به گزارش خبرگزاری مهر،"نیکلاس برنز" با چاپ مقاله ای در نشریه آمریکایی "بوستون ریویو" اقدام به توصیف اینکه چرا باید آمریکا به ایران نزدیک شده و سیاست های خصمانه خود در قبال تهران را کاهش دهد، پرداخته است.
برنز دراین مقاله نوشت : سالها پیش، اولویت سیاست خارجی آمریکا، اروپا بود؛ توجه آمریکا به اروپا از سال 1917 میلادی آغاز شد و باید بگویم اوج این توجه ها در زمان ریاست جمهوری کندی و بیل کلینتون بود؛ از آن گذشته آمریکا درجنگ جهانی اول و دوم نیز نقش زیادی را ایفا کرده و به کمک کشورهای اروپایی شتافت ؛ در آن زمان ما نیاز به برقراری ثبات در اروپا داشتیم که بعد از سالها تلاش به این مهم دست یافتیم.
"با برقراری امنیت در اروپا، اولویت سیاست خارجی آمریکا نیز تغیر کرد و واشنگتن توجه اصلی خود را به نقاط دیگر جهان متمرکز کرد؛ برای مثال می توان به بحران موشکی کوبا اشاره کرد که آمریکا در حل این بحران نقش بسیار بزرگی را ایفا کرد."
برنز در ادامه مقاله خود نوشت : "اما اکنون، دیگر، اروپا و یا آمریکای لاتین، اولویت سیاست خارجی آمریکا را تشکیل نمی دهند و باید بگویم که مهمترین اولویت سیاست خارجی آمریکا در حال حاضر خاورمیانه است."
وی افزود :هم اکنون 4 بحران در خاورمیانه وجود دارد که هر 4 مورد برای منافع ملی آمریکا اهمیت زیادی دارند و ادامه بحران در این منطقه به هیچ وجه به نفع آمریکا نیست.
" این چهار بحران شامل جنگ عراق، لبنان، اسرائیل و ایران است ؛ آمریکا در عراق بیش از 170 هزار نیرو دارد و وضعیت حاکم در این کشور هرگز در جهت منافع آمریکا نیست. در لبنان دولت این کشور تحت فشارزیاد داخلی قرار دارد و کشورهای دیگر از قبیل ایران وسوریه نیز در اوضاع داخلی لبنان دخالت می کنند؛ در اسرائیل( مناطق اشغالی 1948) نیز به مدت 60 سال است که درگیری هایی میان فلسطینی ها و یهودیان وجود دارد و اما ایران، ایران کشوری است که علاوه بر مشکلاتی که خود برای آمریکا به وجود آورده؛ در امورهرسه کشور یاد شده (عراق، لبنان و اسرائیل ) دخالت می کند.!
برنزدرادامه مقاله خود نوشت : اگرما صحبت های رئیس جمهور ایران را درباره اینکه گفته بود : اسرائیل باید ازبین برود و اینکه ایران باید قدرت مطلق درخاورمیانه باشد، به دخالت های این کشور دراوضاع عراق و لبنان و اسرائیل بیفزاییم آنگاه متوجه نفوذ ایران در منطقه خاورمیانه می شویم.
در ادامه مقاله برنز آمده است : از نظر ما ایران یک چالش نسلی است. این چالشی نیست که اتفاقی یا زودگذر باشد و به احتمال زیاد مسئله ایران درسال ،۲۰۱۰و ۲۰۱۲و شاید ۲۰۲۰هم در راس مسائل سیاست خارجی ما قرار داشته باشد. ایران بزرگترین کشور در خاورمیانه است و هدف آن نیز این است که قدرتمندترین کشورخاورمیانه باشد.
وی افزود: من مطمئن هستم که میتوانیم از درگیری با ایران خودداری کنیم و شاهد موفقیت آمیز بودن راهبرد خود باشیم و تمام سناتورهای دموکرات و جمهوریخواه نیز از آنچه ما درباره ایران انجام میدهیم، حمایت میکنند.
معاون "کاندولیزا رایس" وزیر امورخارجه آمریکا، با تکرار برخی اتهامات وادعاهای همیشگی واشنگتن در قبال تهران در ادامه مقاله خود نوشت : ما در تلاش هستیم تا درباره عراق با ایران، یک کانال ارتباطی ایجاد کنیم و امیدواریم ایرانیان نیز پاسخگو باشند و درک کنند ما قصد انجام چه کاری را داریم.
