ابتدای تیرماه در حالی به‌عنوان زمان پیشنهادی دولت برای آغاز به‌کار سالن‌های سینما تعیین شده است که هنوز ابهامات جدی درباره فراهم بودن شرایط میزبانی سینماها و نیز استقبال مخاطبان وجود دارد.

خبرگزاری مهر - گروه هنر- زهرا منصوری: سوم اسفندماه سال گذشته را می‌شود در تقویم سینمای ایران نقطه عطف دانست، تاریخی که به یکباره در آن سالن‌های سینمایی و کلیه فعالیت‌های هنری تعطیل شدند؛ تمدیدهای هفته به هفته این ماجرا روزنه امیدی برای پایان دادن زودهنگام به این تعطیلی‌ها بود، اما سایه کرونا آنقدر سنگین بود که تصمیم‌گیری برای زمان بازگشایی و آغاز مجدد این فعالیت‌ها تا همین روزهای پایانی بهار ۹۹ به درازا کشید. هرچند در زمان اعلام این اطلاعیه بدبین‌ترین مخاطب‌ها هم تصور نمی‌کردند که این تعطیلی چهار ماهه شود اما ما حالا دقیقاً در همین نقطه ایستاده‌ایم.

تکلیف سینما البته نه از زمان شیوع بیماری کرونا که از سال‌های دور روشن بود؛ صنعتی با پایه‌های لرزان و اقتصادی شکننده که اگر دست نهادهای حاکمیتی از سرش برداشته شود، بعید است بتواند گلیمش را از آب بیرون بکشد. همه این جار و جنجال‌ها و بگومگوهای سینمایی برای صنعتی است که همواره به پول‌های دولتی متصل بوده و راه بسیار دارد تا «صنعت شدن» به معنای واقعی. هرچند اکثریت بر طبل «مستقل بودن» می‌زنند اما اگر ردپای هر کدام از آن‌ها را بگیریم در نهایت به این نتیجه می‌رسیم که به جز تعدادی انگشت شمار، سرچشمه ساخت فیلم‌های بقیه همین پول‌ها بوده است.

گفتنی‌ها درباره مستقل و غیرمستقل بودن، وابسته و وارسته بودن تولیدات سینمایی بسیار است اما آنچه در شرایط امروز که حقیقتاً دیگر عنوان «شرایط حساس کنونی» برازنده آن است، اهمیت پیدا کرده این است که آیا بخشی از این ضررها جبران می‌شود؟ آیا اصلاً کسی در پی مرتفع کردن این ضررهاست یا مثل باقی امور جاری دولت می‌رود که خود به خود درست یا در نهایت به آرشیو فراموشی سپرده شود؟

ضررهای کرونا نه تنها برای سینمای ما که برای سینماهای جهان بوده است، هر هفته خبرهای روز جهان نشان می‌دهد که دولت‌های مختلف در پی اعطای کمک‌های بلاعوض به سینماهایشان هستند تا جانی تازه بگیرند و از این بحران گذر کنند این در حالی است که که اتفاقاً صفر تا صد صنعت سینمای آن‌ها مستقل از حمایت‌های دولتی و وابسته به «گیشه» به‌معنای مطلق کلمه است و احتمالاً سینمای ما برایشان جزو اعجاب برانگیزترین فعالیت‌ها به لحاظ حمایت‌های دولتی باشد.

روز گذشته ۱۷ خردادماه حسن روحانی رئیس جمهور در ستاد ملی مقابله با کرونا از بازگشایی سینماها از اول تیرماه و با ۵۰ درصد ظرفیت خبر داد. این در حالی است که هنوز ساز و کار فعالیت مجدد سینماها و ایضا چیدمان فیلم‌ها برای آشتی دوباره مردم با سینما مشخص نیست.

