خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ: علی معروفی- کارشناس فرهنگی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی
این روزها شهر مینیاپولیس ایالت مینهسوتا از درد کهنه نژادپرستی میخروشد؛ بیدلیل نیست که تظاهرات به ۱۴۰ شهر در سراسر آمریکا گسترش یافته و دولت مجبور شده برای برخورد با اعتراضها گارد ملی را در ۲۱ ایالت مستقر کند؛ بخشی از جامعه آمریکا به تبعیض گسترده اعتراض دارد و این بار باز هم شعار معترضان این است: «نمیتوانم نفس بکشم.»
سال ۲۰۱۴ آمریکا شاهد بزرگترین اعتراضها علیه رفتارهای نژادپرستانه با سیاهپوستان در قرن حاضر بود. «اریک گارنر» سیاهپوست آمریکایی در نیویورک توسط ۴ پلیس سفیدپوست دستگیر شد و یک پلیس از پشت، گردن او را آنقدر فشار داد تا جان سپرد. فیلمی از این برخورد پلیس منتشر شد که جرقهای بود برای اعتراضهای گسترده در ۳۷ شهر آمریکا که عمدتاً مسالمتآمیز بودند، ولی البته پلیس صدها معترض را دستگیر کرد. مدتی بعد مأموران پلیس و حتی پلیس قاتل تبرئه و آزاد شدند و اعلام این خبر دوباره تظاهراتی سراسری را موجب شد با شعار «نمیتوانم نفس بکشم»؛ آخرین جملهای که «گارنر» چند بار به پلیسهای قاتل گفته بود.
در رویدادها ودر تقویم همیشه سیاه و تلخ سیاه پوستان آمریکا، خشونت و تبعیض موج می زند. جایی که ترامپ هرگز به شهروندان رنگین پوستش نگاه نکرد. دولت آمریکا در این دهه آنچه ندید را دید جلوه داد و دموکراسی آمریکایی را در نطقهایش به رخ جهانیان کشاند؛ اما تبلیغی بود برای نژاد سفید خشن در شهرهایش. حقوق بشر آمریکایی را اکنون و در این دهه در خیابانهای شهر مینیاپولیس تا کالیفرنیا و مرزهای دیوار کشیده مکزیک می بینیم.
مروری بر «اتحادیه ملی شهری» (NUL)
از سال ۲۰۰۰ با افزایش وسایل ارتباطجمعی، صدای سیاهپوستان آمریکا بیش از گذشته به گوش جهانیان رسید؛ هر چندوقت یکبار خبری از تبعیض نژادی در آمریکا رسانهای میشد و بازتابی جهانی مییافت. تبعیض نسبت به سیاهپوستان در آمریکا در آمارهای اقتصادی این کشور نیز بازتاب داشت و در سال ۲۰۰۶ «اتحادیه ملی شهری» (NUL) که یکی از سازمانهای فعال درزمینه حقوق سیاهپوستان است گزارشی منتشر کرد و نشان داد به دلیل رفتارهای تبعیضآمیز و بر اساس شاخصهایی نظیر رفاه، درآمد، برخورداری از امکانات بهداشتی و آموزشی و… سطح متوسط زندگی سیاهپوستان این کشور حدود ۷۰ درصد سطح زندگی سفیدپوستان است. بر اساس این گزارش میزان «بیکاری» و «زندگی زیرخط فقر» میان سیاهپوستان بیش از ۲ برابر سفیدپوستان بود.
بازداشت رزا پارکس، زن سیاهپوست و پایه گذاری جنبش سیاهپوستان
درپی بازداشت رزا پارکس، زن سیاهپوستی که با بلند نشدن از روی صندلی یک اتوبوس عمومی برای یک سفیدپوست زندانی شد، کینگ جوان رهبری جنبش تحریم سیاهپوستان را برعهده گرفت و بهعنوان یک فعال مبارزه با تبعیض نژادی در سرتاسر ایالات متحده آمریکا شهرت یافت. در سال ۱۹۵۷ بههمراه ۶۰ رهبر سیاهپوست دیگر سازمانی را بنیان گذاشت که بعدها به کنفرانس رهبران مسیحی جنوب شناخته شد. وی در مبارزه علیه نژادپرستی از تعالیم مسیح، آبراهام لینکلن و مهاتما گاندی پیروی میکرد.
