راه‌حل مسئله فلسطین در نگاه مقام معظم رهبری نهایتا به مسئله همه‌پرسی و انتخابات ختم می‌شود.

خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ، سامان نظام‌الاسلامی

مقدمه

در سال ۱۸۸۰ از جمعیت پانصد هزار نفری ملت فلسطین تنها ۲۴ هزار تن یهودی بودند، یعنی کم‌تر از ۵%. در سال ۱۸۹۶ یک روزنامه نگار یهودی اتریشی به نام ((تئودور هرتسل)) کتابی نوشت و جنبش صهیونیستی به راه انداخت که یهودیان در پی تشکیل دولت یهود دریک سرزمین برآیند.

از این رو هند، آرژانتین، قبرس و چند نقطه دیگر از جمله فلسطین در نظر گرفته شد و سرانجام با توجه به نقشه‌های استعمار در آن زمان و قرار دادن یک دولت صهیونیسم و یهودی در قلب جهان اسلام و ضربه زدن به اسلام در قلب جهان اسلام و ضربه زدن به اسلام که بزرگترین مانع استثمارگری خود می‌دانستند در سال ۱۸۹۷ یعنی یک سال بعد، کنگره صهیونیسم در شهر بازل سوئیس برگزار شد، طبق نقشه از پیش تعیین شده تناسب جمعیت فلسطین را با مهاجرت یهودیان از کشورهای دیگر به نفع یهود دگرگون نمایند.

در اثنای جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۷ بالفور وزیر خارجه انگلستان اعلامیه‌ای منتشر کرد که در آن از سیاست انگلستان مبنی بر حمایت از یهودیان و تشکیل دولت یهود در آینده در فلسطین خبر داد. یک سال بعد یعنی سال ۱۹۱۸ میلادی فلسطین به اشغال انگلستان درآمد و با سیاست یهودی گرایی دولت انگلستان در سال بعد سیل مهاجرت یهودیان از مناطق مختلف به فلسطین افزایش یافت و به مدت سه سال (از ۱۹۱۹ تا ۱۹۲۳) حدود ۳۵ هزار یهودی وارد فلسطین شدند.

در سال ۱۹۴۵ انگلستان با هماهنگی ایالات متحده آمریکا یک صد هزار تن از یهودیان اروپا و آمریکا را به فلسطین فرستادند. در سال ۱۹۴۸ یهودیان به مسلمانان یورش بردند، اموال و املاک و زمین‌های آنان را تصاحب و صدها هزار تن از آنان را آواره کردند.

اینها همه در زمان نفوذ، سلطه و قیومیت دولت انگلستان بر فلسطین بود و بعد در سال ۱۹۴۸ که انگلستان زمینه سازی خوبی برای تشکیل دولت یهود به عمل آورده بوده از آنجا خارج شد و یهودیان مهاجر غاصبانه بر فلسطین مسلط شدند و بسیاری از فلسطینیان آواره شدند و دیوید بن گوریون در تل آویو دولت یهود را اعلان کرد. [۱]

رهبر انقلاب اسلامی در بخشی از سخنرانی خود در جمع میهمانان سی و سومین کنفرانس وحدت اسلامی به مناسبت میلاد رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) اعلام کردند:

مکرر در بیانات امام راحل (رضوان الله تعالی علیه) و بیانات مسئولین جمهوری اسلامی، محو دولت اسرائیل مطرح شده است، دشمنان این را بد معنا می‌کنند، محو دولت اسرائیل به معنای محو مردم یهودی نیست-ما با آنها هیچ کاری نداریم-ّ {منظور} محو آن حکومت است، محو آن رژیم تحمیلی است. ((محو اسرئیل)) یعنی مردم فلسطین که صاحبان واقعی آن سرزمینند-چه مسلمانشان، چه مسیحی شأن، چه یهودی شان-خود صاحبان اصلی دولت خودشان را انتخاب بکنند، بیگانه‌ها و اراذل و اوباشی مثل نتانیاهو و مانند اینها را که واقعاً اراذل هستند، از بین خودشان ازاله کنند، بیرون کنند، کشور را خودشان اداره کنند، محو اسرائیل یعنی این و این اتفاق خواهد افتاد.