با سجاد نوروزی مدیر سینما «آزادی» و جمال ساداتیان تهیه‌کننده سینما و مدیر سینما «آستارا» درباره الزامات بازگشایی سینماها به گفتگو نشستیم که شرح بخش نخست این گفتگو را در ادامه می‌خوانید:

* بنابر آخرین تصمیم‌گیری ستاد کرونا که رئیس جمهور آن را اعلام کرد، ۲ هفته دیگر و در اول تیرماه سینماها با ظرفیت ۵۰ درصد سالن نمایش، بازگشایی می‌شوند. اولین نکته‌ای که به ذهن می‌رسد این است که بعد از این تعطیلی چهار ماهه آیا اساساً ظرفیت و توانایی برای بازگشایی مجدد سینماها وجود دارد یا نه و اینکه چه شرایطی باید حاکم باشد تا بتوانیم آهسته آهسته از این بحران گذر کنیم؟

جمال ساداتیان: بعد از اعلام رسمی ورود کرونا به ایران، سینماها اولین مراکزی بودند که بسته شدند و سپس این مساله به جاهای دیگر تسری پیدا کرد. به هر حال در شرایط طبیعی تراکم افراد در سینما بالاست به ویژه اگر فیلمی پرفروش باشد جمعیت افزایش پیدا می‌کند به همین دلیل دستورالعملی که دادند این بود که در صورت بازگشایی سینماها افراد به صورت یک در میان یا دو در میان بنشینند.

ساداتیان: در طول سال فیلم‌هایی داریم که مردم حتی در شرایط عادی به تماشای آن‌ها نمی‌نشینند از همین رو برای موعد بازگشایی سینماها باید فیلم‌هایی انتخاب شوند که به عنوان یک قوه محرکه بتوانند مردم را به رفتن به سینما ترغیب کنند؛ از ظن من در شرایط فعلی این قضیه کمی مبهم است ولی این گزاره برای زمانی بود که گفته می‌شد پیک کرونا را گذرانده‌ایم و شرایط کمی به ثبات رسیده بود. ولی در این چند روزه، شیب ابتلاء مجدد بالا رفته و آمارها افزایش پیدا کرده است بنابراین پس از این کش و قوس‌ها و در پاییز، اولین جایی که مجدد دچار تنش می‌شود سینماست. ضمن اینکه هرچند دولت اصرار به بازگشایی دارد ولی معلوم نیست مردم چقدر از این ماجرا استقبال کنند. البته بخش اعظمی از استقبال مردم به نوع فیلم‌ها و چیدمان آن‌ها بستگی دارد. ما در طول سال فیلم‌هایی داریم که مردم حتی در شرایط عادی به تماشای آن‌ها نمی‌نشینند از همین رو برای موعد بازگشایی سینماها باید فیلم‌هایی انتخاب شوند که به عنوان یک قوه محرکه بتوانند مردم را به رفتن به سینما ترغیب کنند؛ از ظن من در شرایط فعلی این قضیه کمی مبهم است.

سجاد نوروزی: در شرایط پاندمی، سرگرمی اولین چیزی است که قربانی می‌شود. سرگرمی شئون مختلف مثل تئاتر، موسیقی، سینما و… دارد. سلامتی نیاز اولیه انسان است و سرگرمی نیاز ثانویه. طبعاً انسان از میان این دو، اولی را انتخاب می‌کند. فارغ از سیاست‌های دولت اولین چیزی که موضوعیت خود را از دست می‌دهد سرگرمی در تمام اشکال خود است که سینما رکن مهمی از این امر است.

به طور کلی باید بگویم امسال برای سینما و سرگرمی، سالی از دست رفته است. ۲ ماه دیگر محرم و صفر را در پیش داریم بعد از آن هم فصل پاییز است که انواع و اقسام ویروس‌ها در آن جریان دارد، بنابراین امسال را از دست داده‌ایم. اصلاً اگر سینماها بازگشایی شوند چه فیلمی داریم که به نمایش بگذاریم؟ اگر جشنواره فیلم فجر سال گذشته را به عنوان ویترین سینما در نظر بگیریم متوجه می‌شویم که تنها سه فیلم آن می‌توانند اتفاقی را در گیشه سینماها رقم بزنند، بقیه فیلم‌ها حتی در اکران آنلاین هم ممکن است شکست بخورند. بنابراین وضعیت کمی پیچیده و مبهم است و عبور از آن عزم حاکمیتی می‌خواهد. چون گویا برای دولت اهمیت این سرگرمی در تمام شئون موضوعیت ندارد. این در حالی است که بالاخره دیر یا زود بساط کرونا جمع می‌شود.

