به گزارش خبرنگار مهر، این روزها که دیگر یقین حاصل شده است، مدارس در سال تحصیلی بدون حضور بچهها سر کلاس پایان مییابد، یکی از دغدغههای جدی را دانش آموزان پایه دوازدهم دارند. دانش آموزانی که امسال کنکور هم باید بدهند و هم در روزهای کرونایی برای سلامتی خود و خانواده شان دغدغه دارند، هم برای امتحانات نهایی که حالا دیگر اعلام شده در خردادماه و به صورت حضوری برگزار میشود و هم برای کنکوری که تقریباً در این ماههای آخر نتوانسته اند امکانی از کلاسهای فوق برنامه برایش دریافت کنند. در این میان اینکه هیچ مسئولی در آموزش و پرورش از دغدغه این دانش آموزان سخنی به میان نمیآورد نیز بیشتر آنها را سردرگم کرده است و اینها همه را بگذارید کنار حرفهای گاه ضد و نقیضی که برخی مسئولان در این حوزه میزنند مثل امکان حذف دو فصل آخر دروس برای امتحان نهایی یا طرحی که پیشتر اعلام شده بود برای پذیرش دانشجویان بر اساس سوابق تحصیلی و....
هامون سبطی کارشناس مسائل آموزش و پرورش در گفت و گو با خبرنگار مهر، در پاسخ به این سوال که مهمترین چالشهای آموزشی دانش آموزان پایه دوازدهم را در این روزها چه میدانید، گفت: اولین و مهمترین چالش آنها تنش و اضطرابی است که تمام جامعه را فرا گرفته و این دانش آموزان به طور مضاعف، هم نگران سلامتی خود و خانواده شأن هستند و هم نگران وضعیت ناشناخته و نابسامان آینده آموزشی و شغلی خود. متأسفانه در این زمینه تلاشی هم صورت نگرفته تا در حد مقدور به این عزیزان آرامش داده شود. شوربختانه اخیراً اظهارات کارشناسی نشده بسیار به گوش میرسد و بچهها را دچار سردرگمی و تنش عصبی میکند. این اظهارات پریشان و متناقض هر انگیزهای که داشته باشد، دارد به جان و روان بچههای کشور گزند میرساند. بی گمان، بهترین رویکرد را در این شرایط که پیش بینی آینده ممکن نیست، وزیر محترم علوم و معاونانشان، یعنی متولیان کنکور، داشته اند که درباره زمان کنکور بر خلاف سایرین پیشگوییهای متناقض عمل نکرده اند و تنها به تکذیب اظهارات تنش زای برخی مسئولان وزارت آموزش و پرورش و نمایندگان مجلس، بسنده کرده اند از جمله، تکذیب اظهارنظرهایی که درباره حذف کنکور صورت گرفت. در مجموع میخواهم بگویم که به وضعیت جسمی و روانی (روان-تنی) این عزیزان اهمیت داده نمیشود.
الان انتظار فوری داوطلبان آزمون سراسری و خانوادههای آنها از وزارت آموزش و پرورش این است که به جای پیش بینی زمان کنکور، که در محدودهی اختیارات وزارت علوم و شورای سنجش و پذیرش دانشجو است، زمان برگزاری و پایان امتحانات نهایی را مشخص نمایند
وی ادامه داد: الان انتظار فوری داوطلبان آزمون سراسری و خانوادههای آنها از وزارت آموزش و پرورش این است که به جای پیش بینی زمان کنکور، که در محدوده اختیارات وزارت علوم و شورای سنجش و پذیرش دانشجو است، زمان برگزاری و پایان امتحانات نهایی را مشخص نمایند تا وزارت علوم بتواند بر پایه آن، زمان کنکور را اعلام کرده چند میلیون نفر را از سردرگمی نجات دهد.
