خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه_حجت الاسلام ابوالفضل ابراهیمی: ۲۵ شوال سالروز شهادت رئیس مذهب تشیع امام جعفر صادق علیه السلام است. امام جعفر صادق علیه السلام در سال ۸۳ هجری قمری در مدینه متولد شدند و در سال ۱۴۸ هجری هنگامی که ۶۵ سال از عمر با برکتشان سپری شده بود به شهادت رسیدند. پدر بزرگوارشان امام محمد باقر علیه السلام و مادر مکرمهی ایشان أُمُّ فَرْوَةَ دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر است. امام صادق علیه السلام در فضیلت مادر بزرگوار خود فرمودند: «مادر من زنی با ایمان، با تقوا و اهل احسان بود و خدای متعال محسنین را دوست دارد.»
حضرت روایتی را از قول پدر بزرگوارشان نقل میکنند که جناب أمّ فروة راوی این روایت میباشند. در این روایت امام محمد باقر خطاب به أمّ فروة فرمودند: «ای أم فروة من هر روز و هر شب هزار مرتبه برای شیعیان گناه کارمان دعا و طلب مغفرت میکنم زیرا ما اهل بیت صبر بر سختیها میکنیم در حالی که از ثواب آن مطلع هستیم اما شیعیان ما صبر بر بلایا و سختیها میکنند در حالی که از ثواب آن اطلاعی ندارند.»
امام صادق علیه السلام در سال ۱۱۴ ق پس از شهادت پدر بزرگوارشان امامت شیعیان را عهده دار شدند. دوران امامت حضرت شرایط ویژه ای بر مدینه و کشور اسلامی حکمفرما بود. آغاز امامت حضرت همزمان با حکومت هشام بن عبدالملک است. حکومت بنی امیة تا سال ۱۳۲ ادامه پیدا کرد که در این سال به دست عَبْد الله بن محمد بن علی بن عَبْد الله ابن العباس بن عَبْد المُطَّلِب ملقب به سفّاح، این حکومت منقرض شد و بنی العباس حاکم بر مسلمین گشتند.
بنی العباس، حکومتی که به نام اهل بیت شکل گرفت
بنی العباس در ابتدا به خونخواهی اهل بیت علیهم السلام بر علیه بنی امیة قیام کردند اما پس از قدرت گرفتن ظلم بسیاری را بر خاندان امیرالمومنین علیه السلام و شیعیان روا داشتند به طوریکه در زمان منصور دوانیقی این جنایات به اوج خود رسید. شیخ صدوق در کتاب شریف عیون اخبار الرضا علیه السلام نقل میکنند منصور دوانیقی به هنگام ساختن شهر بغداد دستور داده بود هر کجا فرزندان امیرالمومنین را یافتند آنها را دستگیر کرده و به هنگام ساختن دیوارها و ستونهای شهر ایشان را زنده لای دیوارها قرار دهند. این شرایط و هم عصری با حاکم ظالم و خونخواری مانند منصور دوانیقی شرایط را برای امامت حضرت بسیار دشوار کرده بود.
امام صادق (ع) بیش از چهار هزار شاگرد داشتند
معروف است که حضرت چهار هزار شاگرد داشته اند. این جمله تصوری را در ذهن عامه شیعیان شکل داده است که گویا حضرت کلاس درسی داشته که چهار هزار نفر پای آن درس شرکت میکردند اما حقیقت ماجرا چیز دیگری است. شیخ مفید نقل میکنند: «اصحاب حدیث وقتی اشخاصی که از حضرت روایت کرده اند را ذکر میکنند به چهار هزار اسم اشاره میکنند که از ثقات بوده اند و قول ایشان مورد اعتماد بوده است».
علاوه بر این چهار هزار نفر افراد بسیاری دیگری نزد حضرت میرسیدند بزرگان اهل سنت مانند ابو حنیفه رئیس فرقهی حنفی، مالک بن انس رئیس فرقهی مالکی و احمد حنبل رئیس فرقهی حنبلی، سفیان ثوری و شعبة به محضر حضرت میرسیدند و از دریای بی کران علم حضرت استفاده میبردند در نتیجه کسانی که به محضر حضرت رسیده اند و استفاده علمی کرده اند بیش از چهار هزار نفر بوده اند.
علمای شیعه در شرایط مختلف و بسیاری از اوقات مخفیانه خود را به محضر امام میرساندند و از این بحر علم در علوم مختلف بهرهها میبردند. شیعیان در سختی بودند و نمیتوانستند ابراز تشیع کنند و شرایط به گونهای سخت بود که گاهی حضرت برای حفظ جان افرادی مانند محمد بن مسلم و زرارة بن اعین که از بهترین شاگردان حضرت بودند مجبور به بدگویی از ایشان میشدند. روایات بسیاری از این دو بزرگوار به دست ما رسیده برای مثال محمد بن مسلم میگوید ۳۰ هزار حدیث از امام محمد باقر علیه السلام و ۱۶ هزار حدیث از امام صادق علیه السلام شنیدم. با این فضل و جلالتی که ایشان نزد حضرت داشتند و در قیامت وقتی حواریون اهل بیت تک تک قیام میکنند این دو بزرگوار جز ء حواریون امام باقر و امام صادق علیهما السلام شمرده شده اند اما میبینیم برای حفظ جان ایشان امام صادق علیه السلام روایاتی در مذمت آنها فرمودند تا شناخته نشوند و جان آنها از خطر حفظ شود.
