استودیو پخش شبکه رادیو جوان از ساعت 10 تا 11:30 روز گذشته میزبان برنامه "پارازیت" بود تا عوامل آن تولد یکسالگی‌اش را جشن بگیرند. این استودیو به حدی شلوغ بود که جای سوزن انداختن هم نبود، اما پشت صحنه تولید برنامه "پارازیت" تصویری دیگر را در برابر دیدگان قرار می‌دهد.

به گزارش خبرنگار مهر، برنامه "پارازیت" در قالبی اجتماعی به سردبیری صادق داوری‌فر و تهیه‌کنندگی زهرا عبداله‌زاده 30 اردیبهشت ماه سال گذشته در رادیو جوان متولد می‌شود و تاکنون فراز و نشیب‌های بسیاری را از سر گذرانده، حتی چند بار گویندگان این برنامه تغییر کردند، اما خلاقیت بچه‌هایی که این برنامه را می‌چرخانند خیلی زیاد است. آنها سعی کردند با متنوع کردن آیتم‌ها نیاز شنوندگان جوان را تامین کنند.

من هم امروز با هماهنگی سیدحسین حسینی، مدیر روابط عمومی رادیو جوان، مهمان این برنامه شدم تا سهمی کوچک در جشن کوچک یکسالگی برنامه داشته باشم. وارد استودیو پخش سازمان صدا و سیما می‌شوم. (البته بدون دردسر) راستش وقتی بدون دردسر هم از حراست سازمان عبور می‌کنیم، ناخودآگاه احساس می‌کنیم معجزه‌ای اتفاق افتاده است. سر و صدای زیادی از یکی از استودیوهای پخش می‌آید. نگاهی به عقربه‌های ساعت می‌اندازم. چند دقیقه‌ای از 10 گذشته، هر چه به استودیو جوان نزدیک می‌شوم، سر و صداها بیشتر می‌شود.

با ورود به استودیو با جمعیت زیادی رو به رو می‌شوم. از میان آنها داوری‌فر را می‌بینم. او مثل همیشه جنب و جوش زیادی دارد. استودیو فرمان هم مملو از آدم‌هاست، به گونه‌ای که دستگاههای صدابرداری، ضبط و ... در میان آنها گم شده است. در این فضای کوچک پشت صدابردار میزی سفیدرنگ قرار دارد که CDهای بسیاری به صورت منظم روی آن چیده شده است. بعد از سلام و احوالپرسی با داوری‌فر و تهیه‌کننده در گوشه‌ای می‌ایستم تا مزاحم گروه نشوم.

نگاهی به استودیو پخش می‌اندازم. گویندگان قدیمی این برنامه (بنفشه رافعی و نیما رئیسی) در کنار گویندگان جدید برنامه (رضا آفتابی و سعید پورمحمودی) نشسته‌اند. روی دیوار استودیو جوان هم پوستر نارنجی رنگی نصب شده است. واژه رادیو جوان روی آن خودنمایی می‌کند. پائین این واژه عکس یک رادیو است که چند آدم روی آن سوارند. گویندگان در استودیو سر و صدای زیادی می‌کنند و بعد از پخش شدن لوگو برنامه هر یک از آنها سلام می‌کند. البته سلام‌ها کمی متفاوت از برنامه‌های دیگر رادیویی است.

رضا آفتابی: "اگه یه کابوس دیدی و باورت شد که بدبختی، خداحافظ، چون من خودمم قبلاً اینجوری بودم!" نیما رئیسی: "خداحافظ، اگه بعد از هفت سال و چهارده ماه و ده روز زندگی مشترک هنوز با خودت می‌گی خوابم یا بیدارم ... تو با من! من!"

سعید پورمحمودی: "شاعر می‌فرماید ای خدا یه کاری کن اینا همش تو خواب باشه، توی بیداری می‌خوام ... به هر کی بگه من کدومم، جایزه می‌دم، به هر کی بگه این یه کابوسه، می‌گم خداحافظ". بنفشه رافعی: "توی راه که می‌اومدم یه دوستی رو دیدم که بدجور نگران کابوساش بود! اونایی که از ترس دیدن کابوس خواب و خوراک ندارین، خداحافظ!"

صادق داوری‌فر برای رفتن هر آیتم هیجان زیادی دارد و مرتب در این شلوغی در استودیوهای پخش و فرمان رفت و آمد می‌کند. او درباره موضوع برنامه امروز "پارازیت" می‌گوید: "برای این هفته موضوع خواب را انتخاب کردیم و برنامه امروز درباره کابوس است. در این برنامه درباره کابوس‌های هنری، سیاسی، اقتصادی و ... صحبت می‌کنیم. ما برخلاف برنامه‌ها که معمولاً برای سالگردشان ویژه برنامه تهیه ‌می‌کنند، ما تصمیم گرفتیم موضوع کابوس را به صورت ویژه به مناسبت یکسالگی برنامه "پارازیت" کار کنیم."

