به گزارش خبرگزاری مهر،هفته نامه آمریکایی نیوزویک در شماره جدید خود در گزارشی با بیان این مطلب نوشت : با وجودی که ژنرال "داگلاس لوت" سزار جدید جنگ بوش رسما بازیگر اصلی رئیس جمهور آمریکا در عراق و افغانستان است، ولی در حقیقت او از قدرت چندانی برخوردار نخواهد بود و تنها میتواند بر بدتر شدن وضعیت عراق نظارت داشته باشد.
در این گزارش آمده است : ژنرال " لوت" از اکثر جهات فردی بسیار قدرتمند است؛ وی باهوش، کارآمد و متخصص در تمام جنبههای نظامی و غیر نظامی بازسازی یک کشور است؛ وی به عنوان افسر ارشد عملیات ستاد مشترک نیروهای مسلح، از نزدیک با تمام جنبه های جنگ های عراق و افغانستان نیز آشنا است.
درهمین رابطه،"فیلیپ زلیکو"مشاورارشد سابق "کاندولیزا رایس" وزیر امورخارجه آمریکا که لوت را از زمانی که یک سروان بود می شناسد، گفت : او بهترین افسر ارشد نظامی است که دولت بوش میتوانست پیدا کند.
"باری مک کافری" ژنرال بازنشسته ارتش آمریکا و از منتقدان جدی طرح افزایش نیروی جرج بوش نیز معتقد است : لوت یک ژنرال "تمام عیار" است.
ولی لوت که هفته گذشته به عنوان "سزار" جدید جنگ بوش در عراق و افغانستان معرفی شد تنها یک ژنرال سه ستاره است و همچنان نیز مشغول به خدمت است.
این بدان معنا است که هرچند وی رسما بازیگر اصلی بوش است، ولی در حقیقت عنوان او هم سطح با "استفان هادلی" مشاور امنیت ملی آمریکا خواهد کرد. از نظر نظامی نیز او همچنان در مقایسه با ژنرال "پیتر پیس" که یک ژنرال چهار ستاره بوده و رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا است و "دیوید پتریوس" فرمانده نیروهای چند ملیتی در عراق دارای درجه ای پایین تر است.
وی همچنین قادر نخواهد بود به رابرت گیتس وزیر دفاع یا کاندولیزا رایس وزیر امور خارجه بگوید چه کاری انجام دهند.
به گفته مک کافری، واژه "سزار جنگ" کاملا گمراه شده است ؛ هر چند ممکن است لوت در عراق ناموفق باشد، اما من فکر می کنم وی یک عامل کاملا توانا در کاخ سفید خواهد بود.
لوت به عبارت دیگر به عنوان پیک بوش انتخاب شده است ؛ فردی که در تئوری میتواند خواسته های رئیس جمهور را به اطلاع وزارت امور خارجه یا دفاع برساند تا آنها برخی منابع را در اختیار بخشهای مختلف قرار دهند، ولی مسئله ای که اینجا وجود دارد این است که لوت تنها در صورتی میتواند موثر باشد که رئیس جمهوری که طی سال های گذشته از جنگ عراق و افغانستان بی اطلاع بوده و علاقه ای به اطلاع یافتن از جزئیات این جنگ ها نداشته، به ناگهان تغییر عقیده داده وهنگامی که فقط ۱۸ماه از دوره ریاست جمهوری او باقی مانده علاقه مند به مطلع شدن از جزئیات جنگ گردد که البته بسیار بعید است چنین اتفاقی رخ دهد.
از سوی دیگر لوت نیز خود را برای یک ماموریت کاذب آماده میکند، زیرا مجلس سنا هنوز صلاحیت او را تایید نکرده است و باتوجه به کند شدن تمام مسائل مربوط به عراق، تایید صلاحیت او نیز میتواند هفته ها طول بکشد.
این گزارش در ادامه می نویسد: با وجود کاهش خشونت از زمان آغاز طرح افزایش نیروی آمریکا در بغداد، موج جدیدی از بمب گذاری های انتحاری که اغلب از سوی گروههای سنیها انجام می شود؛ سبب فلج شدن اقدامات نوری المالکی نخست وزیر عراق برای ایجاد روابط حسنه بین شیعیان و سنیها شده است.
بر اساس این گزارش، این در حالی است که احتمالا بین ۸۰تا ۹۰درصد عاملان حملات انتحاری همچنان از مرزهای سوریه وارد عراق میشوند ؛و این در حالی است که دیپلماسی مناسبی نیز برای همکاری با دمشق هنوز وجود ندارد و با هر هفته ای که میگذرد، هزینه اینکه سوریها یا ایرانی ها خواستار همکاری با آمریکا درباره عراق شوند، افزایش مییابد، زیرا بوش فرصت کمتری برای نجات خود از عراق دارد.
حتی در داخل دولت بوش نیز مقامهای که درباره مشکل عراق فعالیت می کنند؛ درباره رهایی از این وضعیت بسیار مایوس شده اند.
بر اساس این گزارش، از سوی دیگر بحثهایی که در کنگره درباره تعیین ضرب الاجل عقب نشینی از عراق صورت میگیرد، سبب شده است تا اکثر عراقیها متقاعد شوند که آمریکاییها به زودی از این کشور خارج خواهند شد و بهتر است که آنها ( آمریکایی ها ) هرچه سریعتر با هر رهبر محلی که قدرتمند تر است (مقتدی صدر یا رهبران قبایل سنی) به توافق دست یابند.
در ادامه این گزارش آمده است : وضعیت در عراق به اندازه ای نابسامان است که بسیار بعید است تا ماه سپتامبر (10 شهریور به بعد ) که ژنرال پتریوس قرار است گزارش خود را درباره برآورد طرح افزایش نیرو در عراق به بوش ارائه کند، بهبودی در وضعیت این کشورصورت گیرد.
در همین رابطه "اندرو کریپینویچ" مدیر مرکز برآوردهای استراتژیک و بودجه ای در واشنگتن میگوید : نیروهایی که سبب موفقیت یا شکست خوردن این طرح می شوند در حال حاضر بسیار قدرتمند تر از داگلاس لوت یا حتی خود بوش هستند.