برنز افزود : آمریکا باید در بلند مدت رابطه خود را با ایران اصلاح کند، زیرا این غیرعادی ترین رابطه دیپلماتیکی است که ما در جهان داریم. وی خاطر نشان کرد : ما با کره شمالی گفتگو میکنیم ؛ ما در آستانه اعزام سفیر به لیبی هستیم، با کوباییها گفتگو میکنیم و یک دیپلمات ارشد در این کشور داریم. ما با "رابرت موگابه" رهبر زیمبابوه گفتگو میکنیم، ولی با ایرانیان گفتگو نمیکنیم.
به گزارش مهر، معاون سیاسی وزارت امور خارجه آمریکا در ادامه مقاله خود نوشت : جدا از دو کانال ارتباطی که توصیف کردم (کانال برنامه هستهای که هنوز آن را به رسمیت نشناختهایم و کانال اولیه ای که قرار است درباره عراق ایجاد شود)، ما با ایرانیان هیچ مذاکره ای نداریم.
برنز در ادامه مقاله خود افزود : هرچند بحث های اتفاقی و سرسری بین دو طرف وجود داشته است، ولی این گفتگوها در سطح روسای جمهور دو کشور یا حتی در سطح جدی وزرای امور خارجه نبوده است. به این ترتیب وقتی رایس در ژوئن سال گذشته اعلام کرد حاضر است در هر نقطه ای از جهان درباره موضوع هسته ای با وزیر امور خارجه ایران گفتگو کند، در حقیقت جهش بزرگی برای ما بود.
وی در این مقاله نوشته است : اگر برای بلند مدت فکر کنیم، ما باید موانع موجود بین ایران و آمریکا را از بین ببریم، زیرا هیچ ارتباطی بین دوطرف وجود نداشته است. بهتراست توجه کوتاه مدت خود برای مهاردولت ایران را کناربگذاریم و دارای تمرکزی بلند مدت باشیم به این معنا که ما میخواهیم در ۱۵یا ۲۵سال آینده کجا قرار داشته باشیم؟
برنز افزود: ما میخواهیم همدیگر را بشناسیم. ما سعی کرده ایم این کار را با شیوههای گوناگون انجام دهیم. ما در ماه ژانویه تیم ملی کشتی آمریکا را به ایران اعزام کردیم و تیم کشتی خود را برای یک دوره مسابقات کشتی که از طریق شبکه تلویزیونی ایران پخش میشد، به بندرعباس اعزام کردیم که مورد احترام و تشویق زیادی قرار گرفتند، هرچند که هیچ کدام از اعضای ما در وزن خود مدالی به دست نیاوردند.
وی در ادامه مقاله خود نوشته است: ما به دموکرات ها و جمهوریخواهان در مجالس سنا و نمایندگان گفته ایم لطفا به ما بودجه ای بدهید تا از آن برای این نوع تبادلات فرد به فرد استفاده کنیم. بیایید موانع موجود بین مردمان دو کشور خود را از بین ببریم و بیایید برای حل مشکلات دو کشور خود نیز تلاش کنیم.
معاون سیاسی وزیر خارجه آمریکا افزود : ما باید مثبت فکر کنیم ؛ زمانی خواهد رسید (ما امیدواریم در دوران حیات ما رخ دهد) که مجددا با ایران مذاکره کنیم و روابط دیپلماتیک خود را با آن ازسربگیریم. ما هم اکنون سعی داریم تا زمینه های این نوع رابطه سازنده را فراهم آوریم، زیرا زمان بسیار زیادی از زمان قطع روابط ایران و آمریکا گذشته است.
برنز در ادامه مقاله خود نوشت که وی در ماه آوریل امسال با ۱۲تن از کارمندان سفارت آمریکا که در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی ایران در کشورمان حضور داشته اند دیدار کرده و با آنها به رایزنی درباره ایران پرداخته است.
برنز افزود : رهبری آنها ( کارمندان سفارت آمریکا در ایران ) را "بروس لاینگن" برعهده داشت که در سال ۱۹۷۹کاردار آمریکا در تهران بود. من به دو علت آنها را به وزارت امور خارجه دعوت کردم، یکی تشکر از آنها به خاطر خدماتشان و دیگری مطلع شدن از نظر آنها درباره اینکه چگونه باید این مشکل بسیار سخت با ایران را حل کنیم. من نمیدانم چه مدت دیگر طول خواهد کشید تا یک دیپلمات آمریکایی بار دیگر قدم در تهران بگذارد، ولی آنها به من گفتند این اتفاق باید در دوران حیات آنان رخ بدهد.
معاون سیاسی وزیر خارجه آمریکا در پایان تصریح کرد: ما باید خود را برای روزی که دو کشور بار دیگر یک مذاکره عادی برگزار کنند، آماده کنیم.