پژواک تظاهرات آمریکاییها علیه نژادپرستی همچنان ادامه دارد و در چند کشور دیگر هم مردم به همدردی و همراهی با معترضان در آمریکا پرداختند این درحالی است که هشدارهای درباره عدم تجمع به خاطر ویروس کرونا داده می شود.
آمار تبعیض نژادی به روایت رسانههای آمریکا
سال ۲۰۱۴ آمریکا شاهد بزرگترین اعتراضها علیه رفتارهای نژادپرستانه با سیاهپوستان در قرن حاضر بود. «اریک گارنر»، سیاهپوست آمریکایی در نیویورک توسط ۴ پلیس سفیدپوست دستگیر شد. البته به گزارش و آمار احتیاج نیست. در آمریکا همه میدانند که احتمالات خوب برای سیاهپوستان نصف است و احتمالات بد برایشان ۲ برابر! ازجمله اینکه احتمال شلیک پلیس به فرد سیاهپوست دو برابر یک سفیدپوست است و احتمال محکوم شدنش در دادگاه نیز. سابقه رفتار پلیس هم همواره این باور عمومی را تأیید میکند؛ مثل قتل مایک استوارت در سال ۱۹۸۳ فقط به جرم نقاشی روی دیوار با اسپری رنگ! واقعیت حتی تلختر از این حرفهاست. هرسال روزنامههایی ازجمله واشنگتنپست و گاردین آماری از افراد کشتهشده توسط پلیس آمریکا ارائه میدهند که معلوم میشود تعداد سیاهپوستان در میان این کشتهها ۳ تا ۵ برابر تعداد سفیدپوستان است!
جولای سال ۱۷۲۹ نخستین قیام بردگان سیاهپوست در ایالاتمتحده آغاز شد. قیامکنندگان که ۴۴ نفر بودند در سر راه خود از کارولینای جنوبی به فلوریدا (و در آن زمان فلوریدای اسپانیا) هر سفیدپوستی را که دیدند، کشتند، اما پیش از رسیدن به مرز فلوریدا و به دست آوردن آزادی خود، به محاصره نیروهای نظامی انگلستان (حاکم بر مهاجرنشینان وقت) درآمدند که اسیر و کشته شدند. پس از آن، سایر سیاهپوستان بهصورت متناوب به قیامهای خود تا به دست آوردن آزادی و حقوق مدنی ادامه دادند.
سیاهپوستان از قرن هفدهم از آفریقا ربوده یا خریده شده و به قاره امریکا جهت فروش و کار کردن رایگان برای اربابانشان منتقل شده بودند، زیرا بومیان امریکا (سرخپوستان) حاضر نبودند برای سفیدپوستان اروپایی مهاجر حتی در برابر دریافت مزد، کار کنند.
بردهداری در امریکا عملی قانونی بود که بین سدههای ۱۷ و ۱۹ میلادی در ایالات متحده انجام میشد. بردهداری پیش از آن نیز تحت استعمار بریتانیا انجام میشد. بعدها در مستعمرات سیزدهگانه در زمان اعلامیه استقلال ایالاتمتحده در سال ۱۷۷۶ نیز بردهداری رسماً ادامه یافت. پس از جنگهای داخلی، تمایلات ضدبردهداری بهتدریج در ایالات شمالی گسترش پیدا کرد اما در جنوب، توسعه سریع صنعت پنبه از سال ۱۸۰۰ باعث شد که ایالتهای جنوبی بهشدت متکی به بردهها شوند و بکوشند تا آن را در سرزمینهای غربی جدید نیز شایع کنند. ایالاتمتحده بهوسیله خط میسون-دیکسون که مریلند (بردهدار) و پنسیلوانیا (آزاد) را جدا میکرد به دو قطب ایالتهای بردهدار و ایالتهای آزاد تقسیم شده بود.
