خبرگزاری مهر -گروه هنر-علیرضا سعیدی: نوروز ۹۹ یکی از متفاوتترین نوروزها برای شبکههای مختلف رسانه ملی بود. شرایطی که در آن شبکههای تلویزیونی با درنظر گرفتن شعار کمتر عمل شده «در خانه بمانیم» در راستای مبارزه با بحران «کرونا» در تکاپوی ساخت برنامههایی قرار گرفتند که بتواند در فرآیند جذب مخاطب و در خانه نگه داشتن مردم بهترین عملکرد را داشته باشند.
طبیعتاً در این مقطع آنچه بیشتر موردتوجه قرار گرفت تمرکز عموم برنامهسازان روی حوزه موسیقی بود که در برنامههای ترکیبی خود به ویژه مجموعه برنامههای تحویل سال نو و ویژهبرنامههای نوروزی از این هنر همواره پرمخاطب و پرحاشیه در کشورمان بیشترین استفاده را داشته باشند.
آنچه فرآیند توجه به موسیقی را نسبت به تولید برنامهها، مجموعههای نمایشی یا همان سریالها و موارد مشابه متفاوت کرد چیدمان حضور مهمانان در برنامهها به ویژه برنامههای تحویل سال نو بود. شرایطی که برخی از آنها را وارد چالشهای بسیار مهم و برگرفته از تجربهای چون اجرا کرد و موجب خلق چارچوبهای نسبتاً جدیدی شد که شاید بتواند در کلید واژه «بدعت» قرار گیرد و قطعاً برنامهسازان سیما و هنرمندان موسیقی مرحله پرآزمون و خطایی را پشت سر گذاشتند.
در هرحال حضور پررنگ اصحاب موسیقی در برنامههای نوروزی رسانه ملی بهانهای شد تا نگاهی اجمالی داشته باشیم به گزیده برخی از حاشیهها، تولیدات و موارد مربوط به آنچه پیرامون این حوزه هنری در رسانه ملی طی روزهای گذشته از بهار ۹۹ بیشتر به چشم آمد و بعضاً در فضای مجازی نیز درباره آن بحثهای داغی شکل گرفت.
خواننده پاپی که مجری شد!
یکی از اتفاقات حوزه موسیقی در برنامههای نوروزی سیما ایده دستاندرکاران برنامه تحویل سال شبکه پنج سیما برای دعوت از محمد علیزاده خواننده موسیقی پاپ به عنوان یکی از مجریان برنامه در کنار هیراد حاتمی بود که پیش از این سوابقی را در حوزه اجرا از سر گذارنده بود.
اگرچه دعوت از یک خواننده پرطرفدار میتوانست ایده جذابی برای یک برنامه ترکیبی باشد اما آنچه در این میان مورد توجه مخاطبان به ویژه آن دسته از مخاطبانی که کمی تخصصیتر به ماجرای اجرای یک برنامه تلویزیونی نگاه میکردند، قرار گرفت، شیوه اجرای علیزاده بود که متأسفانه دربرگیرنده مؤلفههای تخصصی اجرای یک برنامه تلویزیونی نبود و او همانند آنچه در کنسرتهای خود پیش روی مخاطبان صحبت میکرد، عمل کرد.
