به گزارش خبرگزاری مهر، ارجنامه مرحوم سید هادی خسروشاهی (هادی نامه) به همت حجت الاسلام رسول جعفریان استاد تاریخ دانشگاه تهران تهیه شده است منتشر شد. این ارج نامه به منطور گرامیداشت مقام علمی و فرهنگی مرحوم هادی خسروشاهی تهیه شده و شامل ۵۴ مقاله و ۱۰۷۹ صفحه است. سید محمود خسروشاهی فرزند استاد سیدهادی خسروشاهی در یادداشتی به نقد این ارج نامه پرداخته است:
بسم الله الرحمن الرحیم
چنان خشک سالی شد اندر دمشق
که یاران فراموش کردند عشق
غم خشکسالی فروکش کرده و غم بیماری فراگیر شده است. در این ماههای پر ملال، والد معظم آیت الله خسروشاهی نیز رخ در نقاب خاک کشید. در این مدت، بسیاری از عزیزان و فرهیختگان همت کردند و جنبهای از شخصیت ایشان را به تصویر کشیدند. در این میان کتابی به بهانهی ارج نهادن به مقام مرحوم والد منتشر شد. این اثر "هادی نامه" نام داشت و آقای رسول جعفریان آن را گردآوری کرده بود. از زحمتشان سپاس گزارم، اما این مجموعه را چندان در راستای دغدغهها و تاملات مرحوم والد نمیبینم.
ابتدا می باید استاد را شناخت و بعد...
این کتاب پر حجم که بیش از هزار صفحه است و تصویری از آیت الله خسروشاهی بر جلد آن نقش بسته است، مخاطب را مجاب میکند که با خرید آن، میتواند به زوایای پیدا و پنهان شخصیت ایشان واقف شود. مبلغ ۱۵۰ هزار تومان را هزینه میکند و به امید شناخت بیشتر، کتاب را به مطالعه میگیرد. غافل از اینکه این اثر به اندازهی کتابچهای هم در خصوص استاد خسروشاهی به سخن نپرداخته است.
شاید بتوان جفایی که در حق خریدار این کتاب میشود را در ذیل حکمی شرعی در آورد و یکی از احکام فقهی را بر چنین عملی مترتب دانست. اینچنین هم اگر نباشد اما این را میدانیم که این خلاف اخلاق است.
این هم از معایب تحقیق در سرزمین ماست که کمیت را ملاک و معیاری برای برتری میدانیم و پای کیفیت را چندان به میان نمیآوریم. وقتی که این کتاب پر حجم منتشر شد، برخی به همین کمیت بالای آن توجه دادند و آن را ملاکی برای برتری قلمداد کردند. گفته شده که پیش از چهلم آیت الله خسروشاهی کتاب در این حجم بسیار منتشر شده است. از همین رو حضرت آقای جعفریان را مورد تکریم قرار دادند. اما این حجم بالا اگر نکتهی حسنهای هم باشد، مرحوم والد ابداً به آن توجهی نداشت. این گونه تلاشها را کشکول میدانست. به دفعات شاهد بودم که ایشان برای انتشار یک متن مختصر پانزده تا بیست بار آن را مورد ویرایش و بازبینی مکرر قرار میداد.
بارها از ایشان شنیدم و به عینه میدیدم که کارهای با حجم بالا را تورقی میکردند و به کناری میگذاشتند. همیشه به این نکته اشاره میکردند که در بسیاری موارد، کیفیت فدای کمیت شده است.
اما اینک اثری به بهانه ارج گذاری ایشان!! منتشر میشود که صرفاً به حجم عظیم آن تاکید شده و به مدت کوتاه بیست روزهی آن توجه میشود. این موعدهای بیست روزه و چهل روزه بعضاً یاد آور وعدههای صد روزه است!! وعدهی آب است اما جز سرابی به ارمغان نمیآورد.
