به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی کتاب هوسرل در متن آثارش با حضور مؤلف کتاب، دکتر عبدالکریم رشیدیان، دکتر صانعی دره بیدی، مسعود اولیا و سعید حنایی کاشانی در دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد.
دکتر منوچهر صانعی دره بیدی، در ابتدا با اشاره به اهمیت جلسات نقد کتاب در طرح عمومی تر مباحث تخصصی و گسترش فرهنگ کتابخوانی، دیگر فایده این مباحث را نقد پیگیرانه کتاب و پرسش و پاسخ از مؤلفان و تهیه کنندگان کتاب دانست.
وی سپس با تأکید بر دشواری فلسفههای آلمانی و به خصوص پدیده شناسی هوسرل بر ضرورت یادگیری فلسفه هایی چون اندیشه هگل و فلسفه مدرن آلمانی، گفت: اصولا فرهیختگی انسان معلول ارتباط های فرهنگی است و این ارتباط ها با همین کارها رخ میدهد و باید در کنار تألیف به ترجمه آثار فیلسوفان پرداخت.
در ادامه سعید حنایی کاشانی کتاب "هوسرل در متن آثارش" را از حیث شیوه کلاسیک آن در بررسی اندیشههای هوسرل در زمینه متن آثار فیلسوف کتابی حتی در آلمانی و فرانسوی کم نظیر دانست و بر دشواری این روش تأکید کرد و گفت: از دیگر سو کتاب بسیار دشوار است و فهم و جذب آن نیازمند چندین سال و بارها خواندن است، چون کتاب شرح سی سال تلاش و رشد فکری هوسرل است ، این مسئله هم به این دلیل است که هوسرل دانش آموخته ای حرفه ای در فلسفه نبوده و هم آن که هوسرل فیلسوفی بدیع است و به همین دلیل کتاب به دلیل آشنایی عمیق نویسنده با منابع درجه اول ارزشمند و بینظیر است.
در ادامه دکتر صانعی به محتوای کتاب پرداخت و هوسرل را پدر فلسفه معاصر و پایه گذار فنومنولوژی خواند و پرسید: با توجه به رسوخ پدیدارشناسی در فرهنگ غرب و در جامعه شناسی، روان شناسی و ... پیامد فرهنگی و فایده فنومنولوژی برای ما چیست؟
دکتر رشیدیان در پاسخ گفت: اولا به قول ویلیام جیمز از فلسفه آبی گرم نمیشود، اما او معتقد است که گاهی فلسفه در بسیاری از زوایای زندگی رسوخ کرده است، ثانیا پدیده شناسی یکی از دو سه جریان فکری بزرگ معاصر مثل مارکسیسم است و اتفاقا با مارکسیسم گفتگوی گستردهای نیز دارد، از سوی دیگر فلسفه هوسرل در زمینهای نسبی گرایانه پدید آمد و با آرمان یک فلسفه مطلق پرچم خود را بلند کرد، از این رو پدیده شناسی تأثیر بسیاری در جریانهای فکری غرب داشت.
مسعود اولیا کتاب را در زمانه ای که با غلبه سنت شفاهی و کمبود آثار دسته اول مواجه هستیم، کم نظیر دانست و درباره ساختار تألیفی کتاب گفت: هوسرل فیلسوف آغازهای مکرر است و حتی در پایان عمر خود را کاشف سرزمین آگاهی میداند. از این رو پویشگری آثار هوسرل در سبک بیان او تاثیر گذاشته است و کتابی در ارائه اندیشه او باید این پویندگی را نشان دهد و ضمن ارائه نظام اندیشه فیلسوف، گسستهای احتمالی تفکر او را نشان دهد. از این حیث کتاب نوشتهای است که ساختار تألیفیاش با تپش تفکر هوسرل همراه است و به هیچ وجه گزارشی صرف نیست و گرچه شاید خواننده پسند نباشد، اما تحولات فکر هوسرل را به خوبی نشان میدهد.
وی در ادامه به بحث نسبت «من» و «دیگری» در فلسفه هوسرل پرداخت و با اشاره به اندیشه های شاگرد هوسرل، امانوئل لویناس، به تحول این اندیشه نزد هوسرل و نقد آن توسط لویناس تأکید کرد و گفت: در کتاب دکتر رشیدیان به گونه ای به آثار هوسرل پرداخته میشود که غیریت اندیشههای هوسرل سرکوب نمیشود، یعنی در عالم متن هم میتوان به احترام به غیریت پرداخت و متن میتواند به نامتناهی گشوده باشد و متن از این نظر قابل توجه است. نکته دیگر تأثیر هوسرل در کنار دو «ه» دیگر یعنی هگل و هایدگر در تفکر فرانسوی است، از این رو باید در کتاب فصولی جهت نشان دادن این تاثیرات و افق گشوده شده توسط اندیشه هوسرل باشد و به پرسشها و نقدهای طرح شده به او بپردازد، ضمن آن که در کتاب نقدهای مهمی چون نقد آدورنو، دریدا و مارکوزه مورد توجه بوده است، در کنار توجهی که به تأثیر هوسرل به هایدگر شده است که بهتر بود به صورت یک فصل جداگانه عنوان شوند.