از نحوه حضور و انتخاب محمد علیزاده که بگذریم آنچه که بیشتر مورد توجه قرار گرفت حضور برخی از مهمانان در بخشهای مربوط به موسیقی در این برنامه بود که هرکدام از این افراد اغلب همراه با تهیهکننده یا مدیر برنامههایشان روبه روی دوربین قرار میگرفتند. شرایطی که نمیتواند غیر از رفاقتهای پشت پرده و مسائلی از این دست دلیل دیگری داشته باشد. در این زمینه میتوان به حضور مهدی کرد مدیر برنامههای محسن ابراهیمزاده حین حضورش در برنامه و البته اجرای بسیار بی کیفیتش اشاره کرد که معلوم نیست چه ویژگی از این تهیه کننده باعث شده که دست اندرکاران برنامه فرض کنند مخاطبان او را میشناسند و یا حضورش میتوانند برای یک بیننده جذاب باشد؟
موضوع عدم دعوت از هنرمندان شناخته شده و مطرح موسیقی ایرانی و موسیقی اقوام ایران برای حضور در بخشهای مختلف این برنامه و اساساً برنامههای دیگر مرتبط با تحویل سال نو نیز حلقه مفقوده موسیقی در نوروز سیما بود که اگر تهیه کنندگان و برنامه سازان با اطلاعات و آگاهی بیشتری نسبت به این موضوع اقدام میکردند، قطعاً ظرفیت بالای این دو گونه موسیقایی نشان میداد که چقدر میتواند برای مخاطبان در لحظات منتهی به سال نو دارای جذابیت باشد و کار را به جایی نرساند که این ویژه برنامه تبدیل به یک دورهمی دوستانه میان تعدادی از هنرمندان و خوانندگانی که باهم رفاقت بیشتری دارند، شود.
حمید هیراد و افشای یک حقیقت در روزهای کرونایی
از دیگر نکات قابل توجهی که درباره برنامههای نوروزی سیما در حوزه موسیقی حاشیه ساز شد حضور حمید هیراد خواننده موسیقی پاپ کشورمان در برنامه «بهار جان» شبکه پنج سیما (همان برنامهای که محمد علیزاده اجرای آن را به عهده داشت) و اعلام خبر ابتلایش به بیماری سرطان خون در یک برنامه عمومی بود.
خبر بیماری حمید هیراد طی روزهای پایانی سال گذشته باعث نگرانی و آزردگیِ خاطرِ هواداران این خواننده و مردم شد. از این رو حمید هیراد، دوشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۸ دعوت برنامه نوروزی «بهار جان» را پذیرفت تا درباره بیماری و وضعیت کنونیاش توضیحهایی را ارائه کند.
هیراد هم طی این گفتگو در پاسخ به علیزاده اظهار کرد: «ما هر چه که تا الان به دست آوردیم از وجود مردم است. اگر نگاه خدا و مردم به ما نباشد، حمید هیرادی وجود ندارد. تا زمانی که هستم عاشقانه و بدون ریا برای مردم میخوانم. قطعه «شوخیه مگه» هم از جایی آمد که هیچ ریایی در آن نبود و روی تخت بیمارستان آن را ساختم. آرزوی هر خوانندهای است که اثرش به دل مردم بنشیند. وقتی دیدم مردم قطعه «شوخیه مگه» را دوست داشتند، خیلی احساساتی شدم و ساعتها برایش اشک ریختم. البته در همان زمان به من گفتند که سرطان خون دارم و فقط یک ماه دیگر زنده هستم. پس از آن و در مدتی حدود پنج یا شش ماه فهمیدم که چقدر زندگی فانی است.»
علیزاده نیز از هیراد پرسید که چرا همان موقع و یا در اوجِ زمانی که فشارهای زیادی به تو وارد میکردند، ماجرای بیماریات را بیان نکردی؟ که هیراد در پاسخ به این پرسش گفت: «دوست ندارم خبر بد به کسی بدهم. حتی به نزدیکان خودم هم نگفتم و تعداد اندکی از اطرافیانم ماجرا را میدانستند.»
موسیقی، تنها برگبرنده «پایتخت ۶»
اگرچه سریال پرطرفدار پایتخت ۶ به کارگردانی سیروس مقدم در نوروز امسال توانست همانند آنچه پیشبینی میشد گوی سبقت را در آمار بیشترین مخاطبان از سایر مجموعههای نوروزی سیما برباید اما براساس بازخوردها این فصل از مجموعه «پایتخت» نقاط ضعفی جدی هم داشت.
اما آنچه میتواند به عنوان یکی از نقاط قابل اتکا و جذاب این سریال مورد تمرکز بیشتری قرار گیرد موسیقی آریا عظیمینژاد و همراهانش برای این مجموعه است که آن را تبدیل به مهمترین شناسنامه هنری سریال بدون در نظر گرفتن حضور نامهای معتبر دیگری در ترکیب عوامل این سریال کرده است. شرایطی که تاکنون در کمتر سریالی شاهد آن بودهایم و میتواند تبدیل به مولفهای مناسب و جالب توجه برای سایر آهنگسازان در حوزه ساخت موسیقی باشد.