درست است کرونا فراز و فرود دارد ولی پایانی برای آن می‌توان متصور شد. وقتی کرونا نقطه پایان برسد آن موقع تنها چیزی که می‌تواند این زخم‌ها را التیام بدهد، سرگرمی است. جامعه خسته و عصبی ما بعد از پایان این محدودیت‌ها میل به سرگرمی و تجدید قوای ذهنی دارد ولی در آن زمان هیچ چیزی برای ارائه نداریم، چون همه ورشکسته شده‌اند. این موضوع در تئاتر بدتر است بنابراین به نظرم نیازمند بسته حمایتی جامع برای گذر از این بحران هستیم.

* هرچند به این نکته تاکید می‌کنید که در صورت بازگشایی سینما، استقبالی از آن صورت نمی‌گیرد اما اتفاقاً تجربه نشان داده که مردم حتی به‌صورت هیجانی روی خوش نشان می‌دهند کمااینکه هر کدام از مراکزی که در این ایام بازگشایی شده‌اند با استقبال مردم مواجه شدند.

ساداتیان: به هر حال مردم نیاز روحی روانی و برای پر کردن اوقات فراغت در زندگی دارند، حتی توصیه‌های دینی هم مبتنی بر همین امر است. از همین رو تفریح‌هایی مانند، سینما، موسیقی، تئاتر و… جایگاه ویژه‌ای دارند ولی اینکه چه جنسی از فیلم‌ها را باید داشته باشیم تا مردم به سینما بیایند، مساله است. بحث من این است که وقتی شرایط عادی بر کشور حاکم بود بعضی از فیلم‌ها توانایی ترغیب مردم به رفتن به سینماها را نداشتند، قطعاً وقتی ماجرایی مانند کرونا پیش می‌آید، حساسیت‌ها بیشتر هم می‌شود. در این میان نیاز به فیلم‌هایی است که یک قوه محرکه باشند تا مردم را به سینما بکشانند.

نوروزی: وقتی کرونا نقطه پایان برسد آن موقع تنها چیزی که می‌تواند این زخم‌ها را التیام بدهد، سرگرمی است. جامعه خسته و عصبی ما بعد از پایان این محدودیت‌ها میل به سرگرمی و تجدید قوای ذهنی دارد ولی در آن زمان هیچ چیزی برای ارائه نداریم، چون همه ورشکسته شده‌اند برای مثال تصور می‌شود فیلمی به نام «دینامیت» این قدرت را دارد و می‌تواند مردم را به سینماها بکشاند ولی متأسفانه دچار مشکل عدم اکران شده است و اراده‌ای هم برای حل مشکل آن نیست. باید توجه کنیم که کشور در موقعیت فورس ماژور قرار گرفته و می‌شود جاهایی اغماض کرد تا این بحران سپری شود، بنابراین باید این قوه محرکه را ایجاد و با برخی فیلم‌ها با سعه صدر بیشتری برخورد کنیم. اما متأسفانه این اتفاقات رخ نمی‌دهد.

بحث سینما و نمایش فیلم یک طرف است و بحث دیگر این است که ما نیاز به تولید داریم چون در چشم برهم زدنی جشنواره فیلم فجر و عید نوروز فرا می‌رسد به همین ترتیب اصلاً ممکن است سال آینده مشکل «کمبود فیلم» داشته باشیم. مناسبات سالن سینما فرمول خود را دارد و فیلمسازی نیز قانون خود را. در ساخت یک فیلم ۵۰ نفر حضور دارند و با تمهیداتی می‌توانند کار خود را آغاز کنند که البته آنها هم دچار مشکل هستند. به نظرم ما گاهی به قضایا نگاه صفر و صدی داریم، در حالی که فرمول برخورد با کرونا در حوزه اکران فیلم با حوزه فیلمسازی تفاوت دارد.