هر چند تجارت بینالمللی برده در سال ۱۸۰۸ ممنوع شد اما تجارت داخلی در امریکا همچنان ادامه یافت و باعث شد تا جمعیت بردهها تا پیش از ممنوعیت بردهداری به ۴ میلیون نفر برسد.
امروز، یکصد سال از آن روز میگذرد، اما هنوز سیاهپوستان آزاد نیستند. پس از یکصد سال، با تاسف باید اذعان کنیم که زندگی سیاهپوستان هنوز هم اسیر بند و زنجیرهای تبعیض و جدایی نژادی است. پس از یکصد سال، در پهنهی بیکران دریای رفاه مادی آمریکا، هنوز سیاهپوستان در جزیرهی دورافتاده فقر به سر میبرند. پس از یکصد سال، سیاهپوستان در گوشه و کنار جامعهی آمریکا، زار و نزار، خود را تبعیدیانی در کشورشان مییابند.
سخنان مارتین جونیور برای این روزهای آمریکا
مارتین لوتر کینگ جونیور رهبر جنبش حقوق مدنی آمریکاییهای آفریقایی تبار بود که زندگی خود را وقف مبارزه بدون خشونت برای برابری نژادی در ایالات متحده کرد.
مارتین لوترکینگ جونیور درسخنانش این روزهای آمریکا را پیش بینی کرده بود. خشنترین سیاه آمریکا سخنان تبعیض نژادی حاکمان آمریکایی را بارها برایشان تکرار کرده بود و نتیجه آن ترور او بود.
او ساعتی قبل ترور در سخنانی با نام رویای من خطاب مردم آمریکا و سیاه پوستان و حزب حاکم آمریکا گفت: به میسی سی پی برگردید، به آلاباما برگردید، به کارولینای جنوبی برگردید، به جورجیا برگردید، به لوئیزیانا برگردید، به محلههای خود در شهرهای شمالی کشور برگردید و مطمئن باشید که این وضعیت میتواند دگرگون شود و دگرگون هم خواهد شد.
«نگذاریم در درهی ناامیدی غوطهور شویم. خطاب من امروز با شماست، دوستان من، اگرچه با دشواریهای امروز و فردا رودررو هستیم، اما من هنوز هم رویایی دارم. این رویا، رویایی است که ریشههای ژرفی در «رویای آمریکا» دارد.»
«من یک رویا دارم که روزی در تپه های قرمز جورجیا، پسران بردگان سابق و پسران مالکان برده دار سابق قادر به نشستن کنار یکدیگر در یک میز باشند.»
پروفسور نوام چامسکی، نظریهپرداز، فیلسوف و زبانشناس مشهور آمریکایی میگوید: «من معتقدم که ریشهکنکردن نژادپرستی در آمریکا دور از دسترس نیست، اما این مسیر طولانی و سخت خواهد بود. راهحلی جادویی و فوری برای حل این معضل نهادینهشده در حکومت و جامعه آمریکا وجود ندارد. آموزشهای اجتماعی صحیح، بهادادن به رنگینپوستان، بررسی ریشهای بحران نژادپرستی در آمریکا و… ازجمله راهکارهایی است که مخالفان نژادپرستی باید نسبت به آنها توجه کنند.»
و اعتراضات همچنان در این دههها ادامه داشته است
اعتراضات علیه نژاد پرستی و برخورد خشن پلیس آمریکا که به مرگ جورج فلوید منجر شد ادامه دارد. بعد از آنکه ویدئویی از برخورد خشن پلیس با جورج فلوید سیاه پوست آمریکایی که در نهایت به مرگ او منجر شد، انتشار پیدا کرد، خشم و اعتراض بیش از ۱۴۰ شهر آمریکا را در برگرفت و حتی اعتراضات و تجمعاتی را در دیگر کشورها هم به دنبال داشت.
باوجود آنکه ۵ ماه تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا باقی مانده است اما ترامپ براین باور است که او برنده این انتخابات خواهد شد. رئیس جمهور آمریکا با وجود روزهای سختی که کشورش به خاطر ویروس کرونا و البته اعتراضات اخیر تجربه میکند همچنان خودش را شانس نخست پیروزی در انتخابات میداند.