کما اینکه در این شرایط آهنگساز تلاش کرده با پژوهشهای متعددی که خود سابق بر این با کمک بزرگانی چون هوشنگ جاوید در حوزه موسیقی نواحی و سایر کارشناسان انجام داده، موسیقی را به جامعه مخاطب خود معرفی کند که دربرگیرنده مؤلفههای هنری موسیقی اقوام مازندران است. در این میان هم حضور سید جلال محمدی با گروه «آوای تبری» و استفاده از خوانندگان متعدد از جمله زمان شکارچیان فرزند ارشد استاد ارزمون شکارچیان آنچنان در رنگ و لعاب موسیقی بر جان و دل اثر نشسته که تا مدتها میتواند تضمین کننده رسوب موسیقی در ذهن مخاطبی باشد که در آماج و تیررس موسیقیهای غیر استاندارد قرار است.
به هر ترتیب آریا عظیمینژاد که همواره در حوزه آهنگسازی فیلم و سریال از مؤلفههای رفتاری و جامعه شناختی موسیقی اقوام به درستی استفاده کرده با وجود حفظ چارچوب و آنچه برای استخوان بندی موسیقی سریال پایتخت طراحی کرد اما بازهم دست به بدعتهایی در موسیقی فصل ششم سریال زد که قطعاً میتواند مورد توجه قرار گیرد. شرایطی که ای کاش در داستان و محتوای این سریال پرمخاطب نیز رعایت میشد.
تیتراژ «کامیون» قسمت «ماکان بند» نشد
در حالی که از سوی روابط عمومی سریال کامیون به کارگردانی مسعود اطیابی از قبل شروع این مجموعه تلویزیونی به صورت رسمی اعلام شده بود که تیتراژ این مجموعه نوروزی شبکه دو سیما به عهده مجموعه «ماکان بند» خواهد بود. اما همزمان با پخش این سریال در جریان ایام تعطیلات نوروزی بود که ورق برگشت و نام محمدرضا علیمردانی خواننده تیتراژ اول و حمید عابدی خواننده تیتراژ دوم به مخاطبان معرفی شد.
البته ابراهیم آرزو روز هشتم فروردین ماه بود که در گفتگو با خبرگزاری صبا در پاسخ به این پرسش که چرا با وجود آنکه اعلام شده بود گروه «ماکان بند» تیتراژ این سریال را میخواند و این اتفاق نیفتاد، اظهار کرد: «سازمان معیارهای خودش را دارد و صلاح ندانست این گروه تیتراژ «کامیون» را بخواند و ما هم پذیرفتیم.»
مجموعه تلویزیونی «کامیون» به تهیهکنندگی ابراهیم آرزو و شهرام دانشپور و کارگردانی مسعود اطیابی در ۳۰ قسمت ۴۲ دقیقهای برای پخش در نوروز ۹۹ تهیه شده و پخش آن همچنان ادامه دارد.
خواننده بااستعدادی که چوپان نبود!
طی روزهای منتهی به عید نوروز بود که در میان هیاهوها و دل نگرانیهایی که پیرامون شیوع ویروس کرونا تمامی اتفاقات و رویدادهای مرتبط با فعالیتهای فرهنگی هنری را تحت تأثیر قرار داده بود. تصاویر جالبی منتسب به یک جوان چوپان در فضای مجازی به شدت وایرال شد و شرایطی را ایجاد کرد تا این جوان هنرمند که از او در زمان انتشار این ویدئو به عنوان یک چوپان یاد میکردند یک شبه ره صد ساله طی کند و به دلیل نغمه دلنشینی که صدای او داشت به عنوان یک هنرمند خوش صدا در میان مردم معرفی شود.