باید کمی سیاست بیشتری داشته باشیم و کارها را راه بیندازیم، چون ممکن است هر لحظه به نقطه صفر برسیم و کرونا مهار شود. با فرض رسیدن به نقطه صفر، باید ببینیم محصولی برای نمایش داریم یا نه. در این شرایط ادامه حیات سینما به فیلم‌های بهتری نسبت به آن چیزی که در جشنواره دیده‌ایم، نیاز دارد. حداقل اینکه فیلم‌هایی که در حال حاضر در حال ساخت است ممکن است برای پاییز آماده شوند و شرایط اکران بهتری را برای کشور رقم بزنند ولی حالا تولیدات هم ناخواسته متوقف شده است.

* به نظر می‌رسد خسارات وارده در همین مدت هم به قدری بوده که برخی سینماها به ویژه سینماهای کوچک‌تر امکان بازگشت به فعالیت را ندارند.

نوروزی: بله در حالی که به نظرم کشور ما بیشتر به همان سینماهای کوچک در شهرهای کوچک نیاز دارد اما با این شرایط آن‌ها در صورت بازگشایی سینماها توانایی برگشت به کار را ندارند و حتی ممکن است پردیس‌های بزرگ هم با همه سالن‌های خود وارد کار نشوند. برای مثال اگر همین الان سینماها بازگشایی شوند ما سالن بزرگ پردیس آزادی را به چرخه اکران وارد نمی‌کنیم و دست نگه می‌داریم تا ببینیم شرایط به چه شکل پیش می‌رود.

ساداتیان: ما هم در سینما آستارا بر اساس استقبال مردم فعالیت خواهیم کرد.

نوروزی: شرایط پیش آمده باعث شد که بخش اعظم سینماها مجبور به تعدیل نیروها شوند. به غیر از پردیس کورش، آزادی و حوزه هنری بقیه سینماداران نیروهای خود را تعدیل کرده‌اند. ما هم با چنگ و دندان نیروهایمان را نگه داشته‌ایم که البته از این ماه به بعد ما هم نمی‌توانیم حقوق پرسنل را پرداخت کنیم. من حساب کردم سینماها برای پرداخت دستمزدها باید حداقل فروشی ۷۰۰ میلیون تومانی داشته باشند که به نظرم در صورت بازگشایی سینماها حتی همین اتفاق هم رخ نمی‌دهد، البته امیدوارم حسم اشتباه باشد.

* به پرسنل در این سه ماه تعطیلی حقوق هم دادید یا فقط تعدیل نکردید؟

نوروزی: ما در این ۳ ماه تعطیلی سینماها به پرسنل حقوق داده‌ایم که نزدیک بر یک میلیارد تومان حقوق کارکنان ما شده است.

ساداتیان: ما هم در سینما آستارا تقریباً کسی را اخراج نکردیم ولی توانستیم به صورت تعدیل شده حقوق بپردازیم یعنی پایه حقوق را به کارکنان دادیم. در واقع با سخاوت حقوق نپرداختیم بلکه حقوق حداقلی دادیم. چون به این فکر کردیم که اگر ما آنها را اخراج کنیم به کجا باید بروند و سعی کردیم هر کداممان با کوتاه آمدن از توقعاتمان این مسیر را با هم طی کنیم.

نوروزی: ما هم فقط پایه حقوق را پرداخت کردیم چون پرسنل ما زیاد است و جمع این حقوق‌ها رقم سنگینی برای ما می‌شد. یعنی هر ماه با بیمه و مالیات چیزی حدود ۳۰۰ میلیون تومان پرداخت کردیم.