بدین ترتیب نگارنده با مطالعه و تحلیل بیانات رهبر انقلاب اسلامی سعی در معرفی و شرح برخی از راه حل های ارائه شده توسط مقام معظم رهبری (مدظله العالی) مبنی بر راه حل های مسئله فلسطین پرداخته است.

راه حل مسأله فلسطین در نگاه مقام معظم رهبری (مد ظله العالی)

۱- حفظ روحیه مردم

۲- حفظ امید

۳- نگه داشتن مردم در صحنه

۴- توکل به خدا

۵- تقویت ایمان به خدا در بین مردم

۶-و ارد کردن عنصر معنویت به مبارزه

۷- تقویت حسن‌ظن به خدای متعال و به وعده‌ی الهی در بین مردم

۸- عدم ترس از دشمن

۹- مبارزه در راه خدا

-من عرضم این است که این استقامت را، این روحیه را باید در مردم هر چه می‌توانید پایدار کنید. شما گفتید و درست هم گفتید: تنها راه حل مسئله‌ی فلسطین، مقاومت است و مبارزه است. این، درست است؛ لکن این مقاومت و مبارزه، متوقف است بر حفظ روحیه‌ی این مردم، حفظ امید این مردم، نگه داشتن مردم در صحنه. این، به نظر من بزرگ‌ترین کاری است که مجموعه‌های فلسطینی و سازمانهای فلسطینی، مبارزان فلسطینی باید انجام بدهند. این فشارهائی که امروز از هر دو طرف، چه از طرف دشمن صهیونیست، چه از آن طرف، بر غزه وارد می‌شود، به قصد این است که مردم را از مقاومت روگردان کنند. فشارهائی که در ساحل غربی بر مردم وارد می‌شود؛ چه در شهرک‌سازی‌ها، چه در مسئله‌ی قدس - که ایشان بیان کردند - چه آن سختگیری‌های عجیب، چه در دیوار حائل و امثال اینها، برای این است که مردم را از مقاومت روگردان کنند و به سمت گزینه‌ی تسلیم، سوق بدهند. نباید بگذاریم؛ نباید بگذارید که این اتفاق بیفتد. مردم فلسطین را، مردم غزه را، این ملت مقاوم و پولادین را باید امیدوار نگه دارید و بدانند که این حرکت عظیم آنها به نتیجه خواهد رسید. این، یک نکته است که به نظر من خیلی مهم است. نکته‌ی دیگر این است که ما آنچه که در قضیه‌ی فلسطین از پیشرفت مشاهده می‌کنیم - که این پیشرفت قابل انکار نیست - اقتدار روزافزون جبهه‌ی مقاومت در مقابل جبهه‌ی استکبار و کفر است که امر مشهود و واضحی است. آنچه در این زمینه ملاحظه می‌شود، ناشی از ایمان به خدا و توکل به خدا و وارد کردن عنصر معنویت در مبارزه است. اگر یک مبارزه با عنصر ایمان همراه نباشد، آسیب‌پذیر می‌شود. آن وقتی مبارزه موفق خواهد شد که در او ایمان به خدا و توکل به خدا وجود داشته باشد. روحیه‌ی دین را و ایمان حقیقی به وعده‌ی الهی و توکل به خدای متعال را باید در مردم تقویت کنید؛ حسن‌ظن به خدای متعال و به وعده‌ی الهی را باید در مردم تقویت کنید. خود ما هم بایستی به خدای متعال حسن‌ظن داشته باشیم.. خدای متعال اصدق القائلین است؛ او به ما می‌گوید: «لینصرنّ اللَّه من ینصره»؛ او به ما می‌فرماید که: «من کان للَّه کان اللَّه له»؛ او می‌گوید که: از دشمن نهراسید، «ان کید الشّیطان کان ضعیفا». او به ما این را تلقین می‌کند؛ بیان می‌کند. خداوند متعال صادق است. ما اگر به وظیفه‌ی خودمان در این راه عمل بکنیم، برای خدا حرکت کنیم، برای خدا مبارزه کنیم، متعال اصدق القائلین است؛ هدف را رضای خدا قرار بدهیم، بدون شک پیروزی نصیب خواهد شد. [۲]