هنرمندی با نام سروش رضایی که در میان پهنهای از یک بیابان، هنگامی که گوسفندان مشغول چرا هستند تلفن همراه خود را در قالب سلفی تنظیم کرده و با آوای دلنشینی که موسیقی آن برآمده از نغمات موسیقی ردیف دستگاهی ایران است به اجرای ترانه «برف پیری» که پیش از این توسط علیرضا افتخاری خوانده شده بود، میپردازد. اما این پایان ماجرا نبود چرا که بعد از مدتی در همین فضای مجازی مطرح شد که این جوان خوش صدا و مستعد چوپان نیست، بلکه از جمله هنرمندان نوجوانی است که به کار دامداری مشغول است و طی سالهای گذشته در شهر اصفهان مشغول خوانندگی است و حتی همین چند مدت پیش نیز در فراخوان آکادمی موسیقی «پورناظری» نیز شرکت کرده است.
سروش رضایی هر چند تصاویر کمی به اشتراک گذاشته اما بعد از منتشر شدن فیلم آوازخوانیش در شبکههای اجتماعی فالوورهایش به چندین هزار نفر افزایش یافت. شرایطی که دستاندرکاران برنامه فرمول یک به تهیه کنندگی و اجرای علی ضیا را مجاب کرد تا در میان برهوت کمبود مهمان ممتاز حوزه موسیقی در اغلب برنامههای سیما از این هنرمند نوجوان و مستعد موسیقی ایرانی دعوت کنند تا مهمان برنامه باشد.
این هنرمند در برنامه فرمول یک بود که درباره انتشار گسترده این کلیپ توضیح داد: «این کلیپ اوایل اسفند ماه سال ۹۸ گرفته شده بود که من پس از چند روز تصمیم گرفتم آن را در صفحه ام به اشتراک بگذارم. اکنون هم دو هفته است که در تهرانم و وقتی همکاران شما در برنامه با من تماس گرفتند به برنامه شما آمدم. من چوپان نیستم من یک دامدارم. این هم خواست خدا بود که این فیلم یک دفعه دیده شود کما اینکه من اصلاً قرار نبود این تصاویررا به اشتراک بگذارم. من روزی داشتم به برخی از تصاویرم در تلفن همراه نگاه میکردم و دیدم این تصویر موجود است که اتفاقاً درآن هم بد نخواندم و هم پشت صحنه خوبی دارد. اما خواست خدا بود که به یکباره این چنین دیده شود.»
وی در پاسخ به سوال علی ضیا که آیا در حوزه موسیقی آموزش دیده است؟ گفت: «بله. من در اصفهان کلاس رفتم و اساساً هم دوست دارم در همین سبک سنتی بخوانم. البته رضایی در جواب پرسش دیگری مبنی بر نحوه دعوت تهیه کنندگان از او بعد از انتشار این ویدئو بیان کرد: در همین چند روزی که ویدئو منتشر شده تهیه کنندگان زیادی به من پیشنهاد همکاری دادند اما من خیلی تمایل ندارم که در حوزه موسیقی پاپ بخوانم. من دوست دارم ایرانی بخوانم. شغل دامداری را هم کنار نمیگذارم. البته که خوانندگی علاقه و عشق من است و برای اولین اولویت است اما اینجور نیست که شغل دامداری را کنار بگذارم.»
تابوشکنی در تیتراژ «دوپینگ» و خاطره بازی با یک موسیقی
یکی از ملودیهایی که در ایام تعطیلات نوروزی اختصاص به تیتراژ سریال تلویزیونی «دوپینگ» به کارگردانی رضا مقصودی در شبکه سوم سیما بود. سریالی که در کنار «پایتخت ۶» در ردیف پرمخاطبترینهای تلویزیون طی روزهای اخیر قرار داشت.
موسیقی این سریال به عهده آرمان موسیپور است که طی سالهای گذشته کارنامه خوبی را از خود در ساخت موسیقی سریالها و آثار سینمایی بر جای گذاشته است. کما اینکه او در ساخت موسیقی این سریال که در برگیرنده حال و هوایی فانتزی و مرز بین واقعیت و فرا واقعیت قرار دارد توانست دست به ارائه موسیقی بزند که در قول عامیانه آن روی کار نشسته است.
