حجت‌الاسلام حسنلو گفت: عصر غیبت منتظرانی با بصیرت برای اداره جامعه طلب می‎کند. در روایات از یاوران و منتظران، ایجاد و تقویت صفت «ورع» خواسته شده است. ورع، به انسان بصیرت در انتخاب می‌دهد.

خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه: بسیار خوانده و شنیده‌ایم که منتظران واقعی کسانی هستند که در زندگی همواره امام غایب را ناظر بر اعمال بدانند و به گونه‌ای رفتار کنند که رضایت آن امام همام حاصل شود. به بیان دیگر افراد باید از درون خود انقلابی اساسی را رقم زده و جامعه به معنای واقعی کلمه در انتظار فرج باشد. اما چنین مسأله ای با عافیت طلبی، حرف و شعار محقق نمی‌شود. منتظر واقعی امام زمان (عج) نه تنها در گفتار که در کردار نیز مهدی باور است.

به مناسبت فرارسیدن نیمه شعبان، سالروز ولادت امام عصر (عج) با حجت‌الاسلام «امیر علی حسنلو»، مدیر گروه تاریخ مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه‌های علمیه گفت‌وگویی داشتیم که در ادامه می‌خوانید؛

*آنچه که در روایات نسبت به وجود مقدس امام عصر (عج) مطرح می‌شود، حکایت از آن دارد که حضرت از حال شیعیان خود آگاه هستند. با توجه به اینکه در روز ولادت آن امام همام قرار گرفته‌ایم نسبت به مسأله و تفضل حضرت در زمان غیبت نسبت به شیعیان برای مخاطبان ما صحبت بفرمائید.

وجود جمعی از عالمان و بزرگان شیعه که خود با واسطه‌هایی کم، دوره‌های تربیتی و تعلیمی ائمه طاهرین (ع) را دیده بودند از فیلسوف بزرگ ابو نصر فارابی و دیگر بزرگان نقل شده است که گفته‌اند؛ هنگامی که رئیس مدینه فاضله غایب بود باید به سنن و قوانین پیشینیان او عمل کرد، علمای بزرگ تشیع نیز همین سیره را عملی کرده‌اند. این است که با وجود این میراث هدایتی و تربیتی بزرگ در ابعاد گوناگون مسائل زندگی و با اصل «نیابت عامّه» در عصر غیبت کبری می‌نگریم که آثار وجودی حجت در دوران غیبت نیز طبق گفته حضرت منتفی و منقطع نشده است؛ ابان بن عبد الله می‌گوید به حضرت رضا (ع) عرض کردم که برای من و خانواده ام دعایی فرما، فرمود: «مگر من دعا نمی‌کنم! به خدا قسم اعمال شما در هر روز و شب بر من عرضه می‌شود آیا کتاب خداوند عزوجل را نمی‌خوانی که می‌گوید: (خدا و پیامبرش و مؤمنان عمل شما را می‌بینند)....» (اصول کافی، ج ۲، باب عرض الاعمال علی النبی و الائمه.)

پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) نسبت به اعمال عبادی و رویدادهای عالم عموماً از طریق الهام خداوند و راه‌های اعجاز و غیر طبیعی که حقیقت آن بر ما پوشیده است، آگاه می‌شوند و چون بر اساس اعتقاد ما شیعیان، حضرت بقیه الله (عج) یکی از پیشوایان و ائمه معصومین (ع) است و زمامداری فعلی جهان با آن حضرت است، حتماً باید موید به الهام الهی باشد و وقتی مورد الهام الهی بوده و خداوند از طرق مختلف او را نسبت به کل آنچه در عالم می‌گذرد آگاه می‌سازد

بنابر این پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) نسبت به اعمال عبادی و رویدادهای عالم عموماً از طریق الهام خداوند و راه‌های اعجاز و غیر طبیعی که حقیقت آن بر ما پوشیده است، آگاه می‌شوند و چون بر اساس اعتقاد ما شیعیان، حضرت بقیه الله (عج) یکی از پیشوایان و ائمه معصومین (ع) است و زمامداری فعلی جهان با آن حضرت است، حتماً باید موید به الهام الهی باشد و وقتی مورد الهام الهی بوده و خداوند از طرق مختلف او را نسبت به کل آنچه در عالم می‌گذرد آگاه می‌سازد و بر اساس ولایت تکوینی و معنوی که بر عالم دارد، به اذن خداوند ممکن است در بعضی از حوادث چه شخصی و چه عمومی از قبیل هدایت و دست گیری و رفع مشکلات شیعیان و یا دفع ضررها و آسیب دشمنان و یا سایر پدیده‌های عالم، تصرف کند.

در توقیعی که برای عالم جلیل القدر شیخ مفید قدس سره از ناحیه مقدسه نقل شده می‌خوانیم که امام (ع) می‌فرماید: «… سلام بر تو ای دوست مخلص در دین که در اعتقاد به ما با علم و یقین امتیاز داری… هرچند ما در جایی منزل کرده‌ایم، که از محل سکونت ستمگران دور است و این هم به علتی است که خداوند صلاح ما و شیعیان با ایمان را تا زمانی که دولت دنیا از آنِ فاسقان می‌باشد در این دیده است، ولی در عین حال از اخبار و اوضاع شما کاملاً آگاهیم و چیزی از آن بر ما پوشیده نمی‌ماند.... ما در رعایت حال شما کوتاهی نمی‌کنیم و یاد شما را از خاطر نبرده‌ایم و اگر جز این بود از هر سو گرفتاری به شما رو می‌آورد و دشمنان شما، شما را از میان می‌بردند.» (احتجاج طبرسی، ج ۲، ص ۳۲۲) بنابر این، امام علیه السلام با توجه به آگاهی و سیطره علمی که بر امور دارد می‌تواند مستقیماً در اثر ولایت تکوینی و معنوی که دارد در امور تصرّف نموده و اقدام به رفع و دفع مشکلات شیعیان و گرفتاران نماید.

