به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر یادداشتی است که مصطفی دلشاد تهرانی استاد دانشگاه و نهج البلاغه پژوه به مناسبت نیمه شعبان در مورد مدیریت امام زمان (عج) براساس نهج البلاغه نوشته است:
امام مهدی (عج) براساس کتاب خدا، به عدالت مدیریت میکند، و هواپرستی را به خداپرستی سوق میدهد، و همه افکار و اندیشهها را متوجه قرآن میسازد، و نشان میدهد که حکومت عدل یعنی چه. او برای حفظ این اساس، مسئولان و کارگزاران ستمگر را با دقّت مؤاخذه مینماید، و هر که را پا از سیرت عدالت بیرون نهاده است، به سختی مجازات میکند و رفاهی تام برای مردمان فراهم مینماید.
امیرمؤمنان علی (ع) درباره دولت و سیرت مهدی (ع) چنین خبر داده است: «یَعْطِفُ الْهَوَی عَلَی الْهُدَی، إِذَا عَطَفُوا الْهُدَی عَلَی الْهَوَی، وَ یَعْطِفُ الرَّأْیَ عَلَی الْقُرْآنِ إِذَا عَطَفُوا الْقُرْآنَ عَلَی الرَّأْیِ… أَلاَ وَ فِی غَدٍ وَ سَیَأْتِی غَدٌ بِمَا لاَ تَعْرِفُونَ یَأْخُذُ الْوَالِی مِنْ غَیْرِهَا عُمَّالَهَا عَلَی مَسَاوِیءِ أَعْمَالِهَا، وَ تُخْرِجُ لَهُ الاَْرْضُ أَفَالِیذَ کَبِدِهَا، وَ تُلْقِی إِلَیْهِ سِلْمًا مَقَالِیدَهَا، فَیُرِیکُمْ کَیْفَ عَدْلُ السِّیرَةِ، وَ یُحْیِی مَیِّتَ الْکِتَابِ وَ السُّنَّةِ.» نهج البلاغه، خطبۀ ۱۳۸
[چون مهدی ظهور کند] خواهشهای نفسانی را به هدایت آسمانی بازگرداند، و آن هنگامی است که مردم رستگاری را تابع هوا ساختهاند؛ و رأی آنان را پیرو قرآن کند، و آن هنگامی است که قرآن را تابع رأی خود کردهاند… آگاه باشید که فردا و فردا پس از این با چیزهایی که نمیشناسید میآید کسی بر شما حکومت خواهد کرد که غیر از خاندان حکومتهاست؛ او مسئولان و کارگزاران را به جرم کردار زشتشان کیفر خواهد کرد. زمین گنجینههای خود را برای او خارج خواهد ساخت، و کلیدهایش را تسلیم وی خواهد نمود. آنگاه است که مهدی به شما نشان خواهد داد که سیرت عدل کدام است. او کتاب و سنّت را که پیش از او مردهاند، زنده خواهد ساخت.
افق زندگی انسانی و ایمانی (١)
هر انسانی به فطرت خود که عشق به کمال مطلق است خواهان زندگی مبتنی بر عدالت فراگیر و رفاه کامل است؛ ونیز اخلاق و ایمان محبوب دل انسان و بی اخلاقی و کفر و زشتکاری ناخواه دل آدمی است: «وَلکِنَّ اللهَ حَبَّبَ إِلَیکُمُ الإِیمَانَ وَ زَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُم وَ کَرَّهَ إِلَیکُمُ الکُفرَ وَ الفُسُوقَ وَ العِصیَانَ» (ولیکن خداوند ایمان را برای شما دوست داشتنی گردانید و آن را در دلهای شما بیاراست و کفر و پلیدکاری و سرکشی را در نظرتان ناخوشایند ساخت). (حجرات/۷) از این رو، سخن از آرمانهای مهدوی، پاسخی به تمنّای فطرت آدمی است.
افق زندگی انسانی و ایمانی (٢)
بر اساس روایات وارد شده در موضوع مهدویت که دارای قرائن اطمینان آورند میتوان گفت که افق زندگی مهدوی با پنج امر در حد کمال آن معنا مییابد: عدالت، امنیت، رفاهت، اخلاق وعقلانیت. زندگی مهدوی زندگی بر اساس عدالت فراگیر، امنیت همه جانبه، رفاه فراگیر، اخلاق مداری و عقلانیت به کمال رسیده است؛ و این افق میآموزد که مردمان برای چه باید تلاش کنند و در چه جهت حرکت کنند.
افق زندگی انسانی و ایمانی (٣)
آرمانهای زندگی مهدوی میتواند به عنوان نقشه راهی برای انسانها باشد تا بدانند به کدام سو و از کدام مسیر باید بروند تا زمینه تحقق کامل پنج شاخص عدالت، امنیت، رفاهت، اخلاق مدار ی و عقلانیت را فراهم سازند.