اما نکته جالب توجه در موسیقی این تیتراژ دیده میشود ابتدا استفاده قطعه نوستالژیک و خاطره ساز «آی نسیم سحری» به خوانندگی حسن همایونفال و دوم ایجاد یک قالب ترکیبی با این ترانه به خوانندگی محمد بحرانی است. که خیلی از شنوندگان و علاقه مندان موسیقی این نوع موسیقی را نزدیک به موسیقی «رپ» میدانند. چارچوبی که مدت هاست جزو خطوط قرمز دفتر موسیقی وزارت ارشاد برای صدور مجوز به ترانهها و خوانندههای فعال این سبک محسوب میشود و طی سالهای اخیر نیز محل بحث و بررسی فراوانی میان دست اندرکاران این حوزه بوده است.
البته محمد بحرانی بازیگر سریال «دوپینگ» که خوانندگی تیتراژ این سریال را نیز عهدهدار شده چندی پیش در گفتگو با خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری فارس پیرامون این موضوع گفت: «اصولا خواننده نیستم و چند کار را به صورت دلی با همین گروه خودمان که همیشه با هم کار میکنیم خواندم. کارهای شاخص ما همان دو قطعه برای جامهای جهانی فوتبال و یک کار برای مسابقههای جهانی والیبال بود. این قطعهها بیشتر از اینکه انتقادی باشند روحیه بخش هستند و در تیتراژ دوپینگ نیز هدفمان روحیه بخشی به مردم بوده است و تلاش کردیم تا این تیتراژ شیرین تمام شود که ارجاع میدهد به فردای روشن. کاراکتر فریدون در سریال با پیشنهاد خودم گهگاهی ترانه آی نسیم سحری را زمزمه میکند چراکه آهنگی است که برای خودم خاطره انگیز است. اواسط کار به ذهنم رسید شاید بتوانیم برای تیتراژ پایانی سریال چنین ایدهای را پیاده کنیم. بر همین اساس تصمیم گرفتیم ترانه آی نسیم سحری را با ترانهای رپ تلفیق کنیم…با اینکه این سریال نوروزی بود و در متن ارجاعی به اتفاقهای بیماری کرونا نداشت، اما دیدیم که نمیشود تیتراژ از حال و هوای این روزها جدا باشد و طی پیشنهاد امیر متمرکز شدیم روی اتفاقهای ویروس کرونا و امیر سلطان احمدی بندهای رپ را بین ملودیها درباره این موضوع سرود.»
«عصر جدید» و استدلال عجیب و غریب بشیر حسینی درباره یک شرکتکننده
یکی دیگر از حاشیههای موسیقایی برنامههای سیما مربوط به پخش یکی از برنامههای «عصر جدید» شبکه سه سیماست. برنامهای که در آن پوریا عابدینی جوان خوش صدای شرکتکننده در کمال ناباوری فقط توانست سه چراغ روشن را از هیأت داوران مسابقه دریافت کند و این سید بشیر حسینی بود که با توجیه «چشم بسته خواندن» پوریا و خروج او از قواعدی که به زعم این داور خارج از استاندارد اجراهای حرفهای روی صحنهها بود به او رأی منفی داد.
پوریا در این اجرا قطعه «سنگ خارا» به آهنگسازی زنده یاد علی تجویدی را برای داوران اجرا کرد. قطعهای که بارها از سوی خوانندگان مختلف اجرا شده و این هنرمند جوان در کیفیتی مناسب آن را پیش روی مخاطبان قرار داد و موجب شد که از آریا عظیمینژاد سخت گیر تا رؤیا نونهالی و امین حیایی بدون هیچ تردیدی به او رأی مثبت بدهند. اما حاشیه از آنجا آغاز شد که بعد از رأی مثبت امین حیایی سید بشیر حسینی در اوج خوانندگی پوریا دگمه منفی را فشار داد و آنچنان شوکی را به حاضران در برنامه وارد کرد که از این اقدام حسینی متعجب شدند. کما اینکه هوشمندی کارگردان تلویزیونی برنامه در سوئیچ دوربینها و تدوین به خوبی نشان میدهد که حمیدرضا ترکاشوند مربی موسیقی برنامه در پشت صحنه و احسان علیخانی با چه بهت و حیرتی به سید بشیر حسینی نگاه میکردند و ایمان قیاسی مجری پشت صحنه برنامه نیز گفت: «امیدوارم آقای دکتر یک دلیل خیلی منطقی برای این حرکت داشته باشند.»
