربگرا در ارمنستان و اقداماتی که این دولت از زمان روی کار آمدن در راستای ضربه زدن به ایران و حرکت های اسلامی منطقه، گام به گام در حال اجرا کردن است اشاره خواهد شد.
شراکت ارمنستان در راهبرد امنیتی اسرائیل
غربی ها در راستای اهداف استعماری خود، صهیونیسم را به زور و به ضرب گلوله در بیت المقدس یعنی شاهراه جهان اسلام جای دادند. آنها هدف سازماندهی خاورمیانه و جهان اسلام براساس منافع غرب و دولت خود خوانده اسرائیل را برای صهیونیسم جهانی تعریف کردند. رژیم صهیونیستی مأموریت یافت تا از طریق راهبرد اساسی یعنی "قدرت یابی فزاینده" این وظیفه را بجا آورد اما مقاومت جنبش های اسلامی منطقه کار را برای صهیونیست ها سخت کرد و به نوعی در انزوای نسبی قرار داد.
صهیونیست ها برای شکستن محاصره و انزوای منطقه ای خود به سیاست پیرامونی روی آوردند. یعنی آنها برای عبور از حلقه مقاومت، راهبرد ارتباط با دولت های غیرعرب سکولار و گروه های قومی و مذهبی مخالف با وحدت اسلامی را در پیش گرفتند.
فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در شمال ایران، فضای جدیدی را برای تنفس صهیونیست ها در ورای سرزمین های اشغالی فراهم کرد تا با حضور در قفقاز و آسیای مرکزی راهبردهای خود در قبال حرکت های اسلامی و ایران را جامه عمل بپوشانند.
صهیونیست ها همانند غربی ها در مرحله اول سریعاً دولت های جدید سکولار و نسبتاً ناسیونالیست قفقاز را به رسمیت شناختند تا مبادا حرکت های اسلامی قدرت را در این کشورها بدست گیرند. سپس به اتفاق غربی ها از طریق همکاری های اطلاعاتی و امنیتی با همین دولت ها، موجب سرکوبی جنبش های اسلامی شدند. در حوزه اقتصادی نیز با همکاری در زیرساخت های اقتصادی، بخش های زیربنایی کشاورزی و صنعتی را در اختیار گرفته و برنامه های مربوط به منابع معدنی و انرژی را به سمت منافع خود و غرب هدایت کردند.
متأسفانه حساسیت به حضور صهیونیست ها در مرزهای شمالی با لطایف الحیل برخی جریان ها، بجای حساسیت کلی و راهبردی در منطقه قفقاز تنها بر روی مصادیق مربوط به یک کشور مانند جمهوری آذربایجان منوط و محدود شدند و به همین خاطر فعالیت های راهبردی و اساسی اسرائیل در گرجستان، قزاقستان، قیرقیزستان، ترکمنستان، تاجیکستان و علی الخصوص ارمنستان از دیده ها پنهان مانده است.
اوج حضور و نفوذ اسرائیل و البته آمریکا در ارمنستان را به راحتی می توان در اعتراضات خیابانی علیه سرژ سارکیسیان مشاهده کرد. که با بسیج توده های مردمی و حمایت رسانه ای به راحتی موفق شدند یک دولت غربگرا را در بازه زمانی دو هفته ای در برابر چشم جهانیان در ارمنستان روی کار آورده و طومار جریان قبلی را که حمایت تمام قد روسیه را در تمامی وجوه احساس می کرد در هم بپیچند.
ماموریت پاشینیان و دولت غربگرای وی علیه ایران
دولت پاشینیان دقیقاً در راستای راهبرد پیرامونی اسرائیل و آمریکا علیه کشورهای مستقل، حرکت های اسلامی و انقلاب اسلامی اقدام و فعالیت می کند که در ذیل به مواردی از آن اشاره می شود.
همچنین باید به این نکته توجه داشت که صهیونیست ها و آمریکایی ها در کشورهای مسلمان قفقاز هر چند به دولت های سکولار نزدیک شده و سعی در پیشبرد اهداف استعماری و ضد اسلامی خود دارند اما از امکان زیادی برای مقابله با جمهوری اسلامی برخوردار نیستند زیرا حرکت های اسلامی در این کشورها، مانع جدی استعمارگران است به همین خاطر در راهبرد پیرامونی، انتخاب کشورهای غیر انقلابی و غیراسلامی برای چنین اهدافی از اولویت بالایی برخوردار است.
۱. حضور پاشینیان در باشگاه آرارات با بنر معروف "قره باغ متعلق به ارمنستان است والسلام" تاکتیکی برای ایجاد واگرایی اسلام گرایان، خصوصاً حسینیون جمهوری آذربایجان با انقلاب اسلامی بود.
۲. بستن تمامی مبادی ورودی ارز به کشور از مبدا ارمنستان و مسدود کردن تمامی حساب های ایرانیان و حتی ارامنه ایران در سیستم بانکی ارمنستان برای جلوگیری از ورود ارز به کشور، در راستای اهداف سیاسی تحریم آمریکا برای اعمال فشار حداکثری به جمهوری اسلامی ایران و ممانعت از دور زدن تحریم ها بود.
۳. پیش دستی در بستن مرزهای خود با ایران به محض اعلام وجود ویروس کرونا.
