چنانچه در اسرع وقت برای جمع آوری و تربیت کودکان کار در محیط‌های سالم‌تر تدابیری اندیشیده نشود مدت زیادی طول نخواهد کشید همین کودکان معصوم فعلی، سارق یا اراذل و اوباش شوند.

به گزارش خبرگزاری مهر، متن زیر یادداشتی از محمدرضا محمدی، دبیر گروه فقر و نابرابری‌های اجتماعی مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران است که در ادامه می‌خوانید؛

یکی از معضلات اساسی که در سطح شهر تهران به عنوان پایتخت کشورمان، به وضوح به چشم دیده می‌شود و هر روز منظره و خاطره بدی را در ذهن شهروندان ترسیم می‌کند کودکان کار خیابانی هستند.

این کودکان معمولاً مهاجر هستند و بیشتر از اهالی شهر هرات افغانستان هستند که توسط باندهای مافیا به صورت قاچاقی وارد کشور شده اند و برای بزرگان همان مافیاها هم کار می‌کنند. این گونه از کودکان که در سر چهار راه‌ها به دستفروشی و یا شیشه پاک کنی مشغول هستند، معمولاً در بین عموم به عنوان کودکان کار شناخته می‌شوند، اما اساساً تعریف کودکان کار چیز دیگری است.

کودکان کار، شامل کسانی است که اولاً زیر سن اشتغال قانونی قرار دارند و در مراکز و کارگاه‌هایی شاغل هستند که تحت پوشش هیچ نوع بیمه حمایتی نیستند و حقوق و دستمزد آنان در قیاس با بزرگسالان به مراتب کمتر است. این نوع کودکان تحت سخت‌ترین شرایط زندگی و کاری قرار دارند و در کارهایی چون؛ زباله گردی و یا در کارگاه‌های قالب زنی و صابون سازی و … فعالیت می‌کنند این نوع از کودکان کار چنانچه به سن قانونی کار برسند توسط کارفرمایانشان جهت فرار از پرداخت بیمه، اخراج می‌شوند. کودکان خیابانی وضعیتی بدتر از گروه قبلی دارند.

کودکان خیابانی که در سر چهار با شیشه پاک کردن، فروختن فال و یا دود کردن اسپند، کسب درآمد می‌کنند تمام آنچه در طول یک روز کار می‌کنند عاید خودشان نمی‌شود، بلکه وجه کثیری از مبالغ حاصله به جیب مافیا سرازیر می‌شود. به همین دلیل هم به رانندگان وسیله نقیله و عابرین توصیه می‌شود برای کمک به آنها از پرداخت پول خودداری نمایند و به جای آن غذا، تنقلات، کتاب، اسباب بازی یا البسه داده شود زیرا اینگونه کمتر استثمار می‌شوند.

به نظر می‌رسد شناسایی افرادی که این کودکان را در صبحگاهان توزیع و هنگام شب جمع آوری می‌کنند برای دستگاه انتظامی و شهرداری‌ها و یا سایر مراجع کار سختی نباشد. چنانچه دستگاه‌های متولی امر اعم از وزارت کشور، سازمان بهزیستی، قوه قضائیه و… همت نماید می‌توانند با متولیان و گسترش دهندگان این پدیده مذموم و ناپسند در سطح شهر برخورد نمایند.

چنانچه در اسرع وقت برای جمع آوری و تربیت آنان در محیط‌های سالم‌تر تدابیری اندیشیده نشود مدت زیادی طول نخواهد کشید همین کودکان معصوم فعلی، در آینده به احتمال زیاد سارقان و شاید هم اراذل و اوباش محلاتی باشند که زندگی را برای دیگران مشکل تر خواهند ساخت، زیرا این کودکان در مرحله شکل گیری شخصیت کودکی خود دچار انواع تحقیرها و احیاناً تجاوز شده اند، بدیهی است این عقده‌های دوران کودکی در بزرگسالی به صورت ناخودآگاه دهان باز خواهد کرد و آن وقت، دود آزار و اذیت آنان به شکل بدتر و خشن‌تر به چشم همگان خواهد رفت. لذا ضرورت دارد اقدامات لازم، جهت ساماندهی این دسته از کودکان توسط نهادهای متولی با حمایت نهادهای غیردولتی و سمن‌ها صورت گیرد تا به تدریج امکان بازگشت آنان به مکان‌های آموزشی و تربیتی فراهم شود تا شهروندان از آسیب‌های انان حداقل در بزرگسالی کودکان فعلی در امان باشند.