وی درباره این پرسش که بالاخره حذف کنکور عملی است یا خیر ادامه داد: به صورت قاطع می گویم نه از نظر ریاضی و نه از نظر عقلانی حذف کنکور امکان پذیر نیست و تبعات اجتماعی و آموزشی خطرناکی دارد. ممکن است هر کدام از ما آرزوهایی داشته باشیم اما آن آرزو با منطق و خرد و اصول ریاضی سازگار نباشد، در این صورت حرف زدن از آن آرزوها در مقام یک مسئول، بازی با افکار عمومی است. شعار حذف کنکور یک شعار عوام فریبانه است که افرادی برای جلب توجه گاهی آن را سر میدهند. کافی است نگاه کنیم که ۲۰ سال از سر دادن این شعار گذشته است و به دهها دلیل مشخص شده است که این امر ناممکن است اما همچنان برخی این شعار ناممکن را تکرار میکنند! چرا؟
سبطی ادامه داد: وضعیت پیش آمده به دنبال شیوع کرونا حذف کنکور را نه تنها ممکنتر نکرده بلکه ناممکن تر نیز کرده است. تمام دلایلی که پیش از این، برای عدم امکان حذف کنکور وجود داشت امروز نیز سر جای خود است. فقط این شعار در حدی قابل اجراست که ۸۵ درصد صندلیهای دانشگاه - که متقاضیان زیادی هم ندارد- از کنکور معاف شود و بر اساس سوابق تحصیلی دانشجو بگیرد. آن ۱۵ درصد باقی مانده که عامل اصلی وجود کنکور در کشور است، مربوط رشتههایی است که موقعیت شغلی برایشان زیاد است و امکان کسب درآمد در آنها بیشتر است و یا اعتبار علمی بالایی دارند. افراد کم برخوردار و متوسط پافشاری دارند و امیدوارند به هر شکلی شده فرزند خود را یکی از آن ۱۵ درصد رشته -محلها ببیند تا در آینده، فرزندشان تبدیل به یک فعال اجتماعی و فردی درآمدزا برای خانواده شود. بنابراین مایه وجود و پایداری کنکور در درجه نخست مسائل اقتصادی است.
اکنون که تنها در پایه دوازدهم امتحان نهایی داریم، با حدود ۵ هزار معدل ۲۰ رو به روییم و صد هزار معدل بالای ۱۹ که قدرت تفکیک ندارد. اما در صورتی که امتحانات سه سال آخر متوسطه به صورت "نهایی" برگزار شود، احتمالاً با تعداد بسیار کمتری جمع معدل بیست، رو به رو خواهیم شد، درنتیجه ضریب تفکیک امتحانات نهایی یا همان سوابق تحصیلی، بالا میرود و میشود داوطلبان موفق را دقیقتر دسته بندی کرد
وی در پاسخ به این پرسش که آیا نمیشود از این ۱۵ درصد که وابسته به کنکور است مقداری را کاهش بدهیم، گفت: شاد بتوانیم در حد ۱۰ درصد این میزان را کاهش دهیم به شرطی که آموزش و پرورش نه فقط در سال آخر بلکه در سه سال پایانی آموزش متوسطه، آزمونها را به صورت نهایی و سراسری و استاندارد برگزار کند. اکنون که تنها در پایه دوازدهم امتحان نهایی داریم، با حدود ۵ هزار معدل ۲۰ رو به روییم و صد هزار معدل بالای ۱۹ که قدرت تفکیک ندارد. اما در صورتی که امتحانات سه سال آخر متوسطه به صورت "نهایی" برگزار شود، احتمالاً با تعداد بسیار کمتری جمع معدل بیست، رو به رو خواهیم شد، درنتیجه ضریب تفکیک امتحانات نهایی یا همان سوابق تحصیلی، بالا میرود و میشود داوطلبان موفق را دقیقتر دسته بندی کرد و آنها را برای کسب رشته-محلهای خاص نیز بر پایه سوابق تحصیلی رتبه بندی نمود. نکته این است که این مهم را قانون بر عهده وزارت آموزش و پرورش گذاشته شده است ولی این وزارت اعلام کرده است که در اجرای این قانون دستش بسته است و تا وقتی این ناتوانی بر طرف نشود، تمام کسانی که توپ را به زمین وزارت علوم و سازمان سنجش میاندازند، حقیقت را پنها میکنند و برای خودنمایی بر مشکلات میافزایند.
وی ادامه داد: نکته دیگر این است که هر اتفاقی که برای کنکور و تغییر در نحوه پذیرش آن بخواهد صورت بگیرد باید از ۳ سال قبل خبر داده شود تا دانش آموزان خود را برای آن شیوه جدید آماده کنند.
این کارشناس مسائل آموزش و پرورش در پاسخ به این سوال که یکی از گلایههای دانش آموزان پایه کنکور این است که چرا نه آموزش و پرورش و نه سازمان سنجش از خیر ۲۰ درصد کتابهای درسی این پایه که در زمان کرونا به صورت مجازی و جسته و گریخته تدریس شده نمیگذرد، گفت: در این مورد، قانون کمی سختگیرانه است البته به نظر من مشکل اصلی دانش آموزانی که میخواهند امسال کنکور و امتحان نهایی بدهند آن ۲۰ درصد باقی مانده کتابهای پایه دوازدهم نیست بلکه مشکل اصلی این است که از دورههایی که برای آمادگی کنکور داشتند، دور بودند. مؤسسات آموزشی بسته شده اند و حتی مدارس که خودشان کلاسهای آمادگی برای امتحانات و کنکور برگزار میکردند تعطیل هستند و دسترسی به کتابهای کمک آموزشی نیز محدود شده است چرا که کتابفروشی ها نیز بسته بودند و اینکه با پست کتابی به در خانه بیاید نیز این نگرانی را ایجاد میکند که شاید خانواده را در معرض ویروس قرار دهد. در واقع دست بچهها نسبت به سالهای گذشته خالیتر است و کسی نتوانسته به آنها خدمات برساند.