۱۰- نزدیک شدن به اسلام و قرآن

-عزیزان من! ملت ایران به همان اندازه‌ای که به قرآن نزدیک شده است، به عزت نزدیک شده است؛ به نجات نزدیک شده است؛ به رستگاری نزدیک شده است؛ به نصرت نزدیک شده است. راه نجات همه ملت‌های دنیا نزدیکی به اسلام و به قرآن است. راه نجات فلسطین نیز همین است. شما ببینید؛ پنجاه سال است که یک حکومت غاصب در کشور فلسطین تشکیل شده است. در طول این مدّت، مبارزاتی هم انجام گرفت، لیکن به نهایت نرسید. چرا؟ چون در این مبارزات، دین خدا، ایمان اسلامی و حکم قرآنی ملاک نبود. امروز ملت فلسطین با نام اسلام علیه دشمن مبارزه می‌کند و این مبارزه در ارکان دشمن تزلزل ایجاد کرده است [۳].

۱۱- مجاهدت در راه خدا

-اگر شما مجاهدت کردید، قدرت خدا می‌آید پشت شما. لشکر بی عقبه، کاری نمی‌تواند بکند؛ لشکری که عقبه دارد، [نیروی‌] احتیاط دارد، نیروی ذخیره‌ی فراوان دارد، همه کار می‌تواند بکند. حالا اگر لشکری عقبه‌اش، ذخیره‌اش عبارت بود از قدرت الهی، این لشکر دیگر شکست‌بخور است؟ امام این را به ما فهماند؛ فهماند که وقتی مجاهدت می‌کنید، وقتی تنبلی نمی‌کنید، وقتی وارد میدان می‌شوید، وقتی نیروهای خودتان را به صحنه وارد می‌کنید، اینجا قدرت خدا است که پشت سر شما است، [لذا] خرّمشهر را خدا آزاد می‌کند. با این منطق، همه‌ی دنیای مسخّرِ استکبار را هم خدا می‌تواند آزاد کند. با این منطق، فلسطین هم می‌تواند آزاد بشود [۴].

۱۲- ایستادگی، مقاومت و مبارزه

-در روزهائی که شدت یافتن ظلم و قساوت دشمن صهیونیست در غزه، دلبستگان به مسأله‌ی فلسطین را غمگین و خشمگین ساخته، لازم میدانم بار دیگر بر مواضع همیشگی جمهوری اسلامی در این مسأله‌ی مهم که در صدر مسائل امت اسلامی است تأکید کنم. بی‌شک مبارزه و مقاومت تنها راه نجات فلسطین مظلوم و تنها نسخه‌ی شفابخش جراحات وارد بر پیکر آن ملت شجاع و سرافراز است [۵].

-نجات فلسطین با دریوزگی از سازمان ملل یا از قدرتهای مسلّط و به طریق اولی از رژیم غاصب به دست نمی‌آید، راه نجات فقط ایستادگی و مقاومت است، با توحید کلمه‌ی فلسطینیان و کلمه‌ی توحید که ذخیره‌ی بی‌پایان حرکت جهادی است. [۶]

-تنها راه پیروزی است؛ راه دیگری وجود ندارد؛ ولو مقاومت کننده یک گروه کوچک باشد؛ ولو آن قدرتی که در مقابل آن مقاومت می‌شود، ارتش درجه‌ی یک دنیا باشد و از طرف امریکا هم حمایت بشود. هرچه باشد، این یک راز و سنّت الهی است. [۷]

-اگر کسی مسائل فلسطین را هرچه بیشتر مرور و تعمّق کند، بیشتر این معنا برایش واضح می‌شود که دولت امریکا و صهیونیست‌ها در فلسطین به بن‌بست کامل رسیده‌اند؛ نه راه پیش رفتن دارند، نه راه عقب‌گرد کردن؛ محکوم به شکست هستند. نسل نوخاسته فلسطین بیدار شده و فهمیده است که راه نجات از دست دشمنِ اشغالگر چیزی جز مبارزه نیست؛ فهمیده است که حضور در جلسات جهانی و برطبق میل اشغالگران و حامیان آنها حرف زدن، راه نجات فلسطین نیست؛ فهمیده است باید بایستد، بخواهد، همّت و فداکاری کند، تا به هدف برسد. این را ملت فلسطین از بُنِ دندان دانسته و فهمیده است؛ لذا مقاومت می‌کند [۸].