آنچه فرآیند توجه به موسیقی را نسبت به تولید برنامهها، مجموعههای نمایشی یا همان سریالها و موارد مشابه متفاوت کرد چیدمان حضور مهمانان در برنامهها به ویژه برنامههای تحویل سال نو بنا به حوزه کیفیت کاری آنها بود. شرایطی که برخی از آنها را وارد چالشهای بسیار مهم و برگرفته از تجربهای چون مجری گری کرد. اگرچه پس از مشخص شدن آرای هیأت داوران امین حیایی با یک توجیه غیرمنطقی مقایسه خوانش پوریا عابدینی با خوانش پارسا خائف در دوره پیشین، خوانندگی پوریا را تأیید کرد. اما این سید بشیر حسینی بود که با بیان نکاتی به ارائه نقطه نظرات خود درباره امتیاز منفی به این خواننده جوان پرداخت و خطاب به عابدینی گفت: «من اجرا را یک بسته کامل میبینم. آنجایی که چشمهایت را میبندی اصلاً به مخاطب توجه نمیکنی. حتی آن موقع که آواز نمیخوانی زمین را نگاه میکنی. من احساس میکنم حضورت روی صحنه کم رنگ است و از فضا و موقعیتی که داری کم و نادرست استفاده میکنی. من علت اینکه با عشق قرمز زدم همین بود.»
البته بین صحبتهای حسینی در صحنه اجرا بود که دوربین روی حمیدرضا ترکاشوند سوئیچ شد که در مقطعی گفت: «نه دیگه اینها بهانه است»
در همین حین رؤیا نونهالی خطاب به بشیرحسینی بیان کرد: «من پرسشی دارم و البته پاسخ مشخصی هم ندارم. چرا که ما آوازخوانهای شاهکاری داریم که عموماً هنگام برنامه اجرایشان را با چشم بسته میخوانند بی آنکه بتوانی چشم از آنها برداری. من قید میکنم که این پرسش من است. گاهی شاید با چشم بسته نیز میتوان ارتباط برقرار کرد.»
آریا عظیمینژاد هم در ادامه این بحث داوران که به مذاق احسان علیخانی هم خوش آمده بود، تصریح کرد: «توان این پسر در خوانندگی توان خوبی است. او بسیار ژوست و تمیز خواند. حسش هم خیلی خوب بود. به نظرم یک ذره کم لطفی است اگر بخواهیم چیزهایی را نبینیم و بعد چیزهای دیگر را بزرگتر ببینیم.»
سید بشیر حسینی هم در واکنش به این اظهارت اظهار کرد: «استادان بزرگواری که روی صحنه چنین بودند به نظرم در این حوزه که به آن اشاره داشتم الگوی خوبی نیستند. استادان میتوانند در حوزه آواز الگوی خوبی باشد اما در حوزه بسته یا پکیج ارتباطی کامل، حتماً الگوهای خوبی نیستند.»
عظیمینژاد در واکنش به این صحبتها گفت: «ما استاد بنان را داشتیم که هر وقت روی صحنه میخواند عینک دودی میزد. بله اگر کسی روی صحنه موسیقی پاپ اجرا کند باید این مولفههایی که شما به آن اشاره کردید را اجرا کند. اما کسی که موسیقی سنتی میخواند اصلاً نباید این سکنات موسیقی پاپ از او سربزند.»
در همین هنگام بود که علیخانی از تماشاگران برنامه خواست تا نظرات خود را درباره این اظهارات اعلام کننده که در شرایطی جالب توجه میزان آرای تماشاگران نیز برابر بود.
