سید مرتضی حسینی، فرزند سیدمنیرالدین حسینی در برنامه مصیر گفت: آیت الله سید منیرالدین حسینی فلسفه عمل اسلامی و ذیل آن روش عامی که بتواند هماهنگی بین علوم مختلف را انجام دهد پی ریزی کرد.

به گزارش خبرگزاری مهر، هفدهمین قسمت از فصل جدید از برنامه‌ی تلویزیونی «مصیر» کاری از گروه اجتماعی شبکه چهار سیما، یک‌شنبه ۲۵ خرداد ماه با موضوع «کاربست علوم اسلامی در ریاضیات در اندیشه آیت‌الله سید منیرالدین حسینی» با اجرای محمدمهدی ابراهیمی نصر روی آنتن رفت.

مهمان این قسمت از برنامه حجت الاسلام سید مرتضی حسینی، عضو هیئت علمی فرهنگستان علوم اسلامی و فرزند آیت الله سید منیرالدین حسینی درباره ریشه‌های فکری وی بیان کرد: ریشه‌های فکری آیت الله حسینی مجموعه علم، بصیرت و جهاد است. پدر ایشان آیت الله نورالدین آیت الله سید منیرالدین حسینی شیرازی هستند که به تصریح بزرگان، نه فقط در علم و حوزه مقام بالایی دارند، بلکه در جهاد و بصیرت زمانه هم درجه بالایی دارند. پدربزرگ ایشان هم ابوطالب آیت الله سید منیرالدین حسینی شیرازی، شاگرد مرحوم میرزای شیرازی بوده اند. دفاع از دین و دفاع متناسب را آیت الله سید منیرالدین حسینی از خانواده خود آموخته بودند.

حسینی در خصوص دفاع از دین در اندیشه آیت الله منیرالدین حسینی گفت: در جلسه‌ای امام خمینی (ره) فرمودند که جوانان بروند اسلام را به دست بیاورند و به جامعه ارائه دهند. ایشان حدود یک ماه در فکر بودند که منظور امام خمینی (ره) چیست، زیرا اگر علوم حوزوی مدنظرشان باشد، خودشان تبحر دارند. بعد از این مدت متوجه شدند که منظور امام خمینی (ره)، علوم انسانی اسلامی است، زیرا در عصر حاضر لازمه تحقق دین در جامعه است. تا قبل از مشروطه برای اداره جامعه نیازی به علوم انسانی نداشتید. بعد از مشروطه در ایران و بعد از انقلاب فرانسه در جهان، با توجه به پیچیدگی‌های اداره جوامع که توسط ساختارهای اجتماعی انجام می‌شود، علوم انسانی ضرورت پیدا می‌کند.»

وی ادامه داد: وقتی می‌گوئیم علوم انسانی تصور می‌شود که علومی مانند سایر علوم است و می‌توان از سایر کشورها آموخت، اما علوم انسانی، علم به معنای کشف واقع نیست، زیرا در این زمینه واقعیتی وجود ندارد که در مکان‌های مختلف تفاوتی نکند. یک نظریه پرداز یک مبنایی را در نظر می‌گیرد و قواعد تجلی بخش آن مبنا می‌شود. علوم انسانی مثلاً اقتصاد کاپیتالیستی یک چیز را مبنا می‌گیرد و مارکس مبنای دیگری را نظر می‌گیرد و قواعد تجلی بخش آن اقتصاد سوسیالیستی می‌شود. حال اگر می‌گوئیم اقتصاد اسلامی نه کاپیتالیستی است و نه سوسیالیستی باید مبنا و قواعد آن را که می‌شود اقتصاد اسلامی، مشخص کنیم. بنابراین آیت الله سید منیرالدین حسینی با توجه صحبت امام خمینی (ره)، مشغول مباحث علوم انسانی اسلامی می‌شوند و از بخش کاربردی این علوم یعنی اقتصاد آغاز می‌کنند. بعد از مدتی متوجه می‌شوند که نمی‌توانند علوم مختلف را بدون مبنا در نظر بگیرند و باید به مبنای این علوم بپردازند.

