خبرگزاری مهر، گروه بین الملل - رضا عمویی: پروفسور ریچارد فالک، استاد دانشگاه پرینستون آمریکا و گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل در مورد وضعیت حقوق بشر در فلسطین در سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۴ بوده و بالغ بر ۲۰ کتاب از وی منتشر شده است.
فالک، هنگام اولین ورود به سرزمینهای اشغالی در سال ۲۰۰۸، درحالی که به صورت رسمی و برای انجام مأموریت بین المللی خود وارد این اراضی شده بود، به دستور وزیر خارجه این رژیم دستگیر شد و پس از اینکه ۱۵ ساعت در یک سلول انفرادی کوچک و تاریک حبس بود، توسط این رژیم اخراج شد.
وی که خود شش سال مسؤولیت گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در حوزه فلسطین را به عهده داشته و در معرض آزار شدید رژیم صهیونیستی بوده است. فالک بعدها در نامهای سرگشاده به بان کی مون، دبیر کل وقت سازمان ملل از مواضع سازمان ملل در قبال جنایات جنگی اسرائیل به شدت انتقاد کرد. گزارشی که توسط او منتشر شد اسرائیل را رژیمی آپارتاید نامیده بود که مورد اعتراض شدید آمریکا و اسرائیل واقع شد و نهایتاً این گزارش از سایت سازمان ملل برداشته شد.
خبرنگار مهر در آستانه روز نکبت و در سالگرد تأسیس رژیم صهیونیستی با این استاد برجسته حقوق بین الملل که تا کنون بالغ بر ۲۰ کتاب نیز منتشر کرده است، گفتگویی را در ارتباط با اشغالگری رژیم صهیونیستی و مقاومت فلسطینیها داشته است.
پروفسور «ریچارد فالک» در ارتباط با دلایل برخی حمایتها از رژیم صهیونیستی در جامعه بین المللی گفت: علت عقلانی و منطقی حمایت از اسرائیل طی سالها تغییر کرده است. در ابتدای تأسیس اسرائیل در سال ۱۹۴۸، حمایت از آن عادتی متداول بود که پس از جنگ جهانی دوم شکل گرفته بود. از جمله دلایل این حمایتها مرتبط با احساس گناه زیادی بود که از طرف دموکراسیهای لیبرال در غرب با هدف کاهش و یا مخالفت با نژادپرستی نازیسم علیه یهود دنبال میشد. اما حتی قبل از جنگهای جهانی و از زمان آغاز پروژه صهیونیسم در اواخر قرن ۱۹ میلادی، دولتهای ضد یهودی در اروپا به طرز عجیبی همان اهداف صهیونیسم را از جمله اجبار یهودیان به ترک کشورهای اروپایی و ترغیب و تشویق به مهاجرت به فلسطین دنبال میکردند.
به گفته استاد دانشگاه پرینستون، نگرش حمایتی برخی دولتها در گذشته در ارتباط با حمایت از اسرائیل متأثر از ابتکارات استعماری بریتانیا در سال ۱۹۱۷ بود که به عنوان اعلامیه بالفور در جهان شناخته شد و در آن بریتانیا متعهد به حمایت و استقرار یک دولت یهود در فلسطین شد و فلسطین را به عنوان وطن یهودیان به رسمیت شناخت، اگرچه اقلیت یهود در فلسطین آن زمان فقط ۸ درصد جمعیت جامعه عربی فلسطین را تشکیل میدادند، با این حال برای استقرار یهودیان در فلسطین هیچ گاه از اکثریت جامعه عربی در آنجا مشورت و نظرسنجی صورت نگرفت.
«ریچارد فالک» در ادامه اظهار داشت: بیشتر شخصیتهای سیاسی فعال در فلسطین در آن زمان و در همان مراحل اولیه شکل گیری اسرائیل، با ایده در نظر گرفتن فلسطین به عنوان وطن یهودیان مخالفت کردند. براین اساس؛ حمایت کشورهای غربی بیش از آنکه بر دلایل استراتژیکی همچون دسترسی به منابع نفتی خلیج فارس، مسیرهای تجاری و یا کسب نفوذ در جهان عرب پس از دوران عثمانی باشد، بر یکسری بنیادهای اخلاقی سست و ضعیف بنا شده است.