ارکان مقاومت

الف) -گروه‌های مجاهد فلسطینی

ب) -آحاد مردم مؤمن

پ) -دولت‌ها وملت های مسلمان در سراسر جهان

ت) -عالمان دین و روشنفکران

ث) -نخبگان سیاسی و دانشگاهی

-ارکان این مقاومت، از سوئی گروههای مجاهد فلسطینی و آحاد مردم مؤمن و مقاوم فلسطین در داخل و خارج آن کشورند؛ و از سوئی دیگر، دولتها و ملت‌های مسلمان در سراسر جهان، بویژه عالمان دینی و روشنفکران و نخبگان سیاسی و دانشگاهیان. اگر این دو رکن مستحکم در جای خود قرار گیرند، بی‌شک وجدان‌های بیدار و دل‌ها و اندیشه‌هائی که افسون تبلیغات امپراتوری خبری استکبار و صهیونیزم، آنها را مسخ نکرده، در هر نقطه‌ی عالَم به یاریذیحق و مظلوم خواهند شتافت و دستگاه استکبار را در برابر طوفانی از اندیشه و احساس و عمل قرار خواهند داد [۹].

۱۳- فلسطینی‌ها قدرتمندانه برخورد کنند

۱۴- کرانه‌ی باختری مسلح شود

-تا وقتی که این رژیم جعلی سرِپا است و نابود نشده است، علاج چیست؟ علاج، مقاومت قاطع و مسلحانه‌ی در مقابل این رژیم است؛ در مقابله‌ی با رژیم صهیونیستی، باید از سوی فلسطینی‌ها دست قدرت نشان داده بشود. کسی گمان نکند که اگر چنانچه موشک‌های غزه نبود، رژیم صهیونیستی کوتاه می‌آمد؛ نخیر. حالا شما نگاه کنید ببینید در کرانه‌ی باختری چه می‌کنند! در کرانه‌ی باختری که موشکی وجود ندارد، سلاحی وجود ندارد، تفنگی وجود ندارد؛ آنجا تنها ابزار و سلاح مردم، سنگ است؛ ببینید آنجا رژیم صهیونیستی دارد چه‌کار می‌کند: هرچه از دستش بر بیاید، خانه‌های مردم را خراب می‌کند، باغ‌های مردم را خراب می‌کند، زندگی مردم را نابود می‌کند، آنها را به خواری و ذلت می‌کشاند، تحقیر می‌کند؛ اگر لازم شد آب را رویشان می‌بندد، برق را رویشان می‌بندد؛ کسی مثل یاسر عرفات را که این‌همه با صهیونیست‌ها همراهی کرد، نتوانستند تحمل کنند، محاصره‌اش کردند، تحقیرش کردند، مسمومش کردند، نابودش کردند. این‌جور نیست که اگر چنانچه دست قدرت در مقابل صهیونیست‌ها نشان ندهیم، آنها به کسی رحم کنند، ملاحظه‌ی کسی را بکنند، حق کسی را رعایت کنند، ابداً؛ تنها علاج ی که تا قبل از نابودیِ این رژیم وجود دارد عبارت است از اینکه فلسطینی‌ها بتوانند قدرتمندانه برخورد کنند؛ اگر قدرتمندانه برخورد کردند، احتمال اینکه طرف مقابل - که همین رژیم گرگ‌صفتِ خشن است - کوتاه بیاید، وجود دارد؛ کمااینکه الان دارند با همه‌ی توان دنبال آتش‌بس می‌گردند؛ یعنی بیچاره شدند. آدم‌کشی می‌کند، کودک‌کشی می‌کند، قساوت بیرون از حد و اندازه‌ی معقول بشری نشان می‌دهد، اما در عین حال عاجز هم هست؛ یعنی در یک محذور، در یک گرفتاری سخت گرفتار است؛ لذا دنبال آتش‌بس است. لذا بنده عقیده‌ام این است، این اعتقاد ما است که کرانه‌ی باختری هم مثل غزه باید مسلح بشود. دست قدرت [لازم است‌]. کسانی‌که علاقه‌مند به سرنوشت فلسطینند، اگر می‌توانند کاری بکنند، کار این است؛ در آنجا هم باید مردم را مسلح کنند. تنها چیزی که ممکن است از محنت فلسطینی‌ها بکاهد، عبارت است از همین که دست قدرت داشته باشند، بتوانند قدرت‌نمایی بکنند؛ والا با برخورد رام و مطیع و سازش‌کارانه، هیچ کاری به نفع فلسطینی‌ها انجام نخواهد گرفت و از خشونت این موجود خشن و خبیث و گرگ‌صفت چیزی کاسته نخواهد شد [۱۰].