نوروزی: فکر نمی‌کنم در هیچ کجای دنیا این بلا را بر سر صنایع سرگرمی خود بیاورند. دولت از ما مالیات گرفت. برای مالیات بر ارزش افزوده به ما فرصت هم ندادند. حتی نگفتند بگذارید شرایط عادی شود و بعد مالیات بدهید، از همین رو نزدیک به ۲۰۰ میلیون تومان مالیات زمستانی را دادیم که یک ماه‌اش تعطیل بود و در یک ماه‌اش جشنواره برگزار شده بود ساداتیان: این در حالی است که دولت اعلام کرد ۲۳ درصد حق کارفرمایی را می‌دهد، وزارت کار هم گفت حقوق بیکاری را می‌دهد اما تا این ساعت هیچ‌کدام ریالی پرداخت نکرده‌اند. این خیلی بد است که فقط در حد وعده وعید صحبت می‌کنند.

نوروزی: فکر نمی‌کنم در هیچ کجای دنیا این بلا را بر سر صنایع سرگرمی خود بیاورند. دولت از ما مالیات گرفت. برای مالیات بر ارزش افزوده به ما فرصت هم ندادند. حتی نگفتند بگذارید شرایط عادی شود و بعد مالیات بدهید، از همین رو نزدیک به ۲۰۰ میلیون تومان مالیات زمستانی را دادیم که یک ماه‌اش تعطیل بود و در یک ماه‌اش جشنواره برگزار شده بود. عملاً تمام چیزهایی که تحت عنوان آفرهای حمایتی معرفی کردند، «کذب» بود.

* جالب‌تر اینکه تصمیم‌گیری برای بازگشایی سینماها در حالی رقم می‌خورد که هنوز وضعیت فیلم‌ها مشخص نیست و به نظر می‌رسد به قدری غیرمترقبه بوده که هنوز برای چیدمان فیلم‌ها برنامه‌ریزی نشده است.

ساداتیان: بله صرف باز شدن سینماها مهم نیست بلکه وجود فیلم‌های خوب هم تأثیر زیادی دارد وقتی در حال حاضر صاحبان فیلم‌های مطرح آمادگی برای اکران فیلمشان ندارند، این بازگشایی به چه دردی می‌خورد؟

نوروزی: قرار بود سینما آزادی در عید فطر سرگروه فیلم «انفرادی» مسعود اطیابی باشد اما صاحبان این فیلم در این شرایط حاضر به اکران فیلمشان نیستند و حق هم دارند، «شنای پروانه» ساخته محمد کارت فیلم قابل اعتنایی است ولی آن هم حاضر به نمایش نیست. فقط «خوب بد جلف ۲» می‌ماند که اکرانش بعد از جشنواره آغاز شده بود و نمایشش منقطع شد اما این فیلم که یک تنه نمی‌تواند معجزه‌ای را رقم بزند. اگر قرار است سینماها با فیلم‌های که در اسفندماه اکران شدند، بازگشایی شوند باید فاتحه سینما را خواند.

ساداتیان: برای آن فیلم‌ها در شرایطی که کرونا هم نبود، اتفاقی رخ نمی‌داد.

نوروزی: برای بازگشایی ۲ ابهام بزرگ وجود دارد، یکی میزان استقبال مردم است که حتی اگر این را کنار بگذاریم مساله بعدی فیلم مناسب است که در حال حاضر فیلم قابل اعتنایی وجود ندارد. به همین دلیل ما بعد از بازگشایی سینماها، یک هفته در پردیس آزادی فعالیت می‌کنیم تا ببینیم روند به چه صورت پیش می‌رود. البته همانطور که گفتم فیلم قابل اعتنایی وجود ندارد. این را هم بگویم که در حال حاضر کره جنوبی قیمت بلیت‌های سینما را برای اینکه استقبال صورت بگیرد، ۶۵ درصد کاهش داده است حداقل ما در این زمینه می‌توانیم کاری انجام دهیم برای مثال می‌شود بلیت سینما هر روز نیم بها باشد.

ساداتیان: البته یارانه این موضوع هم باید پرداخت شود نه اینکه سینمادار یارانه آن را هم تقبل کند. دولت باید. یارانه بلیت نیم بها را بدهد چون هزینه‌های سینما سرجایش است.