افق زندگی انسانی و ایمانی (٤)
در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) که با قدری اختلاف شیعه و سنّی آن را نقل کردهاند، آمده است: «لَوْ لَمْ یَبْقَ مِنَ الدُّنْیَا إِلاَّ یَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللهُ ذلِکَ الْیَوْمَ حَتَّی یَخْرُجَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَیْتِی یَمْلاُ الاَرْضَ عَدْلاً کَمَا مُلِئَتْ ظُلْمًا وَ جَوْرًا.» (الغیبة، طوسی، ص ۱۱۲)
اگر از عمر جهان جز یک روز باقی نمانده باشد، خداوند همان یک روز را چنان دراز کند تا مردی از خاندان من خروج کند و زمین را پس از آنکه پر از ستم و بیداد شده باشد، پر از عدل و داد کند.
حضرت صاحب الامر، عدالتِ پرآوازه است؛ عدالتی که همهکس و همهجا را در بر میگیرد و هر انسانی با رویکرد به فطرت خود شیفته و فریفته آن است. ابوالعَلاء مَعَرّی حکیم و ادیب بزرگ در این باره چنین سروده است: مَتَی یَقُومُ إِمَامٌ یَسْتَقِیدُ لَنَا فَیَعْرِفُ الْعَدْلَ أَجْبَالُ وَ غَیْطَانُ: آن پیشوایی که انتقام ما را [از ستمگران] خواهد گرفت کی قیام خواهد کرد؟ تا با قیام او کوهها و دشتها طعم عدالت [واقعی] را بچشند؟ (اللزومیات، ج ۲، ص ۳۵۲)
افق آرمانهای مهدوی، بیانگر آرمانهای انسانی و تلاش انبیای الهی است. پیامآوران الهی پی در پی برانگیخته شدند تا آدمیان را تربیت فطری نمایند و موانع کمال آنان را بردارند و با ایجاد عدالت زمینه عبودیت خدا را فراهم سازند و عقلها را کامل کنند. امیرمؤمنان علی (ع) فرموده است: «وَ بَعَثَ فِیهِمْ رُسُلَهُ وَ وَاتَرَ إِلَیْهِمْ أَنْبِیَائَهُ لِیَسْتَادُوهُمْ مِیثَاقَ فِطْرَتِهِ وَیُذَکِّرُوهُمْ مَنْسِیَّ نِعْمَتِهِ وَ یَجْتَجُّوا عَلَیْهِمْ بِالتَّبْلِیغِ وَ یُثِیرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ.» (نهج البلاغه، خطبۀ ۱)
پیامبرانش را در میان ایشان برانگیخت و پی در پی فرستادگانش را به سوی آنان فرستاد تا پیمان فطرت را از ایشان مطالبه نمایند و نعمتهای فراموش شده را به یادشان آرند و با ابلاغ دستورهای خدا حجّت را بر ایشان تمام کنند و گنجهای پنهانی عقلها را آشکار سازند.
این رسالت با ظهور مهدی (ع) به کمال میرسد، و عدالت و امنیت و رفاه و تربیت چنانکه باید معنا مییابد و محقق میشود.
در پرتو جامعه مهدوی ستم و بیداد ریشهکن شود و عدالت رخ نماید و امنیت و رفاهتی همهجانبه که لازمه رشد و کمال همهجانبه است حاکم گردد و همگان به حقوق حقّۀ خویش برسند، چنانکه در خبری از امام صادق (ع) آمده است: «إِذَا قَامَ الْقَائِمُ حَکَمَ بِالْعَدلِ، وَ ارْتَفَعَ فِی أَیَّامِهِ الْجَوْرُ، وَ أَمِنَتِ السُّبُلُ، وَأَخْرَجَتِ الاَرْضُ بَرَکَاتِهَا، وَ رَدَّ کُلَّ حَقٍّ إِلَی أَهْلِهِ. فَحِینَئِذٍ تُظْهِرُ الاَرْضُ کُنُوزَهَا، وَ تُبْدِی بَرَکَاتِهَا، وَ لاَ یَجِدُ الرَّجُلُ مِنْکُمْ یَوْمَئِذٍ مَوْضِعًا لِصَدَقَتِهِ، وَ لاَ لِبِرِّهِ، لِشُمُولِ الْغِنَی جَمِیعَ الْمُؤْمِنِینَ.» (الارشاد، مفید، ص ۳۴۳)
هنگامیکه قائم قیام کند، به عدل حکم نماید، و در روزگار او بیداد به تمامی نابود گردد، و راهها امن شود، و زمین برکات خود را آشکار سازد، و هر حقّی به صاحبش برگردانده شود. آن هنگام زمین گنجهای خود را آشکار سازد و برکاتش را ابراز دارد و همگان چنان بینیاز شوند که چون کسی بخواهد صدقهای دهد و بخششی نماید، مستحقی نیابد که همه اهل ایمان به رفاه بی نیازی رسیدهاند.