و نیز می‌تواند به واسطه اسباب و افرادی که در زمان غیبت کبرا در خدمت آن حضرت است اقدام نمایند، زیرا بر اساس برخی روایات عده‌ای از شیعیان و افراد مخلص در محضر آن حضرت مشغول خدمت اند. از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمود: «قائم علیه السلام دو غیبت دارد یکی کوتاه و دیگری دراز، در اولی جز شیعیان خاص کسی جای او را نمی‌داند و در دیگری تنها خادمین محرم او جای او را می‌دانند.» (اصول کافی، ج ۲، ص ۵۷۵.) که به امر امام علیه السلام مشغول خدمت در اقصی نقاط عالم می‌باشند. پس هم اکنون حضرت مهدی علیه السلام در تنهایی زندگی نمی‌کند؛ بلکه همیشه عده‌ای در محضر آن حضرت اند که امام علیه السلام گاهی در انجام امور از آنها کمک می‌گیرد.

چنانکه اشاره شد براساس توقیع مبارکشان آن حضرت وظیفه ما را در عصر غیبت معلوم کرده‌اند که «و امّا الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا فانّهم حجّتی و انا حجة الله؛ در واقه های جدید به راویان حدیث ما رجوع کنید؛ زیرا آنان حجت‌های من هستند و من حجت خدایم». (احتجاج، ج ۲، ص ۲۸۳.) پس آنچه از این توقیع مبارک فهمیده می‌شود این است که آن حضرت ما را رها نکرده‌اند، بلکه نظر و الطاف و افاضات خویش را بر عالم دارد، اما به خاطر علت‌هایی که از جانب ماست غایب شده است در این موقعیت زمانی حضرت مردم را به علمای ربّانی ارجاع می‌دهد که آنها بر ما حجت هستند و اگر مشکلی اعتقادی و یا مسائل شرعی و… در امور دین داشته باشیم بایستی به آنها رجوع کنیم، چرا که حضرت اتمام حجت کرده‌اند، پس در نتیجه هدایت الهی قطع نشده است، چرا که علما با افاضاتی که حضرت به آنها دارد واسطه هدایت و ولایت بر مردم در امور دینی و شرعی هستند.

تا زمانی که آمادگی برای پذیرش برنامه‌های حضرت حجت پدید نیاید و مردم دنیا از آن استقبال ننمایند، ظهور تحقق نمی‌یابد و غیبت همچنان به طول خواهد انجامید

بدون شک تا زمانی که آمادگی برای پذیرش برنامه‌های حضرت حجت پدید نیاید و مردم دنیا از آن استقبال ننمایند، ظهور تحقق نمی‌یابد و غیبت همچنان به طول خواهد انجامید. از این نظر می‌توان گفت بی لیاقتی مردم یکی از عوامل تحقق غیبت و تداوم آن به شمار می‌رود که توقیع شریف مورد سوال به آن اشاره دارد: «و اگر چنانچه شیعیان ما که خداوند توفیق طاعتشان دهد در راه ایفای پیمانی که بر دوش دارند. همدل می‌شدند، هرگز سعادت ملاقات ما از ایشان به تأخیر نمی‌افتاد و سعادت دیدار ما زودتر نصیب آنان می‌گشت؛ دیداری بر مبنای معرفت راستین و صداقتی از آنان نسبت به ما. پس ما را از ایشان دور نمی‌دارد، مگر آن دسته از کردارهای آنان که ما را ناپسند و ناخوشایند است و از آنان روا نمی‌دانیم.» (تاریخ غیبت کبرا، ص ۷۴ و ۱۹۶)
مراد از وفای به عهد، عهد انسان نسبت به پیروی از خداوند متعال و حجج الهی و دستورات دینی و عدم ارتکاب گناه است.

*مسأله نذر برای امام غایب در میان مردم از جایگاهی خاص برخوردار است و هرکسی در حد بضاعت تلاش می‌کند در ایام نیمه شعبان، خدمتی انجام دهد. آیا نذورات برای امام زمان در روایات اشاره شده است و کیفیت این نذورات با توجه به اینکه همواره مورد استقبال مردم بوده باید چگونه باشد؟

قبل از پاسخ به این پرسش مقدمه‌ای را بیان می‌کنم، نذر برای پیامبر اکرم (ص) ریشه قرآنی دارد، نذورات پیامبر (ص) پس از حضرت به فرزندان و اهل بیت‌اش می‌رسید واین رویه قرن‌ها استمرار داشته ضمن اینکه دوستداران اهل بیت (ع) نذوراتی مستقل برای امیر مؤمنان (ع) و حضرت فاطمه (س) داشته‌اند؛ لذا در فقه اسلامی مباحث مفصلی در باب نذر با مستندات قرآنی و روایی مطرح گردیده است؛ دامنه بحث نذر به وقف و موقوفات کشیده شده است؛ موقوفاتی فراوان در این فرآیند در تاریخ اسلام درباره اهل بیت (ع) به وجود آمده است؛ این موقوفات و نذورات مایه برکات اقتصادی و تمدنی گردیده ودر مصارف عام المنفعه آموزشی و پژوهشی مورد استفاده و فواید بی شماری از نظر علمی و فرهنگی و تمدنی و بهداشتی در باب مراکز درمانی در جوامع اسلامی به وجود آورده است که در جای خود بحث طولانی می‌طلبد.