سبطی اظهار کرد: اینجا متوجه میشویم پیشنهادی که من خودم شخصاً و کارگروه آموزش دیده بان عدالت و شفافیت نیز رسماً پیش از به نهادهای مسئول، داده بود چقدر میتوانست امروز کمک کننده باشد. مساله این است که آموزش و پرورش هیچ مسئولیتی برای خود، نسبت به کنکور و دانش آموزان داوطلب شرکت در کنکور قائل نیست. سازمان سنجش هم میگوید که فقط مجری سنجش و پذیرش دانشجو است و نسبت به داوطلبان کنکور مسئولیتی ندارد! انگار یک میلیون و ۲۰۰ هزار داوطلبان کنکور فرزندان سرراهی کشور هستند که کسی سرپرستی آنها را بر عهده ندارد.
بخش مهمی از صنعت و تجارت آموزش- چه دوست داشته باشیم و چه دوست نداشته باشیم- حول داوطلبان کنکور میگردد و سوال این است که چرا این بخش متولی دولتی ندارد؟ میگویند مرکز مدارس غیردولتی وزارت آموزش و پرورش متولی آن است که در حد یک شوخی است و خود این معاونت ادعایی در این زمینه ندارد زیرا اهرم اجرایی برای نظارت بر این فضای پرتلاطم و پر از کلاهبرداری در اختیار ندارد
وی گفت: بخش مهمی از صنعت و تجارت آموزش- چه دوست داشته باشیم و چه دوست نداشته باشیم- حول داوطلبان کنکور میگردد و سوال این است که چرا این بخش متولی دولتی ندارد؟ میگویند مرکز مدارس غیردولتی وزارت آموزش و پرورش متولی آن است که در حد یک شوخی است و خود این معاونت ادعایی در این زمینه ندارد زیرا اهرم اجرایی برای نظارت بر این فضای پرتلاطم و پر از کلاهبرداری در اختیار ندارد و اصلاً نهادی که بخشی از هویتش را شعار دادن برضد کنکور تشکیل میدهد، چگونه میتواند متولی بازار کنکور و مراقب داوطلبان کنکور باشد؟
دبیر کارگروه آموزش دیده بان عدالت و شفافیت در ادامه گفت: باید سریعاً نهادی تخصصی ایجاد شود که مسئولیت داوطلبان کنکور را بر عهده بگیرد. به هر حال این داوطلبان مشتریان وزارت علوم هستند. در طرحی که ما داده ایم اشاره شده است که باید نهادی برای نظارت بر صنعت آموزش غیردولتی تشکیل شود. نه تنها در بازهی مدرسه تا دانشگاه (دوران کنکور) که در حوزه تجارت و صنعت آموزش در کنکور کارشناسی ارشد و دکترا هم نظارت امری بایسته و واجب است.
سبطی بیان کرد: از زمانی که دانش آموز ما داوطلب کنکور میشود تا لحظه وارد شدنش به دانشگاه و حتی در دورههای بعدی برای ورود به کارشناسی ارشد و دکترای این مؤسسات غیردولتی هستند که فعالیت و تجارت میکنند. تجارت آنها میتواند برای داوطلبان بسیار ارزشمند یا بسیار زیان بار باشد. اما بی شک، داوطلب کنکور ارشد و دکترا، تجربه اش بیشتر است و احتمال اینکه کلاهی بر سرش برود کمتر. ولی نباید انتظار داشت که در ۱۶ و ۱۷ سالگی هم این بینش وجود داشته باشد، داوطلبان کنکور سراسری شده اند گوشت قربانی در دهان گرگان سوداگر. فلسفه وجود دولتها دفاع از مردم در همین حوزه هاست. بدون درنگ باید نهادی تأسیس شود و نظارت بر همه فضاهای آموزشی کنکوری، اعم از حضوری و مجازی خارج را بر عهده بگیرد. سازمان سنجش به سادگی میتواند متولی این امر باشد.