استاد بازنشسته دانشگاه پرینستون آمریکا با اشاره به تاریخ استقرار صهیونیستها در فلسطین، همچنین افزود: صهیونیسم در ادامه و در دهه ۱۹۳۰ علیه بریتانیا، به عنوان حامی سابق خود شد، و این زمانی بود که ناآرامیها و مخالفت اعراب در فلسطین منجر به اعمال برخی محدودیتهای علیه مهاجرت یهودیان به فلسطین شد و شبه نظامیان صهیونیسم نیز در این زمان بنیادگراتر شدند و یکسری نبردها و مبارزات ضد استعماری علیه بریتانیا را در فلسطین با وجود اینکه خودشان مستعمره نشین بودند، آغاز کردند.
فالک در ارتباط با درگیریهای تاریخی در فلسطین گفت: در آن زمان درگیری صهیونیستها در فلسطین با نیروهای بریتانیایی برای لندن خیلی غیرطبیعی و عجیب نبود، چون پیش از این نیز بریتانیا در جریان جنگ استقلال آمریکا با مستعمره نشینانی که در نبرد برای کسب استقلال سیاسی بودند، درگیر شده بود. در فلسطین نیز به مانند هر جای دیگری، بریتانیا حاکمیت را تقسیم کرد و در دوران سلطهاش بر فلسطین در میان دو جنگ جهانی و بعد از آن طرحهایی را بدون آگاهی و مشورت با اعراب که هنوز در اکثریت به سر میبردند به عنوان راه حل به سازمان ملل پیشنهاد و دنبال کرد که در نهایت این طرحها جرقه یکسری جنگهای منطقهای را زد که سرانجام این جنگها نیز در جنگ ۱۹۶۷ بروز پیدا کرد.
گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل در ادامه اظهار داشت: در جنگ ۱۹۶۷ اسرائیل قدرت نظامی اش را به رخ کشید و دیگر اسرائیل در نگاه سیاستمداران آمریکایی به عنوان یک بار سنگین مشکلات برای آمریکا به شمار نمیرفت، بلکه بعد از این در آمریکا به اسرائیل به عنوان یک شریک استراتژیک قابل اتکا در یک منطقه پر آشوب نگاه میشد و طی ۵۰ سال گذشته نیز اسرائیل همان شرایط قابل اتکا برای آمریکا باقی مانده است. در کل این تغییر نقش، اسرائیل را از بار سنگین برای وجدان غربیها به یک شریک استراتژیک کوچک و البته نه بزرگ تبدیل کرد.
فالک در ادامه به این موضوع اشاره کرد که: در فرایند رشته شکستهای نظامی کشورهای عربی از سوی اسرائیل بویژه در جنگ ۱۹۷۳، ما شاهد یک ضعف تدریجی حمایتهای منطقهای برای آزادی فلسطین بودیم و تمایل جامعه نخبگی اعراب به سمت عادی سازی موجودیت اسرائیل بیشتر شد و به تازگی نیز برخی اعراب به سمت ائتلافهای ضمنی و غیررسمی در مواجه و مقابله با ایران به رهبری آمریکا پیش رفته اند که این ائتلافها نتیجه هم ترازی بیشتر منطقهای آمریکا با اسرائیل و عربستان طی چهار سال گذشته در دولت ترامپ است.
کارشناس سیاسی و حقوق بین الملل همچنین گفت: در عین حال باید توجه داشت که یهودیان پراکنده در سراسر دنیا نقش بسیار تعیین کنندهای در نفوذ حامیان اسرائیل دارند که این نقش نخست به دلیل زمینههای مرتبط با پس از دوران هولوکاست است و بعد از آن دستاوردهای نظامی اسرائیل پس از جنگ ۱۹۶۷ و همچنین برخی اقدامات مدرن سازی در گسترش این نفوذ مؤثر بوده اند. در نتیجه این فرایندها، جمعیت بومی فلسطین بیشتر متمایل به شرق شد و به عنوان واپسگرا و متمایل به تروریسم به حاشیه رانده شد. از سوی دیگر تبلیغات خصمانه که بویژه توسط فیلمهای هالیوودی دنبال میشد، چهره اعراب را خدشه دار ساخت و از سوی دیگر چهره اسرائیل را جلا داد و برای اسرائیلیها این فرصت را فراهم کرد تا در فضای سیاسی خودشان نوعی آپارتاید ساختاری را بر فلسطینیها اعمال کنند.