درباره ائمه (ع) موقوفات مفصل و نذورات عمده وجود داشته است؛ درباره امام زمان (عج) نیز موقوفات و نذورات زیادی از سوی دوستداران تقدیم گردیده که در برگزاری جشن‌های نیمه شعبان این نذورات مورد استفاده بوده و موقوفات خاصی نیز از سوی دوستداران برای احیای این جشن‌ها وزنده داشت نام و سالروز تولد حضرت از سوی دوستداران آن حضرت در نظر گرفته شده است؛ این رویه در میان شیعه به حدی جا افتاده بوده است که حتی مکان‌های خاص و اموال خاصی اختصاص به این مهم داده شده است؛ نذوراتی در رونق و رشد تمدنی و فرهنگی نمودهای فراوانی دیده شده است از ساختن مدارس دینی و مدارس آموزشی و در زمینه چاپ و نشر کتاب و ساختن مراکز درمانی که ابتدا به صورت نذر بوده و سرانجام تبدیل به موقوفات دائمی گردیده و زمینه ساز خیرات و برکات مادی و معنوی به جامعه اسلامی شده است؛ از این رو محبان و دوستداران حضرت در وسع توان خود نذورات معنوی و مادی متنوعی درباره حضرت داشته‌اند؛ از نذر صلوات برای سلامتی حضرت تا نذرهای بزرگ اطعام و نذر تأمین هزینه‌های زیارتی تا نذر در زمینه‌های درمانی که برخی از پزشکان و اطبا نذر می‌نمودند ایامی را بیماران مراجعه کننده را رایگان و بدون دریافت ویزیت معاینه و حتی عمل جراحی نمایند؛ این نذورات چنانکه عرض کردم ریشه مشروع و مبانی قرآنی و فقهی بسیار متقن واستوار داشته است و همچنان استمرار دارد.

جا دارد در این زمینه کارهای پژوهشی میدانی و پایان نامه‌های علمی نگاشته شده و مسئولین نهادهای فرهنگی برنامه‌ای دقیق در این باره از طریق شناسایی این موارد تهیه نموده و جهت ارتقا و ترویج این امور خیر و فرهنگ سازی بیشتر به جهت اثرگذاری اهتمام داشته باشند. صدا و سیما فیلمها و برنامه‌هایی در این زمینه تهیه و به مردم ارائه نماید. نمونه‌های زیادی درباره نذورات برای امام زمان (عج) و صلوات الله علیه وجود داشته است که هنوز شناخته نشده است و نیاز به معرفی دارد؛ همین جشن‌های نیمه شعبان بانیانی داشته که مدت پنجاه سال به صورت نذری اطعام این مجالس را عهده دار بوده‌اند در شهرها و روستا همه اینها نیازمند شناسایی و تبیین از جهت برکاتی معنوی که داشته‌اند نیازمند تبیین هستند.

یک جامعه اسلامی چون جامعه ما که ملتزم به سیره ائمه اطهار است، چگونه باید خود را برای ظهور حضرت آماده کند و در این میان انجام امور واجب و مستحب آیا تأثیری دارد؟ میان یاوران عصر ظهور و یاوران عصر غیبت، ارتباط است. یاوری دوران ظهور، از مسیر یاوری در عصر غیبت می‌گذرد. پس، باید زمینه‌های ظهور را در عصر غیبت فراهم ساخت و با کوششی زمینه‌سازانه در جهت تسریع به ظهور قدم برداشت؛ چنان‌که در روایات به صورت کلی از هر شیعه می‌خواهد امام زمانش را یاری نماید. امام علی (ع) در نامه‌ای به «عثمان بن حنیف» به چهارگونه یاری و دستور می‌دهد: «لکن فَأَعِینُونی بِورعٍ و اِجتهادٍ و عفّةٍ و سِدادٍ» (نهج البلاغه، خ ۱۱۸). به یقین یاوران امام زمان (عج) نیز باید ویژگی یاوران امام علی (ع) را داشته باشند.

برخی از اوصافی که در روایات تأکید شده برای یاوران امام (عج) را در ادامه بر می شمرم؛

میان یاوران عصر ظهور و یاوران عصر غیبت، ارتباط است. یاوری دوران ظهور، از مسیر یاوری در عصر غیبت می‌گذرد. پس، باید زمینه‌های ظهور را در عصر غیبت فراهم ساخت و با کوششی زمینه‌سازانه در جهت تسریع به ظهور قدم برداشت

۱. پرهیزکاری: این نکته و این واژه با عبارت‌های مختلف از چند امام نقل شده و در آن‌ها از شیعیان اعانت به ورع و اجتهاد خواسته شده است (الکافی ج ۸، ص ۲۱۲) در روایات متعددی از یاوران و منتظران، ایجاد و تقویت صفت «ورع» خواسته شده است. ورع، به انسان بصیرت در انتخاب می‌دهد. یاور مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف باید دنیا را همانند میدان مین ببیند و در اندیشه باشد که مبادا با انتخاب نادرست، امامش را دلگیر کند و مبادا با چنین انتخابی ظهور او را به عقب بیندازد. آری، اگر توابین کمی وقت‌شناس بودند؛ شیرینی قیام امام حسین (ع) را به جهانیان می‌چشاندند.