به این نکته، نیک واقفم که ارج نامه و یادنامهها به همراه مقالات بسیار و پژوهشگران فعالی تهیه میشود. این رویّه ی مقبول و مرسومی است.
اما در نظر بگیرید مجموعههایی را که استاد دکتر مهدی محقق و سپس جناب دکتر بلخاری در انجمن آثار و مفاخر ایران منتشر کرده و میکنند. نه حتی این نهادهای برگزیده که حتی محققین کوشای دیگری را در نظر بگیرید که چگونه به معرفی فرهیختگان این دیار میپردازند. از آن جمله است آقای علی دهباشی. مجموعههای بخارا که به همت ایشان منتشر میشود هر کدام به تنهایی برای شناخت یکی از فرهیختگان کفایت میکند و هر کدام برای ثبت در تاریخ فرهنگی ایران بسنده است. در عرصهی روحانیت و علما نیز آثاری که حضرت استاد رضا مختاری در مؤسسه کتابشناسی شیعه و استاد ناصرالدین انصاری قمی یا جناب حاج آقا محمد تقی انصاریان از بزرگان عرصه نشر معارف اهل بیت علیهم السلام به انتشار میرسانند، میتواند نمونه و الگویی نیک در معرفی شخصیتهای فرهیخته قلمداد شود.
اما وقتی که ملاک سرعت و کمیت بالا و افزون بود، پشت پا به اصول و اسلوب تحقیق زده میشود و بعضاً آثاری کم مایه منتشر میگردد و هادی نامه نیز از این کم مایگی رنج میبرد، واقعیتی که در تنظیم و چینش مطالب میتوان این را به خوبی دریافت.
کتابی که در ارج و منزلت مرحوم والد نگاشته شده با مقالهای انتقادی از آیت الله استادی آغاز میشود. آیت الله استادی متنی را در نقد کتاب "خاندان علم و تقوا، فقاهت و سیاست" نوشته و در آن به برخی ایرادهای ویرایشی و ارجاع دهی پرداخته اند. البته تاریخ نگارش این مقاله را نمی دانم اما انتظار از آیت الله استادی بیش از این بود. باید اشاره کنم که اندک زمانی بعد از چاپ کتاب در سال ۱۳۹۵ شمسی و به سفارش والد رحمت الله علیه نسخهای را خدمت حضرت آقای استادی حفظه الله ارسال داشتیم. حال چه شد که ایشان پس از سه سال از زمان چاپ و توزیع کتاب، به این ایرادهای ویرایشی نه چندان مهم دست یافته و بدان تمسک میکنند؟ انتظار این بود که اگر نکتهای نیز داشتند در این مدت با مرحوم والد در میان میگذاشتند تا پاسخ ایشان را هم دریافت کنند نه اینکه بعد از رحلت والد...
در ثانی در کتابی که به بهانهی ارج نامهی آیت الله خسروشاهی چاپ شده است، چنین متنی چرا می باید در سر فصل کتاب قرار گیرد؟ این غفلت گردآورندهی اثر را میرساند.
آقای جعفریان، مجموعهای از پژوهشگران را برای انتشار این ارج نامه به همکاری طلبیده اند. برخی از محققین حاضر در این مجموعه، کمتر شناختی از مرحوم استاد خسروشاهی دارند. کمتر به مرام ایشان واقفند. این را میتوان با مطالعه بعضی مقالات این مجموعه دریافت. البته وقتی که ملاک و معیار جمع آوری مطالب، مدت زمان چهل روزه باشد، انتظاری بیش از این هم نمیرود.
الغرض این نحوه مواجهه را تکریم استاد خسروشاهی نمیدانیم. به قول یکی از فضلای حوزه علمیه این ارج نامه بود یا نقص نامه؟!
و شگفت و تأسف آور اینکه استاد مهدوی راد هم در این میان ترجیح داده اند که وظیفهی تحقیق در آثار مرحوم والد را به محققین تبریزی محول کنند و آنها را به چاپ یادنامه تشویق کنند. نمی دانم از چه زمانی مرسوم شده که بر اساس محل تولد محققین، اولویت بندی صورت میپذیرد؟!!