۱۵- جهاد

-متأسفانه در دنیای اسلام، آن کسانی که امکانات در دستشان بوده و می‌توانستند درباره‌ی این مسأله تصمیم‌های مؤثری بگیرند، آن را در زاویه‌ی فراموشی - ولو نه به لفظ، اما در باطن امر - قرار دادند. ما اگر به خود بیاییم، خواهیم دید که این بزرگترین بلایی است که در دوره‌های اخیر، بر مسلمین نازل شده است. حکم اسلامی این قضیه، واضح است. احدی از مسلمین، درباره‌ی حکم منطبق بر قضیه‌ی فلسطین، تردیدی ندارد. این، همان مسأله‌ای است که در تمام کتب فقهی - که بحث جهاد در آن مطرح شده - آمده است. اگر کفار بیایند و بلد مسلمین را تصرف یا احاطه کنند، هیچیک از فقهای مسلمین - قدیم و جدید - در وجوب عینی جهاد در این مورد، تردید نکرده است. همه‌ی مذاهب اسلامی، در این معنا همعقیده هستند. جهاد ابتدایی، واجب کفایی است؛ اما در غیر این مورد. جهاد دفاعی که اظهر مصادیق دفاع هم هست، واجب عینی است [۱۱].

۱۶- حمایت همه جانبه ی مسلمین از فلسطین

الف) -حمایت سیاسی

ب) -حمایت تبلیغاتی

پ) -حمایت اخلاقی

ت) -حمایت نظامی

-امروز، حادثه‌ی بزرگی داخل سرزمین‌ها در جریان است و آن، همین قیام اسلامی است که این روزها وارد چهارمین سال عمر خود می‌شود. این، همان چیزی است که باید فلسطین را نجات بدهد. این، همان چیزی است که حامیان و تولیدکنندگان اسرائیل، از آن می‌ترسیدند. این، همان چیزی است که بدان امید بود و این امید، امروز برآورده شده است. این، یک نعمت بزرگ الهی است. اگر ما مسلمین، این نعمت را شکر کردیم، باقی خواهد ماند؛ «لئن شکرتم لازیدنّکم». اگر به این نعمت کفران ورزیدیم، از دست خواهد رفت. شکر این نعمت به آن است که همه‌ی مسلمین در همه جای عالم، تکلیف شرعی خودشان بدانند که از این مبارزانی که امروز به نام اسلام مبارزه می‌کنند، حمایت نمایند. امروز، هیچ علاجی جز این نیست.
این حمایت، بایستی وسیع و همه‌جانبه باشد. هم حمایت سیاسی، هم حمایت تبلیغاتی، هم حمایت اخلاقی و هم حمایت نظامی لازم است. هرچه ممکن بشود، لازم و تکلیف است. مسلمین دنیا ببینند، کدامیک از انواع این حمایتها را می‌توانند بکنند. هرچه را که دانستند، تکلیف شرعی آنهاست و از آن نباید تخلف بکنند [۱۲].