۲. تلاش و پشتکار در اجرای وظایف: انسان سالیان متمادی تلاش کرد تا به علم و تکنولوژی فعلی دست یافت؛ توانست به کره ماه رود و به توان‌مندی‌های زیادی دست یابد؛ ظهور مهدی (عج) نیز تلاش و زمینه‌سازی فردی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی می‌طلبد.

۳ .عفت و پاکدامنی و دوری از هوا و هوس: یاور مهدی (عج) باید مرد عمل باشد و با عفت عملی، خود، و جامعه را به سوی ظهور هدایت کند. «کُونُوا دُعاةً للناس بغَیْرِ ألْسِنتِکُم» (الکافی، ج ۲، ص ۷۸)، همیشه بر گوش یاوران طنین‌انداز است. از این‌رو، همیشه خود بهترین رفتار را انتخاب و مردم را به بهترین رفتار در جهت سرعت بخشیدن به ظهور دعوت می‌کند.

۴. استواری رفتار: «سداد»، کامل‌ترین شکل یاری امام عصر است و عبارت است از: پر کردن شکاف‌ها و رفع کمبودها و کاستی‌ها. آنان که به یاری معصوم (علیه السلام) نظر دارند، ابتدا می‌بایست کاستی‌های خود و جامعه را جبران نمایند و خود را به سطح بالاتری از یاوری امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) برسانند. شیخ مفید از جمله علمایی است که با رسیدن به عنوان «سدید»، امام او را به برادری برگزید؛ (احتجاج، ج ۲، ص ۳۲۲). پیامبر (صلی الله علیه و آله) نیز اینگونه دانشمندان را در آخرالزمان «برادران» خود خوانده بود (صفارقمی، بصائرالدرجات، ص ۱۰۴).

روایاتی نیز وجود دارد که به نوعی منتظران را به یاری امام مهدی (عج) و تشویق می‌کنند و آنان را بهترین مردم می‌شمارند.
در حدیث قدسی آمده است: «أحبُّ الخلقِ إلیّ القوّامونَ بحقّی، و أفضلُهُم لدی و أکرمهُم علی محمد صلی الله علیه و آله و سلم سَیّدِ الوَری و أکرمُهم و أفضلُهم بعدَه علیٌّ أخو المصطفی المرتضی، ثُمْ مِن بعدِه مِن القّوامینَ بالقسط مِن أئمةِ الحقِّ، و أفضلُ الناسِ بعدَهم مَن أعانَهم علی حقّهِم، و أحبُّ الخلقِ إلیّ بعدَهم مَن أحبَّهُم و أبغضَ أعداءَهم و إنْ لَم یُمکنْهُ مَعونتَهم» (تفسیر الامام العسکری علیه السلام، ص ۴۳؛ بحارالانوار، ج ۲۷، ص ۹۶). محبوب‌ترین مردم نزد من کسانی هستند که حق مرا به پا می‌دارند. افضل و اکرم مردم نزد من محمد (ص) و امامان (ع) هستند و بعد از آنان، کسانی هستند که معصومان را در رسیدن به حقشان یاری می‌رسانند.

امام باقر (ع) فرمودند: «مَن أعانَنا بلسانهِ علی عدوِّنا أنطَقَهُ اللهُ بحُجّته یومَ موقفه بین یدیه عزّوجلّ هر کس ما را با زبان خود یاری کند خدای متعال روز قیامت زبانش را گویا گرداند.

نیز امام علی علیه السلام فرمودند: «ناصرُنا و محبُّنا یَنتظرُ الرحمةَ» یاری کننده دوست‌دار ما منتظر رحمت باشد (نهج البلاغه، خ ۱۰۸).

این دسته از روایات، با بیان جایگاه یاران امامان که پس از پیامبر و ائمه افضل مردم هستند و این‌که چنین یاری درِ رحمت الاهی را می‌گشاید و سعادت ابدی برای آنان به ارمغان می‌آورد؛ شیعیان را به قدم نهادن در جهت یاری ائمه تشویق می‌کنند.

عبارت «مَن أعانَهُم علی حقَّهم» در روایت اول، گویای این مطلب است که یاری باید زمینه گرفتن حق ائمه (ع) و حکومت آنان را فراهم سازد (القوامین بالقسط). این امر در زمان غیبت با تسریع به ظهور (زمینه‌سازی ظهور) امکان‌پذیر است. نیز عبارت «مَن أعانَنَا بِلسانِهِ علی عدوِّنا»، بر شیوه‌ای از یاری تأکید می‌کند که غایت آن، یاری رساندن به ائمه تا پیروزی بر دشمنان است، در زمان غیبت، یاوران، زمینه غلبه نهایی حق بر باطل را ایجاد یا به اندازه توان خود در نزدیک شدن ظهور تلاش می‌کنند. اگر هشام بن حکم به مدال با ارزش «هذا ناصرُنا بقلبهِ و لسانهِ و یدِه» (سیدرضی، ۱۴۱: ص ۵۲ و بحارالانوار، ج ۱۰، ص ۲۹۵). از ناحیة امام زمانش دست یافت، یاوران مهدی نیز با زمینه‌سازی برای ظهورش می‌توانند به چنین افتخاری، بلکه افتخار «برترین یاوران» (اکمال الدین، ص ۳۱۹) نائل آیند.