او در سخنانی تلویزیونی گفت: دموکراتها بازنده انتخابات خواهند شد چرا که آنها در رابطه با جنایتها ضعیف هستند. من قانون و نظم هستم اما آنها اینگونه نیستند.
پاسخ رئیس جمهوری آمریکا به اعتراضها منجر به شدت گرفتن خشونتها در آمریکا شده است، لحنی که در ارتباط مستقیم با تبعیض نژادی، برگرفته از گذشته ملت (سفیدپوستان) آمریکا است.
اعتراضها به قتل «جورج فلوید» شهروند سیاهپوست چهل و شش ساله آمریکایی توسط پلیس شهر مینیاپولیس در ایالت مینهسوتا به صورت متناوب ادامه دارد و رسانههای آمریکایی، گستردگی این اعتراضها را با تظاهراتی مقایسه میکنند که در سال ۱۹۶۸ در پی ترور «مارتین لوترکینگ» رخ داد.
امروز آمریکا در حالی این اقدامات را انجام میدهد که متأسفانه مجامع بین المللی نسبت به این چنین رفتارهایی ساکت هستند و علت این امر آن است که این مجامع امروز به نهادهایی برای پیاده شدن سیاستهای خصمانه آمریکا در کشورهای منطقه و دنیا تبدیل شدهاند.
در حالی دولت آمریکا دست به چنین اقداماتی می زند که این دولت درگیر بحران کرونا است و مشکلات جدی در این زمینه برای آنان ایجاد شده است و دولت آمریکا به جای آنکه اقداماتی در راستای کاهش این معضل انجام دهد، دست به رفتارهای خشونت آمیز و تبعیضی می زند که قابل پذیرش نیست. تظاهرات سراسری در آمریکا در حالی رخ داد که همزمان در اغلب کشورهای اروپایی و آسیایی نیز شاهد تجمع مردم در حمایت از حقوق رنگین پوستان و اعتراض به سیاستهای ترامپ در تعامل با آنها بودیم.
مردمی که تا پیش از این تصور میکردند و حتی برخی از آنها هنوز هم تصور میکنند و باور دارند که حکومت مبتنی بر لیبرال سرمایه داری کشورشان، تنها رژیم سالم حاکم بر کشور است که قصد دارد همه دنیا را اصلاح کند و برای این اصلاح، مجاز است دست به هر کاری بزند حتی قتل و کشتار مردم بیگناه جهان!
با وجودی که همچنان بسیاری از مردم آمریکا، رژیم خود را کعبه آمال میپندارند و اعتقاد قلبی به شیوه حکومتداری حکام خود دارند و این اعتقاد ریشه در آموزههایی دارد که طی سالیان دراز در وجود مردم آمریکا نهادینه شده است، اما با این وجود، همین افراد جامعه آمریکا نیز به مرور زمان به خاطر نوع سیاستها و عملکرد رژیم خود به آگاهی خواهند رسید؛ همانگونه که اکنون چنین اتفاقی افتاده است و خیل عظیمی که در خیابانهای شهرهای گوناگون آمریکا در اعتراض به سیستم دیده نمیشود، همان آگاهی و بیزاری از لیبرال سرمایه داری حاکم بر آمریکاست.
اما چیزی که این روزها در امریکا رخ داد و نشان داد مصداق عینی و واقعی است که این ادعاهای پوچ و ظاهراً زیبای جهان غرب تحت عنوان حقوق بشر متاثر از آن فرهنگ هیچ چیزی جز جاده صاف کن برای سلطه و ستم بیشتر نبود به همین دلیل باید ضمن همراهی با همه مظلومان عالم و مقابله با فرهنگ استکباری حاکم در تمدن غرب نژاد پرستی نهفته در تمدن غرب و دایههای دروغین حقوق بشری غرب باید آرزو کنیم آنچه اتفاق افتاده و آنچه که در جریان است زمینه ساز وعده هایی باشد که هم در قرآن هم در آموزه های دینی داریم.