نوروزی: هزینه‌های سینماها چند برابر شده است در این شرایط باید چیزی نزدیک ۷۰ میلیون تومان پول مواد ضدعفونی‌کننده بدهیم و همه اینها یک وضعیت بغرنج برای سینماهاست. در همه کشورها به سینماها کمک می‌شود چون صنعت مهمی است چون این سرگرمی در جلوگیری از آسیب‌های اجتماعی و بحران‌ها نقش مهمی دارد. در کشورهای دیگر هر چند سینماها صددرصد ماهیت خصوصی دارند اما باز هم دولت به میان می‌آید و کمک می‌کند. بنابراین می‌طلبد در کشور ما هم یک بسته حمایتی جامع در نظر گرفته شود.

* نکته دیگر این است که گفته شده سینماها باید با ظرفیت ۵۰ درصد بازگشایی شوند که به نظر می‌رسد این میزان پاسخگوی هزینه‌های سینماها نباشد.

نوروزی: این موضوع هم ابهام دارد چون در سینما کسی جدا از هم نمی‌نشیند. سینما یک تفریح خانوادگی است بنابراین اگر با این شرایط سینما را باز نکنیم بهتر است. مگر هزینه‌های ما ۵۰ درصد شده که سینما را با ۵۰ درصد پر کنیم؟ مگر پول آب و برق، لوازم مصرفی و حقوق پرسنل با ۵۰ درصد سالن محاسبه می‌شود؟

ساداتیان: ۶ ماه دوم سال ۹۸ برای سینما فاجعه بود. این موضوع به چیدمان فیلم‌ها بازمی گشت، اگر فیلم‌ها به صورت بهتری چیده می‌شد این بحران تا به این حد به وجود نمی‌آمد. بنابراین باید فیلم‌های خوبی در نظر گرفته شود تا سینما جان بگیرد.

نوروزی: به نظرم امسال «دینامیت»، «انفرادی»، «شنای پروانه»، «روز صفر»، «درخت گردو» و «خورشید» می‌توانند فروش خوبی کنند اما سینمای ایران احتیاج به عوض کردن ریل و اعتماد به جوانان دارد، برای مثال فیلمی مانند «متری شیش و نیم» از لحاظ «اقتصاد هنر» خدمت بزرگی به صنعت سینمای ایران کرد و نعمت بزرگی بود هرچند هزینه تولید بالایی داشت ولی هزینه‌هایش را خودش درآورد که این اتفاق برای دیگر فیلم‌ها نمی‌افتد.

نوروزی: سرمایه‌گذاران غیرتخصصی که با فضای سینما ناآشنا هستند، کلاه سرشان می‌رود. فروش برای صاحبان این گونه فیلم‌ها اهمیت ندارد چون خرجشان را در مرحله تولید به دست آورده‌اند. در نتیجه این جنازه را روی دوش سینماداران می‌گذارند و بعد فکر می‌کنند «رستگاری در شائوشنگ» ساخته‌اند که مافیا سر فیلمشان را بریده است! مداخلات نهادهای رسمی در کنار ورود سرمایه‌گذاران غیرتخصصی بلای جان سینمای ایران شده است و در نتیجه فروش برای برخی مهم نیست. برخی یا پول ساخت فیلمشان را از دولت، فارابی و نهادهای انقلابی گرفته‌اند و یا از سرمایه‌گذار بخش خصوصی. این سرمایه‌گذاران با فضای سینما ناآشنا هستند و کلاه سرشان می‌رود، یعنی مسئولیت ساخت فیلم‌های عجیب و غریبی که هیچ دفتر پخشی حاضر به سرمایه‌گذاری برایشان نمی‌شود این سرمایه‌گذاران خصوصی به عهده گرفته‌اند. اکثراً هم بار اولشان است و با شوق و ذوقی وارد این عرصه می‌شوند. به همین دلیل فروش برای صاحبان این گونه فیلم‌ها اهمیت ندارد چون این سینماگران خرجشان را در مرحله تولید به دست آورده‌اند. در نتیجه این جنازه را روی دوش سینماداران می‌گذارند و بعد فکر می‌کنند «رستگاری در شائوشنگ» ساخته‌اند که مافیا سر فیلمشان را بریده است!