در برخی روایات مهدوی وجود یاران ویژه، از شرایط ظهور شمرده می‌شود؛ به طوری که هر گاه آنان کامل شوند، ظهور تحقق می‌یابد. امام باقر (ع) می‌فرماید: «لو اجتمَعَ علی الامام عدةُ اهلِ بدرٍ ثلاثمأة و بِضعةُ عشر رجلاً لَوَجَب علیه الخروجُ بالسیفِ» (مجموعه آثار شیخ مفید ج ۷، ص ۱۳). اگر به عدد لشکریان اسلام در جنگ بدر (۳۱۳ نفر) گرد امام جمع شوند، قیام مسلحانه بر امام واجب می‌شود.

امام صادق (ع) فرمودند: «لو کَمُلَتِ العدَّةُ المَوصُوفةُ ثَلاثَمأِةٌُ و بِضَعةُ عَشَرْ کانَ الذی تُریدونَ» (غیبت نعمانی، ۱۳۸۳: ص ۲۱۰). هرگاه سیصد و اندی نفر کامل شوند، آنچه که اراده دارید به وقوع می‌پیوندد.

نیز ذیل روایت دیگر، با عبارتی واضح‌تر چنین بیان می‌شود: «أظهَرَ اللهُ أمرَه»، یا «لَقامَ قائِمُنا» (احتجاج، ص ۶۳).

روایاتی که علت محروم شدن از ظهور معصوم (ع) در بین مردم را عدم یاران محافظ بیان می‌کند:
امام صادق (ع) فرمود: زمانی که ابوطالب فوت کرد جبرئیل بر پیامبر نازل شد و عرض کرد یا محمد از مکه خارج شو. در این شهر یار و یاوری نداری. پیامبر هراسان از مکه خارج شد (الکافی، ج ۱، ص ۴۴۹).

یا روایاتی که اشاره دارند پیامبران و امامان به سبب نداشتن یار و یاور کشته شدند:
«أَنبیاءُ اللهِ لَمْ یُنْصروا فِی الدُّنیا و قُتِلوا والأَئِمةُ مِن بعدِهِمْ قُتِلوا وَ لَمْ یُنصَروا» (تفسیرقمی، ج ۲، ص ۲۵۸ و بحارالانوارمجلسی، ج ۵۳، ص ۶۵). پیامبران الهی در دنیا یاری نشده و به قتل رسیدند. امامان پس از آنان نیز یاری نشده و به قتل رسیدند.

در روایات مهدوی نیز یکی از علل غیبت ولی‌عصر (عج) خوف قتل شمرده می‌شود؛ چنان‌که زراره از امام صادق (ع) علت غیبت امام زمان (عج) الشریف را می‌پرسد. امام صادق علیه السلام در جواب او می‌فرماید: «یُخافُ علی نفسهِ» بر جانش می‌ترسید (اکمال الدین، ص ۴۸۱).

جامعه مهدی‌یاور، باید یاری‌اش به گونه‌ای باشد که موانع ظهور حضرت، همانند خوف قتل را از بین ببرد و بدین وسیله زمینه ظهور حضرت را فراهم آورد. مهدی‌یاوران نمی‌توانند به حداقل‌ها بسنده، یا با روی آوردن به ظاهر بعضی عبادات خیال کنند تمام تکلیف خود را انجام داده‌اند. یاوران مهدی باید اعمالش مانع ظهور را کم‌رنگ کند یا آن را از بین ببرد و سبب ظهور را ایجاد کند. آیا رفتارهای غیر مسئولانه و گزینشی که با عافیت‌طلبی سازگار است، می‌تواند ادعای یاور مهدی بودن را به اثبات برساند؟!

در دعای عهد می‌خوانیم: «اللهم إنّی اُجَدِّدُ له فی صَبیحةِ هذا الیومِ و ما عِشتُ مِن أیّامی عهداً و عقداً و بیعةً»؛ خدایا در این صبح و روزهای دیگر، پیمانم را با تو تجدید می‌کنم. و سپس آن پیمان‌ها را می‌شمارد: «اللهم اجعَلنی مِن أنصاره و أعوانه و الذابّینَ عنه و المُسارعینَ إلیه فی قضاءِ حوائِجه و المُمتَثِلینَ لأوامره و المُحامینَ عنه و السابقین إلی إرادَتِه و المُستَشهَدینَ بینَ یدَیهِ.» خدایا مرا از یاران مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قرار ده و از کسانی که از او دفاع کرده و حوائج او را برآورده می‌کند و از اوامر او پیروی کرده از او حمایت می‌کند و برای تحقق اراده امام سبقت می‌گیرد و در رکاب امام شهید می‌شود.

