خبرگزاری مهر، گروه استانها - مهدی پناهی؛ از امروز روزنامهها و مکتوبات بعد از ۲۵ روز بار دیگر انتشار خود را از سر خواهند گرفت، کرونا باعث شد نسخه مکتوب مطبوعات یک هفته دیرتر منتشر شود اما در ورای آن بار دیگر سوالات اساسی را درباره نحوه فعالیت روزنامهها در عصر دیجیتال و فضای شبکهای مطرح کرد. حتی برخی پا را فراتر گذاشته و آن را نشانی مرگ مطبوعات و مکتوبات دانستهاند.
باید پذیرفت که کرونا جهانبینی و تصورات انسان نسبت به محیط پیرامونیاش را تغییر داد که از دل آن یا نظمی نوین خارج خواهد شد یا به بینظمی فراتر از وضع موجود منتهی خواهد شد.
برخلاف طرفداران رسانههای دیجیتال معتقدم که نهتنها کرونا، بلکه هیچ عامل بیرونی دیگری نمیتواند باعث مرگ مکتوبات بشود. اگر نگاهی به سیر تحولات فناوریهای ارتباطی یا در واقع رسانهها داشته باشیم، میبینیم که با ورود نسل جدید رسانهها، نسل قبلی به طور کامل منسوخ و مطرود نشد بلکه به شکلی تحول یافت و خود را با دنیای جدید تطبیق داده است.
به زبان سادهتر، وقتی برای اولین بار رادیو رقیب روزنامهها شد، آیا روزنامهها را بهطور کامل حذف کرد؟ آیا با ورود تلویزیون مطبوعات و رادیوها نیز از گردونه فعالیت حذف شدند؟ آیا با ورود ماهوارهها همین تلویزیون بهعنوان جعبه جادویی حذف شد؟ متأخرترین فناوری یعنی اینترنت که زیرساخت همه دنیای فضای مجازی و شبکههای اجتماعی است، آیا سایر رسانهها از گردونه رقابت خارج کرد؟ پاسخ منفی است، بلکه با ورود هر نسل از نظریات یا فناوریهای ارتباطی، نسل قبلی خود را با فضای موجود تطبیق دادند. رادیویی که زمانی صرفاً با دستگاه رادیو شنیده میشد، اکنون بهصورت اینترنتی و حتی همراه با تصویر و ویدئو منتشر میشود. تلویزیون از بستر اینترنت برای تعامل دوسویه با مخاطب استفاده کرده است؛ ازاینگونه مثالها فراوان میتوان بیان کرد؛ اما خلاصه کلام اگر کرونا یا هر عامل فناورانه دیگری سبب مرگ نوع خاصی از رسانه شود، از ورای آن تولدی دیگر است؛ اما چرا و چگونه؟
پاسخ به این سوال بدون شک در این فرصت امکان تشریح ندارد اما نگاهی به تنها آمار موجود در زمینه مصرف فرهنگی مردم ایران، مطابق با پیمایش ملی مصرف کالاهای فرهنگی که در سال ۹۸ انجام شده است، ۲۸ درصد مردم روزنامه میخوانند، ۳۰ درصد رادیو گوش میدهند، ۴۷ درصد کتاب میخوانند و ۹۳ درصد هم تلویزیون نگاه میکنند.
میتوان این ادعا را هم مطرح کرد که بیشک ارتقا کیفیت محتوای تولیدشده توسط این رسانهها، عمق نفوذ در مخاطب را بیشتر از این هم خواهد کرد اما شرح آن مثنوی هفتاد من است.
بهطور اجمالی پاشنه آشیل شبکههای اجتماعی اعتبار و منبع است، با گسترش اخبار جعلی که بهواسطه فناوری حتی با ظهور دیپ فیکها (جعل عمیق) مرزی بین حقیقت و دروغ باقی نمیگذارند، رسانههای واقعی که سه عنصر سرعت، دقت و صحت، شاکله اصلی آن هستند، میتوانند عیار واقعی خود را نشان بدهند اگر نگاههای سیاست زده و رانتخوار مجالی به آنها بدهند که شرح آن فرصتی دیگر میطلبد.
روزنامهنگار