گروه جامعه خبرگزاری مهر، فرزاد علیزاده فعال محیط زیست نوشت: از آن جا که "تکذیب" به رویه متداول برخی نهادهای مسئول تبدیل شده است، وقتی خبر تعطیلی کلینیک شبانه روزی پارک پردیسان (که حکم اورژانس شبانه روزی حیات وحش را داشت) منتشر شد، دفتر حیات وحش سازمان محیط زیست که یکی از مهمترین بخش های معاونت محیط طبیعی است، طبق معمول خبر را تکذیب و با عادی جلوه دادن موضوع ادعا کرد که قرار داد پیمانکار قبلی تمام شده است و سازمان تصمیم دارد ازین پس این مرکز را توسط پرسنل سازمان اداره کند. اما کسانی که از نزدیک شاهد فعالیتهای این مرکز بوده و از توانایی های پرسنل دفتر حیات وحش اطلاع داشتند، می دانستند که با تبدیل این مرکز تخصصی به یک مرکز درمانی با ساعت اداری محدود، باید فاتحه حیات وحش را خواند!
مدیر دفتر حیات وحش سازمان هم پیش تر به کلیه ادارات استانها دستور داده بود ، ازین پس حیوانات آسیب دیده را به پردیسان ارسال نکنند و به جای آن با استفاده از ظرفیت بخش خصوصی! در استانهای مختلف، حیوانات در خود استان درمان و تیمار شوند، یا مستقیما تحویل باغ وحش ها شوند.
ظاهرا این دستور به این دلیل صادر شده که ایشان مدعی اند که کلینیک پردیسان تبدیل به یک باغ وحش شده است و ما وظیفه باغ وحش داری نداریم.
ادعای مدیر دفتر حیات وحش سازمان در حالی است که بر اساس «دستورالعمل نحوه برخورد با جانوران وحشی کشف و ضبط شده» گونه های کشف شده اگر قابلیت رهاسازی و بازگشت به طبیعت را دارند، در صورت تایید سلامت باید سریعا در زیستگاه مربوطه رهاسازی شوند و آنها که نیاز به درمان دارند باید پس از درمان و ریکاوری رهاسازی شوند و یا در صورت عدم توانایی دربازگشت به طبیعت، به یکی از مراکز ذیصلاح تحویل داده شوند. از طرفی، اکثر قریب به اتفاق استانهای کشور فاقد مرکزی جهت درمان حیات وحش می باشند. در واقع باید گفت که منظور ایشان از «ظرفیت های بخش خصوصی» کدام مراکز بوده؟ چند مرکز وجود دارد؟ در کدام استانها؟ آیا این مراکز از کلیه امکانات درمانی و نگهداری برخوردار هستند؟
در این خصوص شاهد بودیم که سال گذشته تعدادی از حیوانات آماده رهاسازی به جای بازگشت به زیستگاه و رهاسازی به بدنام ترین باغ وحش های کشور پیشکش شدند.
باغ وحش هایی که بر اساس ماده 8 دستورالعمل ایجاد و مدیریت مراکز نگهداری حیات وحش ، باید توسط نمایندگان دفتر تنوع زیستی و حیات وحش، دفتر حقوقی، دفتر حفاظت و مدیریت صید و شکار، دفتر موزه و ذخائر ژنتیکی، (همگی تحت عنوان کمیته فنی) به صورت مرتب و دوره ای بازدید شوند و گزارش ارائه دهند. دستورالعملی که به نظر می رسد انجام نمی شود. (وضعیت اسفناک باغ وحش های کشور شاهدی است بر این مدعاست).
گفته می شود مدیرکل دفتر حیات وحش با ارسال نامه به ادارات محیط زیست در کلیه استانهای کشور دستور داده حیوانات آسیبدیده که به هر نحوی کشف یا تحویل ادارات می شوند به جای ارسال به کلینیک پارک پردیسان در خود استان تیمار و درمان شوند و یا مستقیما به باغ وحشهای استانها منتقل شوند.