یاور مهدی در عصر غیبت باید هر صبح، با امام زمانش عهد یاری ببندد؛ عهدی که پیامبران هم قبل از آن با امامان بستند که یاور آنان باشند و در به ثمر رسیدن اهداف آنان تلاش نمایند. همان‌گونه که پیامبران، پس از پیمان بستن در جهت زمینه‌سازی برای پیام‌آور بعدی تلاش کردند؛ ناصران امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز پس از بستن عهد نمی‌توانند دست روی دست بگذارند؛ بلکه بر اساس شرایط زمان باید برای ظهور زمینه‌سازی کنند.
دعاهایی که معصوم علیه السلام به ما می‌آموزد تا از خدای متعال درخواست یاری امام را داشته باشیم:
در دعای عهد، از خدا می‌خواهیم ما را از یاوران مهدی قرار دهد: «أَللّهُمَّ اجْعَلْنِی مِن أَنصارِهِ و أَعْوَانِه» و سپس گونه‌های یاری (عون) تا سرحد شهادت را برمی‌شمارد: گونه‌های یاری ایجابی: سرعت‌گیری در برآوردن حوائج امام (اَلمُسارِعینَ فِی قَضاءِ حَوائِجِه)،
لذا باید شرایط آمادگی برای یاری حضرت را از متون ادعیه و منابع ماثور درآورد وبرای مردم بیان کرد.

*آموزه‌های مهدوی، در شکل گیری تمدن نوین اسلامی که منتهی به حکومت حضرت حجت می‌شود، چه نقشی ایفا می‌کنند؟

انسان‌ها همیشه در آرزوی رسیدن به جامعه‌ای هستند که در آن، آسایش، رفاه، امنیت و خواسته‌های معقول وجود داشته و به آسانی به آن برسند، عدالت و برابری نیز خواسته آرمانی دیگر انسان است. در نگرش قرآن، آفرینش و کیهان برای انسان و تأمین نیازهای مادی و معنوی اوست، از این روی عظمت انسان وقتی روشن می‌شود که عظمت این هستی باز شناخته شود. وقتی این رویکرد و نگرش در قرآن نسبت به انسان وجود دارد، باید هدفی مهم و غایتی بزرگ برای او در پیش روی باشد.

دانشمندان بزرگ برای رسیدن انسان به بستر حرکت به سوی تعالی و جامعه‌ای ایده آل برنامه و طرح‌های علمی آرمانی ترتیب داده‌اند تا انسان ضمن رسیدن به نیازهای «ادنی» به نیازهای «اعلی» توجه و متمرکز شود. افلاطون نقشه «اتوپیا» برای انسانیت طرح می‌کند. ابونصر فارابی از «مدینه فاضله» سخن می‌گوید، توماس از «شهر آفتاب» می‌گوید، «مور» به «بهشت زمینی» نوید می‌دهد، مارکس جامعه بی طبقه را برای آینده تاریخ پیش بینی می‌کند. رویکرد نخبگان بشری به سوی جامعه آرمانی و رسیدن به آن بوده و برای رسیدن به آن طرح‌های فراوانی ارائه داده‌اند. بنابراین انسان در هستی مقام و منزلتی دارد و رسیدن به غایت عالی برای او مهم بوده است، این خود نکته‌ای مهم است که انسان‌ها در کنار نیازهای مادی، به یک ضرورت توجه خاص دارند و آن غایتمندی تاریخ است. هر کس بر اساس جهان بینی خود غایتی برای تاریخ پیش بینی نموده است؛ در اندیشه شیعه که برگرفته از آموزه‌های قرآن و روایات اهل بیت (علیهم السلام) است این غایت آمدن انسان کامل و شکل گیری مدینه فاضله است که باید برای فراهم شدن آن شرایطی فراهم شود و تمدنی نوین براساس آموزه‌های آن جامعه آرمانی شکل داد؛ به نظر می‌رسد آموزه‌های مهدوی در این زمینه بهترین شرایط را فراهم می‌کند که به سوی آن تمدن حرکت نمود؛ این آموزه‌ها در روایات اسلامی به خوبی تبیین گردیده که نمونه‌هایی بیان می‌شود:

۱. رفع ظلم : رسیدن به جامعه عاری از هر گونه ظلم و تعدی و لبریز از عدالت، آرمان بزرگ انسان و وعده بزرگ الهی است، که هنوز به صورت کلان و فراگیر محقق نشده تا بشریت تحت لوای این اندیشه زندگی کند، و در فرصت ایجاد شده و امنیت حاصل از آن، به نیازهای فرا مادی خود اندیشه نماید، و آنچه در کتابهای آسمانی وعده داده شده عینیت یابد؛ انسان قرن هاست در حسرت ایجاد امنیت در جهان است، سلاح‌های آتشین و بمب‌های اتم علاوه بر خاک و خون کشیدن انسان‌ها، موجودات دیگر را نیز به آتش خشم و هوا و هوس می‌سوزاند و نظام هستی را به هم می‌زند، در روزگاری که جنایت‌های استعمارگران و امپریالیسم و صهیونیسم، انسانیت را به ستوه آورده و از زندگی نا امید کرده و یأس را بر زندگی انسان‌ها حاکم نموده است، انسان عصر حاضر چشم انتظار نجات بخش آسمانی است، چنانکه پیش از برانگیخته شدن انبیای الهی، در چنین انتظاری به سر می‌برد.؛ تمدن نوین اسلامی باید به سمت این افق وقله در حرکت باشد چرا که یکی از آموزه‌های مهم واساسی مهدویت رفع ظلم است از جامعه پس از گستره عظیم ظلم در جوامع بشری؛

