خبرگزاری مهر - گروه بین الملل- رضا عمویی: در بحبوحه تلاشها برای برقراری صلح داخلی در افغانستان، وقوع سلسله انفجارها و عملیات تروریستی علیه رهبران مذهبی در این کشور، گمانه زنیها را درباره اهداف و چرایی این انفجارها تقویت کرد.
در همین ارتباط گروههای بنیادگرا در ادامه ترورهای زنجیرهای خود در افغانستان جمعه گذشته در استان تخار، «مولوی عین الله خلیانی» را هدف قرار داده و او را به شهادت رساندند. این ترور یک روز پس از آن صورت گرفت که «مولوی عزیزالله مفلح» در کابل نیز ترور شده بود.
هفته گذشته نیز «مولوی محمدایاز نیازی»، استاد دانشگاه کابل و امام مسجد وزیرمحمداکبرخان نیز در انفجار بمب جاسازی شده در این مسجد به شهادت رسیده بود.
مجموع ترورهای اخیر نشان داد که این اقدامات با برنامه ریزی قبلی و با اهداف مشخصی توسط گروه و یا افرادی خاص در افغانستان در حال پیگیری است و بررسی این حوادث زنجیرهای قابل توجه به نظر میرسد.
چه کسانی به تازگی ترور شدهاند؟
افراد تازه ترور شده در افغانستان جملگی از رهبران و چهرههای شاخص مذهبی در این کشور به شمار میروند.
«مولوی محمدایاز نیازی» نخستین چهره مذهبی برجسته در افغانستان بود که طی دو هفته گذشته هدف ترور بنیادگرایان قرار گرفت. وی در پی انفجاری در مسجد جامع وزیر محمد اکبر خان در قلب منطقه دیپلماتنشین کابل نخست زخمی و بعداً جان باخت. در این انفجار یک نمازگزار دیگر نیز کشته و سه غیرنظامی دیگر زخمی شدند.
مولوی نیازی شخصیتی بود که از حملات داعش انتقاد میکرد و در عین حال حضور و حملات نظامیان خارجی علیه غیرنظامیان را به باد انتقاد میگرفت. این روحانی مذهبی از همین رو در میان بخش قابل توجهی از مردم به ویژه روشنفکران مذهبی و مدنی طرفداران زیادی داشت.
چهره مذهبی برجسته دیگری که طی دو هفته گذشته از سوی گروههای تروریستی هدف قرار گرفت، «مولوی عزیز الله مفلح»، امام مسجد جامع شیرشاه سوری کابل بود. این عالم دینی نیز در انفجاری همزمان با ادای نماز جمعه جان خود را از دست داد و به عنوان عضو شورای علمای سراسری افغانستان و یکی از علمای میانه رو و حامی ساختار سیاسی جاری در افغانستان به شمار میرفت.
همچنین «مولوی عین الله خلیانی» از جدیدترین چهرههای دینی هدف قرار گرفته شده در عملیات تروریستی در افغانستان است که او نیز در مسجدی در ولایت تخار هدف قرار گرفت. از خلیانی نیز به عنوان چهره میانه رو مذهبی و حامی صلح در افغانستان یاد میشود که نقش او بویژه در جریان آموزههای اسلامی اعتدالی بسیار مورد توجه قرار داشت.
وحدت، فصل مشترک علمای ترور شده
آنچه در عملیاتهای تروریستی اخیر علیه علمای دینی افغانستان مشاهده میشود، مواضع نزدیک و همسان این علمای اسلامی نسبت به وحدت اسلامی و تلاش آنان برای تقریب مذاهب در این کشور بوده است.
به عبارت دیگر، وحدت فصل مشترک چهرههای اسلامی تازه قربانی شده در افغانستان است و در واقع تروریستها فعالان تقریب مذاهب در افغانستان را هدف قرار دادهاند.
هدف از ترور چهرههای وحدت در افغانستان چیست؟
در موضوع ترور چهرههای اسلامی اخیر در افغانستان، زمان وقوع این حوادث حائز اهمیت است.
ترورهای اخیر در افغانستان همزمان با آن صورت گرفته که این کشور درگیر مذاکرات صلح داخلی است. در حال حاضر هم دولت و هم گروه طالبان گامهایی را با آزادی زندانیان دو طرف برداشتهاند تا مسیر برای آغاز مذاکرات بین الافغانی هموار شود و در حالی که دو طرف از تعیین زمان و مکان برای برگزاری مذاکرات بین الافغانی خبر دادهاند، به ناگهان وقوع ترورهای زنجیرهای رهبران اسلامی، به نگرانیها دامن زده است. در این شرایط دور از انتظار نیست که ترور چهرههای اسلامی را با هدف ایجاد بن بست در مذاکرات بین الافغانی میان دولت کابل و طالبان ارزیابی کنیم.
این در حالی است که همزمان طالبان ترورهای اخیر چهرههای دینی را محکوم کرده و ذبیح الله مجاهد، سخنگوی این گروه، ترور مولوی محمدایاز نیازی را «جنایت بزرگ» دانست اما در عین حال، «امرالله صالح»، معاون اول ریاست جمهوری افغانستان در واکنش به این حوادث، طالبان را هدف انتقاد قرار داد. لذا دور از انتظار نیست که ترورهای اخیر در افغانستان، گفتگوهای آتی بین الافغانی را تحت تأثیر قرار دهد، هرچند طالبان نیز اعلام کردهاند نقشی در این حوادث ندارند.
از سوی دیگر، در طی دو دهه گذشته و در مناطق مختلف افغانستان شماری از عالمان دینی این کشور ترور شدهاند و ترور اخیر چهرههای اسلامی افغانستان بار دیگر نگرانیهایی جدی را نسبت به رواج این گونه اقدامات تروریستی ایجاد میکند.
این گونه اقدامات تروریستی وقتی با واکنش و بدبینی یک گروه مذهبی نسبت به گروه دیگر همراه شود، در عمل جامعه دینی افغانستان را با نوعی چرخش معیوب و بی پایان قتل و ترور روبرو خواهد کرد که به سختی میتوان پایانی را برای آن متصور بود.
لذا در شرایطی که افغانستان همچنان درگیر مذاکرات صلح و بی ثباتی امنیتی ناشی از تحرکات گروههای مسلح است، ترور چهرههای اسلامی تقریبی افغانستان زنگ خطر جدیدی برای آینده صلح و ثبات در افغانستان است. یکی از اهداف ترور چهرههای تقریبی مسلماً تلاش برای تفرقه میان شیعه و سنی است.
در واقع جامعه افغانستان تا کنون بیش از آنکه از شکافهای قومی و یا مذهبی متحمل هزینه و رنج شود، درگیر شکافهای سیاسی عمیق میان دولت و گروههای مسلح مانند طالبان بوده است. حال در شرایطی که امیدها برای کمرنگ شدن شکاف سیاسی میان دولت و طالبان با ایجاد مذاکرات داخلی بین الافغانی در حال رنگ باختن است، ایجاد شکافهای مذهبی و قومی جدید در این کشور زنگ خطری برای سالهای آتی افغانستان است.
به عبارت دیگر شاید شکاف سیاسی دولت کابل و طالبان با انجام مذاکرات داخلی تا حدود کمرنگ و ثبات سیاسی بیشتر شود، اما درگیری جامعه افغانستان در دور باطلی از خشونتهای قومی و مذهبی به آسانی قابل ترمیم و اصلاح نیست و چه بهتر است که دولت کابل با هوشیاری بیشتری اقدامات گروههای تروریستی را دنبال کند و نسبت به عمیقتر شدن شکافهای مذهبی و قومی هوشیارتر باشد.