به عنوان نمونه در کتاب رجال مرحوم کَشّی نقل شده که وقتی نظر زرارة و محمد بن مسلم را در مورد استطاعت برای حج نزد امام صادق علیه السلام فرمودند: آن دو در این قول بر دین و ولایت ما نیستند اما در عین حال میفرمایند: اگر نبودند زرارة و محمد بن مسلم آثار و روایات پدرم از بین میرفت. اما شرایط آنقدر برای شیعیان خطرناک بود که حضرت برای حفظ جان شاگردان خود و ناشناس ماندن ایشان از روی تقیة ایشان را مذمت میکردند حتی در بعضی روایات وارد شده که حضرت محمد بن مسلم را لعن فرمودند و همه اینها فقط برای حفظ جان آن بزرگان بود.
زحمات بزرگانی مانند محمد بن مسلم، زرارة، ابوبصیر و جمیل بن درّاج و امثال ایشان بود که روایات امام صادق علیه السلام به دست ما رسیده و برای علما بزرگ بعد بیش از هزار سال فاصله میزان تشخیص روایات صحیح از روایات ضعیف و نا صواب وجود دارد.
دریای علم امام همه عالم اسلام را گرفته است
با وجود این شرایط سخت اما دریای علم حضرت همه عالم اسلام را تحت تأثیر قرار داد. شیخ مفید نقل میکنند: آن قدر روایات علوم مختلف از امام صادق علیه السلام نقل شد که در تمامی شهرها منتشر گشت و از هیچ کس مانند جعفر بن محمد علیه السلام روایت نقل نشده است.
مالک بن أنس رئیس فرقهی مالکی میگوید: «ما رأت عین و لا سمعت أذن و لا خطر علی قلب بشر أفضل من جعفر الصادق فضلا و علما و عبادة و ورعا.»
هیچ چشمی ندید و هیچ گوشی نشنید و بر قلب هیچ کسی خطور نکرد شخصی با فضیلت تر از جعفر بن محمد چه از حیث فضل و چه از حیث علم و چه از حیث عبادت و ورع.
ابوحنیفه پس از مناظرهای طولانی با حضرت به هنگام خروج سر مبارک حضرت را بوسید و گفت: او أعلم مردم است و مانند او را نزد هیچ عالمی ندیدم.
احمد بن محمد بن عیسی که از راویان مهم شیعه محسوب میشود، میگوید از حسن بن علی وشّاء نقل میکند که در مسجد کوفه نهصد استاد را درک کردم که همه آنها مستقیماً از جعفر بن محمد علیه السلام برای من نقل روایت میکردند.
از ابن ابی لیلی که قاضی در بار بود سوال شد: آیا برای تو اتفاق افتاد که قول شخصی باعث شود از نظری که دادی و یا قضاوتی که کردی، منصرف شوی؟ در جواب گفت: هیچ کس نتوانست نظر من را در موضوعی تغییر دهد مگر «جعفر بن محمد»
ترور شخصیت امام صادق (ع)
این جنبه از زندگی حضرت برای حاکمان وقت بسیار سنگین بود لذا میخواستند قدرت علمی حضرت را بشکنند و بهترین راه ترور شخصیتی امام صادق علیه السلام بود.
منصور دوانیقی برای اینکه سیطره علمی حضرت را بشکند روزی ابوحنیفه را خواست و به او امر کرد که سختترین سوالها را از جعفر بن محمد بپرس. ابوحنیفه میگوید من چهل سوال آماده کردم و در حضور منصور از ایشان پرسیدم در جواب هر سوال نظر علمای عراق و نظر علمای مدینه را میفرمود و سپس نظر خود را در آن مساله بیان میکرد.
ابوحنیفه پس از آنکه جواب تمامی چهل سوال خود را گرفت، گفت: عالم ترین مردم کسی است که به تمام مسائل اختلافی اشراف داشته باشد. این ترور شخصیتی مخصوص حاکمان عصر حضرت نبود بلکه علمای مخالف مکتب اهل بیت نیز قصد داشتند مقام علمی حضرت ناشناخته بماند.
