به گزارش خبرنگار مهر، سیدمحمدرضا تقوی استاد روانشناسی بالینی دانشگاه شیراز در پاسخ به این سوال که آیا ممکن است کرونا آینده علوم انسانی را تحت تأثیر قرار دهد؟، گفت: به نظر می‌رسد پدیده کرونا و دنیای پساکرونایی، بسیاری از قوانین جاری و جاافتاده و یا پذیرفته شده در دنیا، به عنوان یک واقعیت را تحت تأثیر قرار دهد، کما اینکه این تغییر هم اینک هم قابل مشاهده است.
وی افزود: شاید کرونا بتواند با عالم گیر شدنش، انسان‌ها را به این نتیجه برساند که دشمنی بین قبایل، کشورها، رنگین پوستان و … یک دروغ بزرگ بیش نبوده است که از سوی اردوگاه باطل طراحی شده است. همه انسان‌ها در یک کشتی بزرگ نشسته اند که یک سرنوشت مشترک دارند و یک دشمن مشترک، که امروز در قالب کرونا خود را نشان داده است، اما تعابیر ادیان از دشمن مشترک انسان‌ها همان اردوگاه ابلیس است.
این پژوهشگر علوم انسانی اسلامی تصریح کرد: گرچه انسان‌ها، بالقوه می‌توانند در اردوگاه حق قرار گیرند اما جبهه باطل، حق و باطل را در هم تنیده است، حق را باطل و باطل را حق جلوه داده است و عملاً انسان‌ها را به گمراهی کشانده است. بنابراین، بسیاری از این مردمان مشغول به یکدیگر شده اند تا از این فرصت جبهه باطل سود برده، آب را به آسیاب خود بریزد.
وی تصریح کرد: با کرونا و امثالهم، این ظرفیت وجود دارد که دستاوردهای علوم رایج را در هر مقطعی در آینده کم تأثیر و یا بی تأثیر گردانند. پدیده کرونا هم زمان با تهدیدهای فراوانش، می‌رود تا شکل و شمایل عالَم را تغییر داده، فرصت‌های جدیدی برای آیندگان ایجاد نماید. بی شک، کسانی که آگاه‌ترند از برکات این عالَم بهره مندترند و کسانی که قدر فرصت‌ها را نمی‌دانند اجازه می‌دهند که نامحرمان این عالَم، فرصت را غنیمت شمرده و جهان جدیدی را طراحی نمایند که برای سال‌های زیادی در آینده، حافظ منافع آنان باشد.
این استاد دانشگاه اظهارکرد: اگر ما (= منظور ظرفیت نهفته در ملت بزرگ ایران) توانسته ایم در یک حرکت چهل ساله، نسخه‌های جدیدی برای مشکلات مردم ایران و گاه منطقه، البته با عنایات الهی، بپیچیم، این بار نیز می‌توانیم برگ زرینی بر افتخارات خود افزوده و یک بار دیگر تأثیرگذار در عالمی باشیم که بر اساس فلسفه تاریخ شیعی، به سوی توحید گام بر می‌دارد.
سیدسعید زاهد زاهدانی جامعه شناس و استاد دانشگاه شیراز هم در این باره گفت: تمدن مدرن بر دو پایه فلسفی اساسی بنا شده است: انسان گرایی و دنیاگرایی. این تمدن، انسان و منافع او را، محور قرار داده و به هیچ نیروی غیبِ غیر قابل مشاهده‌ای قائل نیست، حتی خدا.
وی افزود: آنچه در این تمدن تولید شده است، بر همین دو پایه هیومنیزم و سکولاریزم و نسبت بین این دو پایه قرار دارد. نسبت بین این دو پایه، ترکیب خطرناکی است که حاکمیت بلا منازع انسان بر همه چیز، من جمله طبیعت می‌باشد.
این جامعه شناس تصریح کرد: توجه نکردن به عالم غیب و تنها، به حساب آوردن واقعیت قابل مشاهده ضایعاتی ایجاد کرده که این روزها با توقف نسبی عملکرد این تمدن خود را نشان داده است.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: حضور کووید ۱۹ مشهور به کرونا، موجب توقف عملکرد اجرایی بخش عظیمی از این تمدن شده است. با عدم مداخله محصولات این تمدن در عالم، در گوشه و کنار می‌بینیم که حیات وحش جان گرفته و طبیعت دوباره زنده شده است. ماهی‌ها به سواحل برگشته اند و آهوها و دیگر موجوداتی که تکنولوژی مدرن فضای زندگی را بر آنان تنگ کرده بود، خود را در محیط دوباره نشان داده اند.
این پژوهشگر علوم انسانی اسلامی تأکید کرد: به این ترتیب هشدارهای محیط زیستی گذشته را بیشتر و بهتر در می‌یابیم و می‌فهمیم که این تمدن بیمار است و با تکیه بر هوا و هوس انسان، در حال تخریب طبیعت، یعنی زیستگاه انسانی است. در می‌یابیم که نگاه از زاویه واقعیت مشهود به عالم ناقص و مخرب است و نگاه درست به عالم توجه به واقعیت‌های مشهود و غیب توأمان می‌باشد.