حسینی تشریح کرد: زمانی که به مبنای علوم می‌پردازند سعی می‌کنند مبنای هماهنگ سازی علوم بر اساس دین را پیدا کنند. ایشان به دنبال این بودند که در عمل هم وارد شوند، زیرا شبهات و حمله به دین در عرصه عمل بوده است و تا زمانی که این بحث‌ها در نظر باقی بماند دفاعی صورت نگرفته است و باید دفاع از دین هم عملی باشد.

وی اضافه کرد: وقتی قرار است علوم انسانی اسلامی، کاربردی باشد باید نسبت بین متغیرهای مختلف و مبنای آن‌ها مشخص شود تا مخالف دین و اسلام نباشد. این اتفاق یعنی باید معادله‌ای کاربردی ارائه شود. همان طور که منطق، روش صحیح استدلال کردن در همه علوم است، ریاضیات هم روش صحیح معادله سازی است. بنابراین ناگزیریم وقتی می‌خواهیم از حوزه نظر فراتر برویم و نسخه تغییر در عالم خارج را ارائه دهیم، از علم ریاضیات استفاده کنیم. این بحث جدا از بحث روش‌های تحقیق کیفی و کمی است، این بحث روش تحقق است. از اینجا آیت الله سید منیرالدین حسینی به این پرداختند که در طول تاریخ چه اتفاقاتی برای ریاضیات افتاده است. تا زمانی که ریاضیات به صورت هندسه اقلیدسی و حساب فیثاغورسی وجود داشته است، ظرفیت محاسبات محدود بوده است. با تغییر در فلسفه ریاضیات، محاسبات و ظرفیت آن هم تغییر می‌کند. با توجه به اینکه عوامل چه هستند، دستگاه‌های ریاضی هم تغییر می‌کنند. اینکه ما این بحث را تحول ریاضی بدانیم یا پیشرفت ریاضی مربوط به نگاه ما در تحلیل تاریخی است. آیا تحول به این معناست که علوم قدیم از بین می‌رود؟ یا به این معناست که در کنار آن است و متناسب با موضوع، یکی از آنها به کار می‌رود؟»

این کارشناس توضیح داد: حال اگر علوم انسانی اسلامی را نوشتیم و در معادلات کاربردی به این نتیجه رسیدیم که متغیرهای آن انسان هستند، با تعریفی که دین از انسان دارد، باید دستگاه آن را بیابیم. آیا انسان، جسم ثابت یا با حرکت ثابت است؟ با ریاضیات قدیم می‌توان محاسبه کرد. آیا جسم متحرک با حرکت شتاب دار است، ولی افراد جامعه بالاجبار از هم تبعیت می‌کنند؟ با ریاضیات جدید می‌توان محاسبه کرد. اگر بگوییم انسان جسم متحرک بااراده و اختیار است، سوال ایجاد می‌شود که چطور می‌توان اختیار را وارد فرمول کرد، زیرا به جبر تبدیل می‌شود. زمانی که در فضای فلسفی ریاضی قدیم فکر می‌کنید نمی‌توانید حرکت را دقیق محاسبه کنید، اما وقتی فضای فکری جدیدی پیدا می‌کنید می‌توانید حرکت را فهم کنید. تا زمانی که تحت ریاضیات جبری فکر می‌کنید، نمی‌توانید اختیار را محاسبه کنید. باید فضای فکری را عوض کنیم که می‌خواهد اختیار را اختیار ببیند، اما بر اساس آموزه‌های دینی تا در جریان اجتماعی آن را قاعده مند کند. دقت کنید که بین انتخاب و اختیار در دین تفاوت است. تفاوت انتخاب و اختیار در این است که شما می‌توانید انتخاب‌های گوناگون را به کامپیوتر بدهید تا برای شما انتخاب‌های بهینه انجام دهد، اما اختیار، آن انتخابی است که شما را مستحق پاداش و جزا می‌کند. برای مثال ما می‌گوئیم که مال حلال برکت دارد. در جریان اجتماعی، برکت را می‌خواهیم چطور محاسبه کنیم؟

حسینی درباره ضرورت این محاسبه گفت: تا زمانی که حکومت‌ها خرد بوده اند و اعمال افراد فردی بوده‌اند، برنامه ریزی توسعه حکومت وجود نداشته است، نیازی به محاسبه نداشته است و همان رعایت افراد بر اساس آموزه‌ها کافی بوده است. اگر بخواهید این آموزه‌ها در جامعه جریان پیدا کند و بر اساس آن‌ها برنامه ریزی شود به محاسبه آن‌ها نیاز دارید.»