از او درباره نیامدن فرشید منافی گوینده قدیمی این برنامه می‌پرسم، می‌گوید: "با او تماس گرفتم، گفت بانک است! (البته عصبانیت هم چاشنی صحبت‌اش می‌شود.) هر چه به اطراف نگاه می‌کنم، خبری از کیک تولد این برنامه نیست. از زهرا عبداله زاده می‌پرسم، او با خنده می‌گوید: "کی گفته کیک داریم، شایعه است!" هر کدام از گویندگان برنامه درباره کابوس حرف می‌زنند. بعد از چند دقیقه تلفن‌های شنوندگان پخش می‌شود. یکی از آنها می‌گوید: "پارازیت تولد یکسالگی‌ات مبارک" و یکی دیگر: "ای کاش آقای منافی و آقای رئیسی هم در برنامه حضور داشتند." عوامل با شنیدن تلفن آخر می‌خندند و خود نیما رئیسی بیشتر از همه.

جمعیت استودیو بیشتر می‌شود و هر یک از آنها مشغول گرفتن عکس با تلفن‌های همراه‌شان می‌شوند. ترافیک آدم‌ها به حدی زیاد است که داوری‌فر می‌گوید: "تو رو به خدا بیرون برید. من دیوونه شدم." بعد از چند دقیقه بنفشه رافعی به دلیل مساعد نبودن حالش استودیو را ترک می‌کند و همزمان با رفتن او، فرشید منافی وارد استودیو می‌شود. آمدن او مساوی است با تلاطم گروه. وارد استودیو می‌شود. در ادامه برنامه نرگس فتحی کامنت‌های برنامه را می‌خواند.

با توجه به اینکه گویندگان این برنامه اکثرشان شمالی هستند، داوری‌فر اشاره می‌کند که بگویند: "اینجا رشت صدای جمهوری اسلامی ایران" و بعد از "اینجا ایران شبکه جوان". تکه‌های برنامه درباره شمالی بودن به حدی قشنگ است که سردبیر برنامه از همه بیشتر می‌خندد، حتی گاهی اوقات از فرط خنده می‌نشیند. در ادامه برنامه آنها از کابوس‌های هنری، اقتصادی، ورزشی و سیاسی به زبان طنز حرف می‌زنند.

بعد از چند دقیقه داوری‌فر فکری به ذهن‌اش می‌رسد و به گویندگان برنامه می‌گوید چند نفری با حاج بابایی روانشناس صحبت کنید. صدای آنها در استودیو طنین انداز می‌شود که می گویند برای اولین بار در طول تاریخ چند گوینده همزمان با هم با یک روانشناس صحبت می‌کنند. نوع صحبت‌های آنها به گونه‌ای شیرین است که روانشناس برنامه هم به وجد می‌آید و او هم با آنها همراهی می‌کند. او در صحبت‌هایش از برنامه "پارازیت" و خلاقیت این گروه تعریف می‌کند. آنها از روانشناس برنامه می‌پرسند آیا ما چند نفر سلامت روانی داریم؟ ولی به حدی شلوغ می‌کنند که روانشناس برنامه فکر می‌کند آنها می‌گویند آیا ما به سمت سلامت روانی گام برداشته‌ایم و این صحبت باعث خنده حاضران می‌شود.

چند دقیقه‌ای از زمان برنامه مانده که یکی از عوامل برنامه کیک را به استودیو پخش می‌برد. یکی از گویندگان اشاره می‌کند می‌توانید حرکات موزون هم با چاقو داشته باشید. آنها با دست زدن برنامه را تمام می‌کنند. زهرا عبداله زاده تهیه‌کننده برنامه درباره "پارازیت" می‌گوید: "عوامل مهمترین حرف را در برنامه می‌زنند. اگر تیم مناسب انتخاب شوند، می‌توانند حرف خود را با کمترین واژه به هم منتقل کنند. ما در دو هفته اول برنامه هر روز در گروه جلسه داشتیم، اما به نقاط مشترک خوبی رسیدیم."

وی ادامه می‌دهد: "ما با سیاست‌های رادیو جوان سعی کردیم برنامه "پارازیت" را ارائه دهیم. این شبکه رادیویی برای نسل جوان تعریف شده است. بنابراین باید رسانه پویایی باشد. البته در طول این یک سال فراز و نشیب‌های زیادی داشتیم و بنا به ضرورت‌ها گویندگان برنامه تغییر کردند. ما در "پارازیت" سعی می‌کنیم به زبان مردم نزدیک شویم، به همین دلیل فرم و محتوای برنامه را متفاوت انتخاب کردیم. فکر می‌کنم باید "پارازیت" را اینگونه تعریف کرد: به گونه‌ای دیگر حرف زدن."