۲- عدالت : یکی از آموزه‌های مهم قرآن که در روایات مهدوی نیز به آن تاکید شده عدالت جویی و عدالت گستری است که پس از رفع ظلم در جامعه مهدوی به بسط عدل در تمام زمینه‌ها از جمله عدالت اقتصادی تاکید شده است؛ یکی از محورهای تمدن نوین اسلامی بایسته است حرکت به سوی گستردن دامنه عدالت باشد؛
انسان امروز از لحاظ تکامل اقتصادی و فناوری به حدی پیشرفت کرده که فاصله آن با تکامل معرفتی و معنوی حیرت آور است، جهان غرب رو به سوی بحران بزرگ معنوی نهاده و این بحران را بر جهان حاکم کرده است. انسان متوجه این بحران بزرگ روحی شده و برای رهایی از این بحران معرفتی به دنبال راه نجات است. انواع تجارب حکومتی در جهان ناکارآمدی خود را نشان داده، طبقات حاکم با اندیشه‌های مختلف و برنامه‌های متنوع فاقد توان لازم برای اغنای روح بزرگ و عدالت گرای انسان شده‌اند. بشریت، مارکسیسم و فئودالیته، امپریالیسم و سایر نظام‌های حکومتی را با تجربه تلخی پشت سر گذاشته و به دنبال چیزی فراتر از این ساختارهاست چون در هیچیک طعم لذت بخش عدالت را نچشیده است بلکه هریک به نوعی به سوی ظلم گرایش یافته و ظلم را بیشتر وسعت داده‌اند. دین اسلام ایدئولوژی و جهان بینی استواری برای رهایی انسان از سرابهای مهلک ارائه داده و از عدالت گستری منجی بزرگی سخن گفته که فراتر از اندیشه‌های زمینی و پوسیده است؛ ازاین روی باید در تمدن نوین اسلامی به این سمت وسو حرکت شود.

۳.حرکت به سوی آرمان‌های الهی : شیعه تمدن و جامعه‌ای آرمانی را برای رهایی از زنگارها و زنجیرهای اسارت قابل تحقق و تجلی می‌داند که با حرکت تدریجی ندای فطرتهای پاک سازگار است و به تشکیل جامعه مهدوی منجر خواهد شد؛ این آرمان در تمام انقلاب‌های شیعی از قیام و انقلاب حسینی تا انقلاب اسلامی وجود داشته است؛ حیات واقعی در زمین با همین آرمان خواهی ورسیدن به این آرمان محقق می‌گردد که در انقلاب جهانی امام زمان (عج) به تکامل وتعین می‌رسد.
امام کاظم (ع) در تفسیر آیه «اعلمو ان ا… یحی الارض بعد موت‌ها» می‌فرماید: خداوند زمین را با مردانی زنده می‌کند که یاوران مهدی در اجرای عدالت هستند. (مکیال المکارم / ج ۱/ ص ۸۱) انقلاب فراگیر مهدی (عج) انقلابی است که مردم جهان در انتظار آن هستند و از آن استقبال می‌کنند، مگر اندکی که مخالف آن هستند و آنها نیز در سیل انقلاب آن حضرت محو می‌شوند. (الارشاد / ص ۳۸۱)
۴. عدالت اقتصادی: یکی از رنج‌های جوامع بشری نبود عدالت اقتصادی در جوامع است که تمام تمدنهای مادی گرفتار این آسیب هستند؛ در تمدن نوین اسلامی باید در این زمینه توجه عمده باشد رفع فقر که یکی از بسترهای دین گریزی است باید در سر لوحه برنامه‌های اقتصادی داعیان تمدن نوین اسلامی قرار گیرد؛ انقلابی که در عصر ظهور واقع می‌شود همه تعادلات از جمله اقتصادی را تحت الشعاع قرار می‌دهد؛ اقتصاد جهان در این انقلاب دگرگون می‌شود، فقر از جهان برچیده می‌شود، خواسته‌های انسان بیشتر فرامادی شده و نیازهای او تغییر ماهیت می‌دهد. انسان را از ثروت اندوزی دل زده می‌کند، از این رو همه مردم به سطحی از زندگی که معاش خود را تحصیل کنند، خواهند رسید. یکی از علل فقر، انحصار ثروت در دست عده خاصی است؛ چنانکه امروزه ۷۵ درصد ثروت جهان در دست اقلیت است. این نظام اقتصادی در عصر مهدوی فرو می پاشد و نظام عدالت محور جایگزین می‌شود و مردم با امنیت خاطر به نیاز خود می رسند و به آن قانع می‌شوند.
ثروت اندوزی انسان و علاقه به انباشت نقدینگی و تصاحب املاک، آز و حرص به دارایی و علایقی از این قبیل، از مشکل معرفتی انسان ناشی می‌شود که اگر این مشکل حل شود، بسیاری از بحران‌های اقتصادی و فقر طبقاتی از جامعه ریشه کن خواهد شد. نبود برنامه تربیتی و معرفتی، انسان را از مسیر انسانیت به مسیر مادی سوق داده است. وقتی برای تربیت انسان و بیدار کردن وجدان و فطرت الهی برنامه‌ای ارائه شد، این مشکل رفع خواهد شد.
علاوه بر این، بر اساس روایات معتبر، زمین گنجهای پنهانی خود اعم از معادن و محصولات کشاورزی را در جامعه مهدوی و زیر سایه حکومت آن حضرت بیرون خواهد ریخت. این روایات با آیات قرآن سازگاری دارد. «اگر اهل آبادی‌ها به خداوند ایمان بیاورند، درهای رحمت و نعمتهای الهی از آسمان و زمین به روی آنها گشوده خواهد شد. (اعراف/۶۹) دوره حکومت مهدی (عج)، اوج ایمان انسان به خداوند شروع می‌شود «مردم در سایه حکومت مهدوی (عج) بی نیاز می‌شوند، با روزی‌های خداوند و برکات او…» (منتخب الاثر / ص ۴۸۲) لذا باید در شکل گیری تمدن نوین به آموزه‌هایی چون عدالت اقتصادی وتوزیع عادلانه ثروت توجه شود تا به مدینه فاضله مهدوی راه یافت. در جامعه مهدوی زمین آباد می‌شود و هیچ خرابه‌ای در آن یافت نمی‌شود و تمدن در اوج شکوفایی خود قرار می‌گیرد.