ث) - حمایت‌های مالی، اطلاعاتی، و تجهیزاتی

ج) -احداث صندوق‌های پشتیبانی و کمک به فلسطینیان مبارز

چ) -تحریم اقتصادی دولت غاصب صهیونیستی

ح) -به رسمیت نشناختن دولت غاصب صهیونیستی

-علی‌رغم خواست امریکا و دستیاران و وابستگانش‌، جهاد ملت فلسطین ادامه خواهد یافت و این شعله‌ی مقدس با خیانت سیاستمداران وابسته‌ی فلسطینی و عرب‌، خاموش نخواهد شد. مهمترین علاج توطئه‌ی امریکا، در داخل سرزمین‌های اشغالی و در دستان نیرومند مبارزان فلسطینی است‌، لیکن همه‌ی مسلمین موظفند در این جهاد شرکت جسته و کمک‌های مالی و سیاسی و اطلاعاتی و نظامی و تجهیزاتی را به سوی آنان سرازیر کنند، ملت فلسطین باید احساس تنهایی نکند. صهیونیست‌ها و کسانی‌که شکنجه و کشتار مبارزان فلسطینی منتسب به آنهاست‌، باید در هیچ جای جهان احساس امنیت نکنند. صندوقهای پشتیبانی و هسته‌های کمک به فلسطینیان مبارز باید در همه جای عالم و از سوی دولتها و ملت‌ها تشکیل شود. تحریم اقتصادی دولت غاصب و به رسمیت نشناختن آن‌، وظیفه‌ی همه‌ی دولتهای‌مسلمان است و ملت‌ها باید در برابر این مسأله حساسیت نشان دهند … و با این وسایل و با همه‌ی وسایل ممکن باید با توطئه‌ی جاری مقابله‌، و از تأثیرآن ممانعت به عمل آید. به هر تقدیر مسأله‌ی فلسطین یک راه حل بیشتر ندارد و آن‌، تشکیل دولتی فلسطینی در تمامی سرزمین فلسطین است‌ [۱۳].

خ) -قطع صادرات نفت دولت‌های عربی به همه ی کشورهایی که با اسرائیل رابطه‌ی حسنه دارند

-من این‌طور به نظرم می‌رسد، از جمله کارهای مهمّی که دولتهای عرب می‌توانند بکنند این است که صادر کنندگان نفت از نفت استفاده کنند. این حرفی که غربیها در دنیا به راه انداخته‌اند که از سلاح نفت استفاده نکنید، حرف درستی نیست. نفت مال ملتهاست و باید به سود خودشان از آن استفاده کنند. امریکاییها از گندم و از محصولات غذایی به عنوان سلاح استفاده کردند؛ در خیلی جاهای دنیا هم می‌کنند. چرا کشورهای اسلامی و عربی این حق را نداشته باشند؟ یک ماه - فقط یک ماه - به‌صورت نمادین و- سمبلیک، صادرات نفت را به همه کشورهایی که با اسرائیل روابط حسنه دارند قطع کنند. امروز دنیا حرکت را - حرکت کارخانه‌ها - روشنایی و انرژی را - انرژی برق - و حرارت را، که سه عنصر اصلی زندگی‌اش است از نفت ما دارد. اگر نفت ما در اختیار آنها قرار نگیرد، حرکت کارخانجات، روشنایی و حرارت متوقّف خواهد شد. مگر این چیز کمی است؟ دولتهای عرب به‌خاطر خودشان این کار را بکنند. یک ماه - نه این‌که دائم - به صورت نمادین به عنوان حمایت از ملت فلسطین این کار را بکنند، دنیا تکان می‌خورد. این از کارهایی است که می‌توانند بکنند [۱۴].

ج) -قطع قراردادهای سیاسی و اقتصادی دولت‌های عربی و اسلامی با اسرائیل

کار دیگری که می‌توانند بکنند این است که تمام روابط و قراردادهای سیاسی و اقتصادی خودشان را با دولت صهیونیست قطع کنند و هیچ همکاری نکنند. – ملت‌های عرب از این خوشحال خواهند شد. ملت‌های عرب پشت سر آن دولتهایی قرار خواهند گرفت که این اقدام شجاعانه را بکنند؛ وای به حال آن دولتی که ملتش بفهمد از پشت سر با اسرائیل رابطه اطّلاعاتی و امنیتی و غیره دارد! دولتهای اسلامی هم موظّفند. آنها هم وظیفه‌شان کمتر از دولتهای عربی نیست؛ چون این قضیه قضیه عربی نیست؛ این قضیه فراتر از اینهاست؛ یک قضیه انسانی و اسلامی است. دولتهای اسلامی هم هر کدام که توانایی‌های نفتی و امثال آن را دارند، همین‌طور می‌توانند عمل کنند [۱۵].