بشیر حسینی در این بخش گفت: «تذکر شما کاملاً درست است اما تا قبل از اینکه اولویت صوت در رسانههای بصری بر اولویت تصویر قالب باشد. اگر بخواهیم این موسیقی را با چشمان بسته گوش دهیم آن وقت میتوانیم بپذیریم. اما اگر بخواهیم ببینیم وجوه بصری اش از ظاهر، پوشش و اندام تا زبان بدن یک بسته کامل میشود.... من محکم سر نظر خودم هستم»
پس از این مباحثه پوریا عابدینی ضمن قدردانی از آرای هیأت داوران خاطرنشان کرد: «موسیقی اصیل و محتوایی محجوب و مهجور است و به تبع آن هنرمندانی که موسیقی اصیل اجرا میکنند یک حجب و حیایی دارند؛ حتی در نوه پوشش و حرکات و خواندن. به نظرم هر نوع موسیقی با احترام به نظر عزیزان باید در رسته و دسته خودش قضاوت شود و اینکه موسیقی شنیدنی است، دیدنی نیست»
حضور بنیامین بهادری در «دورهمی» دردسرساز شد
بنیامین بهادری نیز از آن دسته خوانندگانی است که گویا تمایل زیادی به ایجاد حاشیه دارد. او که طی سالهای اخیر بعد از درگذشت نابهنگام همسر اولش در یک سانحه تصادف مدتی از حاشیهها به دور بود، تلاش کرد تا با برگزاری کنسرتها و انتشار قطعات مختلف وارد فاز جدیدی از فعالیتهای موسیقایی خود شود. کما اینکه در این مدت بعد از مهاجرت یا سفرش به آمریکا و اتفاقات تازهای که در زندگی او پدید آمد عملاً بنیامین بهادری را وارد چرخه تازهای از فعالیتها کرد.
اما گویا حاشیهها دوست ندارند دست از بنیامین بهادری بردارند، چرا که حضور وی در ایام تعطیلات نوروزی برای یکی از برنامههای «دورهمی» مهران مدیری شبکه نسیم سیما موجب بروز واکنشهای متعددی شد که مهمترین آن به اجرای ترانه «کودکانه» یا همان «بوی عیدی» به آهنگسازی اسفندیار منفردزاده و خوانندگی مرحوم فرهاد مهراد بود.
این خواننده در جریان اجرای این قطعه در برنامه دورهمی بود که روی ترانه اصلی اثر که متعلق به شهیار قنبری است، تغییرات بدون اجازهای را اعمال و روی صحنه اجرا کرد. اجرایی که برای او گران تمام شده و موجب شد که هم شهیار قنبری و هم اسفندیار منفردزاده از آن سوی آبها به این موضوع واکنش نشان دهند. البته آهنگی که بنیامین خوانده چندی پیش به صورت سراسری پخش شد و در همان زمان نیز موجب بروز اعتراضاتی شد.
شهیار قنبری ترانه سرا و خوانندهای که سالهاست در خارج از ایران زندگی میکند، در واکنش به اقدام بنیامین بهادری نوشت: «شعر من اسباببازی نیست. میوه یک زندگی درد و زخم و گریه است. آسان به دست نیامده که آسان از دست برود.»
اسفندیار منفردزاده هم در واکنش به این نوع نوع خوانش بنیامین نوشته بود: «آقای بنیامین! شما در دستبرد به آهنگ من و شعر شهیار قنبری بیشرمی کردهاید.»
هرچند بنیامین نسبت به اعتراضات واکنشی نشان نداد اما بنابر تازهترین خبرها شهیار قنبری اقدام به شکایت قضائی از این خواننده جوان کرده و باید دید آیا همچون سه سال پیش که رضا صادقی، علی لهراسبی و سینا سرلک ناگزیر به تن دادن به رأی دادگاه بهواسطه شکایت اردلان سرافراز شدند، اینبار هم حکم محکومیت علیه بنیامین بهادری صادر خواهد شد یا همه چیز ختم به خیر میشود.