وی در ادامه درباره اینکه خود برگزاری کنکور را در این شرایط کرونا چالش برانگیز نمیدانید، گفت: همانطور که گفتم مهمترین چالش دانش آموزان پایه کنکور این است که آموزش و پرورش خودش را مکلف نمیداند درباره آمادگی دانش آموزان برای کنکور که قاعدتاً سوالاتش مفهومی تر و استدلالی تری از امتحانات نهایی است، کاری انجام دهد. همین موجب میشود که دانش آموزان فریب کلاهبرداران را میخورند که از شرایط کرونا هم سواستفاده کرده در بوق و کرنا میدمند که بیایید بدون فهمیدن سوال به پاسخ درست برسید. دو سه سوال هم پیدا میکنند و با روشهایی شرم آور مثل توجه به جز پرتکرار در گزینههای چند جزئی یا توجه به تعداد واو و ویرگول در آیههای قرآن و … آنها را مثلاً حل میکنند و میگویند همه سوالات کنکور با کلکهای ما حل میشود و در روز روشن، این گونه سر مردم کلاه میگذارند. آموزش و پرورش باید برنامههای تکمیلی برای دانش آموزان کنکوری داشته باشد تا اینجا شاهدش نبودیم. در حال حاضر دانش آموزان نظام قدیم حداقل منابع شأن کامل است و قبلاً آنها را خوانده اند. اما دانش آموزان نظام جدید این روزها هم دستشان از مدرسه کوتاه است هم از آموزش گاه و کتاب کمک آموزشی. از طرف دیگر در حق بچههای نظام قدیم هم این اجحاف محتمل است که بخشهایی از مطالب پایانی کتاب دوازدهم را از منابع کنکور امسال حذف کنند اما برای داوطلبان نظام قدیم خیر. در حالت عادی نیز مطالب کتابهای نظام قدیم نسبت به نظام جدید پرپیمان تر و پربارتر بود و چنانچه از کتابهای لاغرسازی شده نظام جدید، باز هم مطالبی کاسته شود، بر این عدم توازن افزوده میشود.
وی درباره اینکه آیا نمیشود صدا و سیما برای دانش آموزان پای کنکور برنامههایی تدارک ببیند، گفت: نقش مهمی را باید به "رادیو" داد زیرا در دسترس همگان است. بله، هر دبیری نمیتواند از پشت رادیو، ریاضی و فیزیک درس دهد اما نخبگان میتوانند. تجربه موفقی در این زمینه وجود دارد اما نخبه گریزی فرصت سوزی میکند. از سوی دیگر، موسساتی که در این چند سال با خرید آنتن برنامههای مشارکتی هم در تلویزیون و هم در رادیو، هرزآموزی و شبه علم را گسترش داده اند در کمین موقعیتی هستند که این امکان ملی ناشی از بحران کرونا را مصادره کند. برای همین باید تیمی تشکیل شود که بگوید چه کسانی صالح هستند در صدا و سیما برای داوطلبان کنکوری کل کشور و در اشل ملی تدریس کنند. باز هم اینجا پیامدهای نبود نهاد نظارت بر آموزش غیر دولتی که توضیحش رفت، آشکار میشود.
سبطی گفت: یکی دیگر از مشکلاتی که این میان وجود دارد این است که صدا و سیما به خیلی از دبیران با تجربه و خوشنام کنکور میگوید باید به ما پول بدهید تا اجازه تدریس در تلویزیون به شما داده شود! معملی با ۳۰ سال تجربه درخشان میخواهد در شرایط بحران کرونا، رایگان به بچههای کشورش در رادیو یا تلویزیون، درس بدهد اما صدا وسیما از او پول هم میخواهد و طبیعتاً او زیر بار چنین خواستهی نامشروعی نمیرود.
وی در پاسخ به پرسش دیگری درباره اینکه برگزاری کنکور با باز کردن فضاهای آموزشی در این وضعیت چقدر میتواند مشکل ساز باشد گفت: این موضوع میتواند مخاطره آمیز باشد. البته رعایت فاصلهی دو تا سه متر و زدن ماسک خطر را کاهش میدهد. مدرسه و دانشگاه مکانهایی هستند که واگیری و انتقال بیماری در آنها بیشتر است. با توجه به اطلاعاتی که دارم، گمان میکنم بازگشایی مدارس در چند ماه آینده امکان پذیر نیست. یک مورد ابتلاء در مدرسه کافی است که هر آنچه آموزش و پرورش تا به حال رشته. پنبه شود. برای همین است که تا به حال مسئولان به درستی، اجازه بازگشایی دانشگاهها و مدرسهها را نداده اند. کنکور هم میتواند تا مردادماه به تعویق بیفتد تا بچهها بتوانند با ضریب اطمینان بیشتری زیر یک سقف و با رعایت فاصلهی ایمن، بنشینند و با استرس کمتری کنکور بدهند.