فرزند آیت الله سیدمنیرالدین حسینی در خصوص بانکداری بدون ربا در غرب گفت: نظام فکری اسلام یک منظومه به هم پیوسته و مرتبط است. موارد از هم جدا نیستند. اینکه در غرب ربا در بانک‌ها حذف شده است، یک مورد است، اما مثلاً صدقه به عنوان افزایش مال در نظر گرفته نشده است. اگر نتوانید همه این بخش‌ها را در یک راستا با هم هماهنگ کنید، به چالش کشیده می‌شوید.

حسینی بیان کرد: «کاری که آیت الله سید منیرالدین حسینی انجام دادند پایبندی به این بود که هر چیزی (چه نظری چه عملی) باید به وسیله ربط با دین، حجیت داشته باشد. یعنی اگر از ما بپرسند چرا این کار را انجام دادیم و نتوانیم پاسخ دهیم، حجیت ندارد و از نظر دین محل اشکال است. حال در عصر حاضر به علوم انسانی و برنامه ریزی توسعه احتیاج داریم و باید حجیت آن‌ها را تمام کنیم و سعی ایشان همین بود. آیت الله سید منیرالدین حسینی فلسفه عمل اسلامی را پی ریزی کردند و ذیل آن روش عامی که بتواند هماهنگی بین علوم مختلف را انجام دهد پی ریزی کردند. ذیل این روش عام سه روش خاص وجود دارد؛ روش استناد به شارع مقدس (اصول فقه)، روش معادلات کاربردی (ریاضیات)، روش مدل سازی اجرایی برای نظام اجرایی کشور. بر اساس این سه روش باید تحقیق در علوم مختلف را انجام دهید. اصول فقهی که الان وجود دارد برای اعمال فردی مناسب است، لازم است در آن پیشرفتی رخ دهد تا نظام اجتماعی را بتوان از آن استخراج کرد. در نظام اجتماعی عوامل و متغیرهای مختلفی وجود دارند که نمی‌توان هیچ کدام را کنار گذاشت، بلکه باید نسبت بین آن‌ها تعیین شود.

حسینی در پایان افزود: ابزار تحقق تمدن نوین اسلامی ریاضیاتی است که بتواند آموزه‌های دینی را نسبت به انسانی که دین تعریف می‌کند، عمل کند. حال اگر ریاضیاتی را تعریف کردید که مفاهیم پایه آن یعنی عدد، نقطه، صفحه و… بر اساس مفاهیم دینی جریان داشت و در معادلات نمود داشت، ریاضیات اسلامی است. این به این معنا نیست که ریاضیات قدیم منسوخ می‌شود همانطور که آیت الله سید منیرالدین حسینی فلسفه جدیدی ارائه می‌دهند که مخالف فلسفه اسلامی نیست و آن را کنار نمی‌گذارد. اگر حکمت متعالیه در حوزه نظر است، امتداد اجتماعی آن، فلسفه اصالت ولایت است.

در بخش‌های مختلف برنامه سخنان علامه سید منیرالدین آیت الله سید منیرالدین حسینی و خاطراتی از ایشان نقل شد.

مجموعه «مصیر» به تهیه کنندگی کاوه امیری جاوید و پژوهشگری هدی محمدی و اجرای محمدمهدی ابراهیمی نصر در گروه اجتماعی شبکه چهار سیما تولید می‌شود. این برنامه یکشنبه‌ها ساعت ۲۱ از شبکه چهار پخش می‌شود.