به گزارش خبرنگار مهر، پژمان دادخواه دانش آموخته دکترای فلسفه هنر، استاد دانشگاه و پژوهشگر هنری در قالب یک یادداشت به بررسی نمایشگاههای هنری که طی سال ۱۳۹۸ برگزار شدند، پرداخته و نکاتی نیز درباره ویژگیهای نمایشگاهگردانی یا کیوریتوری و لزوم آن مطرح کرده است.
در ادامه متن این یادداشت را میخوانید.
در سالی که گذشت همچون سالهای قبل شاهد برگزاری نمایشگاههای هنری گوناگون بودیم. اگرچه نمایشگاههای انفرادی و گروهی قوی و تأثیرگذاری برگزار و در تقویم هنرهای تجسمی ماندگار شدند، ولی از سوی دیگر شاهد برگزاری نمایشگاههایی بودیم که خیلی سطحی و سادهانگارانه بودند. اگرچه همواره گفتهاند نیمه پر لیوان را ببین، ولی گاهی اوقات همان نیمه خالی مشکلساز میشود و تأثیرات خوبی ندارد. به نظر میرسد در این زمینه بیش از اینکه به عملکرد هنرمند ایراد وارد باشد، مشکل اساسی را باید در عملکرد برخی از نمایشگاهگردانها جستجو کرد. در این نوشته قرار نیست ویژگیهای نمایشگاهگردان و بایدها و نبایدهای برگزاری نمایشگاه هنری بیان شود، بلکه سعی شده مشکلاتی که در حوزه برگزاری برخی از نمایشگاهها دیده شد، مورد تأمل و بررسی قرار گیرد.
نمایشگاهگردان با برگزاری نمایشگاههای هنری سعی در معرفی اندیشهها و نگاههای متفاوت هنرمندان و شیوههای مختلف هنری دارد و از این حیث منجر به آگاهی و ارتقای سلیقه بصری مخاطب میشودیکی از مهمترین و واضحترین مشکلاتی که در برخی از نمایشگاهها دیده شد، این بود که صرفاً یکسری اثر هنری با سبکها و شیوههای مختلف و بدون هیچ ارتباط فرمی و محتوایی گردآوری شده و بر دیوار گالریها نصب شده بودند. البته ناگفته نماند که علیرغم بیربط بودن این آثار، برخی از آنها خیلی ضعیف و سطحی بودند. به نظر میرسد برگزاری اینگونه نمایشگاهها صرفاً جهت افزایش سوابق و رزومه هنرمند و نمایشگاهگردان باشد و هیچ فایده و کارکرد دیگری نداشته باشد. نمایشگاهگردان قرار نیست صرفاً گردآورنده یکسری اثر هنری بیربط باشد، بلکه نمایشگاهگردانی یک کار اندیشمندانه و نشانگر ایده، فکر و خلاقیت فرد است.
نمایشگاهگردان با برگزاری نمایشگاههای هنری سعی در معرفی اندیشهها و نگاههای متفاوت هنرمندان و شیوههای مختلف هنری دارد و از این حیث منجر به آگاهی و ارتقای سلیقه بصری مخاطب میشود. به عبارتی مخاطبی که با هزاران مشغله و درگیری روزمره به گالری قدم میگذارد، امید دارد با آثاری مواجه شود که نگاه زیباشناسانهاش را تقویت کند و موجب حظ بصری وی شود و از این حیث تأثیر مثبتی بر او داشته باشد. اما متأسفانه برخی آثار به نمایش درآمده نه تنها تأثیرگذار نیستند، بلکه موجب تنزل سلیقه مخاطب میشود و مخاطب را دلزده و مأیوس میکند. بنابراین در شرایطی که هنرهای سطحی رواج یافته، به نظر میرسد ارتقای سلیقه هنری مخاطب کاری مهم و خطیر باشد.
در برخی از نمایشگاهها همچنان ضعف نگارش استیتمنت وجود داشت و نمایشگاهگردان صرفاً تلاش کرده بود تا با نگارش چند سطری نمایشگاه را معرفی کند. گاه این سطور آنچنان پیشپا افتاده و ضعیف و فاقد انسجام بود که به نظر میرسید نمایشگاهگردان از سر اجبار این چند سطر را نوشته است. گاه سعی شده بود با تکیه بر واژگان پیچیده و مبهم ذهن مخاطب را درگیر کرده و به ظاهر موفق عمل کند!
در چنین شرایطی استیتمنتها نه تنها کمکی به معرفی ایده و مضمون نمایشگاه نمیکرد، بلکه موجب گمراهی مخاطب شده و بیشتر به مثابه یک امر نمایشی و رفع تکلیف بود. نگارش استیتمنت مناسب و دقیق، یکی از کارهای نمایشگاهگردان است که خیلی کم مورد توجه قرار میگیرد و برخی از افراد در این زمینه تبحری ندارند و با نگارش متنی سطحی و ضعیف به نمایشگاه آسیب میزنند.
هر چقدر اقتصاد هنر مهم باشد، ولی این مساله هدف نهایی یک نمایشگردان نیست و نگاه اقتصادی صرف، اثر هنری را به کالا تبدیل میکندهمچنین برخی از نمایشگردانها فقط به جنبه فروش اثر هنری فکر میکنند و موفقیت نمایشگاهشان را بر پایه فروش آثار هنری ارزیابی میکنند و بر تعداد اثر هنری به فروش رفته تاکید دارند.
به هر حال هر چقدر اقتصاد هنر مهم باشد، ولی این مساله هدف نهایی یک نمایشگردان نیست و نگاه اقتصادی صرف، اثر هنری را به کالا تبدیل میکند. البته منظور به هیچ وجه نفی فروش اثر هنری نیست، بلکه باید توجه شود که اثر هنری رسالتهای دیگری را هم بر عهده دارد.
بر اساس آنچه در این سطرها بیان شد، به نظر میرسد مشکل اساسی و عمدهای که در عملکرد برخی از نمایشگردانها دیده میشود، عدم آگاهی و تسلط بر دانش هنری است. نمایشگردان باید هنر، جامعه، فرهنگ، تاریخ و مخاطب را به درستی بشناسد. تسلط کافی بر حوزه نظری هنر همچون نظریههای زیباشناختی و فلسفی هنر، تاریخ هنر و همچنین علومانسانی به شدت مهم است و این نکتهای است که همچنان از آن غفلت میشود و برخی نمایشگاهگردانها صرفاً بدون آگاهی و شناخت کافی به گردآوری آثار هنری پرداخته و تمرکزشان بیشتر بر تبلیغات است.
برخی از نمایشگردانها اصولاً با تاریخ هنر، جریانهای هنری، نقد هنر، اقتصاد هنر، جامعهشناسی هنر و سایر مباحث مرتبط با هنر آشنا نیستند و به همین جهت سعی دارند با گردهماییها و تبلیغات مکرر، آن هم در فضای مجازی، نمایشگاه را موفق جلوه دهند. در نهایت میتوان گفت که نمایشگاهگردانی یک دانش و تخصص است و مطالعات عمیق و کسب دانش و تجربه در این زمینه شرط لازم و ضروری است.