۵. حکومت الهی : یکی از توصیفات درزمینه حکومت در عصر ظهور رسیدن به حکومت الهی است؛ لذا باید در شکل دهی تمدن نوین اسلامی به این بسترها توجه ویژه شود؛ انقلاب سیاسی و حکومت امام مهدی (عج) واژگون شدن تمام حکومت‌های ظالمانه را در پی خواهد داشت. امیرالمؤمنین (ع) در توصیف حکومت او چنین می‌فرماید: «آگاه باشید فردایی در پیش رو دارید که زمامداری بر شما حکومت خواهد کرد که از همه حکومت‌های رایج دنیا متفاوت خواهد بود، او با کارگزاران ناشایست برخورد نموده، آنها را کیفر خواهد داد. زمین و آسمان در دوره او از داشته خود مضایقه نکنند و… گنجهای خود را به روی او نمایان و عرضه کنند. روش او عادلانه و سنت پیامبر (ص) به وسیله او زنده و با دلایل روشن و برهان‌های آشکار بر شما حکومت خواهد کرد و لذت عدالت را در سایه حکومت او خواهید چشید، احکام قرآن و سنت نبوی توسط او زنده و نمایان خواهد شد». (نهج البلاغه / خطبه ۱۸۳) امام رضا (ع) می‌فرماید: «در حکومت او هرگونه جور و ستم برچیده و زمین از ستمگران پاکیزه و با عدالت فرمانروایی کند و در حکومت او هیچکس تعدی به حقوق دیگری نکند». (الارشاد / ص ۳۸۴)

۶. امنیت: امنیت به نوبه خود از اساسی‌ترین بسترهای حکومت واداره جامعه ویک تمدن درخشان هست؛ بدون امنیت اساساً تمدن معنا نخواهد داشت؛ انسان‌ها و همه موجودات ذاتاً امنیت گرا هستند، خانه و آشیانه خود را در جای امن و محفوظ بنا می‌کنند، امنیت، نیاز روحی انسان و مایه ترقی و تعالی و رشد مادی و معنوی انسان است. در سایه امنیت، جوامع تشکیل شده و نسل انسان و حیوانات تزاید یافته، امنیت مساوی با حیات انسانی است، تمدنها و علوم در سایه امنیت شکل گرفته و توسعه یافته است، امنیت اساسی‌ترین عنصر جوانه زدن تمدن و شکوفایی آن است، امنیت عنصری است که در رشد تمام جوانب حیاتی انسان نقش مهم دارد، امنیت در اقتصاد و توسعه تمام علوم و فنون و حفظ میراث تمدنها و اشکال آن نقش بنیانی دارد.
امروزه مهمترین نیاز از دست رفته انسان‌ها امنیت است. امنیتی که در قرآن مد نظر است، حقوق تمام موجودات شمرده شده و بسیار دقیق و جامع است. امنیتی که در جامعه مهدوی مد نظر است، با معیار قرآنی برقرار می‌شود. عدالت گستری که روایات در جامعه مهدوی به آن تأکید دارند، برگرفته از امنیت فراگیر و وسیع است.

در جامعه مهدوی، برچیده شدن یکسره ظلم یک وصف حقیقی است که در سایه امنیت حاصل از برکت وجودی آن حضرت محقق خواهد شد. طبق روایات، رعب و وحشت در سایه عدل و قسط آن دادگستر بزرگ محو و نابود خواهد شد. (منتخب الاثر / ص ۴۷۸)

لذا در تمدن نوین اسلامی به این مقوله نیز توجه خاص و ویژه باید باشد در ابعاد مختلف قضیه از امنیت فردی تا اجتماعی. اکنون امنیت به هیچ وجه در جوامع مطلوب نیست بلکه بسیاری از نقاط مختلف دنیا ناامن است ومردم هیچ امنیت روحی وروانی وجانی ندارند بویژه استعمارگران و قدرت‌های بزرگ امنیت جهان را با تولید سلاحهای مرگ بار کشتار جمعی وایجاد جنگ‌های بزرگ در مناطق مختلف از جمله مناطق اسلامی ازبین برده‌اند؛ جنگ‌هایی که به دست داعش واسرائیل در منطقه ایجاد شده مناطق اسلامی را نا امن ترین نقاط دنیا نموده است؛ که باید برای از بین بردن اسباب وزمینه های این نا امنی‌ها که در کشورهای اسلامی از جمله یمن وعراق وشامات و افغانستان بوجود آورده‌اند شرایط خاص فراهم شود این یکی از زمینه‌ها ی ضروری تمدن نوین اسلامی است.

درنهایت باید اینگونه نتیجه گیری کرد که بایسته است در پایه ریزی تمدن نوین اسلام به مؤلفه‌های حکومت جهانی امام مهدی (عج) اندیشیده شده وبراساس آنها پایه ریزی نمود تا دستاوردهای تمدنی مورد توجه ومقبول حضرت شود وگرنه همچون سایر تمدنهای مادی از بین خواهد رفت.