افق زندگی انسانی و ایمانی (٥)
در آن افق، همه آرمانهای اصلاحی بشر تحقق مییابد. عدالت به تمامی طلوع میکند، بیداد به کلّی غروب مینماید، امنیت در همه وجوهش بر سر مردمان سایه میافکند، اخلاق حکومت مییابد، برکات به تمامی آشکار میگردد و همگان بینیاز میشوند.
در آن روزگار مردمان در پرتو عقلی کلّی و هدایتگر از خزانِ وجودیشان به سوی بهار شایستهشان راهبری میشوند و به بر و بار مینشینند. در آن روزگار عدالت و امنیتی فراگیر و همهجانبه حاکم میشود و انسانها در بستر آن، میتوانند اخلاقی زیست کنند تا آنجا که قلبها به سلم میرسد و کینهها و بد دلیها و دشمنیها زدوده میشود حتی درندگان و چارپایان با هم همزیستی مسالمت آمیز خواهند کرد، چنان که در حدیث امام صادق (ع) از پدران گرامیاش از امیرمؤمنان علی (ع) آمده است: «وَ لَوْ قَدْ قَامَ قَائِمُنَا لاَنْزَلَتِ السَّمَاءُ قَطْرَهَا، وَ لاَخْرَجَتِ الاَرْضُ نَبَاتَهَا، وَلَذَهَبَتِ الشَّحْنَاءُ مِنْ قُلُوبِ الْعِبَادِ وَ اصْطَلَحَتِ السِّبَاعُ وَ الْبَهَائِمُ، حَتَّی تَمْشِی الْمَرْأَةُ بَیْنَ الْعِرَاقِ إِلَی الشَّامِ، لاَ تَضَعُ قَدَمَیْهَا إِلاَّ عَلَی النَّبَاتِ وَعَلَی رَأْسِهَا زِینَتُهَا لاَ یُهَیِّجُهَا سَبُعٌ وَ لاَ تَخَافُهُ.» (الخصال، صدوق، ص ۶۲۶)
روزی که قائم ما قیام کند، آسمان باران رحمت ببارد و زمین گیاه خود را برویاند، و کینهها از دل بندگان زدوده شود، و درندگان و چارپایان با یکدیگر همزیستی مسالمتآمیز نمایند، تا آنجا که زنی از عراق تا شام را بپیماید و جز بر سبزهزار گام نگذارد، و زینت و آرایش خود را بر سر داشته باشد] و کسی به آن طمع ننماید [و هیچ درندهای او را آشفته نسازد و او نیز از هیچ چیز نهراسد.
وعده حقّ الهی همین است: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَی آمَنُوا وَ اتَّقُوا لَفَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَرَکَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالاَرْضِ» (اعراف / ۹۶) اگر مردم جوامع ایمان آورند و تقوا پیشه کنند، هر آینه برکات آسمان و زمین را بر آنان بگشاییم.
افق زندگی انسانی و ایمانی (۶)
ظهور مناسبات لطیف و روابط کاملاً انسانی و رفتار عقلمدارانه، نتیجه و محصول تحوّلی اساسی در درون انسانهاست. با ظهور عدالت همه جانبه و فراگیر و رفع همه موانع تربیت، خِرَدها به کمال میرسد، و اخلاق نیکو کامل میشود. ابوخالد کابلی از امام باقر (ع) درباره تحوّل مبارکی که در خِرَد و اخلاق مردمان به دست مهدی (ع) صورت میگیرد، چنین روایت کرده است: إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ یَدَهُ عَلَی رُؤُوسِ الْعِبَادِ، فَجَمَعَ بِهِ عُقُولَهُمْ، وَ أَکْمَلَ بِهِ أَخْلاَقَهُمْ.» (بحارالانوار، مجلسی، ج ۵۲، ص ۳۳۶)
چون قائم ما قیام کند، دست خود را روی سر بندگان میگذارد، و بدین ترتیب خِرَدهای مردمان را به کمال میرساند، و اخلاقشان را کامل میکند.
در حدیث دیگری از امام باقر (ع) در این باره آمده است: «إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ یَدَهُ عَلَی رُؤُوسِ الْعِبَادِ، فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ، وَکَمُلَتْ بِهَا أَحْلاَمَهُمْ.» (کمال الدین، صدوق، ج ۲، ص ۶۷۵)
چون قائم ما قیام کند، دست خود را روی سر مردمان میگذارد، و بدینوسیله خِرَدهای بندگان را به کمال میرساند، و فرزانگی آنان را تمام مینماید.
بدین ترتیب مردمان به عدالت و امنیت و رفاه فراگیر، و اخلاق مداری و عقلانیت کامل می رسند. این افقی است پیشاروی مردمان تا با تلاش خویش برای این پنج شاخص، زمینۀ ظهور و تحقق کامل آنها را فراهم سازند.
اصلاح روابط اقتصادی و اجتماعی و سیاسی جز در پرتو تربیتی الهی ممکن نمیشود، تربیتی که اساس آن بر رشد و اکمال خِرَدها و فرزانگی مردمان قرار گرفته باشد.