محمد بن اسماعیل بخاری (م ۲۵۶ قمری) که کمتر از پنجاه سال بعد از شهادت حضرت در سال ۱۹۴ هجری متولد شد و صاحب کتاب صحیح بخاری یکی از شش کتاب اصلی اهل سنت میباشد در کتاب دیگر خود به نام «تاریخ الکبیر» ذیل عنوان «۲۱۸۳» وقتی به امام صادق علیه السلام میرسد، میگوید:
«جَعْفَر بْن مُحَمَّد بْن عَلِیِّ بْن حُسَیْنِ بْن عَلِیِّ بْن أَبِی طالب الَهاشمی الْمَدَنِیّ أَبُو عَبْد اللَّه الَهاشمی، سَمِعَ أباه والقاسم وعطاء، سَمِعَ منه مالک والثوری وشُعْبَة، قَالَ أَبُو نعیم: مات سنة ثمان وأربعین ومائة، وَقَالَ لِی عیاش بْن المغیرة: ولد سنة الجحاف سنة ثمانین، وَقَالَ لِی عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَبِی الأَسْوَدِ عَنْ یحیی بْن سَعِید: کَانَ جَعْفَر إذا أخذت منه العفو لم یکن به بأس وإذا حملته حمل علی نفسه» [۱]
یکی از علمای معاصر اهل سنت به نام أبی صهیب خالد بن محمود بن الحائک در توضیح این کلام بخاری میگوید: «این کلام یحیی بن سعید که بخاری آن را نقل کرده است طعنه به روایاتی است که جعفر بن محمد نقل کرده است یعنی اگر او قصد داشت حدیثی را غیر مستقیم و از دیگران نقل کند اشتباه میکرد و حدیثش قابل اعتماد نبود.
بخاری در کتاب خود حتی یک حدیث هم از امام صادق علیه السلام نقل نکرده است.
شمس الدین ذهبی (م ۷۴۸ قمری) در کتاب میزان الاعتدال تحت عنوان «۱۵۱۹» نام امام صادق علیه السلام را میبرد و میگوید: «جعفر بن محمد [م، عو] بن علی بن الحسین الهاشمی، أبو عبد الله أحد الائمة الاعلام، برّ صادق کبیر الشأن، لم یحتج به البخاری.»
جعفر بن محمد یکی از بزرگان عظیم القدر است اما بخاری به کلام او استناد نمیکند.
بعد نظر دیگر علما اهل سنت را در مورد حضرت ذکر میکند که بعضی از آنها میگویند نسبت به اقوال جعفر بن محمد اعتماد نداریم. [۲]
هر گاه منصور تصمیم به ترور شخصیتی امام صادق علیه السلام گرفت با شخصیتی مواجه شد که هیچ گاه فرو نمیریزد و محکم و استوار ایستاده است لذا تصمیم به حذف فیزیکی حضرت گرفت و رفتار حضرت را زیر نظر داشت.
وقتی امام علیه السلام شاعری را برای اقامهی عزای سیدالشهداء دعوت کردند تا صدای گریه از خانه حضرت بلند شد مأمورین درب خانه حضرت ریختند و از علت گریه سوال کردند. امام علیه السلام فرمود: فرزند کوچکی داشتیم که بی هوش شد و زنها به گریه افتادند.
علامه مجلسی میفرماید این جواب حضرت از روی تقیة و شاید اشاره به مصیبت طفل شیر خوار امام حسین علیه السلام داشته باشد.
بارها منصور حضرت را به کاخ خود فراخواند و قصد قتل ایشان را داشت اما هر بار معجزهای از حضرت مشاهده میکرد و از تصمیم خود صرف نظر میکرد اما در نهایت حسن بن زید والی خود در مدینه را مأمور کرد که منزل امام صادق را به آتش بکشد. وقتی خانه حضرت را به آتش کشیدند مشاهده کردند که امام علیه السلام در دل آتش حرکت میکنند و میفرمایند: من پسر ابراهیم خلیل الله هستم.
کلام حضرت اشاره به این مطلب دارد که آتش بر ابراهیم سرد شد و من هم پسر او هستم و آتش به امر الهی برای من نیز برد و سلام میشود.
دیدن این معجزات آتش حسادت منصور را شعلهور تر میکرد تا اینکه به دستور او حضرت را مسموم کردند و پس از ۶۵ سال عبادت و مجاهدت و بندگی خدای متعال امام صادق علیه السلام به شهادت رسیدند و بدن مطهر ایشان در کنار پدر و جد بزرگوارشان امام سجاد و امام حسن علیهما السلام در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد.
از امام صادق علیه السلام روایات فراوانی به دست ما رسیده است که در یکی از آن روایات حضرت میفرمایند شیعیان جعفر بن محمد پنج ویژگی دارند:
- شکم خود را از مال حرام محفوظ میدارند.
- اسیر شهوت جنسی نمیباشند
- اهل تلاش و جهاد هستند.
- کارهایشان برای خدای متعال است.
- امید به ثواب الهی و خوف از عقاب دارند.
امیدواریم خدای متعال به ما توفیق این پنج خصلت را عنایت و مدال افتخار شیعه جعفر بن محمد علیهما السلام را به همه ما اعطا فرماید.
[۱] تاریخ الکبیر، دار المعارف العثمانیة (حیدر آباد)، ج ۲، ص ۱۹۹
[۲] میزان الاعتدال، دار المعرفة و النشر (بیروت)، ج ۱، ص ۴۱۵