* دولت کمک‌هایی هم برای سینماهای آسیب‌دیده در نظر گرفته که به اذعان بسیاری از سینماداران بیشتر شبیه به یک شوخی بود، این کمک‌ها توانستند بخشی از خسارت‌ها را جبران کنند؟

ساداتیان: برای هر پرده نمایش یک وام ۶ ماهه داده بودند که ۳ ماه آن گذشت، در حالی که هنوز سینماها بازگشایی نشده‌اند! اصلاً آنهایی که این وام‌ها را گرفته‌اند از کدام فروش باید این قسط‌ها را بپردازند؟ به نظرم باید دست به دست هم بدهیم تا موتور سینما را روشن کنیم چون این کار برای تلطیف روحیه مردم هم می‌تواند مناسب باشد. جریانات مختلف در کشور باید کمی سعه‌صدر به خرج بدهند و با این فیلم‌هایی که به هر دلیلی اجازه نمایش نداشتند، کنار بیایند چون برخی از آنها می‌توانند قوه محرکه برای رونق سینما باشند ضمن اینکه فیلمسازی باید سرعت بیشتری پیدا کند تا برخی فیلم‌ها به ۶ ماهه دوم سال برسند.

نوروزی: سینمایی مانند آزادی تا حالا نزدیک به ۱۲ میلیارد تومان خسارت دیده است درآمد ما فقط از محل فروش فیلم نیست بلکه درآمدهای جانبی هم داریم که این درآمدها بخشی از هزینه‌های ما را پوشش می‌دهند. بنابراین برآورد من برای خسارت فرهنگ و هنر برای شئون مختلف آن چیزی نزدیک به ۲ هزار میلیارد تومان از اسفند به بعد است.

ساداتیان: ما هم در سینما آستارا چیزی نزدیک به ۵ میلیارد تومان ضرر کرده‌ایم.

* البته تجربه ثابت کرده است که دولت اساساً چنین پول‌هایی را برای جبران خسارات فرهنگ و هنر خرج نمی‌کند. برای مثال در آبان‌ماه و با قطعی اینترنت سینماها دچار ضرری شدند که هیچ وقعی به آن نهاده نشد.

نوروزی: بله و اما فرض بدبینانه این است که امسال از دست رفته است و کرونا در پاییز شدت بیشتری می‌گیرد، محرم و صفر را در پیش داریم و… نکته این است که سینماها هر سال هزینه جاری و نگهداری و البته پرسنل دارند ضمن اینکه نیاز مشخصی برای سرپا ماندن و توسعه دارند دولت این هزینه‌ها را تخمین بزند و متقبل شود.

ساداتیان: این‌طور که شما می‌فرمایید دولت باید هزار میلیارد تومان بدهد که توانایی پرداختش را ندارد.

ساداتیان: سالانه چیزی حدود ۳۰ فیلم از اکران جا می‌مانند و همواره این بحث مطرح بود که بستری فراهم شود تا این فیلم‌ها به نمایش دربیایند و بهترینش همین وی‌اودی‌ها بودند. کرونا باعث شد این روند تسریع شود و آزمون و خطا صورت بگیرد نوروزی: دولت هفتاد هزار میلیارد تومان بسته حمایتی برای کرونا در نظر گرفته است. آیا سهم فرهنگ و هنر از این میزان، نمی‌تواند هزار میلیارد تومان باشد؟ کل فروش سینمای ایران در سال ۹۸ حدود ۲۹۰ میلیارد تومان بود. این ۲۹۰ میلیارد تومان در این هفتاد هزار میلیارد تومان بسته حمایتی گم است. دولت باید با این دید نگاه کند که این صنعت سرگرمی در پساکرونا نقش زیادی در بهبود وضعیت روحی مردم دارد.

ساداتیان: البته باید خسارات فیلمسازی را هم در نظر گرفت چون در حال حاضر فیلمسازی هم لطمه خورده است. ضمن اینکه اگر همین الان هم سینماها بازگشایی شوند، صاحبان فیلم‌های مطرح نسبت به اکران تردید دارند بنابراین باید مشوق‌هایی در نظر گرفته شود برای مثال بخشی از فروش آنها ضمانت شود یعنی براساس بضاعت فیلم سقفی از فروش را برایشان تضمین کنند.