ناگفته نماند در دستورالعمل فعلی، صاحبان باغ وحش ها و مراکز نگهداری حیات وحش فقط برای حیوانات مرکز خودشان موظف به تیمار و درمان هستند و در خصوص درمان و ریکاوری حیات وحش وظیفه ای ندارند.
شاید منظور دکتر منتظمی از "استفاده از ظرفیت بخش خصوصی" کلینیک های لاکچری بالای شهر است که برای کوتاه کردن مو و ناخن حیوانات خانگی هزینه های گزاف دریافت می کنند. هرچند که به تازگی پای این مراکز نیز به پروژه های سازمان هم باز شده است.
کدام کلینیک را در این کشور سراغ دارید که حاضر است به صورت رایگان، پروسه طولانی مدت درمان و ریکاوری گونه های حیات وحش را تقبل کند؟ آیا مراکز بخش خصوصی مورد نظر سازمان، حاضر به درمان رایگان حیات وحش هستند و یا اساسا این دانش و تخصص را دارند؟
حیواناتی که پیش از این به مرکز پردیسان می رسیدند پس از انجام خدمات اورژانسی و درمان ، باید دوران نقاهت خود را در این مرکز سپری می کردند و پس از طی این دوره یا در زیستگاه مربوطه رها می شدند یا در صورت عدم توانائی در بازگشت به طبیعت به مراکز نگهداری همچون باغ وحش ها یا باغ پرندگان که این دفتر کمترین نظارت را بر آنها داشت ارسال می شدند.
عجیب است که مسئولان محترم این دفتر اجرای این پروسه را به باغ وحش داری تشبیه کرده اند و اگر بنا بر ادعای مدیر دفتر حیات وحش، حیوانات آماده رهاسازی در کلینیک دپو شده و پروسه رهاسازی برایشان اتفاق نیفتاده، این خطای مدیریتی و عدم برنامه ریزی و نظارت دفتر حیات وحش است نه مرکز کلینیک پردیسان
اما ازین پس تکلیف حیواناتی که خارج از ساعت اداری نیاز به رسیدگی دارند چیست؟ چرا همه برنامه ها در این دفتر در هاله ای از ابهام و با عدم شفافیت اجرا می شود؟ از پافشاری معاونت محیط طبیعی سازمان در صدور پروانه های شکار و ایجاد قرق های اختصاصی شکار در کنار مناطق چهارگانه، ناتوانی در مهار معضل بزرگ کشتار میلیونی پرندگان در فریدونکنار و تالاب های جنوب کشور بگیرید تا انتقال غیر کارشناسی تنها یوزهای آسیایی در اسارت جهان ، بیهوش سازی پرحاشیه توسط دامپزشکان ناشی وغیر متخصص و عدم رسیدگی و نظارت به بدنام ترین باغ وحش های کشور و تحویل حیوانات آماده رهاسازی در طبیعت به افراد بدنام ... و این اواخر هم کاهش بیست و چند نفری نیروهای متخصص کلینیک پارک پردیسان به زیر 5 نفر آنهم با مدیریت دامپزشکی که اساسا" تخصصی در این خصوص ندارد و به گفته خودش تا پیش از این دامپزشک دامهای بزرگ بوده است!
در معاونت محیط طبیعی چه می گذرد؟ چرا آقای عیسی کلانتری علی رغم نگرانی فعالان محیط زیست وحیات وحش به اوضاع این معاونت رسیدگی نمی کند؟ چرا دستگاه های نظارتی در این موضوع ورود نمی کنند؟
مسئولان این دفتر فعالین محیط زیست را متهم به سیاه نمایی و تخریب میکنند حال اینکه حتی یک روزنه ی مثبت هم وجود ندارد که دوستداران محیط زیست به آن امید ببندند.
اصولا مصادره به مطلوب و استفاده ابزاری از اصطلاح "سیاه نمایی" یا "بزرگ نمایی" در بین مقامات و مسئولین ما به امری عادی و رایج تبدیل و کم کم جایگزین پاسخگویی مسئولانه شده است. گرچه باید گفت، این نوع فرافکنی در نهایت راه به جایی نمی برد.
به قول حضرت حافظ:
دور فلکی یک سره بر منهج عدل است
خوش باش که ظالم نبرد راه به منزل