به گفته فالک، حتی هرگاه که امکان پنهان کردن فتنه انگیزی اقدامات اسرائیل بوده، اقدامات صهیونیستها از سوی پایتختهای اروپایی و آمریکا نادیده گرفته شده است و این موضوع باعث طفره رفتن اسرائیلی ها از هرگونه مسئولیت پذیری مرتبط با حقوق بین الملل گردیده است.
ریچارد فالک در ادامه به تلاشهای پنهانی رژیم صهیونیستی در راستای نظامی گری و تسلیحات هستهای اشاره کرد و در این ارتباط گفت: اگرچه اسرائیلیها همیشه و طی دهههای گذشته از کمکهای آمریکا و به میزان کمتری اروپا برخوردار بودهاند، اما رهبران اسرائیلی همیشه یک طرح جایگزین را با خود داشته اند. اسرائیلیها همیشه به هر طریقی به دنبال اتکا به خود در ارتباط با امنیت خودشان بودهاند که این مورد ازجمله در جریان تلاش پنهانی برای دستیابی و توسعه زرادخانه تسلیحات هستهای نمایانگر و برجسته شده است. در واقع مگر اینکه تغییر بسیار مهمی در رویکرد دولتهای عربی پیش آید، وگرنه حتی کاهش و عقب نشینی آمریکا از حمایت از اسرائیل که البته بسیار غیرمحتمل به نظر میرسد، نمیتواند اسرائیل را آسیب پذیرتر از وضعیت فعلی کند که زیر فشار خارجی قرار دارد.
گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل درباره مقاومت فلسطینیها نیز اظهار داشت: مهمترین فرصت فلسطینیها در شرایط فعلی این است که امید خود را برای رسیدن به یک راه حل رضایت بخش از طریق سازمان ملل دنبال کنند. یک استراتژی امیدوارکنندهتر نیز برای فلسطینیها علاوه بر ادامه اقدامات و نشان دادن مقاومت، ترغیب و همراهی با فشارهای جهانی و همبستگی با این جنبشها از جمله از طریق سازمان ملل است. این گونه کمپینها میتواند متأثر از جنبش جهانی ضد آپارتاید باشد که از آفریقای جنوبی نشأت گرفت و به صورت غیرقابل تصوری یک پیروزی غیرمنتظره و بدون خون ریزی را بدست آورد؛ پیروزی بر نژادپرستی که در قالب انتقال غیرخشونت آمیز به یک دموکراسی مشروطه چندنژادی شکل گرفت.
استاد حقوق بین الملل دانشگاه پرینستون در ادامه به اهمیت افکار عمومی در سرنوشت فلسطینیها و پیروزی آنان اشاره کرد و در این ارتباط گفت: نقش سازمان ملل نباید فراموش شود. سازمان ملل همچنان میدان اصلی و بسیار حیاتی برای بدست آوردن مشروعیت جهانی است که من قبلاً آن را میدان «جنگ مشروع» برای کسب کنترل افکارعمومی نامیده ام و این سازمان همچنان صحنه ارزشمندی برای کسب مشروعیت اخلاقی و حقوق بین الملل است.
به گفته پروفسور فالک، ما باید این موضوع را درک کنیم که از سال ۱۹۴۵ و از زمان تأسیس سازمان ملل، همیشه طرفی که در جنگ مشروع افکار عمومی موفق به کنترل افکارعمومی شده است در مقایسه با طرفی که فقط میدان نبرد نظامی را در دست داشته، در پایان نیز به میزان محتملتری نیز به پیروزی سیاسی رسیده است.
فالک در این ارتباط گفت: به عنوان مثال گاندی نقش افکار عمومی در تغییر موازانه قدرت در هند علیه امپراطوری بریتانیا را درک کرد، همان گونه که «هوشی مین» در ویتنام با رهبری خود توانست بر تواناییهای نظامی برتر آمریکا فائق شود.
استاد حقوق بین الملل در پایان اظهار داشت: هر درگیری مشخصات منحصر به فرد خود را دارد؛ اما مبارزات مردم فلسطین علی رغم دشواریهای فعلی، میتواند امید را با توجه سابقه تاریخی آزادی خواهی و مبارزات مستقل طی ۷۵ سال گذشته زنده کند و فلسطینیها در این جنگ مشروع در حال رسیدن به پیروزی هستند، در حالی که صهیونیستها دچار ضعف و بدنامی شده اند.