نوروزی: «شنای پروانه» به لحاظ فضا تا حدی نزدیک به «متری شیش و نیم» است و من فروشی قریب به ۲۵ میلیارد تومان در وضعیت نرمال برایش در نظر گرفته بودم حالا اگر این فیلم در این شرایط غیرطبیعی اکران شود باید بسته حمایتی داشته باشد. البته وضعیت فیلم‌های دیگر تا حدی مشخص است برای مثال ما اگر در سینما آزادی برفک هم پخش کنیم حداقل چهل بلیت می‌فروشد ولی ما فیلمی داشتیم که در یک سانس پنجشنبه، جمعه حتی یک بلیت هم نفروخت. چنین فیلم‌هایی نباید وارد چرخه اکران اصلی شوند. همین اکران آنلاین مناسب آن‌هاست.

ساداتیان: سالانه چیزی حدود ۳۰ فیلم از اکران جا می‌مانند و همواره این بحث مطرح بود که بستری فراهم شود تا این فیلم‌ها به نمایش دربیایند و بهترینش همین وی‌اودی‌ها بودند. کرونا باعث شد این روند تسریع شود و آزمون و خطا صورت بگیرد. با این وجود به نظرم اکران آنلاین بستر مناسبی برای این فیلم‌هاست به شرط اینکه بتوانیم جلوی قاچاق آن‌ها را بگیریم چون شرایط اقتصادی بهتری هم برایشان رقم می‌خورد.

* باید این را در نظر بگیریم که اکران آنلاین ملاحظاتی دارد که در کشور ما رعایت نمی‌شود مثلاً فیلم به سرعت قاچاق می‌شود و همین باعث دلسردی صاحبان آثار می‌شود.

نوروزی: بله اکران آنلاین در همه جای جهان وجود دارد و یک امر متداول است ولی با شرایط حساب شده.

ساداتیان: البته برخی از فیلم‌ها واقعاً نیازمند پرده سینما هستند و در بستر وی‌اودی نمی‌توانند به نمایش گذاشته شوند.

نوروزی: در تمام سینمای ما با این همه جار و جنجال و حاشیه سال گذشته فقط ۹ فیلم به فروشی بالغ بر ۱۰ میلیارد تومان رسیدند. چرخ سینما هم با همین ۹ فیلم چرخید اگر سانس‌هایی که به فیلم‌های دیگر تعلق گرفت به این فیلم‌ها می‌دادیم به فروش بیشتری هم می‌رسیدند، مثلاً آنگاه اگر فیلم دست و پاگیر دیگری نبود فیلمی مثل «متری شیش و نیم» ۵۰ میلیارد می‌فروخت یا «مطرب» به فروشی بالغ بر ۶۰ میلیارد تومان دست می‌یافت.

من می‌توانم کارگردانی به شما نشان بدهم که ۶ فیلم نفروش پشت هم ساخته است، هزینه‌های این فیلم‌ها از کجا تقبل می‌شود که فروششان اهمیتی ندارد؟ منطق اقتصادی حکم می‌کند که وقتی شما یک محصول شکست خورده دارید تولید بعدی‌تان با مشکل مواجه شود ولی این اتفاق در سینمای ما رخ نمی‌دهد.

* این موضوع به این دلیل است که اساساً در سینمای ما چیزی به نام «ضرر مالی» وجود ندارد. نازل‌ترین فیلم‌ها با پول‌های ارگانی که صاحبانشان هم لزومی برای برگرداندن این پول‌ها نمی‌بینند، سود می‌برند.

نوروزی: دقیقاً. معدود تهیه‌کنندگانی وجود دارند که بعد از فروش فیلمشان از قبل همان فیلم هزینه فیلم بعدی خود را در می‌آورند که تعداد این تهیه‌کنندگان به اندازه انگشت‌های یک دست هم نیست.

ادامه دارد…