کسی که کمترین آشنایی با شخصیت بین المللی مرحوم والد داشته باشد و حتی برخی آثار ایشان را خوانده باشد به خوبی در مییابد که ایشان نه نگاهی قومی را میپسندیدند، نه رویکردی ناسیونالیستی؛ نه نگاهی صرفاً وطن پرستانه و نه حتی نگاههای جناحی در کارنامهی ایشان برجا مانده است. نه تفاوت بین حوزوی و غیرحوزوی را باور داشتند و نه حتی فقط بر اساس مذهب شیعه به قضاوت میپرداختند. این امور کمتر جایگاهی در نظر مرحوم پدرم داشت.
ایشان کسی بود که از بیست سالگی با شخصیتهای جهان اسلام مکاتبه و رابطهای دیرین با اکثر سران حرکتهای اسلامی داشت. با افرادی مراوده داشت که شاید بعضی از دوستان وزارت خارجه نیز هنوز نام و نسبشان را نشنیده باشند.!!
ایشان کسی بود که از سالها قبل از انقلاب به عنوان یک شخصیت بین المللی مطرح بود. رابطهی ایشان با الازهر مصر را کمتر شخصیت ایرانی داشته است.
ایشان کسی بود که امضایش پای دهها بیانیه علمای بلاد اسلامی در دفاع از حق مسلمانان و آزادی فلسطین و… بوده اما هیچگاه حاضر نشد که نامش در دسته بندیهای موهوم قرار بگیرد.
حال پس از رحلت ایشان بیاییم و نگاهی صرفاً قومی را ترویج دهیم و از محققان تبریزی بخواهیم تا قدر همشهری!! خود را بدانند و قدمی در معرفی ایشان بردارند؟ این سخن نشان از عدم اطلاع دقیق نسبت به سیرهی مرحوم والد دارد و متأسفانه این عدم شناخت، در هادی نامه! نیز رخ نمایی میکند. برخی مقالات این مجموعه، گویی مدح شبیه به ذم را تداعی میکند. در برخی خاطره گویی ها از مرحوم خسروشاهی، رعایت انصاف نشده و بعضاً از سر غفلت از مرام آن مرحوم سخنی گفته شده است. به عنوان نمونهای کوچک، در ذکر خاطرهای گفته شده که آیت الله خسروشاهی به دلیل کدورتی که با بیت امام خمینی داشت به تشییع جنازه حاج سید احمد خمینی نرفت. این سخن، از عدم آشنایی کافی با منش مرحوم والد حکایت میکند چرا که ایشان در کمتر مجلس تشییعی حضور مییافتند و عدم حضورشان قاعده بود و نه استثنا.
بنای بنده بر اتلاف وقت خود و سایر عزیزان نبوده و نیست. اما بر خود فریضه می دانم که هر کجا بزرگوارانی خواسته یا ناخواسته به تحریف یا تقلیل شخصیت ایشان و یا مصادره به نفع جریان و گروهی خاص بپردازند، پاسخی را بر اساس مسلک و مشی ایشان عنوان کنم. ممکن است که در این میان، برخی رنجیده خاطر شوند و یا دلی مکدر شود، اما این رنجش را بر تحریف واقعیت ترجیح میدهم. این مرامی است که در تمام ۲۵ سالی که توفیق خدمت به ایشان در مرکز را داشته ام، دیده ام و به آن پایبند خواهم بود. البته در این مدت سخنان غیردقیق دیگری نیز به ایشان منتسب شده که در وقت مناسب و توسط مرکز پاسخ داده خواهد شد.
شرح این هجران و این خون جگر
این زمان بگذار تا وقت دگر
مرکز بررسیهای اسلامی قم
سید محمود خسروشاهی
۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۹