افتتاح سفارت، آخرین پرده تئاتر ایروان-تل آویو-واشنگتن
موضوع تاسیس سفارت ارمنستان در اراضی اشغالی فلسطین که طی چندین ماه گذشته به صورت جسته و گریخته در رسانه ها دیده می شد در روزهای اخیر بیش از پیش جدی تر شده است. زهراب مناتسکانیان، وزیر امورخارجه ارمنستان اعلام کرده است که هدف ایروان از توسعه روابط دیپلماتیک با اسرائیل آغاز ماموریت جدید در عرصه دیپلماسی است. البته وی در ژانویه سال جاری در مصاحبهای با روزنامه جروزالم پست اظهار کرده بود که ارمنستان به گسترش روابط خود با اسرائیل بهویژه در حوزه نظامی بسیار علاقهمند است.
به نظر می رسد ارمنستان برای خروج از انزوای اقتصادی و سیاسی، سعی دارد تا با برقراری ارتباط دیپلماتیک و نظامی با نیروهای فرامنطقه ای خود را از زیر بار فشارهای اقتصادی و سیاسی رها کند. در این میان نباید فراموش کرد که وعده های آمریکا، رژیم صهیونیستی و لابی ارمنی خارج نشین، در این خصوص بی تاثیر نبوده است. در ارتباط با این موضوع که واکنش جمهوری اسلامی ایران چه خواهد بود و آیا ارمنستان از واکنش ایران در این موضوع هراس ندارد، باید اشاره کرد که تحلیلگران آمریکایی و صهیونیستی به نحوی پاشینیان و دولت متبوع وی را با این توهم اقناع کرده اند که کار جمهوری اسلامی ایران زیر با سنگین تحریم های اعمال شده از سوی آمریکا طی چند ماه آینده تمام است و نقش ژاندارمی قفقاز را با حل یکجانبه مساله قره باغ به نفع این کشور همچون اقدام یکجانبه در موضوع فلسطین و معامله قرن، به دولت ارمنستان پیشنهاد داده اند. و دولت پاشینیان نیز با اتکا به این تصور در حال زمینه چینی برای حضور خود به عنوان بازوی واشنگتن برای دوره پسا جمهوری اسلامی در قفقاز است.
ضرورت واکنش قاطع ایران در قبال اقدامات ارمنستان
ارمنستان در شرایط فعلی از سوی جمهوری آذربایجان و ترکیه در محاصره اقتصادی قرار گرفته و تنها مرز زمینی برای ارتباط با جهان خارج از طریق ایران و گرجستان امکانپذیر است که میتواند تنها راه برونرفت ارمنستان از محاصره باشد. مرزهای شمالی آن کشور با گرجستان به دلایل ادعاهای ارضی ارامنه بسیار مشکلزاست و مسیر ترانزیت ایران تنها راه دائمی حملونقل و تجارت برای ارمنستان محسوب میشود. علاوه براین ارمنستان بخش عمده نیازمندی به گاز طبیعی را از ایران تامین کرده و تنها ۱۰ درصد از گاز مورد نیازش را از طریق مرز گرجستان از روسیه خریداری میکند. همچنین ارمنستان براساس قرارداد تهاتر انرژی منعقد شده در سال ۲۰۰۴ که اعتبار ۲۰ ساله دارد علاوه بر گاز طبیعی نیازمندی خود به برق را از طریق ایران فراهم میکند. بهطوریکه انتقال برق به ارمنستان به ۴۰۰ مگاوات میرسد. با توجه به نقشی که دولت کنونی ارمنستان با کارت های ارائه شده از سوی واشنگتن علیه ایران برعهده گرفته است، ایران در اسرع وقت باید واکنش ضروری را به این اقدامات نشان دهد.
جمع بندی
ارمنستان به زمین بازی وارد شده است که بقول خودشان بازیگر اصلی آن صهیونیست ها هستند؛ بازی که در آن صهیونیستها اهداف زیر را در راستای قدرت یابی فزاینده تعقیب می کنند.
۱. نزدیک شده به کشورهای غیرعرب و غیرمسلمان
۲. نزدیک شده به کشورهای حاشیه امنیتی ایران مانند ارمنستان و گرجستان
۳. محدود کردن حوزه نفوذ ایران و دولت های اسلامگرا در قفقاز
۴. به دست گرفتن زیرساخت های اقتصادی کشورهای مسلمان قفقاز
۵. مهار اسلامگرایی در قفقاز، جلوگیری از ائتلاف حرکت های اسلامی
۶. همکاری اطلاعاتی و امنیتی با دولت های سکولار قفقاز و جلوگیری از قدرت یابی جنبش های اسلامی
۷. نفوذ در ارتش کشورهای مسلمان از طریق فروش تسلیحات و غیر مردمی کردن آن
۸. حمایت و شکل دهی به حرکت های قومی و مذهبی ضداسلامی
۹. منزوی کردن ایران
۱۰. به بن بست کشیدن آرمان های نئو-اوراسیاگرایی روسیه
ایران می تواند برای جلوگیری از نفوذ صهیونیست ها به حاشیه امنیتش، واکنش لازم به اقدامات ارمنستان را بکار گرفته و همچنین مناسبات خود را با کشورهای مسلمان منطقه را تقویت کند تا بدین ترتیب حصار امنیتی قدرتمندی مقابل ائتلاف راهبردی ایروان- تل آویو-واشنگتن ایجاد شود.