۱۷- انتخابات (همه پرسی)

-مثل همه‌ی کشورهای آزاد دنیا، مردم فلسطین -فلسطینیان واقعی- بایستی مورد سوال قرار بگیرند؛ چه مسلمانشان، چه مسیحی‌شان و چه یهودی‌شان؛ آنهایی که فلسطینی‌اند، نه آنهایی که از جاهای دیگر وارد فلسطین شده‌اند. آرا آن کسانی که فلسطینی هستند باید مورد مراجعه قرار بگیرد و از آنها نظرخواهی بشود و آنها نظامِ حکومتیِ کشورِ فلسطین را معیّن کنند؛ آن نظام حکومتی نسبت به کسانی که وارد این منطقه شده‌اند، [یعنی] صهیونیست‌ها و رؤسایشان و بقیّه، تصمیم خواهد گرفت. راه‌حلّ فلسطین جز این نیست [۱۶].

-در مسئله‌ی فلسطین ما ضمن نفی رژیم غاصب و جعلی و محکومیت شدید فجایع و جنایات روزانه‌ی این رژیم، برگزاری انتخابات با حضور همه‌ی فلسطینی‌ها را پیشنهاد کرده‌ایم که با موازین جاری دنیا نیز کاملاً منطبق است. [۱۷]

-طرح جمهوری اسلامی برای حل قضیه‌ی فلسطین و التیام این زخم کهنه، طرحی روشن، منطقی و منطبق بر معارف سیاسیِ پذیرفته شده‌ی افکار عمومیِ جهانی است که قبلاً به تفصیل ارائه شده است. ما نه جنگ کلاسیکِ ارتشهای کشورهای اسلامی را پیشنهاد می‌کنیم، و نه به دریا ریختن یهودیان مهاجر را، و نه البته حکمیت سازمان ملل و دیگر سازمانهای بین‌المللی را؛ ما همه‌پرسی از ملت فلسطین را پیشنهاد می‌کنیم. ملت فلسطین نیز مانند هر ملت دیگر حق دارد سرنوشت خود را تعیین کند و نظام حاکم بر کشورش را برگزیند. همه‌ی مردم اصلی فلسطین، از مسلمان و مسیحی و یهودی - نه مهاجران بیگانه - در هر جا هستند؛ در داخل فلسطین، در اردوگاه‌ها و در هر نقطه‌ی دیگر، در یک همه‌پرسیِ عمومی و منضبط شرکت کنند و نظام آینده‌ی فلسطین را تعیین کنند. آن نظام و دولتِ برآمده‌ی از آن، پس از استقرار، تکلیف مهاجران غیر فلسطینی را که در سالیان گذشته به این کشور کوچ کرده‌اند، معین خواهد کرد. این یک طرح عادلانه و منطقی در راستای که افکار عمومی جهانی آن را بدرستی درک می‌کند و می‌تواند از حمایت ملت‌ها و دولتهای مستقل برخوردار شود [۱۸].

۱۸- محو اسرائیل (استنقاذ فلسطین)

-نظر ما نسبت به مسائل فلسطین روشن و واضح است. ما راه‌حل فلسطین را نابودی رژیم اسرائیل می‌دانیم. نگویند نمی‌شود؛ نمی‌شود در دنیا نیست. همه چیز شدنی است. همه‌ی کوه‌های عظیمی که مانع راه حرکت انسان‌ها باشد، برداشتنی است. چهل سال گذشته است؛ اگر چهل سال دیگر هم بگذرد، عاقبت دولت اسرائیل نابودشدنی است و باید نابود بشود. تا چند صباح قبل از این، هیچ‌کس فکر نمی‌کرد که ابرقدرت شرق این‌گونه متلاشی بشود. اگر دو سال قبل کسی می‌گفت که ابرقدرت شرق از بین خواهد رفت، عده‌ای فیلسوفانه ریش می‌جنباندند که بله، شما ساده هستید! آن روزی که امام در نامه به گورباچف نوشتند که بعد از این مارکسیسم را باید در موزه‌ها پیدا کرد، عده‌یی پوزخند زدند! دو سال یا سه سال نگذشته بود که آن پیشگویی تحقق پیدا کرد. بعد از درگذشت امام، به یک سال نرسید که همه چیز دگرگون شد؛ چه‌طور نمی‌شود؟ قدرت استکباری امریکا هم از بین خواهد رفت، او هم متلاشی خواهد شد، این قدرت جهنمی ماندنی نیست، اسرائیل هم ماندنی نیست. این، حرف دولت و ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی است، و همین خواهد شد. این، در سایه‌ی هوشیاری شما ملت و هوشیاری ملت‌های مسلمان عملی خواهد شد. ما باید تلاش کنیم. وظیفه‌ی ما تلاش کردن است. [۱۹]

