به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام حبیب الله بابایی عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، خبر از انتشار نخستین کتاب فلسفی در موضوع کرونا از ادریس هانی داد.
وی در معرفی این کتاب نوشت: «ادریس هانی اخیراً نوشته خود را با عنوان «فیلو- کورونا.. کوفید ۱۹ یحرک الموجة الرابعة للحداثة» برای چاپ ارسال کرده است. این نخستین کتابی است که از منظر فلسفی به اپیدمی کرونا پرداخته است.
هانی در این کتاب با تجزیه و تحلیل «روانشناسی فرد در قرنطینه» به پرسش از انسان و سرنوشت او در دوره پساکرونا پرداخته و آن را در مسائلی همچون «تجزیه سیستمهای اجتماعی»، «تغییر قدرت»، و «مرکزیت خانه به مثابه پناهگاهی برای هستی و زندگی» جستجو میکند. هانی با گشتوگذاری که در فلسفه، سیاست، اقتصاد، روانشناسی و انسانشناسی و ادبیات و کلام انجام داده به تحلیل ابعاد مختلف از این تحول برآمده از کووید ۱۹ پرداخته و آن را به مثابه تبلور سطحی از مکر طبیعی میداند که مکر تاریخی به معنای هگلی را به چالش میکشد.
ادریس هانی در این کتاب، در جستجوی پتانسیلهای هر دورۀ تاریخی، به کرونا و تأثیر آن در ظهور موج چهارم مدرنیته (در ادامه سه موج مدرنیته لئواشتراوس) اشاره میکند. وی میگوید: این اپیدمی ممکن است به مثابه یک آموزش و تمرین جمعی و جهانی برای استقبال از انقلاب ذهنی بشر باشد. ظاهراً این انقلاب تنها با تغییرات وجودی، با اپیدمیها، با طاعونها، و تغییرات محیطی تحقق خواهد یافت. از این منظر، کرونا توانسته است زخمی دیگر بر خودشیفتگیهای مدرن وارد کند، زخمی که کمتر از زخمهای خودشیفتگیهای مذکور در ادبیات فروید نیست.
به گفتۀ هانی، این زخم در پیکرۀ خودشیفتۀ زمانه را میتوان در تضعیف جهانیگرایی، در بازگشت حق طبیعی، و همینطور تمرکز و توجه به «خیال فلسفی» مشاهده کرد. از نظر ایشان، در وضعیتی که آمار و ارقام و عقل و عقلانیت ابزاری حس افسردگی و یأس را تقویت میکند، «خیال فلسفی» تنها چیزی است که در وضعیت اپیدمی دوام آورده و موجب حفظ امنیت و معنویت در مواجهه با بیماری شده است.
ادریس هانی میگوید کرونا و زمانۀ آن شاخصهایی دارد که برخی از آن شاخصها الان پیدا نیست و در آینده رخ خواهد نمود. کرونا ممکن است کاری بکند که پیش از این سازمان ملل و نظام بین الملل نیز از انجام آن عاجز بوده است. شاید کسانی که در این مسیر و در مسیر مواجهه و مبارزه با کرونا از دنیا رفتهاند، شهدایی باشند برای ایجاد تحول در راستای ایجاد نظام جهانی جدید. هانی در این کتاب هم نظریۀ «برخورد تمدنها» ی هانتیگتون را و هم نظریۀ «پایان تاریخ» فوکویاما را به چالش کشیده و میگوید که اکنون که غرب دچار اضطراب شده است و در عوض چین در حال ارسال خدمات درمانی به اروپا و آمریکاست، سخن از «پایان تاریخ» یا «برخورد تمدنها» بیمعناست.
ادریس هانی با اشاره به این نکته که «کسی بر تاریخ حکومت خواهد کرد که بتواند دنیا را از کرونا نجات بدهد» میگوید هانتیگتون و فوکویاما در نظریات خود از این نکته غفلت کردند که چگونه اپیدمیها و بیماریهای فراگیر میتوانند مراکز سرمایهداری را به گرسنگی کشانده و آرزو و رؤیای مدرنیته را پریشان کند.»