-اگر زعمای مسلمین و رؤسای کشورهای اسلامی، متحداً و جداً بر استنقاذ فلسطین تصمیم بگیرند، خواهند توانست. در مسأله‌ی فلسطین، آنچه که هدف است، استنقاذ فلسطین است؛ یعنی محو دولت اسرائیل. فرقی بین سرزمین‌های قبل از سال ۶۷ و بعد از آن نیست. هر یک وجب از خاک فلسطین، یک وجب از خانه‌ی مسلمین است. هر حاکمیتی غیر از حاکمیت مردم فلسطین و حاکمیت مسلمین بر کشور فلسطین، حاکمیت غاصب است. حرف، همانی است که امام راحل عظیم الشأن فرمود: «اسرائیل بایستی محو بشود». یهودیهای فلسطین، اگر دولت اسلامی را قبول می‌کنند، در آن‌جا زندگی کنند. بحث، بحث یهودی‌ستیزی نیست. مسأله، مسأله‌ی غصب خانه‌ی مسلمین است. رؤسا و زعمای مسلمین، اگر تحت تأثیر قدرتهای جهانی قرار نداشتند، می‌توانستند این مهم را انجام بدهند [۲۰]

اینفوگرافی راه حل های مسئله فلسطین از دیدگاه مقام معظم رهبری (مدظله العالی)

پایگاه اطلاع رسانی هیأت رزمندگان اسلام

[۲] دیدار شرکت کنندگان در افتتاحیه همایش غزه ۰۸/۱۲/۸۸

[۳] مراسم اختتامیه مسابقات حفظ و قرائت قرآن کریم ۰۹/۰۸/۷۹

[۴] دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین (ع )۰۳/۰۳/۹۵

[۵] پاسخ رهبر انقلاب به نامه‌ی آقای اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس ۱۵/۰۱/۹۷

[۶] بیانات در چهارمین کنفرانس حمایت از ملت فلسطین ۱۴/۱۲/۸۷

[۷] خطبه‌های نماز جمعه تهران ۲۱/۰۷/۸۵

[۸] خطبه‌های نماز عید فطر ۰۵/۰۹/۸

[۹] بیانات در چهارمین کنفرانس حمایت از ملت فلسطین ۱۴/۱۲/۸۷

[۱۰] دیدار دانشجویان ۰۱/۰۵/۹۳

[۱۱] دیدار شرکت کنندگان در اولین کنفرانس اسلامی فلسطین ۱۳/۰۹/۶۹

[۱۲] دیدار شرکت کنندگان در اولین کنفرانس اسلامی فلسطین ۱۳/۰۹/۶۹

[۱۳] پیام در پی کنفرانس صلح خاورمیانه ۲۵/۰۷/۷۰

[۱۴] خطبه‌های نماز جمعه ۱۶/۰۱/۸۱

[۱۵] خطبه‌های نماز جمعه ۱۶/۰۱/۸۱

[۱۶] دیدار مسئولان نظام وسفرای کشورهای اسلامی ۲۵/۰۳/۹۷

[۱۷] دیدار وزیر امور خارجه، سفیران و مسولان نمایندگی‌های ایران در خارج از کشور بارهبر انقلاب ۱۰/۰۸/۹۴

[۱۸] کنفرانس حمایت از انتفاضه فلسطین ۰۹/۰۷/۹۰

[۱۹] دیدار جمعی از آزادگان ۲۸/۰۵/۷۰

[۲۰] دیدار شرکت کنندگان در اولین کنفرانس اسلامی فلسطین ۱۳/۰۹/۶۹